اقتباسهای متحرک از بازیهای ویدیویی در حال حاضر در مکان شگفتآوری خوبی قرار دارند – بهویژه در نتفلیکس، جایی که نمایشهایی مانند Arcane ، Castlevania ، و حتی Carmen Sandiego پسوندهای ارزشمندی از فرنچایز مربوطه خود ارائه کردهاند. این موضوع با Cyberpunk: Edgerunners ادامه مییابد، که یک انیمه ماجراجویی وحشی را ارائه میکند که در دنیای Cyberpunk 2077 در سال 2020 اتفاق میافتد.
Cyberpunk: Edgerunners به کارگردانی Hiroyuki Imaishi ( Gurren Lagann ) و Hiromi Wakabayashi ( Star Wars: Visions )، پسر نوجوانی را دنبال میکند که به دنیای تاریکی از مزدوران با فناوری پیشرفته معروف به "Edgerunners" کشیده میشود. دیوید (با صداپیشگی زک آگیلار در نسخه انگلیسی این مجموعه) از آنجایی که او روز به روز عمیقتر به دنیای اصلاح بدنه و جاسوسی شرکتها کشیده میشود، به زودی متوجه میشود که واقعاً چه چیزی مهم است و کجا باید خط و نشان بکشد. ایمپلنت های سایبرنتیک
در حالی که بیشتر دنیای Edgerunners یک کلان شهر براق است که در میان خیابانهای تاریک و کوچههای کثیف نشسته است، این سریال از پوشاندن همه آن با خون و احشاء غمانگیز ابایی ندارد. خشونت فرابنفش در Edgerunners خیلی زود شروع میشود، اما سریال هرگز به سمفونی بیوقفه وحشیانه تبدیل نمیشود. ادگرونرز در میان حملات جنون آمیز (و صحنه های جنسی صریح و گاه به گاه)، بخش عادلانه ای از لحظات آرام و متفکرانه را ارائه می دهد، زیرا دیوید در حال اندیشیدن به چرخش های تاریک زندگی اش است.
10 قسمت Edgerunners هر کدام بین 20 تا 30 دقیقه طول میکشد، و سریال کار خوبی را انجام میدهد که مقدار رضایتبخشی از اکشن، داستانگویی، و جهانسازی را در هر فصل جای میدهد بدون اینکه احساس سرگیجه کند. انیمههای سایبرپانک معمولاً برای ایجاد تعادل بین این عناصر مشکل دارند، زیرا بسیاری از سریالها تحت شبکههای پیچیده و تخیلی درامهای شرکتی و جنایی فرو میروند. خوشبختانه، Edgerunners با حفظ تمرکز روی شخصیتهایش، بیشتر از غرق شدن در علفهای هرز داستان پیچیده خود اجتناب میکند.
هر کسی که با دنیای سایبرپانک که داستانهای ویلیام گیبسون و فرنچایز Shadowrun را پر میکند آشنا باشد، بازیگران اصلی Edgerunners را میشناسد، زیرا آنها تمایل دارند در کهن الگوهای معمول این ژانر قرار بگیرند. سرهای عضلانی هولناک با عضله سایبرنتیک اغراقآمیز در کنار هکرهای سایهدار و اسلحههای بدون لنگه، پیادهروی با اسلحههای بزرگ، ماموریتهایی را برای مدیران شوم و مناسب انجام میدهند که به دنبال برتری نسبت به رقابت شرکتی خود هستند. این مجموعه ای از شخصیت هایی است که شما می شناسید، اما هنوز تماشای آنها در حالی که از یکدیگر در محیط بدی که در آن عمل می کنند، لذت بخش است.
شاید مهمترین چیز (حداقل برای استودیوی بازی که هزینه ساخت آن را تامین کرده است) این باشد که Edgerunners دنیای دیستوپیایی Cyberpunk 2077 را برای کسانی که بازی را انجام نداده اند قابل دسترس و جذاب می کند. مانند بازی Arcane اقتباسی Netflix و League of Legends که الهام گرفته از آن است، برای لذت بردن از Edgerunners نیازی به آشنایی با Cyberpunk 2077 ندارید، اما نمایش آنقدر جذاب است که احتمالاً می خواهید بعد از فصل به بازی نگاهی بیندازید. به پایان می رسد.
این تنها کیفیتی نیست که Edgerunners با Arcane به اشتراک میگذارد. مجموعه سایبرپانک همچنین دارای یک تم آغازین به یاد ماندنی است – This Fffire by Franz Ferdinand – که میتواند لحن سریال را به تصویر بکشد (یا شاید تنظیم کند) و در عین حال به طرز شگفتانگیزی از همه راههای درست گوشساز است.
اگرچه به اندازه انیمه های سایبرپانک برجسته تر (مثلاً Ghost in the Shell ) فلسفی یا خودآگاه نیست یا به زیبایی بازی Arcane فوق الذکر نیست، Cyberpunk: Edgerunners هنوز هم در ژانر و به عنوان یک توسعه دهنده به خوبی عمل می کند. بازی که از آن الهام گرفته است. این سریال ممکن است زمینه جدیدی را ایجاد نکند، اما هدف این نیست. چیزی که ارائه میکند یک داستان مستقل رضایتبخش است که شما را برای داستانهای منحصربهفرد آینده در دنیای پر از خون نئون و کروم آن امیدوار میکند.
کل فصل Cyberpunk: Edgerunners در نتفلیکس در دسترس است.