«یک ذهن در دو بدن» اینگونه است که برخی رابطه کاری جوئل و ایتان کوئن را توصیف کرده اند. اما از آنجایی که مشهورترین بازیگر خواهر و برادر سینمای آمریکا منحل شد و هر یک از برادران حرفه نویسندگی و کارگردانی جداگانه خود را آغاز کردند، نقشهبرداری از مغز ظاهراً مشترک با ربعها – برای تعیین اینکه حساسیت یکی کوئن به کجا ختم میشود و دیگری شروع میشود، به طور فزاینده ای وسوسه انگیز میشود. اولین بازی انفرادی جوئل، تراژدی مکبث ، مطمئناً چنین گمانهزنیهایی را تشویق کرد. فیلمساز با ارائه اقتباسی کاملاً مستقیم از نمایشنامه اسکاتلندی، این سوء ظن را برانگیخت که او در برابر گوفوس برادرش شجاع است – مرد جدی پشت مرد جدی ، کسی که جنبه تراژیک معادله تراژیک کمیک معروف آنها را فراهم می کند. یا به عبارت دیگر: آیا مکبث اثباتی بود که ایتان خنده دار است؟
اگرچه ممکن است این دودویی تقلیلآمیز به نظر برسد، اما شواهد جدید از آن حمایت میکنند. بر این اساس، از عروسکهای درایو دور ، اولین فیلم روایی ایتان کوئن که بدون جوئل ساخته است، لذت ببرید. (او در عوض آن را با همسرش، تریشیا کوک، که چندین فیلم مشترک برادران را ویرایش کرده بود، نوشت.) هیچ چیز واضحی در مورد این کپر خنده دار بداخلاق و خنده دار وجود ندارد، یک فیلم جاده ای لزبین به طور کارتونی مانند مکبث جوئل که جن زده و غم انگیز بود . . این زیباترین ساخته کوئن در دهههای اخیر است – و همچنین خشنترین ساختهشده در لبهها، به این معناست که شاید یکی از این برادران نسبت به دیگری مسئول بالاترین کنترل رسمی بود که ما با قانون جمع کوئن مرتبط میکردیم.
اتان بلافاصله با زوایای شدید و گنگ های وودویلی (مانند درب سطل زباله که به بیرون از صفحه پرتاب می شود، با یک گربه نادیده جیغ می کشد) لحن دیوانه وار به نمایش می گذارد. پیش درآمد، اکشن فیلی سال 1999 را نشان میدهد، جایی که پدرو پاسکال، مرد لحظهای، بهعنوان یک باجگیر با یک کیف به لونیتونز میرود و پایان تلخ خود را در یک کوچه ملاقات میکند. اگر تا به حال به این فکر کرده اید که مرگ اوبرین مارتل در صورتی که برای خنده های خنده دار پخش شود چگونه می تواند باشد، دیگر تعجب نکنید.
آن کیف به صندوق عقب ماشین ختم می شود. پشت فرمان، بر اثر یک سوء تفاهم بزرگ، رفقای عجیب و غریب جیمی ( فقیرها از بازیکن مارگارت کوالی) و ماریان (جرالدین ویسواناتان) هستند که یک سفر جاده ای بداهه به تالاهاسی، فلوریدا را آغاز می کنند. این دو یک زوج عجیب و غریب کلاسیک هستند: فشفشه بینظیر، تکاندهنده و پرشور در رختخواب همراه با شادی مرگبار و ناامید کننده جنسی. متضادهای آنها – شیمی، احمقانه و سکسی به یک اندازه، به آنها اطمینان می دهد که این کمدی همیشه می تواند از دوستانه به رمانتیک تبدیل شود .
فیلم از ماجراهای ناگوار اپیزودیک این زوج دور میشود – برخورد با قانون، یک مهمانی خواب با یک تیم فوتبال سافیک خندان – برای دنبال کردن تعقیب و گریز یک جفت بدجنس ناهمگون، با بازی سی جی ویلسون و جوی اسلاتنیک، که بازی میکنند. برای یک گانگستر (کولمن دومینگو، نامزد تازه اسکار) کار می کنند. به آدم ربایان دعوای فارگو فکر کنید که فقط بی کفایت تر و کمتر خطرناک هستند. صحنههای آنها بین احمقانههای عالی و احمقانه معمولی قرار میگیرد. یک لحظه الهام گرفته شده وجود دارد که در آن Beanie Feldstein، به عنوان سابق تحقیر شده جیمی، جهنم زندگی یکی از آنها را شکست می دهد، در حالی که دیگری با آرامش از او درباره محل اختفای زنان مسافر سوال می کند. ما با ساختار سختی که حتی به نام رایزینگ آریزونا دارد فاصله داریم . این ممکن است اولین پروژه برادر کوئن باشد که ممکن است با کار برادر فارلی اشتباه گرفته شود.
