بازی‌های اسپین‌آف League of Legends همان چیزی است که سریال واقعاً درباره آن است

برند League of Legends در طول عمر 11 ساله خود به شدت تکامل یافته است. چیزی که به عنوان یک میدان نبرد آنلاین چند نفره ساده (MOBA) پر از شخصیت های وحشی و عجیب شروع شد، به دنیایی زنده و نفس گیر تبدیل شده است. در سال‌های اخیر، Riot Games بازی‌های متعددی را منتشر کرد که بسیاری از آنها در Runeterra – جهانی که League of Legends در آن برگزار می‌شود، انجام می‌شود.

اکنون که Runeterra کاملاً شکل گرفته است و چندین بازی در آن گنجانده شده است، بسیاری از بازیکنان اکنون بر روی معنای "کانون واقعی" در این دنیا تمرکز می کنند. با انتشار اخیر The Ruined King و Hextech Mayhem ، به نظر می رسد توسعه دهنده Riot Forge در تایید اینکه آیا این بازی ها به طور خاص در داستان لیگ معمولی هستند یا خیر مردد است. این باعث شده است که بازیکنان رویدادهای این بازی را نادیده بگیرند، زیرا ممکن است به خوبی در اصل واقعی قرار نگیرند. موضع Riot Games و Riot Forge در مورد Canon بازی‌هایش این است که به‌طور خاص نگران یک omni-canon همه‌جانبه نیست، اما می‌خواهد داستان در مورد آنچه League of Legends واقعاً است: Legends of heroes باشد.

قانون بودن یا نبودن؟

تقریباً زمانی که بازی The Ruined King منتشر شد، Riot Forge یک AMA در Reddit برگزار کرد تا در مورد بازی صحبت کند. سوالی در مورد اینکه چگونه بازی با Canon مطابقت دارد مطرح شد و روآن پارکر، مدیر خلاق Riot Forge به آن پاسخ داد. او بعداً پاسخ خود را در توییتر ارسال کرد، زیرا به وضوح موضوعی بود که بسیاری از طرفداران سریال به آن علاقه داشتند. توضیحات او بسیاری را ناراضی کرد و برخی هنوز گیج بودند. پاسخ پارکر به طور همزمان مدعی شد که Ruined King عمدتاً canon است، اما Riot Forge کاملاً متعهد به ساخت بازی‌های درون‌کانن نیست.

1/؟ پرسش‌های متداول: "آیا داستان بازی The Ruined King قانون اساسی است؟"

وقتی این سوال از من پرسیده می شود به این فکر می کنم که چرا ppl اهمیت دارد. ما می خواهیم بدانیم "آیا می توانم از نظر احساسی روی این داستان سرمایه گذاری کنم؟" یا "آیا این داستان واقعا اتفاق افتاده است؟"

بنابراین اگر از من بپرسند "آیا داستان پادشاه ویران شده واقعی است؟" پاسخ بله است!

— Rowan – L4T3NCY (@RiotL4T3NCY) 16 نوامبر 2021

من درک می کنم که چرا بسیاری از بازیکنان از این پاسخ احساس نارضایتی می کنند. یک روایت و قانون بزرگ چیزی است که می تواند بسیار لذت بخش باشد. ما آن را در فرنچایزهای بازی مانند Resident Evil و حتی در فیلم‌ها – مانند دنیای سینمایی مارول – دیده‌ایم. قانون ثابت این احساس و درک را اضافه می کند که هر ضربان داستان، شخصیت یا رویداد هدف بزرگ تری را دنبال می کند. علیت را به یک روایت می آورد. به جای اینکه وقایع تصادفی و شخصیت ها به طور مستقل و احتمالاً به شیوه ای متناقض عمل کنند، همه چیز به هم می افتد. رویداد X به دلیل شخصیت Y رخ می دهد که سرزمین Z را تحت تأثیر قرار می دهد. با دنیای بزرگ و متنوع League of Legends ، omni-canon مانند یک ماشین روب-گلدبرگ عمل می کند – اشکال و ابزارهای عجیب و غریب که همخوانی ندارند، اما همه با هم برای یک هدف منحصر به فرد کار می کنند.

مشکل omni-canon این است که فضای بسیار کمی برای "وزن اضافی" باقی می گذارد. اگر داستان یا شخصیتی به خوبی در آن قانون یا روایت قرار نگیرد، تقریباً به طور کامل از بین می رود، مانند نوشته های بدعت آمیز از یک راهب دیوانه در کوهستان. این می تواند باعث شود که یک بازی یا یک سریال تلویزیونی احساس نزدیک بینی کند – فقط روی یک چیز متمرکز شده است و جایی برای آزمایش باقی نمی گذارد. این موضوع حتی در سری League of Legends با شخصیت‌هایی مانند رامبل و شاکو نیز دیده می‌شود که داستان‌هایشان – یا نبود آن‌ها – در روایت بزرگی که Riot Games ساخته شده است، نمی‌آید. در حالی که آنها هنوز در بازی ها قابل بازی هستند، در مقایسه با شخصیت هایی با وزن روایی بیشتر مانند Swain یا Lucian احساس می کنند.

