اولین تجربه MacBook Pro 2021 برتر: پوست باقیمانده خمیر دندان را فشار دهید، صفحه نمایش شکست ناپذیر است

سمت صاف A، پخ های گرد و حتی صفحه کلید مشکی. طراحی مک بوک پرو جدید در نگاه اول شبیه به مدرسه اولد است، اما در واقع، یک مدرسه قدیمی واقعی است.

زیرا بین آن و این پاوربوک جی 4 یک داستان انتقام 20 ساله وجود دارد. نگران نباشید اول قسمت ارزیابی را تمام کنیم. داستان، در پایان با شما صحبت خواهیم کرد.

دلیل اینکه مک بوک پرو جدید بسیار قدیمی است این است که طراحی این بار واقعا بدشانس است.

سمت صاف A و گوشه های گرد بزرگتر این مک بوک پرو را از نظر بصری ضخیم تر از نسل قبلی کرده است، اما در واقع تفاوت بین این دو تنها 0.06 سانتی متر است. ابعاد سه بعدی باقی مانده تغییر چندانی نکرده است.

علاوه بر جک هدفون Thunderbolt 4 و 3.5 میلی‌متری، مک‌بوک پرو جدید به درگاه شارژ مغناطیسی MagSafe، HDMI 2.0 و اسلات کارت SDXC نیز بازگشته است.

در مقایسه با نسل قبلی، رابط Thunderbolt در مک بوک پرو 16 اینچی جدید از نسل سوم به نسل چهارم ارتقا یافته است و از DisplayPort، USB 4 و USB 3.1 نسل دوم پشتیبانی می کند. البته می توان از آن برای شارژ کامپیوتر نیز استفاده کرد.

توجه داشته باشید که با استفاده از این سه شارژر Thunderbolt 4 به سریع ترین قدرت شارژ دست نمی یابد. از طریق اندازه گیری واقعی ما، اگرچه سیستم سر شارژ را 140 وات شناسایی کرده است، قدرت شارژ واقعی تنها 94 وات است.

تخته کوتاه داخل بشکه روی خط شارژ ظاهر شد. زیرا اپل از آخرین استاندارد USB PD 3.1 EPR روی این سر شارژ 140 واتی استفاده می کند، اما این استاندارد بسیار جدید است، بنابراین کابل شارژ C به C که از این استاندارد پشتیبانی کند در بازار وجود ندارد.

بنابراین اگر می خواهید سریع ترین سرعت شارژ را تجربه کنید، فقط می توانید از این کابل شارژ استاندارد MagSafe استفاده کنید.

در همان زمان، اسلات کارت SDXC جدید اضافه شده را نیز آزمایش کردیم که از کارت SD USH-II پشتیبانی می کند و سرعت خواندن و نوشتن اندازه گیری شده 134.0 مگابایت بر ثانیه و 254.2 مگابایت بر ثانیه است.

علاوه بر این. این بار جک هدفون 3.5 میلی متری از هدفون های امپدانس بالا پشتیبانی می کند که فوق العاده پیشرفته است.

این بار رابط واقعاً به اندازه کافی غنی است.

با این حال، مک‌بوک پرو 16 اینچی جدید همچنان 100 گرم سنگین‌تر از نسل قبلی خواهد بود که تقریباً به وزن یک ایستگاه اتصال است.

همچنین جزئیات مختلفی از تغییرات ظاهری وجود دارد. اولین مورد این است که لوگو در سمت A بزرگتر است. در مرحله دوم، لوگوی مک بوک پرو در پایین صفحه به سمت D حرکت کرده است و چهار پایه نگهدارنده نیز از گرد به صاف تغییر کرده است.

می توانید دو تغییر را در یک نگاه روی صفحه کلید مشاهده کنید. یکی این است که کل منطقه تاریک شده و از نظر بصری بیشتر یکپارچه شده است. مورد دوم این است که تاچ بار به یک صفحه کلید فیزیکی با اندازه کامل تبدیل می شود.

دو جزئیات کوچک در اینجا قابل ذکر است.

ابتدا، شیار صفحه کلید سیاه شده با کل سطح C یکپارچه می شود، اما از یک فرآیند آندایز دوگانه برای ایجاد یک قطعه آلیاژ آلومینیوم با دو رنگ استفاده می شود.

دوم اینکه در ردیف بالای کلیدها، کلید ESC و کلید تاچ آی دی بزرگتر شده اند. یک حلقه فلزی که به تشخیص لمس کمک می کند به کلید لمسی ID اضافه می شود و ناحیه لمسی به سمت پایین فرو رفته است.

