10 بهترین بازی ویدیویی 2021

"2021 سال عجیبی برای بازی ها بود."

این احتمالاً تکراری است که امسال هنگام صحبت با گیمرها زیاد شنیدید. با موجی از تأخیرهای پرمخاطب که تقویم انتشار 2021 را کمرنگ کرد، سالی را برای ما باقی گذاشت که کمی لاغرتر از آنچه به آن عادت داشتیم به نظر می رسید. به جای داشتن هزاران بازی دیدنی با بودجه کلان برای انتخاب هر ماه، تقویم انتشار در مقایسه با سالی که قرار بود شبیه به آن باشد، احساس سبکی داشت. هیچ خدای جنگ راگناروک ، Horizon Forbidden West یا Elden Ring وجود ندارد .

اما اینکه سال 2021 را مانند یک سال بازی در فهرست C قرار دهیم، اشتباه خواهد بود. این تعداد بازدیدهای خیمه شب بازی زیادی نداشت، اما هنوز چیزهای زیادی برای هیجان زده شدن وجود داشت. ما در بازی هایی مانند Forza Horizon 5 و Returnal تجربیات واقعاً «نسل بعدی» را به دست آوردیم . طرفداران RPG سالی باورنکردنی را پشت سر گذاشتند، با بازی هایی مانند Shin Megami Tensei V و Tales of Arise که این ژانر را به جلو می برد. و مثل همیشه، صحنه مستقل تجربه‌های فراموش‌نشدنی مانند Before Your Eyes و Inscryption را برای بازیکنان به ارمغان می‌آورد که به وضعیت فرقه طولانی‌مدت محدود می‌شوند. اگر سال 2021 "عجیب" به نظر می رسید، شاید بازی های مناسبی را انجام نمی دادید.

با در نظر گرفتن این موضوع، تیم بازی Digital Trends مغز ما را در کنار هم قرار داد تا 10 بازی برتر سال 2021 ما را انتخاب کنیم. این فهرستی است که هر گوشه از دنیای بازی را در بر می گیرد و چیزی کوچک را از سراسر طیف بیرون می کشد. این تنها زمانی که نوبت به عرضه‌های برجسته 2021 می‌شود، سطح را خراش می‌دهد، اما این یک عکس فوری است که با این پیشنهاد که امسال هیچ بازی خوبی وجود نداشت، قاطعانه به عقب رانده می‌شود. این نمی تواند دورتر از واقعیت باشد.

10. Deathloop

کلت مخفیانه به سمت گروهی از دشمنان در Deathloop می رود.

Deathloop ، از بسیاری جهات، شبیه به کار بزرگ Arkane Studios است. گیم پلی بازی اصلاحی عالی از کار انجام شده روی عناوین قبلی آن مانند Dishonored و Prey 2017 است. آمیختگی قدرت‌های خارق‌العاده، اسلحه‌بازی فشرده و حرکت روان منجر به یک بازی می‌شود که با موفقیت به سلیقه‌های بی‌شمار پاسخ می‌دهد و به خلاقیت پاداش می‌دهد. توانایی نزدیک شدن به هر رویارویی با مخفی کاری، اسلحه های آتشین، یا تاکتیک های ضربه و فرار (به نام چند مورد) نیز اغلب آرزو شده است، اما به ندرت با چنین موفقیتی اجرا می شود.

مکانیک حلقه زمان در هسته Deathloop ، جایی که همان روز بی انتها تکرار می شود، بازی را به نوعی مترویدوانیا تبدیل می کند. بازیکنان به جای جمع آوری تجهیزات جدید برای پیشرفت، دانش کسب می کنند. کول و جولیانا، بازیگران کاریزماتیک Deathloop ، فوق‌العاده اجرا می‌شوند و بی‌پایان سرگرم‌کننده هستند. از تنظیمات مد دهه 1960 گرفته تا بازی چند نفره متخاصم تا سیستم پیشرفت قدرت، Deathloop تیراندازی است که واقعاً روی همه سیلندرها شلیک می کند. ~ جاستین کوریس

بررسی Deathloop ما را بخوانید

9. هیتمن 3

مامور 47 بر فراز آسمان خراش دبی در Hitman 3 ایستاده است.

بر روی کاغذ، Hitman 3 تفاوت چندانی با دو نسخه قبلی خود ندارد. معمولاً، این ممکن است یک ضربه در برابر یک بازی باشد، اما اینجا قابل تحسین است. IO Interactive با راه‌اندازی مجدد Hitman در سال 2016، با استفاده از کسر و عناصر پازل، یک فرمول برنده ایجاد کرد تا یک بازی اکشن مخفیانه شیطانی و هوشمندانه بسازد. این چارچوب قابل تکرار به IO اجازه داد تا روی ایجاد جعبه‌های ماسه‌بازی درخشان برای مامور 47 تمرکز کند.

