بیشتر انسان ها تمام زندگی خود را روی زمین می گذرانند. اما سیاره ای که ما در آن زندگی می کنیم هنوز رازهای زیادی در خود دارد. مجموعه جدید نشنال جئوگرافیک به زمین خوش آمدید برخی از آن رازها را با کمک کمی از ویل اسمیت، مشهورترین خواننده رپ بشریت، Fresh Prince که بیگانگان مشت می کند، فاش می کند. او با محققان و کاشفان مختلف همکاری می کند تا گوشه های پنهان جهان و مناظر شگفت انگیز، صداها و سایر احساساتی را که به ما امکان می دهد آنها را درک کنیم، بررسی کنند.
این مجموعه شش قسمتی در سرویس استریم دیزنی+ در 8 دسامبر پخش میشود و شامل ماجراجوییهایی در 34 کشور، در هر هفت قاره میشود که نزدیک به 2 میلیون مایل سفر به دور سیاره را در بر میگیرد تا یک شیرجه عمیق (گاهی به معنای واقعی کلمه) در شگفتیهای پنهان زمین انجام دهد. . برای ثبت آنچه که تیم کشف میکند، از فناوری لبهای استفاده میشود. تهیه کنندگان این سریال عبارتند از دارن آرونوفسکی ( قوی سیاه ) کارگردان نامزد اسکار و جین روت، رئیس سابق شبکه دیسکاوری و کنترلر BBC2، که شرکت سازنده Nutopia در سالهای اخیر فهرستی طولانی از مجموعههای مستند محبوب و مورد تحسین منتقدان را ارائه کرده است، از جمله How We Got. تا اکنون و جهان به روایت جف گلدبلوم .
Digital Trends در مورد روند متقاعد کردن روز استقلال و ستاره برای پیاده روی در یخچال های طبیعی، کاوش در اقیانوس در یک حباب پلاستیکی و قرار گرفتن در لبه یک آتشفشان و همچنین تأثیرات همه گیر COVID-19 بر روی Root صحبت کرد. تولید بین المللی و فناوری پیشگامانه استفاده شده در این سری.
گرایش های دیجیتال: جین، چگونه ویل اسمیت در این سریال به پیاده روی در یخچال های طبیعی و کاوش در غارهای زیر آب رسید؟
جین روت: خب، ما یک سریال [با ویل اسمیت] قبل از این ساختیم به نام One Strange Rock . این برنامه توسط نشنال جئوگرافیک سبز شد و آنها ما را با دارن آرونوفسکی آشنا کردند. ما برای سریال به یک راوی نیاز داشتیم و ویل اسمیت به او پیشنهاد شد. بنابراین او کمی گویندگی و کمی فیلمبرداری انجام داد – فقط قطعات کوتاه به دوربین، بالا و دم. او این سریال را خیلی دوست داشت و گفت: «دوباره این کار را خواهم کرد. اما دفعه بعد، می خواهم بروم.» پس همه چیز او بود. او می گفت: "من می روم. تو جلوی من را نمی گیری من آنجا نمی نشینم و در مورد اینکه رفتن به این مکان های باورنکردنی چگونه است و خودم به آنجا نرفتم صحبت کنم. پس مرا ببر.» و ما اینطور گفتیم: "باشه!"
آیا او از آنچه در حال وارد شدن است آگاه بود؟
خوب، من پرسیدم: «آیا واقعاً میدانید که این سفر چقدر طول میکشد، چند روز؟ برخی از آنها می توانند واقعا ناراحت کننده و حتی خطرناک باشند. و او چنین گفت: "بله، متوجه شدم. من هنوز هم می خواهم این کار را انجام دهم.» بنابراین ما وارد آن شدیم. اولین جایی که او را بردیم سرنگتی بود تا مهاجرت حیوانات وحشی را ببیند که از کودکی به آن وسواس داشت. او واقعا آن را دوست داشت. ما سفر کوتاهی را در آنجا گذراندیم، اما موفق شدیم وحشی را در حال عبور از رودخانه ببینیم و شگفت انگیز بود. مجری برنامه ما، گراهام بوث، که یک فیلمساز بزرگ تاریخ طبیعی است، هرگز چنین اتفاقی را فیلمبرداری نکرده بود – و بارها به سرنگتی رفته بود. پس از آن، ویل چنین گفت: "خیلی خوب بود، اما من می خواهم کارهای بیشتری انجام دهم." بنابراین ما دو برابر شدیم و حتی خطرناکتر و هیجانانگیزتر رفتیم و او را به مکانهایی بردیم که دسترسی بیشتر و سختتر بود. و سپس همه گیری رخ داد.
