جنایی همیشه یک موضوع محبوب در صفحه نمایش کوچک بوده است و سریال های تحسین شده از این ژانر کم نبوده است. چه از دیدگاه مجرمان مکر و چه از دید مقاماتی که آنها را تعقیب می کنند، نمایش های جنایی بزرگ می توانند سال ها مخاطبان را مجذوب خود کنند و آنها را مجذوب خود کنند و چندین سریال تأثیرگذار با طرفداران بسیار زیاد تبدیل شوند.
از نگاه افسانهای درونی به زندگی یک اوباش در The Sopranos گرفته تا رویههای پلیسی دقیق در هر فصل سریال True Detective ، بهترین برنامههای تلویزیونی جنایی، شاهکارهایی هستند که ژانر را تعریف میکنند که به طرفداران داستان سرایی برتری میدهند. این سریالهای جنایی که در دنیای زیر سایهای میگذرد، جایی که بیشتر مردم جرات نمیکنند، این سریالهای جنایی تعلیق، درام و هیجان را ارائه میکنند.
10. کارآگاه واقعی (2014 تا کنون)
True Detective یک مجموعه جنایی گلچین جذاب است که افسران مجری قانون و کارآگاهان مختلف را در هنگام بررسی پرونده های پیچیده و اغلب نگران کننده دنبال می کند. هر فصل دارای یک خط داستانی جدید با شخصیتها، تنظیمات و اسرار متفاوت است که همگی توسط داستانهای رویهای پلیس و مقامات جذابی که در پشت صحنه جنگهای شخصی دارند به هم مرتبط هستند.
سریال HBO با تحسین منتقدان با فصل اول آن روبرو شد، که در آن متیو مککانهی و وودی هارلسون افراد مشهور لیست A را به عنوان کارآگاهان در حال بررسی یک پرونده قتل عجیب و غریب در روستایی لوئیزیانا بودند. این لحن را برای بقیه فصلهای مسلماً ناهموارش تعیین میکند، و تنها آخرین عنوانش با عنوان True Detective: Night Country میتواند استانداردهای بالایی را که اولین بار تعیین کرده بود، حفظ کند. با بازی جودی فاستر و کالی ریس، فصل چهارم از معرفی چیز جدیدی با گنجاندن عناصر ماوراء طبیعی در داستان دلخراش خود در آلاسکا ترسی نداشت. با توسعه فصل پنجم، طرفداران تنها می توانند امیدوار باشند که بازگشت اخیر سریال به شکل ادامه پیدا کند.
9. فارگو (2014-اکنون)
Fargo با الهام از یکی از بهترین فیلمهای جنایی تاریخ ، یک مجموعه جنایی گلچین است که در همان تداوم فیلم اتفاق میافتد. نمایش کمدی تیره در اصل در مینهسوتا اتفاق میافتد، جایی که افراد به ظاهر عادی مدام گرفتار شرایط فوقالعاده و اغلب جنایی میشوند. از قتل و اخاذی گرفته تا پولشویی و جرایم سازمان یافته، هیچ کمبودی در جرایم بزرگ در شهر کوچک وجود ندارد.
جدای از نویسندگی فوقالعاده، فارگو تا حد زیادی به لطف گروه بازیگران با استعدادی که در هر فصل نمایش داده میشود، موفق میشود، که شامل بازیهای برجسته از بازیگرانی مانند بیلی باب تورنتون، مارتین فریمن، و کرستن دانست است. این نمایش به جذابیت عجیب و غریب و حساسیتهای غرب میانه فیلم اصلی ادای احترام میکند و در عین حال هویت متمایز خود را نشان میدهد، با خالق سریال، نوآ هاولی، فیلم کلاسیک کمدی سیاه برادران کوئن را برای مخاطبان مدرن به ارمغان میآورد. دو فصل اول Fargo مورد علاقه طرفداران است و مکانی عالی برای شروع برای تازه واردان به نمایش جنایی طنز منحصر به فرد است.