و هیتمن 3 بهترین جعبه های ماسه ای این سه گانه را دارد. بازیکنان برای ترور اهداف در یک مهمانی شیک از کنار آسمان خراش دبی عبور می کنند. آنها به صورت مخفیانه از یک تاکستان عبور می کنند و سعی می کنند در میان ردیف های انگور شواهد جمع آوری کنند. بهتر از همه، آنها به انگلستان سفر می کنند و خود را در میانه یک معمای کلاسیک whodunit می یابند، با مامور 47 که نقش کارآگاه را بازی می کند. هر سطح کاملاً با سطوح دیگر متفاوت است و برخی از خلاقانه ترین مجموعه های IO را تا به امروز ارائه می دهد. سری Hitman یکی از بهترین رازهای بازی بود، اما هیتمن 3 آن را از سایه بیرون کشید. ~ جووانی کولانتونیو

بررسی Hitman 3 ما را بخوانید

8. Monster Hunter Rise

best-nintendo-switch-exclusives

Monster Hunter Rise برای من به عنوان یکی از طرفداران قدیمی فرنچایز Monster Hunter بسیار مهم است. من بالاخره یک قسط دارم که به طور قانونی برای بازیکنان جدید قابل دسترسی است. من می توانم با دوستانم بدون نیاز به توضیح سیستم های پیچیده شکار کنم. Rise بسیاری از مبهم‌ترین بخش‌های سریال را ساده می‌کند و بر آنچه مهم است تمرکز می‌کند: شکار هیولاهای بزرگ و قدیمی و پوشیدن پوست آنها.

Rise چین و چروک‌های هیجان‌انگیزی را به مجموعه اضافه می‌کند، مانند سیم‌باگ و پالاموت که توانایی عبور از محوطه‌های شکار را افزایش می‌دهد. هر ویژگی جدید به قیمت اکشن شدید و ناخن جونده ای که Monster Hunter به آن معروف است، نمی شود. با یک جریان سالم از به‌روزرسانی‌های کوچک، بازیکنان را تشویق می‌کند همیشه بررسی کنند و ببینند چه چیزی اضافه شده است. اگر شما و دوستانتان در مورد این سری کنجکاو بوده اید، این بازی عالی برای شروع است – این بار واقعاً. ~ اندرو زوکوسکی

بررسی Monster Hunter Rise ما را بخوانید

7. درب مرگ

یک کلاغ در مقابل یک ابلیسک غول پیکر در درب مرگ ایستاده است.

The Death's Door عنوان غافلگیرکننده ایندی امسال بود که همان نقش هادس 2020 را ایفا کرد (منهای همه شخصیت های فحشا). این بازی در دل یک ماجراجویی به سبک زلدا از بالا به پایین است، ماجرایی که باید به راحتی برای هر کسی صرف نظر از آشنایی آنها با این سبک جذاب باشد. Death's Door یک بازی ساده و در دسترس است، اما هنوز هم به طرز لذت بخشی دشوار است.

به عنوان یک کلاغ کوچک که برای امرار معاش روح درو می کند، بازیکنان در دنیای رنگارنگ بازی به ماجراجویی می پردازند، حتی با شخصیت های رنگارنگ تری ملاقات می کنند (به Pothead فریاد بزنید)، و برخی از بهترین باس فایت های امسال را تجربه می کنند. اما در پایان، Death's Door درباره باس فایت یا مبارزه نیست. این در مورد رها کردن است. مرگ، و انکار آن، هر آنتاگونیستی را احاطه می کند، و نمایش نهایی پذیرش آن یکی از تاثیرگذارترین لحظات امسال را رقم می زند. ~ اتو کراتکی

بررسی درب مرگ ما را بخوانید

6. Splitgate

عکسبرداری از یک پورتال در Splitgate.

Splitgate برای من یک سورپرایز بود. این بازی که به عنوان «FPS بازیکن متفکر» توصیف می‌شود، ترکیبی از مکانیک‌های Halo و Portal است که بازیکنان می‌توانند پورتال‌هایی را در اطراف میدان‌ها قرار دهند و از طریق آنها به دشمنان شلیک کنند. اگرچه این یک ترفند جادویی غیرممکن به نظر می رسد، اما در همه زمینه ها بهتر از حد انتظار عمل می کند. تنها پس از چند ساعت، به یکی از تیراندازهای اول شخص مورد علاقه من در سال تبدیل شد – و این چیزی است که می گوید، با توجه به اینکه بیشتر سال را در بسیاری از تیراندازهای دیگر سپری کردم.