چه تاثیری بر تولید سریال داشت؟
ما تصمیم گرفتیم که کاری که باید انجام دهیم ادامه فیلمبرداری است، اما شروع کردیم به رفتن به مکان های بسیار دورتر. این بخش ها در ایسلند و نامیبیا هر دو درست در اواسط همه گیری همه گیر فیلمبرداری شدند.
حدس میزنم نمیتوانید از نظر اجتماعی بیشتر از پیادهروی در یخچالهای طبیعی در ایسلند فاصله بگیرید.
کاملا. بنابراین وضعیت به نوعی به یک مزیت تبدیل شد، زیرا ما را تشویق می کرد به مکان هایی برویم که هیچ کس دیگری در آن اطراف وجود نداشت، بدون توریست یا مردمی در آنجا زندگی می کردند. ما در میانه راه بودیم و می توانستیم خیلی از آن عناصر را کنترل کنیم. و در ایسلند این اتفاق شگفت انگیز رخ داد. ما در آن سفر حدود 120 نفر همراه خود داشتیم و لازم بود هر دو روز یک بار آزمایش کووید را برای کل خدمه انجام دهیم. ظرفیت کافی برای دولت ایسلند برای انجام این کار وجود نداشت، بنابراین ما آزمایشگاه خود را در زیرزمین یک هتل ساختیم. ما همه مواد شیمیایی را برای آزمایشها وارد کردیم، و متوجه شدیم که دو نفر از تیم تحقیقاتی ما شیمیدانی به عنوان دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد بودهاند، و آنها میگویند: «در واقع، ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. آنقدرها هم سخت نیست. فقط یک مکان آزمایشی راه اندازی کنید."
به نظر مناسب است که پروژه ای مانند این اتفاق بیفتد که چندین شیمیدان در تیم تولید حضور داشته باشند…
درست؟ مثل این بود که "کسی اینجا مدرک کارشناسی ارشد شیمی گرفته است؟" و چندین نفر دستشان را بالا می برند. بنابراین در آن نقطه فکر کردیم، "باشه! این کار می کند!»
ما مجبور شدیم همه مواد شیمیایی را برای آزمایشها وارد کنیم، زیرا دولت به اندازه کافی نداشت، و سپس یک سایت آزمایش کووید فعال راهاندازی کردیم. پس از خروج، آن سایت را به دولت ایسلند اهدا کردیم. فکر کنم هنوز داره استفاده میشه
آیا ویل اسمیت در نمایش فوق العاده است، اما تیم کاوشگرانی که او را در همه این ماجراها همراهی می کنند چطور؟ روند جمع آوری تیم برای هر بخش با ویل چگونه بود؟
کاوشگران نشنال جئوگرافیک دسته ای باورنکردنی از مردم هستند. آنها افرادی هستند که حامی مالی نشنال جئوگرافیک برای ادامه تحقیقات خود هستند. ما به صدها نفر در سراسر جهان نگاه کردیم، و هر کاشف دانشمند بزرگی است، اما ما همچنین به دنبال افرادی بودیم که ارتباطدهندهای درخشان باشند. به دیوا آمون نگاه کنید که بومی کارائیب است، زنی رنگین پوست است و اشتیاق شگفت انگیزی نسبت به کاری که انجام می دهد دارد. کمتر زنی وجود دارد که اقیانوس شناس در اعماق دریا باشد، و او یکی از تنها زنان رنگین پوست است که این کار را انجام می دهد. ویل در سفری که با او رفت واقعاً ترسیده بود، اما اشتیاق او به آن از طریق صفحه نمایش می درخشد و باعث می شود همه در اطراف او راحت تر باشند. ما چنین افرادی را پیدا کردیم که فقط عاشق کاری بودند که انجام میدهند و مشتاق انتقال آن به بقیه دنیا بودند.
واکنشهای ویل به هر چیزی که در اطرافش است، عنصر واقعاً منحصربهفردی را به نمایش اضافه میکند. او گاهی اوقات واقعاً ترسیده به نظر می رسد و با برخی عناصر ناراحت کننده به نظر می رسد، حتی اگر از آن عبور کند. شما اغلب چنین چیزی را با میزبانان مشهور نمی بینید. آیا این موضوع در حین ساخت نمایش به ذهن شما خطور کرد؟
من گاهی اوقات تمایل ویل به ترسیدن را به عنوان قدرت برتر او توصیف می کنم. بسیاری از افرادی که کاری را که او انجام می دهد برای امرار معاش انجام می دهند – بالاخره او یکی از مردان سیاه پوش بود – آنها راحت اعتراف نمی کنند که ترسیده اند. یک نکته در یک قسمت وجود دارد که او در حال غر زدن است و میگوید: «من چهره ابرقهرمانیام «نترسم نمیترسم» را درآوردهام» و چهرهای در میآورد. اما بعد می گوید: "این واقعا من نیستم." او آماده است اعتراف کند که ترسیده است، و آماده است بپذیرد که چیزهایی خارج از منطقه راحتی او هستند. این خیلی مهم است.
