درباره ادگار آلن پو چه می دانید؟ برخی ممکن است از معروف ترین شعر او، کلاغ نام ببرند . دیگران ممکن است او را عجیب بخوانند، زیرا او در شرایط مرموز مرده است. من شخصاً پو را با بالتیمور مرتبط می دانم. آیا می دانستید که پو زمانی دانشجوی دانشگاه وست پوینت بوده است؟ در فیلم جدید ترسناک گوتیک، Raven's Hollow ، پو یک مرد جوان کنجکاو است که کشفی ترسناک انجام می دهد.
ویلیام موزلی نقش پو را بازی میکند، یک دانشجوی مشتاق که در شمال نیویورک با مردی شکافتهشده برخورد میکند. آخرین سخنان مرد در حال مرگ، پو و همکارانش را به شهر همسایه می کشاند، جایی که ساکنان آن از صحبت در مورد قتل خودداری می کنند. زمانی که پو در شهر است، با دختر صاحب مسافرخانه، شارلوت (ملانی زانتی)، یک زن جوان زیبا با رازی نگران کننده آشنا می شود. زمانی که پو به عمق قتل می پردازد، یک سری اتفاقات شوم را تجربه می کند که در نهایت او را به جنون می کشاند.
موزلی و زانتی در مصاحبهای با Digital Trends درباره دانش پو صحبت میکنند، در مورد دوران اقامت خود در لتونی توضیح میدهند و توضیح میدهند که چگونه شخصیتهای خود را شکل دادهاند.
توجه: این مصاحبه برای طولانی بودن و وضوح ویرایش شده است.
Digital Trends: ملانی، من خواندم که شما قبل از اجرای Raven's Hollow به انجام یک قطعه دوره گوتیک علاقه داشتید. چرا آن ژانر به شما علاقه مند شد؟
ملانی زانتی: شاید از 13 سالگی و تماشای زیاد اسلیپی هالو بود. چیزی شبیه مرموز و عاشقانه و هولناک آن دوران است که همیشه برای من واقعاً جالب است. من به ادبیات زمان، کلاسیک و رمانتیک و همه اینها علاقه دارم. و من عاشق شنل هستم!
ویلیام، احتمالاً اکثر مردم چیز زیادی در مورد ادگار آلن پو نمی دانند. آیا در طول تحقیقات خود چیز خاصی یاد گرفتید که شما را شگفت زده کرد؟
ویلیام موزلی: بله. حدس میزنم مثل بقیه، فکر میکردم ادگار آلن پو فقط یک نویسنده نابغه دیوانه بود که در شرایطی مرموز مرد. من یک چیز واقعاً عجیب را به شما می گویم که در مورد ادگار آلن پو یاد گرفتم. این [در مورد] ادگار آلن پو نیست، بلکه در مورد زندگی شخصی من است. پدربزرگ من کاپیتان اسکله بود و از انگلیس به ایرلند می رفت. مادربزرگم این را به من می گفت که به او گفتم که دارم نقش را بازی می کنم. او در کشتی چند کتاب داشت و یکی از آنها گلچین ادگار آلن پو یا هر چیز دیگری بود. بنابراین او در کشتی می نشست و ادگار آلن پو را می خواند. منظورم این است که خیلی دیوانه است.
زانتی: خیلی باحاله.
موزلی: این یک تصادف واقعاً عجیب بود، و واقعاً چیز جالبی بود. او [مادربزرگ] بسیاری از داستان ها را خودش می دانست و درباره او به من گفت. بدیهی است که من تازه فهمیدم که او یک سرباز است که نمی دانستم. فهمیدم که از جهاتی شبیه یک مرد خانواده است. او بچه دار شد و سعی کرد زندگی عادی داشته باشد. او به شدت از کار دیگران انتقاد می کرد که به نظرم کار خودش را به پایان رساند. [میخندد] او بیرحمانه و بیرحمانه انتقاد میکرد، که فکر میکنم دوستان زیادی برای او به وجود نیاورد. من از روند یادگیری در مورد او بسیار لذت بردم.
