بسیاری از فیلمسازان به اندازه تی وست سال خوبی را پشت سر نمی گذارند. این نویسنده و کارگردان در ماه مارس با انتشار X ، نامه عاشقانهاش که توسط A24 به فیلمهای اسلشر دهه 1970 منتشر شد، دست به کار شد. حالا، او با پرل برگشته است. فیلم جدید، که پیش درآمدی است 60 سال قبل از وقایع X ، او را با ستاره میا گوث ، که نقش خود را از فیلم اول تکرار میکند و قاتل پرل را بازی میکند، پیوند میدهد. این دو فیلم با هم، گوت و وست را به عنوان یکی از هیجان انگیزترین زوج کارگردان و بازیگری که در حال حاضر در هالیوود کار می کنند، تثبیت کرده اند.
علیرغم شباهت های آشکار آنها، مروارید به طور قابل توجهی با X متفاوت است. برخلاف تلاشهای کارگردانی قبلی وست، پرل دارای ظاهری پر جنب و جوش و رنگارنگ است که به آن حس میدهد، همانطور که وست اخیراً در گفتگو با Digital Trends اظهار داشت، مانند «فیلم اکشن زنده دیزنی از دهههای 1940، 50 یا 60». زیباییشناسی تکنیکالر بازیگوش فیلم، وقتی با داستان جنون و قتل ترکیب میشود، به پرل به عنوان دومین فیلم ترسناک بزرگی که وست امسال اکران کرده است، کمک میکند.
در زیر، وست درباره اینکه چگونه یک قرنطینه جهانی به او ایده ساخت پیش درآمد غافلگیرکننده X را به او داد، نشان میدهد که نوشتن فیلمنامه مروارید با گوث چگونه بود، و از تریلر محبوب مایکل مان نام میبرد که فکر میکند بهترین فیلم را دارد. تاریخ سینما
(توجه: این مصاحبه حاوی اسپویلرهای جزئی برای Pearl است و برای اهداف طولانی و وضوح ویرایش شده است .)
Digital Trends: شما اشاره کردید که Pearl را در حین ساخت X نوشتید، اما این روند در واقع چگونه بود؟ با چه سرعتی فیلمنامه فیلم را نوشتید؟
Ti West: بخش عمده آن حدود دو هفته بود. من این را به طور خاص می گویم زیرا ما برای ساخت X به نیوزیلند رفتیم زیرا اوج کووید بود و نیوزلند مکانی امن برای ساخت فیلم بود. بنابراین بعد از اینکه ویزاهایمان را مرتب کردیم، مجوزهای ضروری کارگرانمان را گرفتیم و خدمه ای را جمع کردیم، قرار بود برویم و همه این مکان ها را برای X بسازیم. برای من عجیب به نظر میرسید که همه چیز را خراب کنیم و به خانه برگردیم در حالی که نمیدانیم دوباره فیلمی خواهیم ساخت یا نه.
ما آنقدر خوش شانس بودیم که آنجا بودیم که به این فکر افتادم که باید دو فیلم بسازیم و فقط در نیوزلند بمانیم. نمیدانستم چگونه میخواهم A24 را متقاعد کنم، اما فکر کردم، «ما نمیتوانیم دنبالهای برای X بسازیم، زیرا نمیخواهم افراد بیشتری در مزرعهای حاضر شوند و کشته شوند. این منطقی نیست.» بنابراین سؤال این شد: "خب، چگونه از همه مجموعه های مشابه استفاده کنیم؟"
فکر کردم، «خب، میتوانیم به عقب برگردیم و روی یک مروارید جوانتر تمرکز کنیم.» در همان زمان، من قبلاً با میا در مورد پسزمینهی پرل صحبت میکردم، زیرا ما خیلی دیر با پرل در زندگیاش در X آشنا شدیم، و این به ایدهی پشت این فیلم دیگری تبدیل شد که میخواستم بسازم. من آن را در A24 قرار دادم و آنها مجذوب شدند، اما آنها کاملاً آماده ساختن دو فیلم نبودند. اما پس از آن مجبور شدیم یک دوره قرنطینه اجباری را برای ورود به نیوزلند انجام دهیم، بنابراین همه ما مجبور شدیم دو هفته در یک هتل بنشینیم. من قبل از میا به آنجا رفتم، بنابراین بلافاصله شروع به نوشتن آن کردم.