نکته جالب این است که کلید F6 حالت Do Not Disturb را ادغام می کند.به نظر می رسد اپل می خواهد که با یک کلید آجرها را به آرامی جابه جا کنید.

از نظر حس صفحه کلید، تفاوت کمی در مقایسه با 19 مک بوک پرو 16 اینچی وجود دارد. پس از ناپدید شدن نوار لمسی، کاربران قدیمی ممکن است نیاز داشته باشند تا مدتی به آن عادت کنند.

اپل در سال 2012 اولین مک بوک پرو را با صفحه نمایش رتینا عرضه کرد که در عصر 1080P یا حتی 720P می توان گفت خیره کننده بود. در سال 2021، اولین مک بوک پرو مجهز به نمایشگر XDR عرضه شد و اپل با اطمینان آن را "بهترین صفحه نمایش نوت بوک در جهان" نامید.

این اطمینان بی دلیل نیست: mini-LED، حداکثر روشنایی 1600 نیت، نرخ تازه سازی تطبیقی ​​ProMotion، قاب 3.5 میلی متری با عرض مساوی در هر طرف.

هر پارامتر را می توان به خوبی بازی کرد و وقتی با هم ترکیب شوند، به تنهایی شکست خواهید خورد.

هنوز به یاد دارم اولین باری که صفحه را روشن کردم، بخش تحریریه صدای "وای" را درآورد. اما بعد صدا شد "ها"؟ دلیل آن این است که همه چتری ها را دیدند. اما یکی از همکاران با هوش هیجانی بالا گفت که صفحه نمایش دو طرف چتری در واقع معادل پنجره های کناری برای خرید خانه است.

این قیاس در واقع بی دلیل نیست.

از آنجایی که دو ناحیه نمایش اضافی حذف شده اند، نسبت نمایش صفحه زیر مانند قبل است، هنوز 16:10.

بنابراین این یک بریدگی کوچک بر روی صفحه اصلی نیست، بلکه بیشتر شبیه افزودن یک جفت گوش به یک صفحه نمایش در مقیاس معمولی برای نمایش نوار وضعیت است و در نتیجه فضای بیشتری را برای دسکتاپ آزاد می کند.

هنگام پخش ویدیوها در تمام صفحه و اجرای بخشی از نرم افزار به صورت تمام صفحه، صفحه بالایی به طور خودکار سیاه می شود تا چتری ها پنهان شود. در استفاده واقعی، به سختی تاثیری ایجاد می کند.

در مورد چتری، جزئیات کمی وجود دارد.

یکی اینکه دو راه برای تعامل وجود دارد. وقتی مکان نما از چتری ها عبور می کند، به جای دور زدن آن، مستقیماً از آن عبور می کند. وقتی صفحه لمسی را فشار داده و نگه می‌دارید تا مکان‌نما را بلغزانید، مکان‌نما وارد ناحیه چتری نمی‌شود و حرکت به چپ یا راست مستقیماً از ضربه‌ها رد می‌شود.

دوم، در حالت تاریک، چتری ها در واقع ناگهانی نیستند. مورد سوم این است که این چتری دارای یک دوربین 1080P، سنسور نور، نشانگر LED و سایر اجزاء است، بنابراین منطقه کمی بزرگتر، پهن تر و مربع تر از چتری های سری آیفون 12 را اشغال می کند. خوشبختانه، جلوه ویدئویی دوربین به طور قابل توجهی بهبود یافته است و کنفرانس ویدئویی دیگر یک "چهره سیاه آوازخوان" نیست.

چهارم، اگر آیکون های سمت چپ چتری پر باشد، به طور خودکار در سمت راست چتری قرار می گیرند و چتری ها اطلاعات محتوا را مسدود نمی کنند.

پس از صحبت در مورد بحث برانگیزترین چتری ها، اجازه دهید در مورد ظاهر و ظاهر کلی آن صحبت کنیم.

اولین ویژگی صفحه نمایش XDR این است که باید به اندازه کافی روشن باشد.
مخصوصاً هنگام تماشای ویدیوی HDR، واقع گرایی که با روشنایی فوق العاده بالا به ارمغان می آورد با مک بوک پرو قدیمی بی نظیر است. در عین حال، پردازش ویدئوهای HDR برای کارگران ویدئو راحت است.

عملکرد ProMotion که برای اولین بار در مک بوک ظاهر شد، هنگام ورق زدن صفحات به چپ و راست در لانچر، یا کشیدن انگشت برای مرور وب، نرمی نرخ تازه سازی تا 120 هرتز بسیار بصری خواهد بود. با این حال، درک کلمات رمز روزانه، چت و تماشای فیلم قوی نیست.

