آگاتا کریستی در طول فعالیت پربار خود 75 رمان، 28 مجموعه داستان کوتاه، 16 نمایشنامه، هفت اثر پخش رادیویی و سه شعر نوشت. قرار بود همه این آثار در سینما و تلویزیون اقتباس شود و در 90 سال گذشته نزدیک به 50 فیلم تئاتر و 100 برنامه تلویزیونی بر اساس آثار او ساخته شده است. با وجود این همه محتوا، تشخیص خوب از بد دشوار است.
با توجه به اینکه نسخه دیگری از Death on the Nile برای اکران در 11 فوریه تنظیم شده است، زمان بهتری برای نگاهی به برخی از بهترین فیلمها (و یک مینی سریال) که از مجموعه اصلی کریستی اقتباس شدهاند، وجود ندارد. در حالی که برخی از این فیلمها ممکن است از نظر سبک و دامنه متفاوت باشند، اما همه آنها یک ویژگی مشترک دارند و آن اینکه حل یک قتل را به جذابترین کار برای اوقات فراغت تبدیل میکنند.
و سپس هیچ کدام (1945)
اولین اقتباس موفقیتآمیز آگاتا کریستی، و سپس هیچکدام نبود، همچنین اولین تفسیر از مشهورترین رمان کریستی، ده سرخپوست کوچک بود . داستان ساده است: ده غریبه در یک عمارت منزوی در یک جزیره خالی جمع می شوند و به طور سیستماتیک به دلیل جنایاتی که در اوایل زندگی خود مرتکب شدند (و از آنها فرار کردند) کشته می شوند. این نسخه پایان نیهیلیستی کریستی را با بی گناه ساختن خانم کلیثورن و فیلیپ لومبارد (که مشخص می شود یک شیاد مرتبط با لومبارد واقعی است) ملایم می کند و مغز متفکر این طرح قتل را مجازات می کند. با این حال، این فیلم 1945 به دلیل بازیگرانش از بهترین بازیگران هالیوود (والتر هیوستون، جودیت اندرسون و بری فیتزجرالد برخی از قربانیان) و کارگردانی پیچیده رنه کلر، که در آن زمان پس از فرار از ویشی به هالیوود مهاجرت کرده بود، لذت بخش است. فرانسه. تاریخگذاری شده است، اما And then There Were None هنوز تا حد زیادی یکی از سرگرمکنندهترین رازهای قتل دهه 1940 را در خود جای داده است.
شاهد برای دادستان (1957)
یکی از به یاد ماندنیترین عکسهای کریستی، Witness for the Prosecution میتوانست اصطلاح «هشدار اسپویل» را به دلیل پایان پیچخوردهاش ایجاد کند، که وقتی روی صحنه وست اند و بعداً در برادوی اجرا شد، تماشاگران تئاتر را شوکه کرد. خلاصه داستان یک ماجراجویی است: لئونارد وول (تایرون پاور، در آخرین نقش تکمیل شده خود در فیلم) متهم به کشتن یک بیوه ثروتمند به خاطر پولش است. یک وکیل بازنشسته (معمولاً چارلز لاتون) موافقت می کند که پرونده او را بررسی کند. مارلن دیتریش به عنوان همسر وول ظاهر می شود که البته اسرار خودش را دارد. هویت های دوگانه، یک افشاگری تکان دهنده و یک اعتراف غیرمنتظره، رمز و رازی ایجاد می کند که اغلب اعتبار را کاهش می دهد. کارگردان، بیلی وایلدر، به نوعی این طرح غیرمنطقی را معنا می کند و تماشای بازیگران با استعدادی مانند لاتون، دیتریش، و السا لانچستر در داخل و خارج از دادگاه، سرگرم کننده است. کریستی خود آن را بهترین اقتباس از یکی از آثارش میدانست (او همچنین نسخه 74 قتل در قطار سریعالسیر شرق را دوست داشت) و این فیلم نامزد شش جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر شد. تصویر
قتل در قطار سریع السیر شرق (1974)
احتمالاً مشهورترین اقتباس آگاتا کریستی قتل در قطار سریع السیر شرق است که برای اولین بار در سال 1974 به روی پرده رفت (و بعداً توسط کنت برانا در سال 2017 بازسازی شد). این فیلم به کارگردانی سیدنی لومت که بهتازگی درام جنایی سرپیکو را ساخته بود، از فرمول هتل بزرگ استفاده کرد و در اوایل دهه 1970 از هالیوود کیست استفاده کرد: شان کانری، ونسا ردگریو، آنتونی پرکینز، ژاکلین بیست، ژان پیر کسل. ، وندی هیلر، ریچل رابرتز، مایکل یورک، ریچارد ویدمارک، لورن باکال و اینگرید برگمن در نقش برنده اسکار خود به عنوان یک مبلغ آسیب دیده. رهبری بازیگران و تحقیقات در قطار برفی، آلبرت فینی است که هرکول پوآرو خود را با یک چیز عجیب القا می کند که باعث می شود کارآگاه بلژیکی مانند یک بیگانه کنجکاو به نظر برسد که برای اولین بار نژاد بشر را بررسی می کند. این بسته ستارهای با فیلمبرداری عالی (به نظر میرسد همه غرق در درخششی گرم هستند که فقط با پول هالیوود میتواند آن را بخرد) و کارگردانی مطمئن توسط لومت، که هر بازیگر و دستگاه طرح داستان را مانند یک استاد شطرنج خبره ترتیب میدهد، در صدر قرار دارد.