همانطور که گفته شد، کمدی اسکروبال بسیار جوئل و اتان است (یا، اکنون شاید واضح است، فقط بسیار اتان). هم بصری و هم کلامی: سگها از پسزمینه عکسها میپرند، اجراها به هم میریزند، و حتی تغییر صحنهها به کمدی فیزیکی وارد میشوند، در حالی که کادر نه آنقدر پاک میشود که تصادف کند یا روی لولا تاب بخورد. آیا این همان فیلمی است که اتان همیشه می خواست بسازد؟ به نظر می رسد که در دنیای کمیکی وجود دارد که با Crimwave در سال 1985 فاصله چندانی ندارد.
در بهترین حالت، «Drive-Away Dolls» بدون شرمندگی کثیف است و – همانطور که عنوان واقعی آن، که زیرمجموعه Dolls for Dykes است – به طرز غیرقابل معذرت داری عجیب و غریب است. هر زنی که ملاقات می کنیم همجنس گرا هستند و از کمد بیرون آمده اند. در حالی که تعداد کمی از کمدی های سکس هالیوود حتی تمایل زنانه را تایید می کنند، این یکی فقط به آن علاقه دارد. حتی مکگافین، کیفی به سبک پالپ فیکشن ، یک شوخی بیمعنی است. کوئن و کوک محافظهکاران فلوریدا را (که توسط یک ستاره سینما تجسم مییابد، تنها یک فیلمساز با این شهرت میتواند تضمین کند) را بدون اشاره به چشمکزدایی از خود دور میکنند. لذت زمانبندی فیلم این است که سیاستهای جنسی آن بهطور معمولی مدرن است، در حالی که حس شوخ طبعی آن غیرمعمول به نظر میرسد، مانند چیزی از یک جدول زمانی متناوب که در آن کمدی اسکروبال پاهای اصلی طولانیتری داشت.
و با این حال، فیلم نیز در لبه سقوط است. دیوانگی دیوانه وار آن را می توان زحمت کشید، و یک کیفیت ساختگی در طرح فلای وزن-نوآر وجود دارد. چیزی که آن را در کنار هم نگه میدارد، حتی گاهی اوقات، چرخش ستاره کوالی است – ابرنواختری از جذابیت تگزاس و میل جنسی ضعیف. داستان عشق مانند هر چیز دیگری در فیلمنامه پرت شده است، اما او آن را با بی حوصلگی شادی آور می فروشد. ویسواناتان سختتر است، زیرا او در حال بازی با چوب در گل گیر کرده است، اما گهگاه با حسادت زنده میشود، مانند یک صحنه جنسی سکسی – لحظهای در فیلم که هدفش ظرافت و خویشتنداری است.
در مجموع، عروسکهای Drive-Away بیش از نظم و انضباط، موکسی دارند. علیرغم دههها تجربه بین سازندگانش، این فیلم واقعاً مانند یک اولین کارگردانی به نظر میرسد – کثیف، اما امیدوارکننده. اگر دیدن اتان که پرچم عجیبش را به اهتزاز درمیآورد لذت خاصی دارد، احساس آزاردهندهای که فیلم به شما دست میدهد این است که دو کوئن بهتر از یکی هستند. البته ممکن است بعد از مکبث جوئل به همین نتیجه برسیم که آنقدر با این فیلم متفاوت است که حاکی از شکافی پاک در مشغله خلاقانه است. جایی که گوفوس با گالانت ملاقات می کند، جادوی واقعی اتفاق می افتد.
بازی Drive-Away Dolls اکنون در همه جا در سینماها پخش می شود. برای اطلاعات بیشتر از نوشته های AA Dowd، از صفحه Authory او دیدن کنید.