رتبه بندی 10 قسمت برتر Star Trek: Voyager

کاپیتان جینوی روی پل کشتی ستاره ای ویجر سخنرانی می کند
پارامونت / پارامونت

همانطور که طرفداران عاشق ستایش Star Trek به عنوان یک داستان علمی تخیلی پیشگامانه هستند، مهم است که به خاطر داشته باشید که در بیشتر تاریخ فرنچایز، Trek یک تلویزیون رویه ای هفتگی بود. تا دوران استریم، هر سریال تقریباً 26 قسمت در سال پخش می‌شد و در فصل‌های بعدی Star Trek: Voyager ، برخی از خدمه خلاق بیش از یک دهه در کار ساخت Star Trek بودند. این فرنچایز یک موفقیت تجاری متقاطع بود، نوعی از موفقیت که پولدارها دوست دارند تا زمانی که اعداد ثابت را انجام می‌دهند، دقیقاً همانطور که هست باقی بگذارند.

این عملیات اساساً روی ریل بود و فشار زیادی از طرف استودیو و شبکه وجود داشت تا آن را به همین شکل حفظ کنند، که دلیل بی‌مزه بودن کلی Voyager و سال‌های اولیه جانشین آن، Enterprise است. سال‌های رو به زوال دوران طلایی Trek با خستگی خلاقانه و در نتیجه تنبلی همراه بود. مفاهیم سری قبلی، اغلب با کاهش بازده مورد بازبینی قرار می‌گرفتند، و ایده‌های بالقوه پیشگامانه از بالا حذف می‌شدند تا از ناراحتی سبد خرید سیب جلوگیری شود.

این بدان معنا نیست که Star Trek: Voyager هنوز یک برنامه تلویزیونی قوی نیست و حتی بسیاری از Trekkies مورد علاقه هستند. حماسه کاپیتان کاترین جینوی (کیت مولگرو) و خدمه شجاعش که از دورترین نقاط کهکشان راه خود را به خانه پیدا می کنند، شاید آنطور که می توانست جاه طلبانه نباشد، اما پیوسته سرگرم کننده است، به همین دلیل است که طرفداران جدید و نوستالژیک به طور یکسان. از آن به عنوان "مشاهده راحت" لذت ببرید. با این حال، به نوبه خود، ما تمایل داریم از قسمت هایی لذت ببریم که دارای شدت عاطفی یا جرقه خلاقانه هستند، که احساس خطرات مفهومی یا سبکی دارند. به این ترتیب، ممکن است متوجه شوید که لیست ما از 10 بهترین قسمت Voyager تفاوت زیادی با برخی از قسمت های دیگر دارد. ما زمانی را دوست داریم که وویجر جرأت می‌کند سنگین، احمقانه، نازک یا بدجنس شود. بنابراین، بدون هیچ مقدمه ای، بیایید یک لیوان برای سفر بلند کنیم…

مثل Star Trek؟ سپس بررسی کنیدکه چگونه می توانم وارد Star Trek شوم؟

10. نقطه مقابل (فصل 5، قسمت 10)

کاپیتان جینوی و کشیک در فیلم Star Trek: Voyager's "Counterpoint" از پنجره به بیرون نگاه می کنند.
پارامونت / پارامونت

کنترپوان مخاطب را به وسط یک داستان در حال انجام می برد، که در آن وویجر توسط ماموران یک دولت فاشیست، Devore، سوار و بازرسی می شود. Devore با همه مسافرانی که در فضای خود هستند با سوء ظن رفتار می کنند، اما به ویژه نگران دستگیری و بازداشت همه تله پات ها هستند که از نظر آنها خطرناک هستند. علی‌رغم خطرات، کاپیتان جین‌وی تلاش می‌کند گروهی از پناهندگان تله‌پاتی را به مکان امنی قاچاق کند، و همه این‌ها در حالی که برای بازرس دوور کشیک (مارک هارلیک) خندان به نمایش می‌گذارد همکاری می‌کند. بخش اعظم داستان در پس‌زمینه اتفاق می‌افتد و برای ایجاد تعلیق از تماشاگران پنهان شده است. تمرکز واقعی روی پویایی در حال تکامل بین Janeway و Kashyk است، رقابتی که به یکی از عاشقانه های نادر کاپیتان وویجر تبدیل می شود. کاشیک در خدمت نازی‌های فضایی آشکارا کار می‌کند، اما وقتی به ویجر پیشنهاد فرار می‌دهد، آیا می‌توان به نیت او اعتماد کرد؟

