برای سه فصل از تریلر روانشناختی نتفلیکس ، طرفداران جو گلدبرگ (پن بادگلی) جذاب را تماشا میکردند که از طریق یک مونولوگ درونی پیچیده، اعمال شنیع خود را توجیه میکرد. قتلهای او وحشتناک و رفتار وسواسآمیز وحشتناکی بود که با توجیههای نادرست او برای هر کاری که انجام میداد بدتر شد. او فقط به دنبال هر زن بود تا از او محافظت کند. پس از همه، او چگونه نشان می دهد که به او اهمیت می دهد. او واقعاً برای هر قتلی متاسف است، اما واقعاً چاره دیگری نداشت.
در فصل 4، با این حال، جداول به جو تبدیل شده است. شکارچی مورد علاقه استریمینگ اکنون طعمه شده است، با یک قاتل زنجیره ای جدید که جو را تعقیب می کند و ظاهراً از قتل فرار می کند. در این روند، جو با تجسمی از چیزی که بیشتر از آن می ترسد روبرو می شود: خودش.
جو شکار می شود
علیرغم تلاش برای شروع دوباره، قاتل مانند جو هرگز نمی تواند پوست خود را از بین ببرد، و مشکلات به دنبال آن وجود دارد. علاوه بر این، جو، که اکنون نام جاناتان را دارد، تبدیل به شکار شده شده است، نه شکارچی. یک نفر او را می کشد، قاب می کند، تعقیب می کند و طعنه می زند. خط جو خطاب به قاتل مرموز، «من از ایجاد تثبیت مریض و نادرست تو امتناع میکنم»، مملو از کنایه و عدالت کارمایی و شاعرانه است. قاتل یک روح خویشاوند است، مانند نگاه کردن به بازتابی در آینه، مگر با لهجه بریتانیایی.
داستانی که منجر به فاش شدن بزرگ قاتل می شود، جو را در مرکز کابوس شخصی خود قرار می دهد: یک معمای قتل فرمولی مانند همه آنهایی که او آن را توهین به آثار ادبی واقعی می داند.
علاوه بر این، قربانیان افراد جامعه بالا هستند، همان افرادی که از آنها متنفر است. "قاتل ثروتمند را بخور"، همانطور که آنها شناخته شده اند، افراد لوس و مستحق مانند کسانی را که جو قبلا کشته است، از جمله همسر خود را هدف قرار می دهد. به طور عجیبی، جو نیاز به محافظت از آنها را احساس می کند، حتی اگر فقط به منظور محافظت از خود و شخصی که به شدت در تلاش است باشد.
شما اکنون در مورد شکاف اجتماعی-اقتصادی نظر می دهید
این در حالی است که متوجه میشویم هر چیزی که جو برای آن ایستادگی میکند نقطه مقابل افراد ثروتمند، صاحب حق و بی استعدادی است که با او دوست میشود. آنها هم مثل او ناقص و بی روح هستند. میلیاردها دلاری که در بانک دارند، رفتار ضداجتماعی و روانی آنها را پنهان می کند. آنها مزاحم نیستند، آنها فقط بچه های پولدار لوس کلیشه ای هستند.
این یک درس تعصب اجتماعی-اقتصادی و نابرابری طبقاتی است: همه این افراد به راحتی یک نفر را می کشند و بعداً به آن می خندند. با این حال، آنها به عنوان ممتاز و نخبه در نظر گرفته می شوند، در حالی که جو صرفا یک قاتل طبقه متوسط با کمد لباسی غیر معمول است.
اصرار جو برای محافظت از آنها ممکن است نشان دهنده گناه او برای کشتن همسرش لاو در فصل قبل یا حداقل خیانت به او باشد. با این حال، به احتمال زیاد، او در سرکوب نیاز خود به تثبیت شدن بر روی یک شریک عاشقانه بالقوه آنقدر شکست می خورد که تمام آن انرژی وسواسی را به شکار یک قاتل منتقل می کند. حتی مهم نیست که کشته شدگان با خنده و مشروب و مواد مخدر فراوان و شوخی های بی مزه در غم مرگ دوستانشان عزاداری کنند.
هنگامی که جو سرانجام هویت قاتل را کشف می کند، به شدت به چیزی نیاز دارد – کسی – که بر روی آن تثبیت کند که خیلی اهمیتی نمی دهد که شکار آن شخص به نام محافظت از این انسان های شرور و شرمنده است. او با خود میگوید مجموعه ساعتهای یک مرد، میتواند کل کشور جهان سومی را تغذیه کند. شاید قاتل نکته ای داشته باشد، و او به سادگی جهان را از شر افراد بیمار و پیچ خورده ای که لیاقت حضور در آن را ندارند، خلاص می کند.
پلنگ هرگز لکه های خود را تغییر نمی دهد
فصل 4 سریال You یک انحراف از فصل های قبلی است، اما همچنان داستان یک قاتل سریالی روانی است که رفتارها و اعمال خود را به خودشیفته ترین و آزاردهنده ترین روش ها منطقی می کند. این یک داستان در مورد "تو" باقی می ماند. اما اکنون، تثبیت وسواسآمیز، دستکاریکننده و انحرافی روی «شما» متوجه شخصی است که از قضا، همه ویژگیها، باورها و خواستههای جو را دارد. جو هم شکارچی و هم شکار شده شده است. سوژه جدید او "تو" زنی خیره کننده با گذشته ای کثیف و موهای عالی نیست. "تو" تصویر آینه جو است، مظهر آشفتگی درونی او.
حتی اگر آنها حذف شوند، جو خود را متقاعد می کند که قاتل بد است و او فقط کاری را انجام می دهد که باید انجام شود. جو همیشه جو خواهد بود. و "شما" نمی دانید چه چیزی در راه است.
نیمه دوم فصل 4 You در 9 مارس از نتفلیکس پخش خواهد شد.