ویگو پادشاه ویران شده

Riot Games به جای اینکه همه این داستان‌ها و شخصیت‌ها را به چیزی منسجم تبدیل کند، رویکرد متفاوتی را در پیش گرفته است – نوعی مصالحه. دنیای Runeterra دارای یک جدول زمانی رسمی است و پر از شخصیت ها و رویدادهایی است که از یکدیگر کار می کنند. با این حال، فضایی برای داستان سرایی غیر متعارف وجود دارد که به روایت آزادی آزمایش می دهد. این بازی‌های اسپین‌آف مانند Hextech Mayhem و Ruined King را برای ما به ارمغان آورد. در حالی که برخی از رویدادها در Ruined King و همه رویدادهای Hextech Mayhem غیر متعارف هستند، اما همچنان بر ارزش اصلی سری League of Legends تمرکز دارد: شخصیت‌ها یا به طور خاص قهرمانان.

من به یک قهرمان یا 140 قهرمان نیاز دارم

۱۱ سال پیش، زمانی که League of Legends در ابتدای راه بود، به عقب برگردید. LoL به جای توجه به یک روایت فراگیر با دنیایی باورپذیر، فقط یک MOBA بود. دنیای Runeterra به اندازه ساکنان آن مهم نبود. تا به امروز، فهرست لیگ افسانه ها پر از شخصیت های جالب و منحصر به فرد است، زیرا این چیزی است که به شروع هواداران این بازی کمک کرد. به نظر می رسد اهمیت شخصیت ها و ویژگی های آنها بخشی از اخلاق این بازی ها باشد. این به طور خلاصه توسط روآن پارکر در Reddit AMA بیان شده است. "آیا ما فکر می کنیم که زیگز "واقعا" 1/2 از پیلتوور را در یک غوغا منفجر کرد؟ احتمالا نه (خیلی). با این حال، آیا شوخی بین زیگز و هایمر در مورد شخصیت صادق است و بیشتر رابطه آنها را فاش می کند؟ قطعا.”

زیگز در حال منفجر کردن پیلتور در کنار هایمردینگر

Hextech Mayhem و Ruined King قرار است کاوش‌هایی در مورد شخصیت‌های درون داستان LoL باشند . شخصیت‌هایی را که سال‌هاست می‌شناسیم را در نور جدیدی می‌بینیم و خود را به شیوه‌ای جدید بیان می‌کنیم. همانطور که روآن می گوید، مهم نیست که زیگز نیمی از پیلتوور را منفجر کند یا خیر. در عوض، دلایل چرا و چگونگی تلاش هایمردینگر برای متوقف کردن زیگز قابل توجه است، زیرا این اقدامات و انگیزه ها به بازیکنان کمک می کند تا هایمردینگر را بیشتر درک کنند و شخصیت او را درک کنند. در حالی که ضربات اصلی بازی Ruined King در تایم لاین اتفاق می‌افتد، همه چیز در بازی نباید به‌ویژه درست باشد، زیرا داستان راهی برای مشاهده شخصیت‌ها برای بیان خود است.

روایت‌های درون کانون یک سریال می‌توانند به همان اندازه که روایت‌های غیرقانونی به این هدف کمک کنند. آنها حتی ممکن است تأثیر بیشتری داشته باشند، زیرا روایات متعارف می توانند با هم هماهنگ شوند. نحوه مدیریت Riot Games با این بازی‌های «غیر کانن» با نگاه کردن به نام کامل این بازی‌ها قابل درک است. هر دوی آنها «داستان لیگ افسانه ها» را در عنوان خود دارند.

این ها داستان هایی هستند که در دنیای Runeterra یافت می شوند. لازم نیست داستان ها، اسطوره ها و حتی افسانه ها به طور کامل به یک روایت یا منطق کلی توجه داشته باشند. داستان ها هدفی را دنبال می کنند، خواه در پایان اخلاقی باشد یا درک یک قهرمان و کارهایش. این مفهوم حتی در Canon LoL با شخصیت مورد علاقه طرفداران Braum نیز به فعلیت رسیده است. او شخصیتی است که با داستان هایی احاطه شده است، عمدتاً درباره خودش و کارهایی که انجام داده است. هیچ کس واقعاً سؤال نمی کند که آیا همه آن داستان ها حقیقت دارند یا خیر. مهم نیست؛ آنها به هدف خود می رسند، یعنی اینکه مردم بفهمند برام در واقع کیست.

یک omni-canon هنوز یک راه معتبر برای ایجاد یک جهان یا مجموعه‌ای از داستان‌ها است. هر چیزی که به خوبی با یکدیگر منطبق باشد احساس خوبی دارد و بر اهمیت اعمال و پیامدها تأکید دارد. داستان‌های غیر متعارفی که در سرتاسر یک کانون پاشیده می‌شوند، می‌توانند به خلق اسطوره‌ها در دنیای خودش کمک کنند. این داستان ها برای خدمت به یک هدف هستند و گاهی اوقات تقریباً به اندازه داستان های متعارف مهم هستند. آن‌ها داستان‌هایی درباره شخصیت‌ها، ایده‌آل‌ها و مفاهیمی به ما می‌گویند که در سطح داستان‌گویی ما را مورد توجه قرار می‌دهند. این همان چیزی است که باعث می شود افسانه ها متولد شوند.