به زبان ساده، Splitgate سرگرم کننده است. کاراکترها به خوبی رفتار می‌کنند، اسلحه‌ها به اندازه‌ای منحصربه‌فرد و متفاوت هستند که تیراندازی را به طور مداوم جذاب می‌کند، و حالت‌های مختلف همه چیز را تازه نگه می‌دارد، چه در حال پریدن به یک بازی کبریت‌ساز یا راه‌اندازی یک لابی برای دوستان خود باشید. به نظر می‌رسید که Halo بدون تمام لایه‌های نفخ که سریال در طول سال‌ها انباشته شده است. اگر چشمانم را می‌بستم، تقریباً می‌توانستم تصور کنم که در آزمایشگاه کامپیوتر دبیرستانم برگشته‌ام و با ۱۵ نفر دیگر بازی Combat Evolved را بازی می‌کنم. این بالاترین تعریفی است که می توانم به Splitgate بدهم . ~ امیلی مورو

بررسی Splitgate ما را بخوانید

5. خشم Bowser

Mario and Bowser در Super Mario 3D World + Bowser’s Fury.

این کار را به نینتندو بسپارید تا یکی از فرنچایزهای خود را از طریق یک بازی اسپین آف که همراه با انتشار مجدد بسته بندی شده است، دوباره اختراع کند. Bowser's Fury یک بازی جانبی است که با پورت Nintendo Switch Super Mario 3D World همراه شده است ، اما جذابیت اصلی این بسته است. بر اساس Super Mario Odyssey ، این یک آزمایش جهان باز است که در آن چالش‌های پلتفرمینگ در سراسر مجموعه‌ای از جزیره‌ها پخش می‌شوند. دنیاهای معمولی ماریو خود را تصور کنید که به سطوح تقسیم شده اند و سپس همه آنها را در یک فضای یکپارچه قابل عبور ترکیب کنید.

چند مسابقه به اندازه کایجو را در برابر Bowser انجام دهید و یکی از جدیدترین تجربیات ماریو در سال‌های اخیر را داشته باشید. بهتر از همه، این یک بازی جمع و جور در مقایسه با بیشتر ماجراجویی های جهان باز است. با زمان کمتر از 10 ساعت، بازیکنان می‌توانند به طور کامل هر گوشه و کنار جهان را بدون صرف ماه‌ها وسواس برای ورود به سیستم کاوش کنند. ~ جووانی کولانتونیو

بررسی Super Mario 3D World + Bowser's Fury ما را بخوانید

4. Ratchet & Clank: Rift Apart

با استفاده از چکمه های شناور در جغجغه و Clank Rift Apart پرچ کنید.

بیش از یک دهه است که استودیوهای بزرگ بازی سعی کرده اند هیجان با کیفیت هالیوود را به بازی های ویدیویی بیاورند. با Ratchet & Clank: Rift Apart ، سونی با موفقیت یک نسخه تعاملی از فیلم پرفروش تابستانی ایجاد کرد. شاهکارهای فنی قابل توجهی که توسط فناوری پلی استیشن 5 امکان پذیر شده است، آن را به نمایشی ناب همتراز با گران ترین فیلم های مارول تبدیل می کند.

مهم‌تر از همه، این بازی هویت خود را به عنوان یک بازی Ratchet & Clank برای رسیدن به این هدف قربانی نمی‌کند. درعوض، همه چیزهایی را که سریال طولانی مدت را بسیار سرگرم کننده کرده است، می گیرد و آن را به حداکثر می رساند. مجموعه‌ها بزرگ‌تر هستند و دنیاها را به پارک‌های تفریحی کامل تبدیل می‌کنند. سلاح‌ها غیرقابل پیش‌بینی هستند و مبارزه را به یک روال کمدی بدل می‌کنند. بهتر از همه، تاکید زیادی بر شخصیت‌ها وجود دارد، زیرا بازی یک داستان ابرقهرمانی پر جنب و جوش را روایت می‌کند درباره دو لومباکس که جای خود را در یک جهان پر هرج و مرج پیدا می‌کنند. ~ جووانی کولانتونیو

بررسی Ratchet & Clank: Rift Apart ما را بخوانید

3. Tales of Arise

یکی از اعضای حزب در Tales of Arise با اسلحه به سمت دشمن شلیک می کند.

برای طرفداران بازی های نقش آفرینی ژاپنی، سال 2021 را می توان به راحتی «سال JRPG» نامید. Tales of Arise در بالای آن تخت نشسته است، به گونه‌ای که ورودی‌های قبلی مجموعه Tales of در سال انتشار مربوطه خود در صدر قرار گرفته‌اند. این یک بازی RPG است که حتی بیشتر به سمت تکاملی که Final Fantasy 7 Remake به دنبال آن بود، قدم می گذارد . آنقدر باشکوه و سرگرم کننده است که حتی کسی که اهل JRPG نیست می تواند وارد آن شود و یک لحظه تا آخر وقت خوبی داشته باشد.