8. هانیبال (2013-2015)
هانیبال در به تصویر کشیدن روانپزشک درخشان و قاتل سریالی آدمخوار، دکتر هانیبال لکتر (مدز میکلسن) وحشت روانی را با جنایت و درام ترکیب می کند. این نمایش که به عنوان پیش درآمدی برای The Silence of the Lambs خدمت می کند، ارتباط پیچیده ای را که دکتر لکتر با بازرس ویژه FBI ویل گراهام (هیو دانسی) ایجاد می کند، بررسی می کند. در حالی که آنها در ابتدا یک رابطه مربی و مربی دارند، به زودی به یک بازی موش و گربه خطرناک تبدیل می شود که برای افراد درگیر مرگبار می شود.
هانیبال علیرغم کنسل شدن به دلیل بیننده کم، در سه فصل جذاب خود داستانی پرخاشگر و پرخاطره را تعریف کرد و به گذشته قاتل سریالی و آدم خوار غواصی کرد. میکلسن در نقش دکتر لکتر، با ترکیب شیمی بازیگر و دشمن فانی اش، هیو دنسی ویل، که سریال را با هر اپیزود جدید به اوج بالاتری سوق می دهد، نقش مهیبی را ارائه می دهد. اگرچه این نمایش با یک صخره ناامیدکننده به پایان می رسد، اما اگر فقط نحوه بررسی شخصیت اصلی جذاب و رابطه غیرمعمول او با مجریان قانون را ببینید، هنوز ارزش دیدن را دارد.
7. پیکی بلایندرز (2013-2022)
کیلیان مورفی در نقش تامی شلبی حیلهگر در سریال Peaky Blinders ، یک سریال درام جنایی و کاملاً مبتنی بر سوء استفادههای یک باند واقعی شهری است که در خیابانهای بیرمنگام انگلستان پس از جنگ جهانی اول پرسه میزدند. تامی خانواده جنایتکار شلبی را رهبری می کند که با گسترش نفوذ آنها در دنیای جرایم سازمان یافته به قدرت می رسند. با این حال، در طول راه، آنها با شرورهای جدید شرور، باندهای رقیب وحشیانه، و حتی درگیری داخلی کثیف مواجه می شوند که منجر به موقعیت های ناخوشایند و اغلب خشونت آمیز می شود.
Peaky Blinders یک قطعه شیک دوره است که به طرز ماهرانه ای وقایع تاریخی را با داستان سرایی تخیلی ترکیب می کند. تصویر سخت و در عین حال جذاب آن از دوران گذشته، به راحتی بینندگان را به خود جلب کرد، به طوری که پیکی بلایندرز به یکی از محبوب ترین نمایش های نتفلیکس تبدیل شد. حتی بعد از فصل ششم و آخرین سریال، یک فیلم اسپینآف نیز اعلام شده است ، با بسیاری امیدوارند که این فیلم پایانی بسیار ضروری و آخرین نگاهی به واقعیت بیرحم شلبیها داشته باشد.
6. حق امتیاز قانون و نظم (1990 تا کنون)
فرنچایز قانون و نظم یک ورودی مهم در ژانر جنایی است که به برنامه های اسپین آف محبوب ، یک فیلم تلویزیونی و حتی قسمت های متقاطع تبدیل شده است. با برجسته کردن جنبه های مختلف سیستم عدالت کیفری، این امتیاز در حال حاضر از قانون و نظم ، واحد قربانیان ویژه ، قصد جنایی ، محاکمه توسط هیئت منصفه ، لس آنجلس ، جنایت واقعی ، و جرایم سازمان یافته تشکیل شده است. واحد قربانیان ویژه که قانون و نظم: SVU نیز نامیده می شود، نمادین ترین سریال آن است.
قانون و نظم توانسته است با پایبندی به قالبی که در آن زمان نوآورانه اما اکنون فرموله شده است، که اپیزودها را به دو بخش تقسیم میکند، به عنوان پایه اصلی تلویزیون باقی بماند: نیمه اول بر تحقیقات پلیس (قانون) تمرکز دارد، در حالی که نیمه دوم بر روی قانون تمرکز دارد. رسیدگی (سفارش). نمایشها اغلب موارد واقعی زندگی را به نمایش میگذارند که میتوانند کاملاً آزاردهنده باشند، اما نمایشهای قابل پیشبینی آنها از این داستانها بهطور طعنهای، قانون و نظم را به مجموعه تلویزیونی راحتی کامل برای اکثر طرفدارانی تبدیل میکند که قالب آشنا را به طور مداوم رضایتبخش میدانند.
