سال 2021 مانند سال قبل از آن، سال عجیبی برای سینما بود. اما علیرغم اینکه مجبور بودند در منظره عجیب و غریب و آلوده به بیماری همه گیر صنعت سرگرمی حرکت کنند، فیلمسازان همچنان موفق شدند تعداد قابل توجهی از فیلم ها و برنامه های تلویزیونی عالی را امسال منتشر کنند. بنابراین با نزدیک شدن به پایان سال 2021، Digital Trends تصمیم گرفت به سالی که بود نگاهی بیاندازد و تجربیات مورد علاقه ما در صفحه نمایش نقره ای را به خاطر بسپارد. اینها فیلمها و نمایشهایی هستند که کارکنان DT در سال 2021 دوست داشتند:
از دور بیا
توسط راب اوستر، رئیس کپی
از دور بیا در ابتدا قرار بود نمایش استاندارد برادوی هالیوود را دریافت کند و به یک فیلم سینمایی تبدیل شود. با این حال، کووید مداخله کرد و تصمیم گرفته شد که در عوض اولین اجرای زنده موزیکال پس از بازگشایی سینماها فیلمبرداری شود. و این یکی از معدود عوارض جانبی مثبت این همه گیری بود.
این نمایش که داستان واقعی یک شهر کوچک و دورافتاده در کانادا را روایت می کند که با هواپیماها – و هزاران مسافر – که به دلیل حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 مجبور به فرود در آنجا شدند، غرق شده بود، به ویژه برای چنین حملاتی مناسب نیست. دگرگونی.
انجام این کار میتوانست انرژی و بسیاری از جنبههای جذابی که نمایش را بسیار مسری، دلگرم و از نظر احساسی قدرتمند میکند، از بین ببرد. آشنایی 12 بازیگر با نقشهایشان، و توانایی قابل توجه هر یک در دستکاری ماهرانه شخصیتها و لهجهها، احتمالاً به نفع یک بازیگر بزرگتر کنار گذاشته میشد. و فیلم حاصل میتوانست پوستهای از نمایش باشد.
حفظ ماهیت نمایش، که به طرز شگفتآوری به خوبی روی پرده ترجمه میشود، یکی از بهترین فیلمهای سال را تولید کرده است – پرترهای تاثیرگذار از اینکه چگونه غریبهها در مواجهه با چنین عمل شیطانی دور هم جمع شدند تا نشان دهند که هیچ شکلی از وحشت نمیتواند از بین برود. شفقت و انسانیت ذاتی ما
خوک
توسط جووانی کولانتونیو، ویرایشگر بازی
اگر تریلر فیلم Pig را تماشا کردید، احتمالاً فکر می کردید که در یک زمان پوچ هستید. بازاریابی فیلم آن را شبیه به جان ویک می کند ، اما نیکلاس کیج در حال شکار خوک خانگی دزدیده اش است. با در نظر گرفتن شهرت کیج به عنوان غیرقابل پیشبینیترین بازیگر سینما، این فرض مضحک برای مهمانیهای تماشای «آنقدر بد که خوب است» آماده به نظر میرسید.
آن کمپین بازاریابی فریبنده یک نبوغ با مفهوم بالا بود. خوک پشم را روی چشمان ما کشید (حیوان اشتباه است، اما شما این تصور را دارید) و درام احساسی و مراقبهای درباره غم و اندوه ارائه داد. شخصیت کیج رفتار یک قهرمان اکشن قوی و بی صدا دارد، اما او چنین نیست. جدا از یک مشت زیرزمینی، کیج یک مشت هم پرتاب نمی کند. او از شفقت به عنوان یک سلاح استفاده می کند که در اوج غیرمتعارف ترین فیلم انتقام جویانه ای که تا به حال دیده اید به اوج می رسد. خوک یک فیلم بی سر و صدا است که توسط یکی از قوی ترین بازی های کیج تا به امروز ساخته شده است. فقط توقع خندیدن از روی کنایه را نداشته باشید. احتمال گریه شما بیشتر است.
