بررسی Pokémon Scarlet and Violet: The Teal Mask: بازگشت به مربع صفر

در حالی که در دهه گذشته تعداد زیادی بازی پوکمون وجود داشته است که هر کدام از آنها فرمول RPG را به روش خاص خود تغییر می دهند، این یک DLC واحد است که بیشتر با من همراه است. Pokémon Sword and Shield ’s Isle of Armor یک توسعه قوی است که زمینه را برای چرخش کامل Scarlet and Violet در جهان باز فراهم می کند. یک جزیره با طراحی پیچیده و پر از فعالیت های جانبی و شکار رفتگرهای سرگرم کننده، مرا متقاعد می کند که توسعه دهنده Game Freak در مسیر درستی قرار دارد.

سه سال بعد، احساس می‌کنم با Theal Mask به Area Zero بازگشته‌ام. اولین بسط برای Scarlet and Violet سال گذشته مشابه Isle of Armor روی کاغذ است. بازیکنان به یک دنیای باز پرتاب می شوند که پر از هیولاهای جدید برای گرفتن و یک داستان مستقل برای تکمیل است. این یک فرمول اثبات شده برای Game Freak در این مرحله است – و ممکن است مشکل همین باشد. چیزی که زمانی برای یک سریال قدیمی تازه بود، در حال حاضر شروع به قدیمی شدن احساس می کند، زیرا ساعت ها را صرف بازخوانی مناظر آشنا می کنم. ما یک فرمول را با فرمول دیگری عوض کرده ایم.

The Teal Mask بازدهی رو به کاهشی را برای Pokémon Scarlet و Violet به‌هم ریخته نشان می‌دهد. مشکلات فنی بازی های پایه در اینجا بدتر از همیشه است، علیرغم اینکه با دنیایی کمتر جاه طلبانه سر و کار داریم. در حالی که هنوز شکار هیولاهای آشنا لذت بخش است، اما من امیدوار هستم که پرش به سمت کنسولی توانمندتر، جرقه ای باشد که این سری برای ارائه درست محورهای دنیای باز خود به آن نیاز دارد.

آموزش فرهنگی

The Teal Mask اولین قسمت از یک داستان DLC بزرگتر با عنوان The Hidden Treasure of Area Zero است که با The Indigo Disk به پایان می رسد. Teal Mask به عنوان چیدمان برای یک داستان بزرگ، بخش اول نیست. داستان چهار ساعته به سختی به داستان بزرگ‌تری که Game Freak در اینجا می‌بافد اشاره می‌کند، در عوض بر چیزی تمرکز می‌کند که احساس می‌کند یک ماجراجویی نسبتاً مستقل است. خوشبختانه، آن داستان جذاب است. DLC مانند یک مطالعه مستقل تنظیم شده است، زیرا بازیکنان به منطقه جدیدی به نام Kitakami منتقل می شوند و با دانش آموزان آکادمی محلی Blueberry جفت می شوند.

این دوره خودراهنما دارای بازیکنانی است که در یک جهان باز کوچک پرسه می زنند، آداب و رسوم محلی را یاد می گیرند و داستانی عامیانه درباره Ogerpon افسانه ای را کشف می کنند. این داستان اصلی با بیان داستانی دوست‌داشتنی که سفارشی برای بازیکنان جوان ساخته شده است، قدرت داستان‌گویی اسکارلت و ویولت را دو چندان می‌کند. این داستان حول یک پوکمون خجالتی و سوء تفاهم شده است که در تمام عمرش به عنوان یک طرد شده رفتار می شود و مجبورش می کند پشت یک ماسک پنهان شود. این به یک داستان انسانی تر متصل می شود، زیرا یکی از دانشجویان جوان آکادمی بلوبری در حال گذراندن همان سفر است. این روشی صادقانه برای صحبت درباره احساسات کودکان از طریق هیولاهای رنگارنگ است.

تلاش واقعی پیرامون آن داستان چندان هیجان انگیز نیست. ماجراجویی سریع بیشتر من را وادار می کند که تابلوهای راهنما را در جهان پیدا کنم که داستان عامیانه را توضیح می دهد و چندین بار با همان دو مربی مبارزه کنم. حداقل تنوع زیادی در یک مینی بازی کاملاً خوب برای جمع آوری انواع توت ها، یک باس فایت به یاد ماندنی، و یک بازی جانبی عکاسی در اواخر بازی وجود دارد. به‌علاوه، مجموعه کاملی از هیولاهای بازگشتی را در کنار برخی طرح‌های سرگرم‌کننده جدید، مانند سوت‌زن شبح Matcha به بازی می‌آورد. با این حال، هیچ کاری که انجام می‌دهم باعث نشده است که من به اندازه بازی Isle of Armor ، با دیگلت‌های کلکسیونی، ارتقاء دوجو و نبردهای برج، درگیرم باشم.

