نتفلیکس در مورد بازی های موبایل شوخی نمی کند. در حالی که فشار اولیه آن به این فضا با انتخاب کم رنگی از عناوین غرق شده بود، سرویس اشتراک در چند ماه گذشته از 0 به 60 رسیده است. مشترکین با مجموعه ای عالی از بازی ها ، از بازی های انحصاری مانند Poinpy و Lucky Luna گرفته تا پورت های عزیزان مستقل مانند Into the Breach مواجه شده اند.
اکنون، می تواند یک ضربه دیگر را به لیست خود اضافه کند. Desta: The Memories Between جدیدترین بازی Ustwo است که سازنده Monument Valley است. این بازی تلاقی بین یک بازی روایی درباره بازگشت به خانه، یک عنوان تاکتیکی مبتنی بر شبکه و یک بازی دجبال است – همه با چند قلاب کوچک سرکش و پشتیبانی از عملیات زنده. این یک تجربه منحصر به فرد است که به صورت سفارشی برای دستگاه های تلفن همراه با کنترل های لمسی و سطوح سریع ساخته شده است.
در ماه های آینده برای Steam و Nintendo Switch عرضه می شود، اما امروز به طور انحصاری در نتفلیکس عرضه می شود. در حالی که در حال حاضر تجربهای مختصر با برخی قلابهای ژانر پرکار است، اما افزودنی قوی به کتابخانه رو به رشد Netflix از جواهرات است. اگر حساب نتفلیکس دارید، جزئی از 99 درصد کاربرانی نباشید که گفته می شود عناوینی مانند این را از دست می دهند.
طفره رفتن از این
Desta: The Memories Between درباره یک قهرمان غیر دودویی به نام Desta است که پس از مدت ها غیبت به شهر خود بازمی گردد. Desta به طور قابل درک در مورد این سفر مضطرب است، نگران این است که همه دوستان شهری که پشت سر گذاشتند باید به آنها چه بگویند (نه بر خلاف Thirsty Suitors برنده جشنواره Tribeca ). این ترسها شروع به خزیدن در رویاهای آنها میکنند، زیرا شبهایشان پر از رویارویی خیالی با دوستان قدیمی، معلمان و غیره است.
داستان دستا داستانی قابل ربط است، حتی اگر بازی کوتاه خیلی عمیق در روان آنها فرو نرود. ما می بینیم که نگرانی های آنها بر روی شخصیت های رنگارنگ شهر پخش می شود، که هر کدام بخش دیگری از تاریخ Desta را آشکار می کند. این داستانی است که کاملاً از طریق ناخودآگاه یک شخصیت روایت میشود که در آن بازیکنان باید آنچه را که حقیقت است و آنچه که تحریف واقعیت ناشی از اضطراب است را بررسی کنند.
همانطور که ممکن است از یک رویا انتظار داشته باشید، این تعارضات به روشی مستقیم ارائه نمی شوند. آنها از طریق مجموعه ای از بازی های دجبال که در تفریحات کوچک و شبیه به دیوراما در زادگاه Desta رخ می دهد، آشکار می شوند. در این نبردهای مبتنی بر شبکه، بازیکنان در هر نوبت به ازای هر شخصیت دو عمل دریافت میکنند. نقاط عمل را می توان برای حرکت، پرتاب توپ، یا انجام یک حرکت خاص مانند شارژ کردن توپ صرف کرد تا به جای یک نقطه، دو نقطه آسیب وارد کند. این یک تناسب هوشمندانه برای روایت است، زیرا آن چیزی که زمانی یک بازی دوستانه دوران کودکی بود به یک ماجرای مرگ یا زندگی برای زندگی اجتماعی دستا تبدیل میشود.
