No Hard Feelings از آن دسته فیلم هایی است که می تواند فرد را وادار کند چیزی شبیه به "آنها دیگر آنها را اینطوری نمی کنند." هرکسی که فیلم جدید جنیفر لارنس را به این شکل توصیف کند، انکارناپذیر هم درست خواهد بود. این فیلم یک کمدی استودیویی با بودجه متوسط و درجه R است که امثال آن تقریباً از بازار فعلی هالیوود ناپدید شده است. نه تنها احساس میشود که سالها از اکران گسترده فیلمی مانند این در آمریکا میگذرد، بلکه از زمانی که یک ستاره سینما با مشخصات و کالیبر لارنس تصمیم گرفته برخی از کارها را در No Hard Feelings انجام دهد، مدت زیادی میگذرد. که او انجام می دهد.
اگر چیزی وجود دارد که دیگر نمی توان درباره لارنس گفت، این است که او از ریسک کردن می ترسد. برای سالها، به نظر میرسید که این ستاره در آسیاب متوسطی گرفتار شده بود که تعدادی بازی تلفنی را در فیلمهای بیجانی مانند مردان ایکس: آخرالزمان ، مردان ایکس: ققنوس تاریک و مسافران به نمایش گذاشت. با این حال، بین کارهایی که به طور هدفمندش در Causeway در سال گذشته انجام شد و نقش اصلی گونزو در No Hard Feelings ، لارنس به سطحی از شجاعت و راحتی روی صفحه بازگشته است که باعث می شود به راحتی به خاطر بیاوریم که چرا او برای مدت کوتاهی تبدیل شده است. بزرگترین بازیگر زن نسل خود یک دهه پیش.
او و جین استاپنیتسکی، کارگردان و همکار نویسنده No Hard Feelings، با هم در مورد اینکه چرا باید کمدیهای درجهبندی R بیشتری مانند آن ساخته شود و دوباره در مقیاس بزرگ دیده شوند، موضوع سرگرمکنندهای است. چیزی که فیلم با موفقیت انجام نمیدهد این است که برای خود به عنوان یک افزودهای شایسته به قانون موجود کمدی کلاسیک دارای درجه R میباشد. بدون شک زمان سرگرمکنندهای را در تئاتر ارائه میکند، اما پرداختن به No Hard Feelings بالاتر از آن بسیار سخت است.
خلاصه داستان این فیلم با الهام از یک تبلیغ واقعی کریگزلیست، مدی بارکر (لارنس) را دنبال می کند، یک بومی مونتاوک که در حال دست و پا زدن است که امیدهایش برای نجات خانه مادرش از تصرف مجدد زمانی که ماشینی که به عنوان یک راننده نیمه وقت اوبر استفاده می کند از بین می رود. . مدی که ناامید از بازگشت به جاده است، به آگهی کریگزلیست که توسط والدین ثروتمند هلیکوپتر، لِرد (متیو برودریک) و آلیسون بکر (لورا بنانتی، بازیگری کاملاً در کنار برودریک) ایجاد شده بود، پاسخ میدهد که در ازای آن، پیشنهاد میدهند به مدی یک ماشین دست دوم رایگان بدهند. به دلیل موافقت او با پسر منزوی اجتماعی خود، پرسی (اندرو بارت فلدمن) "قرار" لرد و آلیسون در اولین ملاقات خود به صراحت منظورشان را از زمانی که میگویند میخواهند مدی با پرسی "قرارداد" کند و به او کمک کنند از پوستهاش بیرون بیاید، منظورشان چیست.
آنچه در ادامه می آید یک کمدی مبتذل است که در آن مدی به سختی شگفت انگیز سعی می کند پرسی را با او بخواباند. داستان فیلم، همراه با پرداختن به «رابطه» مدی و پرسی، این احساس را به آن میدهد که به راحتی میتوانست در میان نوع کمدیهای شاخدار آمریکایی دهههای 1970 و 80 جای بگیرد. البته، اگر 30 یا 40 سال پیش No Hard Feelings ساخته می شد، ممکن بود با واکنش های خنده آور پرسی به پیشرفت های جنسی متعدد و آشکار مدی مانند موانع غیرقابل عبوری که در فیلم وجود دارد برخورد نشود. یعنی در بیشتر موارد چیز خوبی است.