منطقه داغ: سیاه زخم
توسط عارف باکوس، نویسنده مستقل
آیا حملات سال 2001 سیاه زخم در ایالات متحده را به خاطر دارید؟ هنگام باز کردن نامه خود چیزی ترسناک بود؟ اگر خیلی جوان هستید که نمی توانید به خاطر بسپارید، این دقیقاً همان چیزی است که Nat Geo's The Hot Zone: Anthrax درباره آن است. این سری بازدید مجدد نگاهی به بررسی حملات و منشاء ویروس دارد. سریال جدید تنها دو سال پس از فصل اول که به ریشه های ویروس ابولا پرداخته می شود. این مجموعه تلویزیونی درام آنتولوژی با بازی دانیل دای کیم، شما را در لبه صندلی نگه می دارد، زیرا یکی از طولانی ترین تحقیقات در تاریخ آمریکا را پشت سر می گذارید.
خانه گوچی
توسط دن مک کنا، مدیر اجتماعی
کمپ، زرق و برق، مد، و قتل. چگونه می توانید در مدت زمان دو ساعت و 38 دقیقه درخواست بیشتری داشته باشید؟ خانه گوچی این و موارد دیگر را ارائه می دهد، و با جمعیتی که تمایلی به بازگشت به سینماها ندارند، این راه عالی برای بازگشت به دنیای سینماست. با الهام از داستان یک تجارت خانوادگی چرم که آنقدر مضحک است که باید واقعیت داشته باشد، این فیلم را نمی توان از دست داد.
هرگز این موضوع مطرح نبود که لیدی گاگا تجسم تعریف یک ستاره باشد، اما گاگا در دومین فیلم خود پس از فیلم فوق العاده A Star is Born در سال 2018 تأیید می کند که این زن ایتالیایی از نیویورک می تواند ستاره سینمای واقعی را به رزومه گسترده خود اضافه کند. در حالی که بازی جارد لتو در نقش پسر عموی احمق بیشتر یادآور چیزی از برنامه زنده شنبه شب بود ، آل پاچینو و گاگا مسئول بخش بزرگی از لحظات کمدی و دراماتیک فیلم هستند.
هیچ کس
توسط درو پریندل، ویرایشگر ویژگی ها
اگر در خلق و خوی یک فیلم اکشن سرگرمکننده و با سرعت هستید، دیگر دنبال آن نباشید. هیچکس غذای ناخواسته سینماتیکی خالص نیست، و منظورم این است که به بهترین شکل ممکن.
در ارزش اسمی، این در واقع فقط یک ریف دیگر از فرمول «جهنم هیچ خشمی مانند یک سرباز نرمالحسن و بازنشسته ندارد» است که فیلمهایی مانند Taken و John Wick را برای ما به ارمغان آورد، اما اگرچه طرح داستان بهخصوص پیشگامانه یا تازه نیست، موارد دیگر عناصر فیلم آنقدر خوب ساخته شده اند که نمی توان از آن لذت نبرد. رقص مبارزه و بدلکاری کاملاً درجه یک هستند. مانند فیلم های اکشن دیگر نیست، جایی که قهرمان ضربات را از بین می برد و به سختی بیش از یک یا دو ضربه می زند. در هیچ کس ، چاک منسل (باب اودنکرک) تقریباً در هر مبارزه شکست میخورد و ظاهراً به سختی موفق میشود از پسش بربیاید. این به طرز قانعکنندهای وحشیانه است و به اکشن لایهای از واقعگرایی میدهد که کاملاً هیجانانگیز است. دفعه بعد که در حال و هوای یک فیلم اکشن هستید آن را روشن کنید – ناامید نخواهید شد.