5. توئین پیکس (1990-1991؛ 2017)
تعجب آور نیست که دیوید لینچ، که به خاطر کارهای خیره کننده ای مانند Mulholland Drive و Eraserhead شناخته می شود، زمانی که به او پیشنهاد شود قدرت خود را روی صفحه نمایش کوچک امتحان کند، اثری نوآورانه خلق کند. آنها با همکاری مارک فراست، Twin Peaks را می سازند، یک درام جنایی سورئال که به دنبال تحقیق درباره قتل دانش آموز دبیرستانی لورا پالمر (شریل لی) در شهر تخیلی همنام است. زمانی که مامور ویژه FBI دیل کوپر (کایل مکلاکلان) برای کمک به مقامات محلی فراخوانده میشود، او نشانهای عجیب از ماوراء طبیعی را در زیر سطح شهری که به نظر میرسد شبیه یک شهر ایدهآل به نظر میرسد، کشف میکند.
Twin Peaks نشاندهنده تغییر مهمی در نحوه ساخت برنامههای تلویزیونی بود، زیرا لینچ آن را با علامت تجاری سورئالیسم و زیباییشناسی منحصربهفرد خود القا میکرد. این یک رویکرد سینمایی را معرفی کرد که اکنون در درامهای معتبر رایج است، مرز بین فیلمها و برنامههای تلویزیونی را محو میکند و بر پتانسیل چنین سریالهایی برای جذب مخاطبان انبوه تاکید میکند. پیروان فرقه آن به طور پیوسته افزایش یافت و در نهایت منجر به ساخت یک فیلم پیش درآمد در سال 1992 با عنوان Twin Peaks: Fire Walk with Me و احیای نمایش در سال 2017 شد.
4. شرلوک (2010-2017)
شرلوک بندیکت کامبربچ را در نقش کارآگاهی درخشان و در عین حال عجیب و غریب که برای اولین بار توسط داستان های شرلوک هلمز سر آرتور کانن دویل محبوبیت یافت. سریال جنایی بریتانیایی که در لندن امروزی می گذرد، شرلوک و دوست وفادارش دکتر جان واتسون را دنبال می کند که (مارتین فریمن) جنایات پیچیده را حل می کنند. هر اپیزود معمولاً یک راز مستقل را ارائه میکند، اگرچه داستانهای کلی و توسعه شخصیتها در سرتاسر مجموعه بافته میشوند و در نهایت به پایان تفرقهانگیز آن میرسند.
این سریال در طول سالها جوایز متعددی از جمله جوایز امی و پی بادی دریافت کرده است که اغلب به عنوان بهترین اقتباس از روایت کلاسیک شناخته میشود. شرلوک داستانها را به شیوههای هیجانانگیز، غیرمنتظره و طنزآمیز مدرن میکند، که عمدتاً به لطف پویایی بیعیب بین بازیگران برجستهاش، کامبربچ و فریمن، افزایش مییابد. فرقی نمیکند دیدگاههای مخالف آنها منجر به شوخیهای شوخآمیز شود یا استراتژیهای هوشمندانهای که منجر به حل شدن پروندهها میشود، این دو همیشه به طرفداران دلیلی میدادند که به دنبال مطالب بیشتر برگردند.
3. سیم (2002-2008)
سریال The Wire که در بالتیمور، مریلند اتفاق میافتد، یک سریال تلویزیونی جنایی است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است که به تصویر واقعی خود از روابط بین مجری قانون، افراد و نهادها نمیپردازد. هر فصل با ترکیبی از بازیگران کارکشته و تازه واردان، بر جنبههای متفاوتی از بالتیمور تمرکز میکند، که همگی روایت گستردهای را تشکیل میدهند که مشکلات سیستمی را که بر زندگی شهری تأثیر میگذارند، کاملاً نشان میدهد.
