استیون کینگ بیش از هر نویسنده دیگری الهام بخش اقتباس های هالیوودی از آثار خود بوده است. رمانها و داستانهای کوتاه او منبعی برای برخی از تحسینشدهترین و نمادینترین فیلمهای ترسناک دهههای 1970، 1980 و 1990 بودند، از جمله کری برایان دی پالما، درخشش استنلی کوبریک ، و بدبختی راب راینر. حتی اکنون، 50 سال پس از انتشار اولین رمانش، آثار کینگ همچنان الهامبخش اقتباسهای جدید و برجسته است (نگاه کنید به: Doctor Sleep اثر مایک فلانگان و Andy Muschietti It ).
کینگ بدون شک بیشتر به عنوان یک نویسنده ترسناک شناخته می شود. با این حال، یکی از دوستداشتنیترین اقتباسهای او نیز بر اساس یکی از داستانهای غیر ترسناک قابل توجهتر او ساخته شده است. فیلم مورد بحث، رستگاری در شاوشنک ، جایگاه خود را در میان محبوب ترین و شناخته شده ترین فیلم های تاریخ هالیوود باز کرده است. علیرغم آن، وقتی در سال 1994 اکران شد، یک بمب بدنام باکس آفیس بود – که در اولین اکران سینمایی خود تنها 16 میلیون دلار فروش داشت. نسخههای پرطرفدارتر، مانند Pulp Fiction کوئنتین تارانتینو ، در ابتدا آن سال را تحت الشعاع قرار داد. با این حال، از آن زمان، شهرت The Shawshank Redemption بهبود یافته و رشد کرده است.
تنها کافیست یک بار تماشای فیلم برای درک دلیل آن انجام شود.
فیلم زندان معمولی شما نیست
رستگاری شاوشنک که بر اساس رمانی از کینگ در سال 1982 ساخته شده است، تقریباً به طور کامل در محدوده زندان همنام آن در مین اتفاق می افتد. این فیلم اندی دوفرن (تیم رابینز)، یک بانکدار را دنبال می کند که به جرم قتل همسرش و معشوقش به زندان محکوم می شود. هنگامی که او به شاوشنک می رسد، به سرعت با یکی از هم زندانیان خود به نام رد (مورگان فریمن) دوست می شود و یاد می گیرد که با استفاده از تحصیلات و دانش خود در مورد سیستم مالی ایالات متحده، بر بدرفتاری که در ابتدا در آنجا متحمل شده بود غلبه کند تا بتواند نه تنها خود را با آن خشنود کند. سایر زندانیان شاوشنک، و همچنین برخی از نگهبانان و سرپرست آن، ساموئل نورتون (باب گانتون).
رستگاری در شاوشنک که 142 دقیقه طول می کشد، هرگز در سفر اندی عجله نمی کند. نویسنده و کارگردان فرانک دارابونت وقت خود را صرف غوطه ور شدن بیننده در پویایی اجتماعی شاوشنک، جغرافیا و ساختار قدرت می کند. 90 دقیقه اول فیلم عمدتاً شامل داستانهای کوتاهی است که اندی و رد را در بر میگیرند که معرفی شدهاند و سپس به طور منظم – و گاهی اوقات به طرز غمانگیزی – حل شدهاند. این یک فیلم طولانی نیست، اما دارابونت آن را با این درک میسازد که قدرت آن مستقیماً به این بستگی دارد که تماشاگر چقدر عمیقاً در دنیای اندی غوطهور شده است. اگر این کار را نکنید، پس شکستهایی که او متحمل میشود آنطور که باید صدمه نمیزند، و پیروزیهای او نیز به اندازهای که نیاز است تحسینبرانگیز نخواهد بود.