در نهایت به او گفتم: "بیا با هم این کار را انجام دهیم." پس از آن، FaceTime را انجام دادیم و برای آن دو هفته، آنچه را که اساساً به اصل پرل تبدیل شد، کشف کردیم. زمانی که قرنطینه را ترک کردیم آن را به A24 فرستادیم. آنها بیشتر کنجکاو شدند و حدود یک ماه بعد گفتند، "باشه، این کار را می کنیم"، که باور نکردنی است زیرا آنها در حال روشن کردن یک پیش درآمد برای فیلمی بودند که ما هنوز فیلمبرداری نکرده بودیم. اما از آنجایی که آنها در آن زمان این کار را انجام دادند، ما توانستیم X را از آنچه قرار است پرل باشد مطلع کنیم. واقعا موقعیت بی نظیری بود.
میا در نویسندگی Pearl همکاری دارد. نوشتن با او چگونه بود؟
بدون میا هیچ مرواریدی وجود نخواهد داشت. برای من، احساس میکردم که او باید بخشی از آن از زمان تصورش باشد. این تنها راهی بود که برای من معنی داشت و واقعاً عالی بود. قبلاً با بازیگری ننوشته بودم، اما او از قبل شخصیت را به خوبی میشناخت و ما قبلاً با هم داستان پیشینهاش را ارائه میکردیم، بنابراین فیستایم و من چیزهایی مینوشتیم، یا چیزهایی به او میدادم که دربارهاش بنویسد.
سپس او چیزهایی را برای من می فرستاد و من صحنه های او را بیشتر در قالب فیلمنامه قرار می دادم زیرا او واقعاً قبلاً این کار را نکرده بود. ما فقط چیزها را به این سو و آن سو پرتاب میکردیم، یا میگفتم، "هی، چه نوع صحنهای را میخواهی در یک فیلم انجام دهی؟" او می گفت، "من این را دوست دارم" و ما می گفتیم، "خوب، خوب چگونه می توانیم آن را به کار ببریم؟" ما به صحنه های فیلم اینطور رسیدیم.
مروارید مانند یک ریف بر روی نوعی از فیلم است که اغلب به آن پرداخته نشده است. زمانی که آن را مفهومسازی میکردید، از چه منابعی استفاده میکردید؟
برای من انگیزه اصلی فیلم این بود که مروارید پر از شگفتی و امید و جاه طلبی است. از نظر من، او تا حدودی بچهگانه احساس میکرد، و این باعث میشد که پرل در ذهن من شبیه یک فیلم دیزنی باشد، مانند نوعی فیلم لایو اکشن دیزنی در دهههای 1940، 50 یا 1960. تضاد بین آن و سفر روانشناختی پرل، به شکلی جنون آمیز، تازه بود. برای من راهی بود که بتوانم چیزی را که نسبتاً یکپارچهسازی با سیستمعامل بود انتخاب کنم و به نوعی آن را به گونه ای مدرن کنم که قبلاً ندیده بودم.
طراحی صحنه فیلم واقعاً چشمگیر است. همه چیز فقط با رنگ های پاستلی روشن پوشیده شده است. به نظر شما، آیا این فقط بازتاب خوش بینی و حس شگفتی خود پرل بود؟
به نوعی، اما وقتی شروع به تعهد به زیبایی شناسی کردید، باید متعهد شوید، می دانید منظورم چیست؟ شما نمی توانید آن را نیمه کاره بسازید وگرنه چیزی شبیه به آن نخواهد بود. با این حال، عجیب بود، زیرا ما از X بیرون می آمدیم، که زیبایی شناختی بسیار متفاوتی داشت. بنابراین وقتی کار بر روی Pearl را شروع کردیم و شروع به طراحی مجدد دکورها کردیم، قطعاً فکر کردم، "اوه… امیدوارم این کار انجام شود [می خندد]. نوسانات بزرگی در اینجا وجود دارد.» اما، میدانی، اگر خیس میشوی، میتوانی شنا کنی، و ما فقط دنبال آن رفتیم.