آنچه در اینجا قابل توجه است این است که چگونه Ustwo ژانر تاکتیک ها را کوچک کرده است و آن را به چیزی که هم بصری و هم به راحتی قابل هضم است تبدیل کرده است. موبایل برای بازی بسیار مناسب است، زیرا کنترل های لمسی همگی به راحتی قابل انتخاب هستند. حرکت به سادگی ضربه زدن به یک مربع و پرتاب یک توپ است که فقط به عقب کشیدن روی صفحه با کشیدن انگشت و ردیف کردن یک ضربه نیاز دارد. یک رضایت ساده از پرتاب یک توپ به درستی به دست میآید تا از دو شهر پریده و دوباره در دستان شما قرار بگیرد و برای شلیک دوم آماده شود.
تاکتیک های رویایی
در حالی که Desta قلاب اصلی را ساده نگه میدارد (حتی مراحل پایانی فقط سه یا چهار دشمن با چند امتیاز ضربه دارند)، تا پایان هفت فصل آن مقدار زیادی تفاوت ظریف وجود دارد. بازی از یک ساختار سبک سرکش استفاده میکند، جایی که Desta در هر اجرا، اکشنهای پاداش تصادفی و آیتمهای ویژهای را به دست میآورد. شش شخصیت دیگر نیز وجود دارند که در نهایت به حزب Desta نیز میپیوندند، هر کدام دارای تواناییهای خاص خود هستند که پیچ و تابهای استراتژیک به ارمغان میآورند.
زمانی که داستان را شکست دادم، با یکی از هم تیمیهای HP بود که میتوانست ضربه تلافیجویانهای را هنگام ضربه زدن پرتاب کند، و دیگری که با پاس دادن توپ به هم تیمی، AP اضافی میداد. من Desta را به یک توانایی غیرفعال مجهز کردم که در حین نگه داشتن توپ به آنها سپر می داد. با این پویایی، من بازیکن پشتیبانی خود را به صورت استراتژیک پشت پوشش پنهان میکردم و توپها را به دو نفر دیگر پاس میدادم، دستا را همیشه محافظت میکردم و در عین حال به «تانک» من اجازه میدادم تا در نبردها پرتاب شود و ضربات را بکشد. این سطح مناسبی از استراتژی و هم افزایی تیمی برای بازی در مقیاس خرد مانند این است.
تنها چیزی که در تنظیمات ژانر هیبریدی بازی کاملاً کار نمی کند، تأثیر سرکش آن است. داستان مانند یک «دویدن» عمل میکند، جایی که Desta باید هفت فصل را با استفاده از امتیازات تصادفی پاک کند. با این حال، هیچ تصادفی سازی برای مراحل وجود ندارد، بنابراین باخت فقط به معنای تکرار دوباره همان سطوح است. ارتقاء HP و حرکت ادامه پیدا میکند، و امتیازات AP را میتوان بهطور دائم با استفاده از آنها در بین اجراها حفظ کرد، اما بیشتر از یک قلاب بازپخش، آزاردهندهای خفیف در جریان روایت است.
من کنجکاو هستم که ببینم آیا برنامه های پس از عرضه بازی برخی از کاستی های آن را کاهش می دهد یا خیر. داستان، شخصیتها و آیتمهای بیشتر میتواند عمق بیشتری به جهان بیاورد، اگرچه مطمئن نیستم که قلاب پخش مجدد را توجیه کنند. من هم مثل دستا برای تکرار دوباره و دوباره همان رویاها احساس خارش نمی کنم، اما با حسی از وضوح از آن دور می شوم. این به من یک راه آسان برای تجسم راهی داده است که اضطراب می تواند درک ما از روابط را مخدوش کند، درگیری را که به راحتی با ارتباط حل می شود به یک نبرد تاکتیکی پرمخاطره تبدیل کند. حتی اگر برای بررسی کامل آن ایده کمی کوتاه باشد، من از چند ساعت کاری که با آن داشتم بیشتر از قسمتهای پرمعنای آیا کیک است؟ یا من فقط پدرم را کشتم .
Desta: The Memories Between در آیفون 12 بررسی شد.