علیرغم پتانسیل موجود در فرضیهاش، No Hard Feelings با موفقیت از تبدیل شدن به یک کاوش گرهانگیز یا تایید فانتزی مردانه اجتناب میکند. این فیلم عمیقاً ریشه در چشمانداز نقش اول زن خود دارد، که گستاخی و ماهیت غیرقابل معذرتخواهی او را به شخصیتی مناسب برای بازیگری مانند لارنس تبدیل میکند. اعتماد به نفس برنده اسکار روی پرده در No Hard Feelings کاملاً به نمایش گذاشته می شود و بهترین صحنه های فیلم آنهایی هستند که مستقیماً جسارت او را در برابر بی دست و پائی محسوس فلدمن در نقش پرسی قرار می دهند.
پس از اولین اقدام ضروری اما آهسته، No Hard Feelings هنگامی که در واقع لارنس و فلدمن را جفت میکنند، وارد صحنه میشود. قرارهای ابتدایی مدی و پرسی زمانی است که فیلم در بهترین حالت خود قرار می گیرد – نکات برجسته شامل استفاده تاسف بار از گرز توسط فارغ التحصیل دبیرستان ناتوان فلدمن و نزاع برهنه در ساحل بین لارنس و گروهی احمق است. نوجوانان تمایل لارنس برای آشکار کردن همه چیز در صحنه دوم، جایگاه No Hard Feelings را به عنوان اولین کمدی آمریکایی در پرده بزرگ پس از مدتی تثبیت می کند که حداقل مایل است از بسیاری دیگر، مستقیماً جلوتر رود. -استریم کردن نسخه های اصلی که در سال های اخیر ساخته شده اند.
فیلم، متأسفانه، همان کمدی جنون آمیز را در نیمه دوم خود مانند نیمه اول خود حفظ نمی کند. فیلمنامه استاپنیتسکی و جان فیلیپس در تلاشهای خود برای تجلی بخشیدن به داستانهای احساسی مدی و پرسی، No Hard Feelings را مجبور میکند تا سرعتی نابرابر را در طول دومین نمایش خود اتخاذ کند که گاهی اوقات میتواند حواسپرتکننده شود. اگرچه احتمالات کمدی بی پایانی در درگیری بالقوه بین دو سرنخ وجود دارد، No Hard Feelings نیز نمی تواند یک سوم پایانی را ارائه دهد که به اندازه اول خنده دار باشد.
علاوه بر لارنس و فلدمن، استاپنیتسکی عاقلانه بازیگران No Hard Feelings را با ترکیبی از بازیکنان فرعی پر می کند، از جمله برودریک و بنانتی به عنوان والدین بیش از حد دلسوز پرسی و ناتالی مورالس و اسکات مک آرتور به عنوان یک زوج متاهل مستقیم که در خدمت هستند. به عنوان نزدیک ترین دوستان و مشاوران مدی. هیچ کس به اندازه یک بازی جزئی به یاد ماندنی در فیلم بازی نمی کند، مانند کایل مونی، یکی از بازیگران سابق SNL ، که شیمی کمدی اش با لارنس تنها دو صحنه او را به خنده دارترین « احساسات بدون سخت » تبدیل می کند.
در سکانسهای مربوط به جودی، دایه بزرگسال مونی، حسی اسیدی وجود دارد، همانطور که در تمام بهترین لحظات فیلم وجود دارد. این به ضرر خود No Hard Feelings است که فیلم در آخرین اقدام خود تصمیم می گیرد از بی رحمی کمدی ساعت اول خود دور شود. فیلم در نهایت یک نتیجه شگفتانگیز شیرین و گهگاه ساخاری را انتخاب میکند، نتیجهای که قوسهای مربوط به شخصیتهایش را بر بسیاری از نوسانات کمدی که ممکن است انجام دهد، اولویت میدهد. به اعتبار آنها، لارنس و فلدمن هر دو واقعیت های احساسی شخصیت هایشان را می فروشند، اما کارگردانی استاپنیتسکی که عمدتاً اعداد و ارقام است، کمک زیادی به ارتقای بخش های کسل کننده No Hard Feelings – یعنی 10 دقیقه پایانی آن نمی کند.
نتیجه این اوج و فرودهای مختلف، کمدی است که به طرز طراوت بخشی غیرقابل معذرت خواهی و جسورانه به نظر می رسد، اما به نفع خودش نیز کمی شیرین است. مانند بسیاری از کمدیهای مدرن آمریکایی، این اثر تزلزلناپذیری ندارد که بتواند تا حد زیادی یک وتر ماندگار را ایجاد کند. مطمئناً دیگر آنها را اینگونه نمیسازند، این درست است و خندهدارترین لحظات No Hard Feelings به ما یادآوری میکنند که چرا باید. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که امیدوار باشیم هر فیلمی که از موفقیت بالقوهاش سرچشمه میگیرد، کمی بهتر باشد.
No Hard Feelings اکنون در سینماها پخش می شود.