قتل با مرگ (1976)
در حالی که از نظر فنی بر اساس هیچ یک از آثار آگاتا کریستی نیست (فیلمنامه اصلی توسط نیل سایمون است)، Murder By Death به اندازه کافی از عناصر امضای کریستی برای واجد شرایط بودن برخوردار است. این فیلم یک جعلی از ژانر پلیسی است و نه تنها کریستی، بلکه ریموند چندلر، داشیل همت و ارل در بیگرز را در میان دیگران به نمایش می گذارد. محور اصلی بازیگران، Milo Perrier است، یک ریف نه چندان محجبه از هرکول پوآرو، که باید به طور مداوم به همتایان خود یادآوری کند که او "بلژیکی است، نه فرانسوی" و بیشتر از حل یک قتل با غذا مصرف می شود، و جسیکا ماربلز، یک رقص سخت برای کارآگاه زن محبوب کریستی، خانم مارپل. این فیلم احمقانه و کمی کودکانه است (پایان آن مستقیماً از اسکوبی دو است )، اما برای طرفداران معمایی که دوست دارند ببینند این ژانر عاشقانه مورد تمسخر قرار می گیرد، سرگرم کننده است.
مرگ بر روی نیل (1978)
چهار سال طول کشید تا از موفقیت فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق استفاده کنیم، و نتیجه فیلمی است که تقریباً از هر نظر پست تر است. فینی کارهای بهتری برای انجام دادن داشت، بنابراین پیتر اوستینوف نقش پوآرو را بر عهده میگیرد و تصمیم میگیرد تا جایی که ممکن است مستقیم و خستهکننده نقش کارآگاه را بازی کند. این فیلم همچنین دارای ظاهری ارزان و کپکآمیز است که به نظر میرسد در گلولههای مایع نگهداری شده است. با این حال، فیلم توسط بازیگران زن نجات مییابد، که هر کدام یک توپ با ذوق به نقشهایشان پاره میکنند. میا فارو که رنگ پریده و مظلوم به نظر میرسد، یکی از بهترین نقشهای خود را پس از بازی Rosemary's Baby دارد. بت دیویس و مگی اسمیت به عنوان یک زن ثروتمند متنعم و پرستار بیش از حد سختگیرش، با لذتی بد به یکدیگر ضربه میزنند. و آنجلا لنزبری به عنوان سالومه اوتربورن که دائماً عاشق شده است، آن را کمپ میکند (حتی عمامه هم به سر میگذارد!) و به نحوی برخی از شخصیت مضحک خود را از بین میبرد.
و سپس هیچ کدام (2015)
از میان بیش از دوجین اقتباس از And then There Were One ، این نسخه 2015 بی بی سی بهترین است. دلیل بزرگ این است که این اولین نسخه انگلیسی زبان است که به پایان اصلی کریستی پایبند است، که همه را حذف می کند و هیچ قهرمان قابل تشخیصی تولید نمی کند. در واقع، این نسخه شاید حتی وحشیانهتر باشد، زیرا داستانهای پسزمینه شخصیت را گسترش میدهد و مخاطب را مجبور میکند با یک قاتل کودک، یک قاضی قتل، و یک شکارچی ثروت بیوجدان که همگی مقصر قتل هستند، همذات پنداری کند. فیلمنامه سارا فلپس (که بعداً سایر آثار کریستی را برای تلویزیون اقتباس کرد) به طور مؤثری از فلاش بک و نمادگرایی برای انتقال جنایت هر شخصیت استفاده می کند و آگاه ترین طرفداران کریستی را در حدس زدن نگه می دارد حتی اگر از قبل نتیجه را بدانند. این یک راز پر از حس طلسم کننده تنش و ناامیدی است و نباید از دست داد.
قتل در قطار سریع السیر شرق (2017)
نسخه جدید کنت برانا از قتل در قطار سریع السیر شرق در سال 2017 با موفقیت غافلگیرکننده ای روبرو شد و بیش از 350 میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. سخت نیست که بفهمیم چرا این فیلم، مانند نسخه 1974، بازیگران خود را با ستارگان برجسته ای مانند میشل فایفر، پنه لوپه کروز، ویلم دافو، جودی دنچ، لزلی اودوم جونیور، جاش گد، دیزی ریدلی و جانی دپ پر می کند. به عنوان پوآرو، برانا بهتر از اوستینوف است اما به اندازه فینی خاطره انگیز نیست. او به اندازهای درگیر است که مخاطب را از مظنونی به مظنون دیگر هدایت کند، قبل از اینکه در پایان اعلام کند که پرونده را حل کرده است. فایفر به یاد ماندنیترین بازیگر در نقش لیندا آردن است که آنقدرها هم که در ابتدا ظاهر میشود سطحی نیست و طراحی تولید و امتیازدهی برای این نوع فیلم بهتر از حد معمول است. به طور کلی، این یک فیلم منحرف کننده با تعلیق و جذابیت کافی برای رضایت بیشتر بینندگان است.
خانه کج (2017)
تحت الشعاع موفقیت فیلم Murder on the Orient Express در سال 2017، Crooked House به همان اندازه خوب است و در انتها بیشتر از برادران فیلم کریستی محبوب تر است. مانند اکثر اقتباسهای مدرن کریستی، این یکی نیز دارای بازیگران قابلتوجهی است: گلن کلوز، جیلیان اندرسون، ترنس استمپ، مکس آیرونز و کریستینا هندریکس. خانه کج شامل تمام عناصر یک داستان کلاسیک کریستی است که به خوبی روایت شده است: خانهای باشکوه در حومه شهر انگلیسی، انواع مظنونین با لباسهای گران قیمت، اسرار خانوادگی که به تدریج فاش میشوند، و غمانگیز پایانی که من نمیخواهم رویای آشکار شدن این به هیچ وجه یک شاهکار نیست، اما مانند هر معمای خوب کریستی، میل فوری به قتل و ملودرام را برآورده می کند.