Tales of Arise چیزهای زیادی برای آن دارد، و به سختی می توان همه آن را در یک کلام کوتاه خلاصه کرد. تصاویر رنگارنگ زرق و برق دار هستند، کاوش در دنیای باز بزرگ یکپارچه و غوطه ور به نظر می رسد، شخصیت ها جذابیت دارند، و مبارزه… خدای من. حتی داستان، به همان اندازه که گاهی اوقات ساده و کلی است، در مورد موضوعات موضوعی بسیار هوشمندانه است. من می‌توانم این بازی را به بازیکنانی که به دنبال JRPG عالی بعدی هستند، کسانی که به دنبال یک بازی اکشن عمیق و خلاقانه هستند، و حتی کسانی که می‌خواهند داستانی خوب با شخصیت‌های سرگرم‌کننده داشته باشند، توصیه کنم. اما بالاتر از همه، Tales of Arise را به هرکسی که می‌خواهد شاهد تکامل ژانری باشد که مخاطبان جریان اصلی را دوباره جذب می‌کند، توصیه می‌کنم، درست همانطور که Final Fantasy 7 تمام آن سال‌ها پیش انجام داد. ~ De'Angelo Epps

بررسی Tales of Arise ما را بخوانید

2. برگشتی

قهرمان بازی Returnal با لباس فضایی در مقابل پرچم ژست گرفت.

احتمالاً Returnal انحصاری PS5 نیست که انتظار داشتید تا این حد در لیست ببینید. در حالی که این تیرانداز علمی تخیلی در زمان عرضه نقدهای قوی دریافت کرد، اما تحت الشعاع Ratchet & Clank: Rift Apart و Deathloop قرار گرفت ، که هر دو مورد تحسین منتقدان و طرفداران یکسان قرار گرفتند. و با این حال، Returnal یکی از انحصاری های PS5 است که از زمانی که عرضه شد دیگر به آن فکر نکردم.

این بازی بلافاصله به دلیل گیم پلی سخت و سرکش خود که به طرز خلاقانه ای عناصر بازی های Metroidvanias و "bullet hell" را ترکیب می کند، قابل توجه است. این همچنین بهترین ویترین کنترلر DualSense PS5 است که با بازخورد لمسی لزج سیاره بیگانه خود را واقعی می سازد. اما این داستان است که آن را بیش از همه برجسته می کند. هر چه بیشتر به Returnal وارد شوید ، بیشتر خود را به عنوان یک بازی در مورد PTSD نشان می دهد. سلن، قهرمان فضانورد شکنجه شده بازی، نه تنها در یک حلقه زمانی بیگانه گیر کرده است. او در سر خود گیر افتاده است و حوادث یک تراژدی شخصی را بارها و بارها تجربه می کند. این لایه اضافه شده Returnal را به مکان بسیار تاریک‌تری نسبت به هر بازی ویدیویی پرهزینه‌ای که امسال جرات کرده بود می‌برد و وزن موضوعی و توجیهی را به گیم پلی عالی آن اضافه می‌کند. ~ جووانی کولانتونیو

بررسی بازگشت ما را بخوانید

1. Metroid Dread

مکعب نگه داشتن ساموس در Metroid Dread.

هنوز هم تعجب آور است که Metroid Dread اصلا به وجود آمد. چیزی که به عنوان یک مفهوم دنباله متروید فیوژن در سال 2005 شروع شد، قبل از قرار گرفتن در پشت مشعل، تکرارهای متعددی را پشت سر گذاشت و سپس در نهایت قبل از انتشار در سال 2021 احیا شد. نزدیک به 20 سال از ورود 2 بعدی قبلی، چیزهای زیادی بر موفقیت Dread سوار شدند، اما خوشبختانه، نه تنها انتظارات را برآورده کرد، بلکه به طرز چشمگیری از آنها فراتر رفت.

خواه طراحی سطح هوشمند، سیستم پیشرفت رضایت بخش، حس وهم آلود محیط یا تصاویری چشمگیر، Dread چیزهای زیادی برای دوست داشتن دارد. حتی خود نام – Dread – کاملاً مشخص است و راهی عالی برای توصیف احساس اساسی بازی است. حتی هنوز هم، این ترس برای بازدارندگی بازیکن از پیشرفت کافی نیست، بلکه انگیزه ای برای ادامه دادن است. به همین دلیل، Dread همیشه به لطف طراحی و سرعت فوق العاده بازی احساس پاداش می کند. ~ جوزف یادن

بررسی Metroid Dread ما را بخوانید