شخصیت‌ها در Pokemon: The Teal Mask با هم سلفی می‌گیرند.
نینتندو

این کمکی نمی کند که کیتاکامی یکی از کم هیجان ترین دنیای پوکمون های Game Freak تا به امروز باشد. دنیای باز نسبتاً ملایم، بیشتر شبیه پالدیا است، با چند زمین چمنزار اطراف یک کوه مرکزی. پاشش های کوچکی از جزئیات اضافی وجود دارد، مانند یک باغ سیب یا یک دریاچه کریستال، اما بیشتر احساس می کنم که دارم به دارایی های آشنا نگاه می کنم که بازآرایی شده اند. این یک گام عجیب دیگر از دنیای عالی جزیره آرمور است که به طور یکپارچه سواحل، تالاب های چمنزار، و بیابان ها را به هم می پیوندد. برای داستانی درباره آموزش فرهنگی، به نظر نمی رسد چیز زیادی برای یادگیری وجود داشته باشد.

مشکلات عملکرد بیشتر

Teal Mask با یک ماجراجویی کمتر جذاب، کاستی‌های Pokémon Scarlet و Violet را آشکار می‌کند. من متوجه نشدم که چقدر برای ساختار انتخاب محور آن بازی ها ارزش قائل هستم (که در آن می توانم سه خط جستجو را به هر ترتیبی کامل کنم) تا زمانی که در یک تلاش نسبتاً خطی و بدون حادثه قفل شدم. بدون این انتخاب، ساختار جهان باز بازی پایه بسیار کمتر احساس آزادی می کند.

با توجه به اینکه ذهن من کمتر درگیر انبوهی از چیزها برای انجام و دیدن بود، مسائل فنی حتی بیشتر از آنچه در Paldea انجام شد به من چسبید. دارایی‌هایی که به داخل و خارج می‌شوند، کاهش سرعت فریم، بافت‌های گل آلود در اطراف – هر مشکل زشتی که من را در Scarlet و Violet گرفتار می‌کند، در اینجا بیشتر احساس می‌شود. من امیدوار بودم که نزدیک به یک سال فاصله زمانی بین عرضه بازی پایه و ورود DLC به Game Freak کمی زمان دهد تا تجربه را بهینه کند، اما اینطور نیست. من هنوز در حال انجام بازی هستم که هر لحظه احساس می‌کنم قرار است از بین برود، چیزی که به‌خصوص بعد از بازی فوق‌العاده فنی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom گیج‌کننده به نظر می‌رسد.

برخلاف آنچه برخی بدبین ها می گویند، نینتندو سوییچ یک پلتفرم توانمند است. ما شاهد برتری آن با بازی هایی مانند Fire Emblem Engage و Xenoblade Chronicles 3 بوده ایم. خواه شالوده‌ای متزلزل باشد یا برنامه‌های زمانی توسعه سریع، از زمان Sword and Shield مشخص بود که چیزی در Game Freak باید تغییر کند. امیدواریم کنسول بعدی نینتندو، که ممکن است در گوشه و کنار باشد، بتواند کمک کند.

شهر مرکزی در ماسک تیل ظاهر می شود.
نینتندو

اگرچه این کاستی‌های فنی با هر نسخه ناامیدکننده‌تر می‌شوند، اما این گواهی بر قدرت پوکمون است که من هنوز در یک جلسه از داستان اصلی Teal Mask عبور کردم. در جمع آوری هیولاهای جدید و تماشای پر شدن Pokédex من لذتی ذاتی وجود دارد. حتی در ضعیف‌ترین لحظات فرنچایز، حلقه‌ای که من در کودکی دوست داشتم، همچنان قدرت خود را در اینجا حفظ کرده است. من هنوز هر زمان که دوست جدیدی را در جهان می بینم کمی هیجان زده می شوم، HP او را با احتیاط خراب می کند و Pokéball من را پرت می کند. این هنوز در اینجا پابرجاست و احتمالاً من را وادار می کند تا دیسک نیلی را در اواخر امسال دانلود کنم (که حداقل برخی از چالش های سطح بالایی را که در اینجا وجود ندارد را به همراه خواهد داشت).

Game Freak با نسل فعلی خود در آستانه یک چیز خوب است. چگونه می توان داستان های خوب کودکان را در جهان پوکمون گفت، همه در حالی که ساختار معمول "جاده به سمت نخبگان چهار" را که کهنه شده بود، شکست. با این حال، من در اینجا همان ناامیدی را احساس می کنم که وقتی نمی توانم یک پوکمون را کاملاً بگیرم. هر وقت قبل از اینکه هیولا آزاد شود، توپم دوبار تکان بخورد، لجباز می شوم. به جای اینکه سلامتی آن را کم کنم یا سعی کنم یک اثر وضعیتی ایجاد کنم، فقط به پرتاب توپ های بیشتری ادامه می دهم تا زمانی که یکی کار کند. گاهی اوقات من با پرتاب بعدی خوش شانس می شوم. مواقع دیگر، من به یک لرزش تنزل داده شده ام. Teal Mask شبیه دومی است.

Pokémon Scarlet — The Hidden Treasure of Area Zero: Theal Mask روی یک نینتندو سوییچ OLED در حالت دستی و روی TCL 6-Series R635 هنگام اتصال آزمایش شد.