مروارید همچنین یک مطالعه شخصیت است، در حالی که X یک فیلم گروهی است. به نظر می رسد که این به شدت بر نحوه ساختار دو فیلم تأثیر گذاشته است. آیا تفاوت بین این دو به طور طبیعی برای شما ظاهر شد؟
من در مورد فیلمنامههایم چنین فکری نمیکنم. من معمولاً فقط حس یک داستان یا حس شخصیت ها را دارم و بعد تازه شروع به نوشتن می کنم. من واقعا طرح کلی نمی کنم. من فقط کاراکترها را وادار میکنم که با هم صحبت کنند و صحنههایی در حال چرخش هستند، و سپس آنها همان طور که میکنند ظاهر میشوند.
من همیشه اصول اولیه هر فیلم را میدانم، اما در مورد Pearl ، اینطور نبود که لزوماً رویکرد متفاوتی نسبت به X داشته باشم. فقط در مورد این بود که بپرسم "خوب، داستان پرل چیست؟" من و میا همین الان آن را از آنجا گرفتیم. گفتنی است، از نقطه نظر ویرایش، پرل مطمئناً جانور سادهتری است، زیرا هرگز به اندازه X به دیدگاههای مختلف نمیپردازد.
خشونت در Pearl بسیار متفاوت از X است، که به نسخه فیلمهای اسلشر الهام گرفته از گور از دهه 70 متمایل شد. آیا این یک تصمیم آگاهانه از جانب شما بود؟
این فقط یک داستان کاملاً متفاوت بود. با این فیلم همیشه در خدمت روانشناسی و عواطف پرل بود. این یک فیلم سنتی تر از X است و احتمالاً یک فیلم ساختارمندتر در اطراف است زیرا درباره شخصی است که از چیزی عبور می کند و کمتر درباره گروهی از مردم است که به یک مکان می روند و اتفاقات بدی می افتد. به این ترتیب، داستان سنتیتری را روایت میکند، اما هر انتخابی در آن تقریباً برای خدمت به احساسات پرل انجام شده است.
مروارید همچنین با چیزی که اساساً یک مونولوگ بسیار طولانی است، به اوج خود می رسد، که فکر نمی کنم قبلاً یک فیلم ترسناک آن را ندیده باشم. چگونه شما و میا به اوج فیلم رسیدید؟
من همیشه این فکر را داشتم که اوج فیلم که از نظر زیبایی شناختی بسیار خودنمایی می کند، باید کلوزآپ از میا باشد. اوج باید در مورد روانشناسی پرل و احساسات او باشد. این دقیقاً همان چیزی است که اوج باید باشد. این در مورد انفجار چیزی یا کشته شدن مردم نبود. درباره احساس پرل بود، و همه راه ها به آن منتهی می شد.
نمیدانم چرا به یک مونولوگ تبدیل شد، اما فکر میکنم یک روز فقط فکر کردیم، "شاید او فقط بگوید که چه احساسی دارد." از آنجا به آرامی دومینوها شروع به سقوط کردند و ما به مونولوگی که در فیلم است رسیدیم و میا آن را می کشد. این همه اعتبار برای او است.
نمایی که بعد از مونولوگ پرل می گیرید یکی از لحظات مورد علاقه من در فیلم ترسناک است که مدت هاست آن را دیده ام.