فراتر از فرضیه جذاب خود، کنترپوینت یک محصول به خصوص قوی با بسیاری از نکات ظریف استعداد خلاق است. کارگردان Les Landau و مدیر فیلمبرداری Marvin Rush که هر دو از دهه 1980 روی Star Trek کار می‌کردند، از این داستان جهنمی بیرون آمدند و از نور یکنواخت و حرکت‌های دوربین قابل پیش‌بینی وویجر جدا شدند تا انتخاب‌های بسیار عمدی انجام دهند که یک تنش زیادی پیرامون چیزی که اساساً یک قسمت بطری است. تیم آرایش، تحت نظارت مایکل وستمور، کهنه کار با تجربه Trek، یک طراحی آرایشی به یاد ماندنی و تخیلی برای یک اخترفیزیکدان بیگانه ارائه می کند که در هر دو صحنه این قسمت ظاهر می شود و دیگر هرگز مورد استفاده قرار نمی گیرد. بیشتر از همه، کیت مولگرو، ظریف‌ترین و انسانی‌ترین بازی او را در کل سریال ارائه می‌کند، که مجسم اعتقاد و قدرت اراده معروف جین‌وی است و در عین حال نگاهی نادر به جنبه آسیب‌پذیرتر او می‌دهد بدون اینکه هرگز به سمت ملودرام منحرف شود.

9. The Thaw (فصل 2، قسمت 23)

مایکل مک کین در نقش دلقک در Star Trek: Voyager's The Thaw
پارامونت / پارامونت

اگر به پشت سر هم به Star Trek: The Original Series بیندازید، بین درام‌های عمیق و کلاسیک اردو، اپیزودهای زیادی را خواهید دید که کاملاً عجیب هستند. این موضوع در مورد بهترین اسپین‌آف‌های Star Trek نیز صادق است، و هیچ داستان ویجر به‌اندازه The Thaw که میهمان در آن است Spinal Tap و Better Call Saul 's Michael McKean در نقش یک هوش مصنوعی دیوانه که به معنای واقعی کلمه مردم را تا سر حد مرگ می‌ترساند، وجود ندارد. . در این قسمت، وویجر با گروهی از بیگانگان روبرو می‌شود که از دو دهه قبل از وقوع یک فاجعه زیست محیطی در سیاره‌شان، در انیمیشن‌های معلق گرفتار شده‌اند. برای گذراندن زمان در خواب زمستانی، بازماندگان مغز خود را به یک واقعیت مجازی متصل کرده اند، جایی که قرار است با شخصیتی حواس پرت که فقط به عنوان "دلقک" شناخته می شود، سرگرم شوند.

متأسفانه، آنچه دلقک بیش از همه سرگرم‌کننده می‌بیند این است که ذهن‌شان را برای ترس‌های درونی‌شان جستجو می‌کند و آن را به هنر اجرایی عجیب و غریب تبدیل می‌کند، و او اجازه نمی‌دهد مخاطبش را ترک کند. هنگامی که خدمه وویجر تلاش می کنند تا آنها را نجات دهند، دلقک هری کیم (گرت وانگ) را گروگان می گیرد و در بیشتر قسمت او را تهدید می کند. و، مردم، این یک سفر است.