شارلوت شخصیتی است که با مادرش با بازی کیت دیکی رابطه تنگاتنگی دارد. در طول آماده سازی خود، چگونه توانستید چنین رابطه قوی مادر و دختری ایجاد کنید؟
زانتی: خب، من و کیت قبل از رسیدن به آنجا چند بار اسکایپ زدیم و واقعاً عمیقاً به این موضوع پرداختیم که چرا این پیوند اینقدر قوی شد. وقتی شوهرش یا پدرم فوت کرد چه اتفاقی افتاد؟ چه اتفاقی افتاد که این حادثه تحریک کننده رخ داد؟ اما کیت باورنکردنی ترین بازیگر و انسان است. وقتی هر دو به لتونی همدیگر را دیدیم، خیلی قوی، خیلی عمیق، خیلی سریع با هم ارتباط برقرار کردیم، که برای فیلم خیلی خوب بود. او به یک دوست عزیز تبدیل شده است. ما همچنین یک لیست پخش برای شخصیت های خود ایجاد کردیم که برای یکدیگر ارسال کردیم و سپس شروع کردیم به ایجاد یک زبان موسیقی محلی مشترک که با هم داشتیم. ما میدانستیم که به این روند گوش میدهیم.
چه آهنگ هایی در لیست پخش بود؟
زانتی: تعداد زیادی از نیک کیو و تام ویتس. چند بیلی آیلیش بود. چند قطعه موسیقی بزرگ وجود داشت. آره خیلی چیزای جالب
همه ما فکر می کنیم ادگار آلن پو این فرد دیوانه بود که پایانی عجیب برای زندگی اش داشت، اما فیلم او را به عنوان یک کادت جوان و عادی معرفی می کند. چرا مهم بود که ادگار را به عنوان یک شخص واقعی معرفی کنیم و نه به عنوان یک شخصیت بزرگتر از زندگی که بیشتر مردم او را با آن می شناختند؟
موزلی: فکر میکنم برای نشان دادن یک داستان اصلی ادگار آلن پو است. برای نشان دادن خاستگاههای او در آغاز و آشکارا، که میدانیم او در پایان کیست. او باید قابل ارتباط باشد. ادگار آلن پو، چیزی که در تحقیقاتم دوباره یاد گرفتم، یکی از پدران داستان های پلیسی بود.
بنابراین ایده جالبی بود که او را بهعنوان یک کارآگاه نشان دهیم، کسی که داستانی را باز میکند، کسی سؤال میپرسد و تقریباً [داشتن] حس «کنجکاوی گربه را کشت». در واقع، بازی کردن آن بسیار سرگرم کننده بود. بدیهی است که او با ادامه فیلم به جنون فرو می رود، اما برای شروع او شروع خوبی برای قوس بود.
ملانی، شما قبلا با کریستوفر هاتون در Battle of the Damned کار کرده اید. آیا آن تجربه را به خاطر دارید، و این بار کار با کریس چگونه بود؟
زانتی: [می خندد] پس این یک غسل تعمید جالب بود. من بسیار سنگین تئاتر بودم، [و] این در عجیبترین موقعیت اتفاق افتاد. او [کریستوفر] به دنبال بازیگری بود که بتواند خیلی جوانتر بازی کند. این پوستر وجود داشت. من تازه رومئو و ژولیت را کار کرده بودم، و کسی آن را روی او گذاشت [پوستر] و او گفت: «نه، من به بچه نیاز ندارم».
من در آن زمان اواسط تا اواخر دهه بیستم بودم، بنابراین او می گفت: «در واقع، این خوب است». تجربه بسیار متفاوتی بود. ما در مالزی بودیم. داغ داشت می جوشید. فول روشن بود. واقعا باحال بود [می خندد] من فیلم زیادی نساخته بودم. من قبل از آن کمی تلویزیون کار کردم، بنابراین تجربه عجیبی بود. این یک تجربه وحشی بود اما به طرق مختلف.