او در یکی از قسمتها میگوید: «مادربزرگم همیشه به من میگفت که بهترین چیزها در زندگی آن طرف ترس است» و بعد «امیدوارم جیجی درست گفته باشد!» این برای او مثل یک مانترا شد: اینکه مادربزرگش اینطور میگفت: «فقط برو!» تمایل او به باز بودن برای تجربه یکی از چیزهای شگفت انگیزی است که برای من در کل تجربه مشاهده می کنم.
شما در طول این سال ها روی مجموعه های علمی و مستند بسیار خوبی کار کرده اید. چگونه مطمئن می شوید که هر کدام چیزی منحصر به فرد ارائه می دهند و همه با هم ترکیب نمی شوند؟
جلسات بی پایان! [می خندد] قبل از اینکه دوربین ها شروع به چرخیدن کنند، صحبت های زیادی وجود دارد، و صحبت های زیادی انجام می شود، و سپس تمام راه. درباره اینکه چه چیزی این نمایش را منحصر به فرد می کند، صحبت های زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، فناوری جدیدی که می توانیم استفاده کنیم چیست؟ این یک چیز بزرگ است. ما از عینکها و دوربینهای درجه نظامی، دید در شب [در به زمین خوش آمدید ] و پهپادهای دید در شب استفاده میکنیم. کنترل کردن یک پهپاد به اندازه کافی سخت است، اما یک پهپاد دید در شب در واقع در تاریکی فیلمبرداری می کند و شما نمی توانید آن را در حین هدایت آن ببینید. این یک سطح دیگر است.
گراهام فردی بود که بسیاری از آن چیزها را برای استفاده پیدا کرد، و بسیاری از آن ها از ارتش می آید. اغلب در فیلم ها یا تلویزیون استفاده نمی شود، اگر اصلاً استفاده نمی شود. بنابراین شما در اکثر مواقع در مرزهای بیرونی چیزی هستید که ممکن است، و در حال فیلمبرداری از چیزهایی هستید که قبلاً هرگز فیلمبرداری نشده است. این واقعا هیجان انگیز است و آن را خاص می کند.
همانطور که اشاره کردید، این سریال دارای اولینهای زیادی است، از فناوری که استفاده میکنید تا چیزی که فیلمبرداری کردهاید. برخی از نکات برجسته برای شما چه بود؟
خب، سکانس اسلایم وجود دارد که ممکن است چندان جالب به نظر برسد، اما اگر از تیم بپرسید که چه چیزهایی را که موفق به فیلمبرداری کرده اند شگفت زده شده اند، اسلایم یکی از آنها بود. همچنین حرکت شقایق در سراسر صخره وجود دارد، تقریباً مانند اسب. دیدن آن بسیار منحصر به فرد بود. اوه، سنجاب های فلورسنت نیز وجود دارند که بسیار سرگرم کننده بودند.
آره! چه کسی فکر می کرد برخی از سنجاب ها می درخشند؟ این باعث میشود که بخواهم یک نور مادون قرمز بخرم تا در حیاط خانهام از آن استفاده کنم.
درست؟ ظاهراً در حال حاضر در سرتاسر جهان، دانشمندانی هستند که این نورهای مادون قرمز ویژه را به سمت اشیا نشانه میگیرند – همه اینها به این دلیل است که تا همین اواخر، هیچکس نمیدانست که سنجابها این کار را انجام میدهند. هیچ کس فکر نمی کرد که شروع به تابش نورهای مادون قرمز به سنجاب ها کند. و ما در حال یافتن چیزهایی هستیم که می توانید با نورهای مختلف ببینید. نکته این است: اگر درست به آن نگاه کنید، می توانید چیزی معجزه آسا را درست جلوی بینی خود پیدا کنید. البته، سپس باید نحوه فیلمبرداری از آن را به گونهای بیابید که نشان دهد چقدر معجزهآسا است.
فصل اول این سریال دارای شش قسمت است، اما آیا برنامه ای برای انجام بیشتر وجود دارد؟ پس از همه، زمین های زیادی برای کاوش وجود دارد…
کاملا. آیا ویل قبلاً مانند "بعدش به کجا خواهیم رفت؟" بنابراین فکر نمیکنم مانعی برای او وجود داشته باشد، و بله، هنوز مکانهایی در جهان وجود دارد که باید به آن فکر کرد.
مجموعه نشنال جئوگرافیک به زمین خوش آمدید در 8 دسامبر در سرویس استریم دیزنی + پخش شد.