The Thaw یک اپیزود رنگارنگ، نه کاملاً قابل درک و کاملاً غیرقابل طبقه بندی است. این یک نوع ترسناک است، یک نوع کمدی است، این یک نوع مطالعه شخصیت است، اما بیشتر فقط سرگرم کننده است. و با وجود اینکه بسیاری از آن به تفسیر بستگی دارد، نگاهی نادر به روان هری کیم، یکی از کم‌کاوش‌ترین شخصیت‌های وویجر است. با این حال، مهمتر از همه، تماشای مک کین در اجرای آنچه اساساً برداشت او از جوکر است، لذت بخش است، یک دلقک قاتل با عقلی نابغه و استعداد شاعرانه. در نتیجه، مولگرو می‌تواند نقش بتمن را بازی کند، و با تهدید شادی‌آور او با سکون و اراده روبرو می‌شود. این یکی از معدود لذت‌های واقعی از فصل‌های ابتدایی سریال است که شهرت آن در میان طرفداران تنها از زمان پخش آن در سال 1996 افزایش یافته است.

8. مورتال کویل (فصل 4، قسمت 12)

نیلیکس در فیلم Star Trek: Voyager's Mortal Coil ناراحت به نظر می رسد
پارامونت / پارامونت

جدا از وسلی کراشر از The Next Generation ، هیچ شخصیت Star Trek به اندازه سرآشپز، سفیر و افسر روحیه وویجر، Neelix (اتان فیلیپس) مورد تحقیر قرار نگرفت. در بیشتر قسمت‌های Voyager ، Neelix نقش برجسته‌ی کمیک احمقانه‌ای را دارد، که در اطراف سالن آشپزی کارهای عجیب و غریب و غیر خنده‌دار انجام می‌دهد یا ستوان توووک (تیم راس) را با ساده لوحی و جوشش‌اش آزار می‌دهد. رابطه عاشقانه درازمدت ناراحت کننده او با کس، که از نظر فنی با شروع سریال دو ساله است، نیز بخشی از تحریک کننده ترین مثلث عشقی Trek است.

و با این حال، وقتی Neelix مرکز یک قسمت است، اغلب نشان می‌دهد که او یکی از بافت‌دارترین و جالب‌ترین شخصیت‌های سریال است. نیلیکس بازمانده یک جنگ ویرانگر است که خانه او را ویران کرد و تمام خانواده اش را گرفت. در زیر شخصیت یک "سرگردان شاد" دریایی عمیق از مالیخولیا و تمایل به افسردگی وجود دارد. این یک اجرای به نفع خود او و همچنین برای خدمه خسته وویجر است، و اگر به نظر می رسد که او بیش از حد تلاش می کند، به این دلیل است که او همینطور است.

در اپیزود مورتال کویل ، نیلیکس در یک ماموریت دور کشته می‌شود، اما ۱۸ ساعت بعد توسط Seven of Nine (جری رایان) و داروی پیشرفته‌اش بورگ احیا می‌شود. خدمه از بازگشت او خوشحال هستند، اما این تجربه نیلیکس را به قلب او می رساند. نیلیکس همیشه بر این باور بوده که در زندگی پس از مرگ به خانواده‌اش ملحق خواهد شد، اما پس از مرگش، چنین چیزی را تجربه نکرد. بحران ایمان نیلیکس فرصتی را برای فیلیپس فراهم می‌کند تا واقعاً دندان‌هایش را در شخصیت خود کند و نگاهی سنگین و ظریف به باور، مرگ‌ومیر، افسردگی و افکار خودکشی بیندازد.

برایان فولر نویسنده، که به ساخت هانیبال NBC ادامه داد، از فیلم های ترسناک روانشناختی خود در اینجا استفاده زیادی می کند، و کارگردان کارگردان، آلن کروکر، احساس ترسی دارد که مخاطب را در لبه و تعادل قرار می دهد. این داستان کمی خیلی سریع حل می شود و دیگر هرگز ذکر نمی شود، اما این برای دوره در Voyager برابر است. اما وقتی به تنهایی مورد ارزیابی قرار گیرد، مورتال کویل در برابر برخی از بهترین مطالعات شخصیت Trek مقاومت می کند.