Raven's Hollow در طول کووید در لتونی فیلمبرداری شد و طبق همه حساب ها، به نظر می رسید که شما از جامعه جدا شده اید. آیا این انزوا در زندگی واقعی به بازی شما در فیلم تبدیل شد؟
موزلی: قطعاً منظره طبیعی تأثیر زیادی روی فیلم داشته است. آنها دکورها را یک سال قبل برای فیلم ساختند، بنابراین برای حال و هوای روستای متروک بسیار خوب بازی کردند. همچنین، من فکر می کنم این واقعیت که در طول کووید بود نیز از نظر فیزیکی بسیار منزوی کننده بود. ما واقعاً نمی توانستیم با هیچ کس دیگری به جز بازیگرانمان وقت بگذرانیم. ما به زبان لتونی صحبت نمی کنیم، بنابراین این یک مانع زبانی بود.
علاوه بر این، هوا رو به زمستان بود، بنابراین هوا سردتر می شد. احساس میکردم که در کنار هم جمع میشویم، و فکر میکنم این باعث ایجاد پیوند بسیار خوبی بین همه ما شد. همه ما الان دوستان خیلی صمیمی هستیم. همه بازیگران دیگر، بچه هایی که با آنها بازی کردم، همه به هم نزدیک شدیم. احساس خوبی وجود دارد که این نیروها به تنهایی بیرون می روند. ما از این نظر خیلی خوش شانس بودیم. بدیهی است که ساخت یک فیلم در دوران کووید سخت سخت بود، اما فکر میکنم برای فیلم ما خوب بازی کرد.
ملانی، فکر میکنی شارلوت واقعاً به ادگار در فیلم اهمیت میدهد؟ گاهی اوقات، فکر می کنید که او واقعاً سرمایه گذاری کرده و او را دوست دارد. مواقع دیگر، فکر می کنید که او انگیزه های پنهانی دارد. برداشت شما از آن چه بود؟
زانتی: خوب، من فکر میکنم این یک وضعیت «بله، و» است. چیزی در مورد او وجود دارد که در مراحل توسعه کمی بازداشت شده است، زیرا او در این شهر به دلیل رویدادی که میتوانست در اوایل زندگیاش آسیبزا باشد، گیر کرده است. بخش هایی از او وجود دارد که تقریباً 13 [سن] در درک او از روابط، در درک او از جنس مخالف است. او از برخی جهات بسیار جلو پا است.
چیزی در مورد پویایی قدرت یک زن جوان وجود دارد که در آن جامعه هیچ قدرتی ندارد، اما در این شرایط خارق العاده قدرت زیادی دارد. همچنین، او واقعاً جذب چیز بسیار جدیدی شده است که قبلاً تجربه نکرده است، بنابراین ترکیبی از چیزهای زیادی وجود دارد. فکر کنم هر دو باشه
به نظر شما آیا ادگار واقعاً کلاغ را می بیند یا زاییده تخیل اوست؟
موزلی: چند نفر این سوال را پرسیده اند. من همیشه آن را طوری بازی می کردم که او می توانست کلاغ را ببیند. من باید صادقانه بازی کنم. باید صادقانه بازی کنم باید مستقیم بازیش کنم با بازی کردن فیلم های نارنیا در کودکی، تجربه بسیار مشابهی بود. وقتی با اصلان عکس گرفتیم، معلوم بود که فقط یک خط چشم بود. وقتی به بیورها شلیک کردیم، فقط یک خط چشم بود. به طور مشابه، در مورد زاغ اینطور بود، "اوه، خوب، من به نوعی به انجام کاری که در کودکی انجام می دادم بازگشته ام." [می خندد]
من کاملاً باور داشتم که واقعی است و کار می کند و خوب است. من واقعا از نتیجه نهایی خوشحال شدم زیرا بدیهی است که شما چیزی در تخیل خود دارید. نمی دانی بعد از آن چه خواهند کرد… این ماسک بود. خیلی باحال بود کاملا ترسناک بود
Raven's Hollow اکنون در Shudder در حال پخش است.