The Wire به دلیل رویکرد سرسختانه خود به واقع گرایی، با داستان های پیچیده اش که نشان می دهد سریال امتناع از ارائه پاسخ ها یا راه حل های آسان برای سؤالات سخت را برجسته می کند، مورد ستایش قرار گرفته است. این سریال همچنین ترسی از شکست شخصیتهایش ندارد، با قوسهای داستانی بدبینانهاش که توجه را به فساد، شکست و زوال در جامعه جلب میکند. علیرغم اکران در اوایل دهه 2000، بیشتر موضوعات و موضوعات رایج The Wire در زندگی واقعی امروز نیز باقی مانده است، و با تصویری بی انتها از مشکلات اجتماعی واقعی، آن را به سریالی تبدیل کرده است که بازبینی آن آسان است.
2. سوپرانوها (1999-2007)
سوپرانوها یک سریال جنایی افسانه ای است که نگاهی از پشت صحنه به زندگی یک رئیس اوباش به نام تونی سوپرانو (جیمز گاندولفینی) دارد که در برقراری تعادل بین اداره امپراتوری جنایتکار خود با زندگی شخصی اش مشکل دارد. این نمایش که در نیوجرسی می گذرد، ضد قهرمان را در حالی که به درمان می رود و همچنین قدرت بیشتری در میان مافیای ایتالیایی-آمریکایی به دست می آورد، به تصویر می کشد. به زودی پنهان کردن جلسات درمانی خود، مبارزه برای نفوذ بیشتر در میان اوباش و حفظ روابط خود با همسر و فرزندانش بسیار زیاد می شود.
این نمایش پیشگام با معرفی یک ضدقهرمان پیچیده به عنوان قهرمان داستان، مسیر جدیدی را گشود، و داستان تونی به طرز جالبی متفاوت از هر تصویر سیاه و سفیدی بود که یک گانگستر چیست و چه کسی باید باشد. در نهایت، این رویکرد جالب به اطرافیان تونی نیز سرایت کرد، با برخی از بهترین قسمتهای سوپرانو که بر شخصیتهایی مانند همسرش کارملا سوپرانو (ادی فالکو)، همکلاسیهایی مانند پائولی گوالتیری (تونی سیریکو)، و حتی درمانگرش جنیفر ملفی (لورن) تمرکز میکنند. براکو). این سریال امروزه بهعنوان یک درام جنایی خوشنویس شناخته میشود که میتواند بر دیگر برنامههای تلویزیونی معتبر مانند بریکینگ بد تأثیر بگذارد.
1. بریکینگ بد (2008-2013)
"اسم من را بگو." حتی کسانی که هرگز این نمایش را ندیدهاند، احتمالاً نام والتر وایت (برایان کرانستون)، یک معلم شیمی دبیرستانی ترسو را شنیدهاند که در سفری حماسی که در بریکینگ بد به تصویر کشیده شده، سلطان بیرحم مواد مخدر شده است. این نمایش تحول او را پس از تشخیص سرطان نهایی دنبال میکند، که به والتر انگیزه میدهد تا برای تامین آینده مالی خانوادهاش، مت را بسازد و بفروشد. برای انجام این کار، او با دانشآموز سابق جسی پینکمن (آرون پل) همکاری غیرمعمولی برقرار میکند که تولید کوچک آنها به زودی مورد توجه مجرمان دیگر و پلیس قرار میگیرد.
Breaking Bad یک سنگ محک فرهنگی است که به طرفداران بیشماری داستانی برای سنین داده است. تغییر چشمگیر والتر از یک معلم شیمی بی گناه به نسخه ای غیرقابل تشخیص و شرور از خودش، تجربه ای است که هر طرفدار تلویزیون حداقل یک بار باید آن را تجربه کند. این جایزه باورنکردنی دریافت کرده است، از جمله 16 جایزه Primetime Emmy، هشت جایزه Satellite، دو جایزه گلدن گلوب و موارد دیگر. تأثیر بریکینگ بد بر تلویزیون را نمی توان اغراق کرد، زیرا تأثیر فرهنگی ماندگار، تحسین های متعدد، و چندین مقلد آن را به عنوان یکی از مهم ترین و محبوب ترین درام های جنایی قرن بیست و یکم تثبیت می کنند.