7. تصویر پنهان (فصل 5، قسمت 11)

دکتر در هنگام فروپاشی ذهنی عصبانی خود در "تصویر نهفته".
پارامونت / پارامونت

به دنبال محبوبیت داده‌ها در نسل بعدی ، وویجر با خدمه مصنوعی خود، هولوگرام پزشکی اورژانس (رابرت پیکاردو) که معمولاً به نام «دکتر» نامیده می‌شود، شروع به کار کرد. دکتر به جای یک اندروید ظاهراً بی احساس، یک هولوگرام است که بر اساس مهندس بداخلاقی است که او را طراحی کرده و دانش پزشکی کل فدراسیون را به خود اختصاص داده است. در ابتدای سریال، همه – از جمله خود دکتر – او را ابزاری برای استفاده کوتاه مدت می‌دانند تا یک شخص، اما از آنجایی که او سال‌ها به جای ساعت‌ها آنلاین می‌ماند، به تدریج شخصیت خود را توسعه می‌دهد و ترجیحات، تبدیل شدن به فردی با احساس

با این حال، برخلاف مورد دیتا، مدت زیادی طول می‌کشد تا خدمه به این ایده که دکتر انسان خودش است عادت کنند، و آنها همچنان به حقوق، حریم خصوصی و برنامه‌ریزی‌های او در بیشتر سریال‌ها تجاوز می‌کنند. گاهی وقاحت دکتر برای خنده پخش می شود، گاهی برای همدردی و در قسمت بعدی ما برای وحشت.

در تصویر پنهان ، دکتر شواهدی را کشف می‌کند که نشان می‌دهد 18 ماه قبل یک عمل جراحی مغز و اعصاب ظریف را روی کیم انجام داده است، اما او و بقیه خدمه هم هیچ خاطره‌ای از این رویداد ندارد. دکتر با کمک Seven of Nine که در یک سال اخیر به گروه بازیگران پیوست، تلاش می‌کند راز آنچه واقعاً اتفاق افتاده را کشف کند و منجر به کشف وحشتناکی شود که رابطه او با کاپیتان جین‌وی و بقیه خدمه را زیر سوال می‌برد. . ما پاسخ را در اینجا نمی دهیم، اما داستان عمیقاً به پیچیدگی شخصیت دکتر و ماهیت او به عنوان یک هوش مصنوعی صعودی می پردازد و به پیکاردو بدترین چالش بازیگری خود را ارائه می دهد. شما آن را در بسیاری از لیست های بهترین وویجر پیدا نخواهید کرد، اما همچنان یکی از بزرگترین گنجینه های پنهان نمایش است.

6. عروس هرج و مرج! (فصل 5، قسمت 12)

کاپیتان Janeway در نقش Arachnia، با Lonzak و Chaotica در Bride of Arachnia!
پارامونت / پارامونت

مبادا این تصور را برای شما به جای بگذاریم که بهترین های ویجر همه غم و اندوه است، ورودی بعدی ما یکی از سبک ترین و خنده دارترین قسمت های سریال است. علیرغم قرار گرفتن در کشتی Starfleet که با منابع محدود و بدون پشتیبانی در سمت دور کهکشان منفجر شده است، وویجر در همان ابتدا به مخاطبان اطمینان می دهد که هولدک های کشتی هنوز کاملاً کار می کنند و به خدمه اجازه می دهد تا LARP (نقش اکشن زنده) خود را ادامه دهند. -بازی) ماجراهای درست مانند نسل بعدی . بسیاری از فانتزی های خدمه کاملاً فراموش شدنی بودند، تا زمانی که رمان مورد علاقه جدید تام پاریس (رابرت دانکن مک نیل)، ماجراهای کاپیتان پروتون معرفی شد. کاپیتان پروتون که از سریال های کلاسیک فیلم فلش گوردون الگوبرداری شده است – تا جلوه های ارزان قیمت و عکاسی سیاه و سفید – در طول فصل پنجم Voyager تبدیل به یک غذای تکراری شد و در مرکز انتخاب شماره 6 لیست ما قرار دارد. ، عروس هرج و مرج!

