آیا Ant-Man and the Wasp: Quantumania بدترین فیلم MCU است؟

حکم در این است: Ant-Man and the Wasp: Quantumania بوی بد می دهد ! این نظر منتقدان است که مجموعاً در Rotten Tomatoes به آن نمره بدی داده اند و طرفدارانی که سی و یکمین فیلم MCU را با درجه B پایین از طریق Cinemascore سیلی زده اند (فیلم های مارول معمولاً در محدوده "A" نمره می گیرند، بنابراین B. برای آنها بسیار بد است).

اما فیلم سوم Ant-Man چقدر بد است؟ فیلم‌های واقعاً وحشتناک مارول زیادی وجود ندارد، اما پس از 15 سال، برای هیچ استودیویی غیرممکن است که گاهی اوقات بدبو نکند. با استفاده از Rotten Tomatoes به عنوان راهنمای خود، من بدترین فیلم‌های MCU را رتبه‌بندی می‌کنم تا مشخص کنم که Quantumania به کجا می‌رسد و به این سوال پاسخ می‌دهم که بسیاری از تماشاگران سینما از زمان نمایش فیلم می‌پرسند: آیا این بدترین فیلم MCU تا کنون است؟

توجه: اسپین‌آف‌های مرد عنکبوتی سونی به حساب نمی‌آیند، زیرا بدون کمک خلاقانه رئیس مارول، کوین فایج ساخته شده‌اند. در غیر این صورت، این لیست چیزی جز فیلم های سونی مانند Venom و Venom: Let There Be Carnage نخواهد بود.

5. هالک شگفت انگیز (68%)

هالک در فیلم The Incredible Hulk با یک انسان روبرو می شود.

در مورد کیفیت بالای خروجی مارول بسیار می گوید که پنجمین فیلم بد MCU اصلا بد نیست. در واقع، کاملاً اوکی است و هیچ ایرادی در آن وجود ندارد. این دومین تلاش برای ساخت فیلم هالک پس از فیلم جنایتکارانه آنگ لی در سال 2003 ، هالک ، یک بروس بنر جدید (ادوارد نورتون، هنوز بهتر از مارک روفالو و اریک بانا) را می بیند که سعی می کند درمانی برای خشم هالک خود بیابد. در طول راه، او با تهدید جدیدی مواجه می‌شود، The Abomination (تیم راث، که در بد بازی بسیار خوب است)، که توانایی‌های مشابه گاما ممکن است کلید درمان را داشته باشد.

اگرچه هالک شگفت‌انگیز مسیر جدیدی را ایجاد نمی‌کند، اما به لطف عملکرد کاریزماتیک نورتون و شیمی باورنکردنی او با لیو تایلر، بازیگر نقش بتی بنر، یک سواری سرگرم‌کننده ایجاد می‌کند. بله، CGI تا حدودی بداخلاق است ، و نبرد اوج مانند هر دوئل پایانی دیگری در یک فیلم کمیک بوک است، اما The Incredible Hulk فیلمی بهتر از آن چیزی است که دریافت اولیه منتقدان آن نشان می دهد.

4. ثور: دنیای تاریک (66%)

ثور در فیلم Thor: The Dark World با الف ها مبارزه می کند.

ثور: دنیای تاریک به همان اندازه که تقریباً هیچ شهرتی ندارد، شهرت بدی ندارد. نفرین این بود که فراموش شدنی بود و من واقعاً نمی توانم مخالفت کنم. پس از وقایع اولین ثور، که به شدت بر فرض ماهی خارج از آب و جذابیت همسورث تکیه داشت، در ادامه، خدای رعد با نژاد باستانی الف‌ها در آسگارد و لندن روبرو می‌شود. به جای مبارزه با دشمنان برجسته ای مانند افسونگر یا مرد جذب کننده، ثور وظیفه شکست دادن … ملکیت را دارد که شبیه هر شرور دیگری در هر فیلم کمیک دیگری است (به طور جدی، او می تواند با Steppenwolf لیگ عدالت برادر باشد، و این خوب نیست. چیز).

من سال‌ها به The Dark World احترام کم می‌گذاشتم، اما در تماشای مجدد دوم، متوجه شدم که به طرز شگفت‌انگیزی وحشتناک نیست. این یک نوار پایین است، و شاید اسپین آف های مرد عنکبوتی سونی مانند موربیوس به من طعم بدبویی یک فیلم ابرقهرمانی را بدهند، اما دنیای تاریک جذابیت های آن را دارد، از جمله جین فاستر پورتمن، که باهوش تر و باهوش تر از شماست. دختر متوسط ​​در مضیقه; فریا از رنه روسو که به فیلم وزن دراماتیکی می دهد. و جیمی الکساندر سیف، که با لگد جدی لگد می زند. زنان دنیای تاریک آن را از غیرقابل تماشا شدن نجات می‌دهند، که آن را از اکثر فیلم‌های DCEU بهتر می‌کند.

3. ثور: عشق و تندر (63%)

جین در نقش ثور توانا با ثور در عشق و تندر.

