در حالی که من برای تمام عمرم یک گیمر بوده ام، در واقع این ورزش های الکترونیکی اولیه بود که باعث شد رسانه را جدی بگیرم. زمانی که من در سنی بسیار کمتر از سنی که باید میبودم، Counter-Strike 1.6 بازی میکردم، من و دوستم به یک کافه بازی محلی میرفتیم، جایی که در تورنمنتهای کوچک یا مسابقات معمولی با هر کسی که در اطراف بود بازی میکردیم. بعداً، دیدن مسابقات Halo 2 به میزبانی MLG در تلویزیون بود که باعث شد من یک Xbox بخرم و برای اولین بار شروع به بازی آنلاین کنسول بازی کنم. من صحنه رقابتی Halo را تا پایان Halo 3 روز دنبال کردم و سپس … به نوعی از بین رفتم.
بعد از آن ورزشهای ورزشی تغییر کردند، یا حداقل احساس میکردند. هنوز تعدادی تیرانداز اول شخص بودند که مسابقات را انجام می دادند، اما به نظر می رسید تمام توجهات در آن زمان به MOBA ها معطوف شده بود. بازیهایی مانند DOTA 2 و League of Legends میزبان بزرگترین تورنمنتهای Esport در تمام دوران بودهاند، با جوایز نقدی غولپیکر و حتی تعداد بینندگان بیشتر .
مشکل این است که من نمی توانم برای هیچ یک از این رویدادها هیجان زده شوم. آنها بازی های بدی نیستند – دور از آن – و بازیکنان در سطوح حرفه ای بازی می کنند، اما تماشای آنها همیشه سرگرم کننده نیست. به همین دلیل است که Halo Infinite من را بسیار هیجان زده کرده است. از منظر تماشاگر، تمام مواد لازم برای یک عنوان ورزشی عالی را دارد.
چه چیزی یک esport خوب را می سازد؟
هضم بزرگترین و موفقترین بازیهای الکترونیکی تمام دوران همیشه آسان نیست. وقتی بینندگان معمولی نمیتوانند تشخیص دهند که در یک مسابقه چه اتفاقی میافتد، صرف نظر از اینکه ورزش فیزیکی یا ورزشی است، این یک مشکل است. من ده ها نکته برجسته و کلیپ به اشتراک گذاشته شده از برخی از "هیجان انگیز" ترین لحظات در مسابقات لیگ اف لجند را دیده ام و نمی دانم به چه چیزی نگاه می کنم. من همیشه بازی میکنم و حداقل سواد اولیهای با همه ژانرها دارم، اما در سطح بالایی از یک بازی بسیار پیچیده، همه آنها فقط شبیه افکتهای پر زرق و برق و چند ضلعیهای پرشور به نظر میرسند.
این برای تیراندازان رقابتی نیز صدق می کند. بهعنوان طرفدار این ژانر، میتوانم از مهارت بیهودهای قدردانی کنم که میخ زدن به یک ضربه سر در هنگام اوج گرفتن از سوراخ گلوله نیاز دارد، اما برای اکثر مردم، آنها حتی نمیبینند که اتفاقی میافتد.
یک esport خوب باید به راحتی خوانا باشد یا در دید یا با کمترین توضیح ممکن. در غیر این صورت، فقط برای طرفداران سرسختی که ده ها (یا صدها) کاراکتر، تفاوت های ظریف و اصطلاحات تخصصی را می شناسند، سرگرم کننده خواهد بود. دلیلی وجود دارد که ورزش های محبوب چنین مجموعه قوانین ساده ای دارند. نیازی نیست که یک طرفدار بسکتبال سخت باشید تا بدانید که گرفتن توپ در حلقه یا ضربه زدن به توپ از کنار دروازه بان، هدف است. قوانین پیچیده تری برای یادگیری فراتر از آن وجود دارد، اما اگر این تمام چیزی است که می دانستید، همچنان می توانید از تماشای آن لذت ببرید بدون اینکه احساس کنید کاملاً گم شده اید.
مهم نیست که چه چیزی، همه باید چیزی یاد بگیرند تا به درستی از تماشای یک ورزش الکترونیکی لذت ببرند. اینجاست که عناصر ارائه و بازیگری وارد میشوند. بازیها و مسابقات قبلاً در این زمینهها پیشرفتهای بزرگی داشتهاند. ما میتوانیم بین تمام دیدگاههای بازیکن مختلف، یا حتی به دیدگاههای جهانی مبادله کنیم تا همه چیز را به یکباره ببینیم. بازیگران وظیفه دلهره آور این را دارند که هم بالاترین سطح بازی را در یک بازی خاص درک کنند و هم راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبانی که ممکن است تجربه ای در بازی نداشته باشند پیدا کنند، همگی در عین حال سرگرم کننده هستند.