در این قسمت، آخرین گشت و گذار تام و هری به دنیای تک رنگ کاپیتان پروتون، توجه موجودات فوتونیک را از بعد دیگری به خود جلب می کند، که شخصیت شرور خیالی دکتر چائوتیکا (مارتین رینر) به طرز وحشتناکی واقعی است. جنگ بین افراد حساس فوتونیک و آدم‌های بد به سبک دهه 1930 در می‌گیرد و تنها راه نجات این روز این است که خدمه همراه با برنامه کمپی بازی کنند. و چون هیچ سریال Star Trek بدون اینکه کاپیتان لباس احمقانه ای به تن کند و آن را به هم بزند کامل نمی شود، جینوی باید به عنوان عروس شیطان Chaotica، آراکنیای شیطانی ظاهر شود! مولگرو و بقیه بازیگران به وضوح با این اپیزود یک توپ بازی می کنند و سرگرمی مسری است. نگه داشتن هولدک برای اجرای Voyager ممکن است یکی از نشانه‌هایی باشد که نشان می‌دهد این سریال قرار است همه چیز را نسبتاً ایمن بازی کند، اما یکی از بهترین قسمت‌های هولدک این مجموعه را به ما داد.

5. شاهد زنده (فصل 4، قسمت 23)

کاپیتان شیطانی جینوی روی پل تاریک کشتی جنگی وویجر در Living Witness.
پارامونت / پارامونت

تاریخ توسط فاتحان نوشته می شود و در طول قرن های گذشته مورد بازنگری های بی شماری قرار گرفته است. چه مقدار از آنچه ما به عنوان واقعیت تاریخی در نظر می گیریم، در واقع حدس و گمان پذیرفته شده یا جعل آشکار است؟ ما احتمالاً هرگز نخواهیم فهمید، مگر اینکه شاهدان عینی از گذشته های دور در زمان حال ما بیایند تا همه چیز را درست کند. طبیعتاً این دقیقاً همان چیزی است که در Living Witness اتفاق می افتد، زیرا یک نسخه پشتیبان از Doctor در یک سیاره بیگانه 700 سال پس از شرکت Voyager در یک درگیری سیاسی مهم دوباره فعال می شود.

برای کیریان ها، این یک واقعیت شناخته شده است که کشتی جنگی وویجر مشتاقانه به همسایگان متجاوز خود، Vaskans، کمک کرد تا یک سلاح کشتار جمعی را علیه دنیای خانه خود پرتاب کنند. کاپیتان جین‌وی یک آدم بداخلاق است که برای رساندن خدمه‌اش به خانه دست از کار نمی‌کشد، Seven of Nine معمولاً دشمنانش را جذب می‌کند و گروه کوچک بورگ خود را در کشتی حفظ می‌کند، و دکتر یک اندروید است. وقتی دکتر هولوگرافیک از خواب بیدار می شود، از اینکه دوستانش شخصیت نادرست را نشان داده اند، متحیر می شود و تصمیم می گیرد تا ثابت کند واقعا چه اتفاقی افتاده است، یا در غیر این صورت به خاطر نسل کشی که متهم به ارتکاب آن هستند مجازات شود.

بازیگران Voyager هرگز فرصت بازی در Star Trek Mirror Universe را پیدا نکردند، جایی که نسخه‌های شیطانی بیش از حد قهرمانان Starfleet ما در آن زندگی می‌کنند، اما Living Witness به مولگرو، رابرت بلتران (فرمانده چاکوتای) و شرکت این فرصت را می‌دهد تا برو کارتون کامل بدی، همه به نام طنز تلخ. این یک قسمت کمدی عجیب و غریب با یک درس ناراحت کننده، اما غیرقابل انکار است: زمان همه چیز را صاف می کند. از دور، هر فرد، گروه یا چیز یا همه خوب یا بد می شود و این ارزیابی بسته به اینکه چه کسی و از کجا به آن نگاه می کند تغییر می کند. برای حفظ ظرافت حقیقت، باید مایل باشیم که تاریخ را به‌عنوان یک فرآیند به جای یک محصول در نظر بگیریم، در غیر این صورت تمام حس واقعیت را از دست می‌دهیم.