صبر کنید، یک فیلم ثور دیگر؟ فکر می‌کردم تایکا وایتیتی مشکلات فرانچایز Thunder God را با Ragnarok حل کرده است، که بیشتر آسگارد را از بین برد، مدل موی فوق‌العاده‌ای به ثور داد و خودش را خیلی جدی نگرفت؟ خوب، او این کار را کرد، اما موضوع دیگری ایجاد کرد: افراط در کارگردانی. مشکلات عشق و تندر نماینده موضوع اصلی فاز چهار است: کارگردانان قدرت زیادی برای انجام هر کاری که می‌خواهند داشتند.

وایتیتی با Love and Thunder نه تنها یک فیلم بعدی خوب ساخت، بلکه سه فیلم متوسط ​​ساخت: Guardians of the Galaxy 2.5 با ثور به عنوان رهبر واقعی آنها، یک رام کام دیوانه که طنز نامتعارفی را به نمایش گذاشت. کار قبلی کارگردان و داستان سرطان با جین که خودش را بسیار جدی می گیرد. نتیجه یک مخلوط تونال است که اصلا کار نمی کند. چیزی که در مورد Love and Thunder غیرقابل بخشش است این است که اگر وایتیتی آرام می گرفت و یک چیز را برای تمرکز روی آن انتخاب می کرد، این می توانست یک فیلم عالی MCU باشد. در عوض، سفر قهرمانی جین فاستر پورتمن به هدر می‌رود و شرور متقاعدکننده کریستین بیل، گور قصاب خدا، کاملاً تلف می‌شود.

2. Ant-Man and the Wasp: Quantumania (48%)

کانگ در فیلم Ant-Man and the Wasp: Quantumania در میدان نبرد قدم می زند.

اگر گناه اصلی Love and Thunder این بود که ایده های زیادی داشت و نظم کافی برای بررسی هر یک از آنها نداشت، پس عیب اصلی کوانتومانیا این بود که سعی کرد با ویژگی های اشتباه کارهای زیادی انجام دهد. کوانتومانیا با چشم پوشی از حال و هوای دلپذیر و کم هزینه دو فیلم اول Ant-Man، قهرمان هر مرد و خانواده اش را وارد طرحی پرمخاطب می کند که به نظر می رسد برگرفته از فیلمنامه قدیمی جنگ ستارگان است که جورج لوکاس در سال های زباله کانتی مارین پرتاب کرده است. پیش.

من به طور مفصل در مورد معایب Quantumania نوشته‌ام ، بنابراین فقط می‌گویم که این فیلم نشان می‌دهد که چگونه جهان‌سازی و گسترش فرنچایز می‌تواند به بهای لذت بردن تماشاگران تمام شود. انگار مارول فراموش کرده که با سومین فیلم مرد مورچه ای داستانی تعریف کند یا حتی چرا مردم از ابتدا این شخصیت را دوست داشتند. در عوض، تمرکز کاملاً بر روی ساختن Kang به عنوان یک بد بزرگ در سطح Thanos است و حتی آن را درست نمی‌دانیم. چگونه کسی می تواند توسط کسی که توسط انبوهی از مورچه ها مورد ضرب و شتم قرار می گیرد آشنا شود؟ ثانوس می‌توانست با تپش قلب، الاغ کانگ را بکوبد.

1. Marvel's Eternals (47%)

بازیگران مارول The Eternals.

چرا بر روی زمین حتی ابدیان ساخته شد؟ شخصیت ها هرگز محبوبیت نداشتند، حتی در بین طرفداران کتاب های کمیک. بسیاری از آنها کپی های فراموش نشدنی از قهرمانان و تبهکاران بهتر دیگر بودند و تاریخچه آنها در بهترین حالت پیچیده بود. کسانی که استودیوی مارول را از ابتدای تاسیس آن دنبال کرده‌اند، می‌دانند که Feige در ابتدا می‌خواست Inhumans را به‌عنوان یک فیلم بلند بسازد ، اما این ویژگی گرفته شد و به یک مینی‌سریال خنده‌دار تبدیل شد، و بنابراین او تصمیم گرفت در عوض Eternals را بسازد.

اشتباه بزرگ؟ خب، پیچیده است. حتی با وجود اینکه Eternals ضعیف‌ترین استقبال منتقدان را از هر فیلم MCU دریافت کرد، اما بدترین آن نیست. این فقط خسته کننده ترین فیلم مارول است که تا به حال ساخته شده است. خیلی طولانی است، انرژی به سختی وجود دارد، و به نظر می‌رسد که شخصیت‌ها همه از خودشان، یکدیگر و دنیای اصلی خود جدا شده‌اند. کارگردان کلوئه ژائو می داند که چگونه یک شات خیره کننده بسازد، اما او موضوع را خیلی جدی می گیرد. مخاطب می تواند چند عکس طولانی از کیهان بگیرد؟ نتیجه یک فیلم مارول است که زیبا به نظر می رسد، اما احساس پوچی می کند. این یک جنایت است که این بازیگر با استعداد (بری کیوگان! آنجلینا جولی! برایان تایری هنری!) هدر می رود.