یک ویژگی خاص وجود دارد، شما می توانید به صورت دستی نرخ تجدید صفحه را در تنظیمات کنترل کنید، که ممکن است در جریان های کاری مانند پس از تولید ویدیو مفید باشد.

جزئیات کمی در مورد این صفحه نمایش وجود دارد، به عنوان مثال، چهار گوشه آن از زاویه راست به گوشه های گرد تغییر یافته است. در مقایسه با نسل قبلی، PPI نیز بهبود یافته است و از نظر بصری ظریف تر است. اضافه شدن miniLED صفحه نمایش را کمی ضخیم تر می کند. در کل کیفیت این صفحه نمایش خیلی خوبه حتی برای این صفحه هم به نظرم ارزش ارتقا داره.

البته آنچه که ارزش ارتقاء بیشتری دارد M1 Pro است که «به طرز وحشتناکی سریع» و تراشه M1 Max است که «به طرز وحشتناکی سریع» است.

مک بوک پروی که ما تست کردیم بهترین همتای M1 Max است. CPU 10 هسته ای + GPU 32 هسته ای، با 64 گیگابایت حافظه، یک هیولای عملکرد مناسب.

بیایید ابتدا به نقاط اجرا نگاه کنیم.

ما از 19 MacBook Pro 16 اینچی و ROG Gunshin 5 Plus به عنوان گروه کنترل استفاده کردیم. برای تنظیمات خاص به نمودار مراجعه کنید.

در تست‌های امتیاز در حال اجرا CineBench R23 و GeekBench 5، نمرات CPU M1 Max چه تک هسته‌ای یا چند هسته‌ای بسیار زیاد است. در مورد عملکرد GPU، ROG با RTX 3070 یک پیروزی دوباره به دست آورد. امتیاز اجرای GPU GeekBench 5 بیش از دو برابر M1 Max است.

امتیاز اجرا فقط برای مرجع است و عملکرد واقعی به تست سناریو بستگی دارد.

ابتدا صحنه‌های کار کارگران سینما و تلویزیون را شبیه‌سازی کردیم، ابتدا از Adobe Premiere Pro برای صادرات یک ویدیوی 9 و نیم دقیقه‌ای 4K HEVC استفاده کردیم. MacBook Pro قدیمی 5 دقیقه و 25 ثانیه طول کشید و ROG 3 بود. دقیقه و 55 ثانیه 2 دقیقه و 40 ثانیه طول می کشد.

سپس از C4D برای ارائه تصویری با وضوح 1080×1080 استفاده کنید. مک بوک پرو جدید همچنان کمترین زمان را 12 دقیقه و 34 ثانیه می برد. حتی اگر برنده شوید، می بینید که مک بوک پرو جدید فقط 35 وات انرژی مصرف می کند و حریفان تقریباً با مصرف کامل انرژی کار می کنند.

مثل اینکه حریف انرژی شیردهی را تمام کرده و فقط با یک انگشت کوچک آنها را به زمین زده است.

برای شنیدن صدای طرفداران آن تصمیم گرفتیم آن را دوبار بپزیم. تحت فشار مضاعف CineBench R23 و GFXBench Metal بالاخره برای اولین بار صدای آن را شنیدیم. اما مصرف برق تنها 85 وات است.

ببخشید تمام تلاشم را کردم

در مرحله بعد، آزمایش مقایسه ای را روی مک بوک پرو جدید و قدیمی راه اندازی کردیم. به دلیل تفاوت بین نرم افزار تست و پلت فرم برنامه نویسی، من اینجا با ویندوز بازی نمی کنم.

ما از Final Cut Pro برای صادرات یک ویدیوی 8K HDR به فرمت 4K HEVC استفاده می کنیم. مک بوک پرو قدیمی نزدیک به 19 دقیقه طول می کشد، در حالی که مک بوک پرو جدید تنها 9 دقیقه و 22 ثانیه زمان می برد که تنها نیمی از زمان است. در عین حال، مصرف برق و دما کمتر است.

علاوه بر این، ما نیازهای اداری توسعه دهندگان را نیز شبیه سازی کردیم و از Xcode BenchMark برای کامپایل و آزمایش استفاده کردیم. شکاف بین مک بوک پرو جدید و قدیمی نیز در یک نگاه قابل مشاهده است. M1 Max نصف زمان می برد و 203 درصد کمتر از مدل های قبلی خود مصرف می کند.