ممنونم از. در پشت آن ضربه چند ضربه بزرگ وجود داشت. من آن شات را از همان ابتدای ساخت فیلم در سرم دیده بودم و این کار واقعاً فریبنده ای پیچیده بود. این واقعاً برای میا و [همبازی] اما [جنکینز-پورو] و اینکه چگونه همه چیز را به پایان رساندند، یک اعتبار است. انجام این کار بسیار پیچیده بود و من هیچ برنامه پشتیبان نداشتم [می خندد]. میگفتم: «ما باید تمام روز این کار را انجام دهیم، و نمیدانم اگر شکست بخوریم چه کار کنم.» اما این یک اعتبار برای همه دست اندرکاران است که ما واقعاً این کار را انجام دادیم.
فیلم نیز با یک نکته واقعا جالب به پایان می رسد. شما هرگز به X فوروارد نمی کنید یا دوباره پرل را به عنوان یک پیرزن نشان نمی دهید. آیا همیشه برنامه برای پایان دادن به Pearl در جایی بود که شما انجام می دهید؟
همیشه قرار بود اینطوری تمام شود که تمام می شود.
واقعا؟
بله، و پایان یک اعتبار بزرگ برای استعداد میا است. من در ابتدا ایده ای داشتم که مروارید قرار است با یک قاب فریز که شامل یک تمساح است باز شود، که همینطور است، و فکر کردم که تیتراژ پایانی این است که مروارید لبخند بزرگی می دهد که ما قاب را فریز می کنیم. اما پس از آن من این ایده عجیب و غریب در مورد تلاش مروارید برای نگه داشتن یک قاب انجماد ارگانیک تا زمانی که می تواند داشت، داشتم. درست قبل از اینکه صحنه را بگیریم، آن را روی میا زدم و او گفت: "باشه، امتحانش می کنم."
ما فقط یک بار این کار را انجام دادیم، و من فقط می دانستم که آن را به دست آورده ایم زیرا آنچه می بینید همان اتفاقی است که افتاده است. قبل از اینکه آن را شلیک کنیم نمی دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد. من فقط به او گفتم: "تا می توانید آن را نگه دارید تا زمانی که صورت شما از بین برود" و من فقط آنجا نشسته بودم و این اتفاق را تماشا می کردم. من آنچه را که همه با دیدن فیلم می بینند دیدم، و فکر کردم، "این خلاصه کاملی است از اینکه این داستان چگونه به پایان می رسد و چه چیزی هنوز برای آینده آماده می شود."
من فقط دو سوال دیگر از شما دارم. اولین مورد این است: فیلم مورد علاقه شما که امسال دیده اید چیست؟
میدونی امسال خیلی کم دیدم من دوست دارم The Fabelmans را ببینم که به تازگی در TIFF به نمایش درآمد . امسال چه دیدم [با خنده]؟ من Top Gun: Maverick را مثل بقیه دیده ام که عالی بود. اما من سعی می کنم فکر کنم که چه چیز دیگری دیده ام که خوب بوده است. زیاد. من یک هفته دیگر فرصت دارم و سپس می توانم یک دقیقه بخوابم و امیدوارم درگیر فیلم های یک سال تمام باشم.
آخرین سوال: هم X و هم Pearl برخی از بهترین لحظات موسیقایی امسال را دارند، پس یکی از فیلمهای مورد علاقه شما چیست؟
من مونتاژ Send Me An Angel را در راد دوست دارم [می خندد]، که یک فیلم BMX است که وقتی بچه بودم دیدم. این برای من بسیار خاطره انگیز بود، اما [کوئنتین] تارانتینو احتمالاً این کار را به خوبی هر کس دیگری انجام می دهد. احساس میکنم هر فیلمی که او میسازد، همیشه حداقل یک سوزن واقعا باورنکردنی دارد. اما سعی میکنم به چیزهایی که اخیراً دیدهام فکر کنم که واقعاً خوب است…
اوه، بهترین در Manhunter است! قطره سوزن Strong As I Am در Manhunter زمانی که تام نونان فکر می کند که جوآن آلن را در حال تماشای معاشقه با شخص دیگری است، اما او در واقع فقط یک مژه در چشمانش دارد. نحوه گرفتن داشبورد هنگام پخش آن آهنگ بسیار عالی است.
مروارید اکنون در سینماهای سراسر کشور در حال نمایش است.