دندان های شب
توسط جاش بنتون، صاحب محصول
من مشتاق هر خون آشامی هستم. شما اسمش را بگذارید و من احتمالا آن را دیده ام. Night Teeth کمی از همه چیز برای عاشق فیلم خون آشام داشت. شکارچیان خون آشام، جناح های رقیب قبیله های خون آشام، عشق جوان، اکشن و مرگ در اثر نور خورشید. با آمدن یکی از بازیگران اصلی آن از آکادمی خون آشام، بخشی از آن شعله ور شدن را به ارمغان آورد و گاهی من را به یاد سریال می انداخت. به طور کلی، اگر اکشن خوب، طنز مناسب و داستان عاشقانه سندروم استکهلم میخواهید، این یک فیلم عالی برای شماست.
تپه
توسط Star Du Chalard، مدیر دفتر
در شب هالووین من از حباب همه گیر خود خلاص شدم، لباس Uhura خود را پوشیدم و برای تماشای Dune در یک تئاتر IMAX جرأت کردم. هیچ پشیمانی ندارم
من HBO Max دارم، اما دیدن Dune روی صفحه نمایش بزرگتر از خانه من ارزش ریسک را داشت. توسعه شخصیت دوک لتو و دانکن آیداهو باعث شد که از تجسم جدید Dune حتی بیشتر از نسخه اصلی قدردانی کنم. دنیس ویلنوو به ما دریچه ای از صمیمیت برادرگونه ای می دهد که دانکن با پل دارد وقتی که او را در مورد ورزش کردن مسخره می کند. در این نسخه، من واقعاً می توانم رابطه پدر و پسر لتو و پل را باور کنم. گرمای عاطفی و مراقبت بین این دو از همان ابتدا عمیقاً وجود دارد و باعث می شود بیشتر به وضعیت اسفبار آنها اهمیت دهید.
به نظر من چند اشتباه بزرگ وجود داشت (مخصوصاً عدم توسعه شخصیت برای دکتر یوه و گورنی هالک و حذف حیرتانگیز صحنه مهمانی شام)، اما با موفقیتهای فراوان فیلم – که شامل فیلمهای ستارهای هم میشود- بسیار بهتر از آنها بود. اجراهایی از امثال اسکار آیزاک و جیسون موموآ و برخی کارهای فوق العاده VFX (سپرهای بدنه جدید و بهبود یافته عالی هستند).
در مجموع، به راحتی بهترین فیلم سال است. اگر هنوز شک دارید، خود را در حال پرواز در وسعت آراکیس با یک اورنیتوپتر سنجاقک شکل تصور کنید!
Ted Lasso فصل 2 و Midnight Mass
توسط ریک مارشال، سردبیر، سرگرمی
دو برنامه مورد علاقه من در سال به قدری متفاوت هستند که انتخاب تنها یکی از آنها غیرممکن بود.
فصل اول سریال Apple TV+ Ted Lasso یکی از بزرگترین موفقیتهای غافلگیرکننده سال 2020 بود که داستانی از خوشبینی و استقامت بیوقفه در دوران تاریکی را ارائه میکرد که در اوج سال اول شیوع همهگیری، زمانی که بسیاری از ما بیشتر به آن نیاز داشتیم، رسید. این همگرایی کامل عناصر بود تا دنیای مربی فوتبال همیشه خوشبین جیسون سودیکیس و گروه شخصیتهای اطرافش را به دنیای کوچکی از زندگی خودمان در آن دوره زمانی خاص تبدیل کند. دنبال کردن آن کاری سخت بود، و فصل 2 تد لاسو هوشمندانه از تکرار آن فرمول جلوگیری کرد. در عوض، فصل دوم سریال زندگی همه افراد اطراف تد را مورد بررسی قرار داد و راههای بیشماری را به ما نشان داد که یک دیدگاه تازه و تمایل به باز کردن بیشتر خودمان میتواند هم زندگی ما و هم زندگی همه اطرافیانمان را متحول کند. این فصل همچنین اهمیت سلامت روان (و خطرات نادیده گرفتن آن) را با ظرافت و احترامی که تعداد کمی از نمایش ها – به ویژه کمدی ها – تا به حال به آن دست یافته اند، مورد بررسی قرار می دهد. این که همه اینها را به انجام رساند و در عین حال به طور مداوم برخی از خنده دارترین لحظات تلویزیون را در سال ارائه کرد، و همچنین یکی از بهترین قسمت های تعطیلات تمام دوران را به نمایش گذاشت، گویای درخشش تد لاسو است .