4. Prime Factors (فصل 1، قسمت 10)

یک کاپیتان جینوی مضطرب صورتش را در فیلم Star Trek: Voyager's "Prime Factors" لمس می کند.
پارامونت / پارامونت

برای طرفدارانی که امیدوار بودند وویجر به فرضیه جذاب خود متمایل شود که خدمه ای متشکل از افسران و تروریست ها باید آن را در بیابان فضا هجوم آورند، بسیاری از سریال ها یک ناامیدی واقعی بود. تقریباً بلافاصله، تنش بین خدمه سرپایی Starfleet و Scrappe Maquis، و تنش اضافی ناشی از خراشیدن و جستجوی علوفه برای زنده ماندن، شروع به از بین رفتن کرد تا اینکه وویجر کمابیش همان Trek آشنای بود که طرفداران در هفت سال گذشته داشتند. . با این حال، در اوایل، چند قسمت وجود دارد که واقعاً از پتانسیل نمایش استفاده می کند. بهترین مثال در این مورد Prime Factors است که معضلی را معرفی می‌کند که خدمه را بین کسانی که اصول Starfleet را مقدس می‌دانند و کسانی که برای این کار ثبت‌نام نکرده‌اند و فقط می‌خواهند به خانه برگردند تقسیم می‌کند.

راه اندازی یک معکوس عالی از یک مشکل کلاسیک Star Trek است. یک گروه به کمک نیاز دارد، اما کمک به آنها به معنای نقض دستورالعمل نخست است، که دخالت در امور داخلی فرهنگ های دیگر را ممنوع می کند. پیچ و تاب؟ این بار، قهرمانان ما مؤسسه‌ای نیستند که از نظر فناوری پیشرفته در مورد فضایل مداخله خارجی بحث می‌کنند، آنها طرف نیازمند هستند. Sikarians دوستانه و خیرخواه فن آوری ارسال فوری Voyager را به خانه دارند، اما دستورالعمل Prime خودشان حکم می کند که آن را به اشتراک نگذارند. وقتی کفش روی پای دیگر است، جین‌وی و شرکت چه احساسی دارند؟ خدمه تقسیم شده چگونه اخبار را دریافت خواهند کرد و آیا همه آنها تمایل دارند از حکم سیکاریان تبعیت کنند؟

این یک مطالعه جذاب در مورد اخلاق، نسبی گرایی اخلاقی، و خودپسندی است که اغلب توسط حتی نیکوکارترین نیکوکاران ممتاز طرح می شود. چند سیاره "مشکل هفته" یک کشتی فدراسیون بوده که باید حل شود (یا حل نشود) و سپس فراموش شود؟ در Prime Factors ، نیرو‌های استارفلیت ما تجربه می‌کنند که تبدیل شدن به یک هدف حیوان خانگی چگونه است و می‌آموزند که خیریه افراد ممتاز و راحت تنها تا زمانی ادامه دارد که راحت و رضایت‌بخش باشد.

3. Year of Hell، Parts I & II (فصل 4، قسمت 8 و 9)

کاپیتان جینوی روی صندلی کاپیتان در پایان سال جهنم.
پارامونت / پارامونت

اگر پرایم فاکتورز پتانسیل شروع وویجر را نشان می‌دهد، سال جهنم نگاهی اجمالی به آنچه نمایش می‌توانست تبدیل شود اگر به مسیر خود ادامه می‌داد. در این قسمت، که در ابتدا به عنوان یک کمان طولانی تصور می شد ، سفر طولانی وویجر به خانه آنها را از طریق کرنیم امپریوم می برد، رژیم نظامی وحشیانه اش آنها را به عنوان مهاجمان رفتار می کند و بارها و بارها به مدت 12 ماه طولانی از آنها چرند می زند. با تلفات خدمه و خراب شدن کشتی، وضعیت در کشتی وویجر به طور فزاینده ای وخیم می شود. در مورد چگونگی زنده ماندن و اینکه آیا هدف آنها برای رسیدن به زمین حتی قابل دستیابی است یا خیر، باید انتخاب های سختی انجام شود. جین‌وی و شرکت به محدودیت‌های خود کشیده می‌شوند و با زخم‌های فیزیکی و روانی دائمی باقی می‌مانند.