به عنوان یک توسعه، چرا آموزش شبکه های عصبی را انجام ندهید؟ بنابراین ما ۲۵۰۰۰ عکس از گربه‌ها، سگ‌ها و سگ‌ها را برای آموزش شبکه‌های عصبی برای استخراج ویژگی گرفتیم.

اما حدس بزنید چی؟

مک‌بوک پرو جدید واقعاً به طرز چشمگیری شکست خورد و 3 ساعت و 34 دقیقه زمان برد، در حالی که حریف فقط 1 ساعت و 59 دقیقه زمان برد. من وب سایت رسمی را بررسی کردم و متوجه شدم که ابزار تست ما هنوز سازگار نشده است.

در نهایت به نیاز شما پاسخ دادیم و بازی را تست کردیم.

در حالت مصرف انرژی بالا، هنگام اجرای Shadow of the Tomb Raider، کیفیت تصویر 4K HDR روشن است و تنها تا 30 فریم بر ثانیه می تواند اجرا شود. پس از تغییر رزولوشن به 1080P، اگرچه می تواند تا 70 فریم در ثانیه اجرا شود، فریم صفحه نمایش کاهش می یابد. به نظر می رسد که بهینه سازی متال در بازی هنوز کمی ضعیف است.

با توجه به زمان، ما هیچ راهی برای اندازه گیری عمر باتری خاص نداریم. می توانید نسبت مصرف انرژی M1 Max را از طریق مصرف برق هر فعالیت در جدول بررسی کنید.

توجه داشته باشید که مصرف برق در اینجا بدون اتصال به برق تست می شود. من معتقدم که در استفاده روزانه، عمر باتری به کاستی آن تبدیل نخواهد شد.

به طور خلاصه، عملکرد M1 Max با R9-5950X + RTX 2080 قابل مقایسه است، اما مصرف انرژی در همان کار فقط نصف است. این می تواند با بلند کردن آجرهای سنگین در دفتر مقابله کند و هنگام بیرون رفتن بدون وصل کردن برق ترسی نشان نخواهد داد.

خلاصه این است: عملکرد در سطح جانور، مصرف انرژی در سطح حیوان خانگی.

پس از خواندن ارزیابی به داستانی که در ابتدا به آن اشاره کردیم برمی گردیم.

یک بار دیگر، PowerBook G4 را که در سال 2001 منتشر شد، بیرون آوردم. طراحی آن در آن زمان چقدر خوب بود؟

پوسته آلیاژ تیتانیوم، نشانگر شارژر، نشانگر کار و نشانگر باتری.

صبر کنید، چرا می خواهید نشانگر باتری در پایین رایانه ایجاد کنید؟ چون باتری قابل جدا شدن است.

همچنین یک رابط مخفی و یک صفحه نمایش 15.2 اینچی چهار فریم گسترده وجود دارد. حتی می توانید بدون پیچاندن یک پیچ، حافظه را ارتقا دهید.

همه اینها باعث می شود PowerBook G4 پربیننده ترین رایانه نوت بوک سال شود.

اما G4 آخرین سری پاوربوک است. دلیل اتفاقاً روی تراشه بود.

در آن زمان، اپل، آی‌بی‌ام و موتورولا برای توسعه و تولید پردازنده‌های PowerPC، که در پاور بوک‌ها استفاده می‌شد، متحد شدند.

با این حال، درخشش اینتل در آن زمان این CPU را در بازار تحت الشعاع قرار داد.

در پایان، جابز در WWDC 2005، در مقابل هزاران برنامه نویس، از پل اوتلینی، مدیر عامل سابق اینتل دعوت کرد تا به قدرت برسد و او را محکم در آغوش بگیرد.

در این آغوش، پاور بوک مستقیماً نام خود را تغییر داد، جایگزین «هسته» شد و به مک بوک آشنا تبدیل شد.

در این راستا، اپل بیش از ده سال است که با اینتل همکاری کرده است، اما بذرهای یک تراشه خود ساخته نیز مخفیانه کاشته شده است.

بیست سال پس از تاریخ شدن پاوربوک G4، نوت بوکی با سایه آن سال در همه جا، با تراشه های M1 Pro و Max، پا به عرصه وجود گذاشت.

این مک بوک پرو جدید است.

همه اینها ممکن است دقیقاً مانند آنچه Fa Ge گفت:

#به دنبال کردن حساب رسمی وی چت Aifaner خوش آمدید: Aifaner (شناسه WeChat: ifanr)، در اسرع وقت محتوای هیجان انگیزتری در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

Ai Faner | لینک اصلی · مشاهده نظرات · Sina Weibo