از طرف دیگر، سریال Midnight Mass نتفلیکس یکی از بهترین آثار سال در ژانر ترسناک و بهترین پروژه تا کنون را از یکی از با استعدادترین فیلمسازان این ژانر ارائه کرد. خالق مجموعه، مایک فلانگان، مهارتی در کاوش مضامین پیچیده از دریچههای وحشت دارد، چه تأثیرات ماندگار غم و اندوه و اعتیاد در The Haunting of Hill House یا قدرت عظیمی که عشق و حافظه در The Haunting of Bly Manor بر ما دارد. در Midnight Mass، فلانگان به برخی از پیچیدهترین موضوعات خود پرداخت و داستانی فراطبیعی درباره اتفاقات عجیب در یک شهر ماهیگیری جزیرهای دورافتاده ارائه کرد که هم خطرات ایمان کور و هم توانایی آن را برای کمک به برخی برای یافتن صلح و هدف بررسی میکرد. همچنین دیدگاه گستردهای را در مورد زندگی پس از مرگ و ماهیت خانواده و جامعه ارائه میدهد – به ویژه اینکه هر دو میتوانند چیزی باشند که با آن متولد شدهایم یا آنچه از آنها میسازیم. این چیزهای فلسفی عمیقی است که باید به آن فکر کنید، اما فلانگان هرگز با قرار دادن آن در برابر داستانی متقاعدکننده و پر از ترس و غافلگیری رضایت بخش که مجموعه را محکم در ژانر وحشت قرار می دهد، آن را خیلی سنگین نمی کند.
Ghostbusters: Afterlife
توسط آدام دود، نویسنده کارکنان، موبایل
از زمان شیوع بیماری همه گیر، فکر می کردم چه فیلمی برای اولین بار من را به سینما بازگرداند. به نظر می رسد بازگشت من به پرده نقره ای خود بازگشتی به دهه 1980 در ادای احترام به Ghostbusters اصلی در سال 1984 بود. من وسوسه می شوم که بگویم این یک فیلم عالی است (در واقع من مدت کوتاهی پس از انتشار تیتراژ در توییتر این کار را کردم. ) اما من فکر می کنم بیشتر این احساسات ناشی از نوستالژی است. آیا ایراداتی وجود دارد؟ شاید.
تسخیر قلب فیلم اصلی و در عین حال معرفی نسل جدیدی از شخصیت ها برای روایت همان داستان آسان نیست. جیسون رایتمن (پسر ایوان که فیلم اصلی را کارگردانی کرد) این کار را به کمال انجام میدهد، و گنجاندن جذابترین مرد زنده نیز کمک میکند. پل راد به اندازه کافی قدرت ستاره ای دارد تا به این فرنچایز اعتبار بخشد، بدون اینکه بر ستاره های جوان ترش که فیلم حول آنها نوشته شده است، سایه بیاندازد.
به آن یک پایان با یک جفت غافلگیری اشک آور را اضافه کنید و این فیلم با تکان دادن سر به دنباله فیلم اصلی را تعظیم می کند. این یک گنج مطلق از یک فیلم است و من نمی توانم صبر کنم تا دوباره و دوباره آن را تماشا کنم.
به زبان ساده، اگر از طرفداران فیلم اصلی هستید، باید این فیلم را ببینید. Ghostbusters: Afterlife ادای احترامی عالی برای Ghostbusters، هارولد رامیس و نسل بعدی Ghostbuster است. فقط امیدوارم دنباله (نسبتا اجتناب ناپذیر) این فیلم بهتر از Ghostbusters 2 باشد. در مورد این موضوع، مطمئن شوید که برای دیدن هر دو صحنه پس از اعتبار سنجی کنار هم می روید، و از شما بسیار سپاسگزارم، مارول، که اعتبار دوباره ارزش دیدن را ایجاد کردید.