شاید به نظر عجیب باشد که به جای صحبت در مورد خود بازی ها و پتانسیل آنها برای بازی با مهارت بالا، هنگام توصیف چیزی که یک ورزش بزرگ را می سازد، روی تماشاگر تمرکز کنیم. اما موضوع این است: ورزشهای ورزشی برای موفقیت باید به همان اندازه، شاید حتی بیشتر از بازیکنان واقعی، به مخاطبان توجه کنند . بهترین بازی جهان اگر کسی تماشای آن را دوست نداشته باشد هرگز یک ورزش الکترونیک موفق نخواهد بود.
چگونه Halo Infinite می تواند به آن ضربه بزرگی بزند
Halo Infinite همه چیزهایی را دارد که یک بازی برای کار به عنوان یک esport نیاز دارد. این را فقط به خاطر دلتنگی من برای روزهای MLG قدیمی نمی گویم. Halo همیشه چند چیز خاص در طراحی چند نفره خود دارد که بسیاری از مشکلاتی را که سایر بازیهای الکترونیکی با آن روبرو هستند حل کرده یا حداقل کاهش میدهد. در همان لحظه، همه بازیکنان برابر هستند. وقتی بدانید که یک نفر در بازی چه کاری می تواند انجام دهد، می دانید که همه می توانند چه کاری انجام دهند. نیازی نیست مهارتها، تواناییهای شخصیتها را به خاطر بسپارید یا مواردی را که بازیکنان خریداری کردهاند یا بارگذاریهایی که خریدهاند پیگیری کنید.
که مستقیماً به کسترها وارد می شود و مدیریت ارائه بسیار آسان تر است. آنها مجبور نخواهند شد زمان زیادی را صرف توضیح نکات ظریف برای بینندگان کنند و در عوض می توانند روی بازی واقعی تمرکز کنند. تیمها رنگهای واضحی دارند، بنابراین هر کسی میتواند در یک نگاه تشخیص دهد که چه کسی مقابل چه کسی قرار دارد، و به راحتی میتوان فهمید که کدام تیم برنده است. و این چیزی است که واقعاً Halo Infinite را برای من هیجان انگیز می کند.
Halo در مقایسه با سایر تیراندازها همیشه زمان زیادی برای کشتن یا TTK داشته است. مگر اینکه کسی سلاح قدرتمندی داشته باشد، دعواها به اندازه ای طول می کشد که مردم بتوانند سرمایه گذاری کنند و اتفاقات را ثبت کنند، برخلاف Rainbow Six Siege، CS: GO یا حتی یک بازی Call of Duty.
حتی در بالاترین سطح مهارت، کار تیمی بسیار مهم تر و واضح تر است. Halo Infinite به استراتژیها و موقعیتیابی هوشمند بیشتر از توانایی کلیک کردن روی یک پیکسل در کسری از ثانیه که دشمن وارد آن میشود، پاداش میدهد. بازیگری در اینجا بسیار پیش خواهد رفت، اما اینجاست که حالتهای خاص تماشاگر باید بدرخشند. نگاهی تاکتیکی به بیننده به نقشه و بازپخش آنچه اتفاق افتاد، جایی که هر تیم رفت و چگونه یکی با دیگری مقابله کرد، نه تنها درک آن را آسانتر میکند، بلکه به سادگی سرگرمکننده است.
Halo Infinite کارهای زیادی برای انجام دادن در پشت صحنه دارد ، اما بازی اصلی، سرعت و ساختار واقعی مسابقات، برای یک ورزش الکترونیکی عالی هستند. همه از یک زمین بازی مساوی شروع میکنند، بازیها خیلی دوام نمیآورند، سقف مهارت بالایی وجود دارد که تماشاگران را که از نزدیک آشنا نیستند بیگانه نمیکند، و برای یک ناظر بیرونی به اندازه یک بازی غیرمستقیم خوانا است. در یک ورزش بدنی می تواند باشد.
من بیش از یک دهه است که در یک رویداد esport زنده شرکت نکردهام، اما احساس میکنم که از دیدن اولین تورنمنتهای Halo Infinite در حال خارش هستم.