یا، اگر این هم یک داستان سفر در زمان نبود، می‌شدند. هیجان سال جهنم تا حدودی با "چه می شد اگر؟" تضعیف می شود. داستانی که وقایع آن قبل از پخش تیتراژ قسمت دوم از جدول زمانی پاک می شوند، اما مکانیک واقعی سفر در زمان قسمت سرگرم کننده و جالب است. از همان ابتدا، مخاطب می داند که خط زمانی داستان در حال تغییر است، زیرا دانشمند دیوانه کرنیم، آنوراکس (کورتوود اسمیت) به طور گزینشی تمام تمدن ها را از زمان پاک می کند تا امپراتوری سیاره خود را به قدرت کامل بازگرداند و داستان نابهنگام همسرش را بازنویسی کند. مرگ.

با این حال، شخصیت‌ها این را تا نزدیک به یک سوم داستان یاد نمی‌گیرند، پس از اینکه قبلاً شاهد تغییر ناگهانی شرایط آنها بودیم. سال جهنم تبدیل به داستانی در مورد علیت، در مورد طنین کوچکترین اعمال بر روی ملیله بزرگ تاریخ، و بیهودگی تلاش برای تعیین سرنوشت خود می شود. این یک حماسه دو ساعته فوق‌العاده است، و حتی اگر ترجیح می‌دهیم آن را در طول یک سال کامل ببینیم، جرات نداریم به عقب برگردیم و آن را تغییر دهیم.

2. Blink of an Eye (فصل 6، قسمت 12)

دانیل دای کیم در نقش فضانورد در Star Trek: Voyager's "Blink of an Eye"
پارامونت / پارامونت

اگر قرار نیست وویجر در مورد مبارزه برای بقا در بیابان فضا باشد، پس باید به کاوش شگفتی های آن بپردازد. Blink of an Eye نوعی اپیزود است که می تواند به راحتی در هر سریال پیشتازان فضا (یا غیر از راهپیمایی، زیرا فرض آن به طرز مشکوکی شبیه رمان رابرت ال فوروارد 1980 ، تخم اژدها ) قرار بگیرد. در اینجا، وویجر در مدار سیاره ای با خاصیت عجیبی به دام می افتد – به ازای هر 1.03 ثانیه که در فضای عادی اتفاق می افتد، یک سال کمتر از آن می گذرد. همانطور که تمدن روی این سیاره طی قرن‌ها از جامعه‌ای ماقبل صنعتی به جامعه‌ای آینده‌نگر تکامل می‌یابد، کشتی فضایی وویجر در آسمان آن‌ها ثابت می‌ماند و الهام‌بخش مذهب، فولکلور و وسواس فرهنگی برای رسیدن به ستاره‌ها است.

داستان بین تلاش‌های خدمه وویجر برای فرار از مدار سیاره و نسل‌هایی از دانشمندان و فیلسوفان که درک آنها از بازدیدکننده آسمانی خود تکامل می‌یابد، به عقب و جلو می‌رود. در جایی که برخی از قسمت‌های Trek مانند A Piece of the Action یا Who Watches the Watchers مداخله تصادفی در فرهنگ بیگانه را به عنوان یک فاجعه غیرقابل برگشت به تصویر می‌کشند، Blink of an Eye رویکردی ظریف‌تر دارد و راه‌های اغلب الهام‌بخشی را نشان می‌دهد که یک تمدن با بزرگ دست و پنجه نرم می‌کند. رازهای زندگی