زندگی در شاوشنک
برای رسیدن به این هدف، دارابونت زندگی اندی را در شاوشنک جزئیات به جزئیات میسازد – به مواردی مانند چکش سنگی اندی، کتابخانه زندانی که او در ساخت آن کمک میکند، و حتی آبجوهای سردی که در یک روز کاری به خصوص گرم برای همبندانش میبرد، توجه و وزنی را به او میدهد. آنها سزاوار هستند در همین حال، راجر دیکینز، فیلمبردار، به تقویت احساس ظالمانه و منزوی بودن زمان اندی در شاوشنک کمک می کند. به عنوان مثال، توجه کنید که چگونه عکس بالا به طور همزمان با انزوای سلول زندان اندی و عظمت سرد و فولادی سیستمی که او در آن رها شده است، ارتباط برقرار می کند. در طول مسیر، زمانی که گامهای مختلف اندی به جلو و عقب با آغاز و پایان چندین فصل مستقل مشخص میشود، خطوط فراگیر مشخصی ظاهر میشوند. اینها شامل دوستی به ظاهر سودمند، اما در واقع سمی اندی با سرپرستش و نبرد بین امید و ناامیدی است که زندانیان شاوشنک باید هر روز به راه بیندازند.
برای بیشتر زمان اجرای The Shawshank Redemption ، مشخص نیست که واقعاً چه داستانی را روایت می کند. در ابتدا، به نظر می رسد که چیزی جز به تصویر کشیدن چگونگی انتخاب یک مرد برای گذراندن نیمه دوم زندگی خود در زندان نیست. با این حال، درخشش سومین عمل فوق العاده رضایت بخش آن نهفته است. فیلم دارابونت با استفاده از نشانههای درست از منابع اصلی خود، یکی از پرارزشترین چرخشهای چپ تاریخ سینما را در 30 دقیقه پایانی خود رقم میزند. انجام این کار هم تقلب نمی کند. در عوض، فیلم به سادگی نشان میدهد که تمام جزئیاتی که دو سوم اول خود را صرف برجستهسازی میکند، در واقع هدفی بزرگتر از آنچه بینندگان در ابتدا فکر میکنند، انجام میدهند. مشاهده اینکه چگونه این جزئیات در کنار هم قرار می گیرند و یک تصویر کاملاً جدید و غیرمنتظره را تشکیل می دهند لذتی است که در تاریخ سینما واقعاً نادر است.
شخصیت هایی که به آنها اهمیت می دهید
با این حال، اگر The Shawshank Redemption کاری را انجام نمی داد که واقعاً به اندی، رد و بقیه زندانیان بدشانس آن اهمیت دهید، هیچ کدام از کارهایی که در اوج خود انجام می دهد اهمیتی نداشت. اما این کار را می کند. این فیلم شما را چنان به زندانیان کتک خورده رابینز و فریمن نزدیک میکند که نمیتوانید از نظر احساسی روی مصائب آنها سرمایهگذاری کنید. پس جای تعجب نیست که چرا این فیلم در 30 سال گذشته توانسته است بر شکست اولیه باکس آفیس خود غلبه کند و به یکی از مورد احترام ترین فیلم های دهه 1990 تبدیل شود.
در اندی دوفرن، فیلم فردی را که در موقعیتی فوق العاده خاص گرفتار می شود، می گیرد و او را به نمادی از هر آمریکایی تبدیل می کند. به عبارت دیگر، رستگاری در شاوشنک ، بینندگان را دعوت می کند تا خود را در اندی و زندگی خود را در اندی ببینند. این باعث میشود بیعدالتیهای زیادی که او در طول دو ساعت اول آن متحمل میشود، سختتر و به خانه نزدیکتر شود. اما Shawshank زمان یا توجه بینندگان خود را بدیهی نمیگیرد و به کسانی که با ذهن و قلب باز وارد آن میشوند پاداش میدهد. این کار را نه تنها با ارائه یک رهاسازی کاتاریک که به همان اندازه قدرتمند و شگفتانگیز است، انجام میدهد، بلکه با ارائه یک پرتو امید به هر دو و آنها در یک تجربه غمانگیز – وعدهای که سواحل سفید و دریاهای آبی را میتوان پیدا کرد. در پایان حتی خاکستری ترین داستان ها.
Shawshank Redemption را می توان در Amazon Prime Video اجاره یا خریداری کرد.