نقطه برجسته اپیزود، ستاره مهمان دانیل دائه کیم (قبل از گمشده ) به عنوان یکی از اولین فضانوردانی از این سیاره است که پا به کشتی وویجر گذاشت. از طریق چشمان او، ما لذت و قدرت عاطفی بی‌نظیر اکتشاف را تجربه می‌کنیم، همان چیزی که قهرمانان Starfleet ما را برای کشف فضا در وهله اول تشویق می‌کند. پیشتازان فضا، در نهایت، نمایشی درباره کنجکاوی است، درباره انگیزه سرکوب ناپذیر بشر برای یادگیری و درک جهان ما. اپیزودهای کمی در کل مجموعه Star Trek وجود دارد که این احساس را به خوبی از چشم بر هم زدن به تصویر می کشد. این داستان از نوع داستانی است که اگرچه ساده و نسبتا کم خطر است، اما باید ریسمان قلب هر کسی را که از طریق شناخت و قدردانی از دنیای بیرون خود به دنبال آرامش درونی است، بکشد.

1. بی زمان (فصل 5، قسمت 6)

سقوط USS Voyager به یخ در "Timeless"
پارامونت / پارامونت

برای اپیزود 100 وویجر ، تهیه کنندگان ریک برمن، برانون براگا و جو منوسکی تصمیم گرفتند کشتی را با یک سیاره تصادف کنند و تقریباً کل بازیگران را بکشند. شوخی می کنیم! خب، یه جورایی Timeless نسخه‌های آینده چاکوتای و هری کیم، تنها بازمانده‌های وویجر را دنبال می‌کند که در آزمایش یک نوع جدید از نیروی محرکه نابود شد. این فناوری جدید شاتل چاکوتای و کیم را به خانه رساند، اما بقیه خدمه به قبر یخی محکوم شدند. کیم که از نقش خود در مرگ آنها احساس گناه می کند، وسواس زیادی به بازگشت به گذشته برای خنثی کردن فاجعه می کند.

داستان در دو بازه زمانی روایت می‌شود که بین زمان حال نمایش و آینده‌ای تقسیم می‌شود که در آن تلاش کیم و چاکوتای برای رفع اشتباهشان آنها را به قانون شکنی تبدیل کرده است. این یک اپیزود هیجان انگیز سفر در زمان است که تمرکز را بر نادیده گرفته ترین شخصیت های معمولی سریال می گذارد. چاکوتای دوباره بداخلاق می‌شود، ویژگی‌ای که مدت‌هاست همراه با بقیه شخصیت‌هایش از دست داده بود. به نوبه خود، وانگ در واقع مقداری برد را نشان می‌دهد، با بازی یک کشتی غمگین و منزجر کننده که چیزی برای از دست دادن ندارد.

اگرچه این یک نتیجه‌گیری از پیش تعیین شده است که ماموریت سفر در زمان موفق خواهد شد و هیچ یک از این داستان‌ها اتفاق نیفتاده است، Timeless واقعاً شبیه یک رویداد است. این احساسی است، از نظر بصری قابل توجه است، و گاهی اوقات بسیار خنده دار است. (Seven از اولین تجربه Nine با الکل در بین قابل نقل ترین و ملموس ترین صحنه های سریال قرار می گیرد.) فقط یک ساعت طول می کشد، اما مانند یک فیلم بازی می کند. مخاطرات زیاد است، دامنه وسیع است، شخصیت ها غنی هستند، و حتی یک فیلم زیبا از ستاره نسل بعدی ، LeVar Burton، که کارگردانی اپیزود را نیز بر عهده داشته است، وجود دارد.

وویجر اغلب سبک است و گاهی اوقات، همانطور که بقیه این لیست نشان می دهد، بسیار سنگین است. Timeless تعادل شدت و لذت یک ویژگی عالی "Star Trek" را به خوبی نشان می دهد، شبیه به Star Trek II: The Wrath of Khan یا Star Trek: First Contact . احتمالاً نباید اولین وویجر کسی باشد، اما زمانی که ما در حال و هوای تماشای تنها یکی از قسمت‌های سریال هستیم، این همان قسمتی است که به آن می‌رسیم.

برای محتوای بیشتر Star Trek، لطفاً بهترین قسمت‌های Star Trek: The Original Series ،بهترین قسمت‌های Star Trek: The Next Generation و بهترین قسمت‌های Star Trek: Deep Space Nine را بررسی کنید.