نه زندگی زن گربه ای

Catwoman کیست؟ آیا او بهترین زن مهلک کتاب مصور است، یک زن از نوع باربارا استانویک که با لاتکس تنگ پوشیده شده و همیشه در حال فرار است؟ آیا او یک ضدقهرمان سوء تفاهم شده است، یک جنایتکار بر اساس شرایط و نه از روی انتخاب؟ آیا او همان علاقه عاشقانه دست نیافتنی است که به صورت مخفیانه از میان کوچه ها و پشت بام ها می گذرد و قرار است همیشه سریعتر بدود، بالاتر بپرد، دور از دسترس مردان؟ پاسخ به اندازه خود شخصیت مبهم است. چگونه ممکن است پس از 82 سال تاریخ در ژانری که با حساسیت های دائماً در حال تغییر آن مشخص می شود، چنین نباشد؟

گربه که توسط بیل فینگر و باب کین برای جذب خوانندگان زن و ایجاد علاقه آشکار به بتمن ساخته شده است، همانطور که اولین بار سلینا شناخته شد، نمایانگر دیدگاه های کج کین در مورد جنسیت زن بود. از نظر نویسنده، زنان معماهایی خیانتکار، دوردست و دعوت کننده برای فریب و شکنجه بودند. کین هیچ تلاشی برای پنهان کردن تعصبات مشکوک خود علیه جنس مخالف انجام نداد و در زندگی نامه خود در سال 1989 اعلام کرد که "ما نمی خواهیم کسی روح ما را تسخیر کند و زنان عادت دارند این کار را انجام دهند."

نه جان زن گربه ای (و در حال شمارش)

9 نسخه مختلف از ژست زن گربه ای در یک کتاب کمیک دی سی.

در Catwoman، کین ظرف نهایی خیانت خود را خلق کرد: زنی فریبنده، زیبا، گریزان و خطرناک. شخصیت پردازی او در تضاد کامل با دیگر شخصیت های شرور بتمن قرار داشت. در حالی که جوکر مضطرب، ترسناک و غیرقابل توقف بود، Catwoman اغواکننده، دعوت‌کننده و غیرقابل مقاومت بود. شرارت او آشکار نبود، و این او را بسیار بدتر کرد: او یک فریبکار، دروغگو، استاد اغواگری و مبدل بود که نفوذش به اندازه کافی قوی بود که شوالیه تاریکی را وادار به خیانت به قوانین اخلاقی خود و نادیده گرفتن تخلفات او کرد.

زن گربه ای زندگی های زیادی را در طول زندگی خود انجام داده است و به هر آنچه که برای همگام شدن با زمان نیاز دارد تبدیل شده است. او یک زن مهلک در عصر فیلم نوآر، یک جنایتکار نادرست در عصر قهرمانان غیراخلاقی و یک الگوی فمینیستی در عصر آزادی زنان بود. زن گربه ای همیشه راهی برای تجسم ایده های زنانگی در هر زمان خاص داشته است.

یک زن کشنده برای دوران پس از جنگ

زن گربه ای در کتاب کمیک بتمن عصر طلایی به بتمن تمسخر می کند.

در دوران طلایی کمیک ها، زن گربه ای به شخصیت پردازی اولیه کین وفادار ماند. او ممکن است در یک پانل در اطراف بتمن آسیب پذیر باشد، سپس در پانل بعدی تهاجمی و دور شود. تنش ها با اداره در حال توسعه Comics Code در اواسط دهه 50 رشد او را متوقف کرد، اما سلینا مقاومت خود را با استقامت ثابت کرد. خط داستانی او حول دوگانگی او و بازی استعاری شطرنج او و بتمن در هنگام رویارویی با یکدیگر می چرخید.

مانند بسیاری از بزرگترین دشمنان خفاش، داستان او روان بود. Catwoman همه چیز بود، از یک مهماندار هواپیمای فراموش شده تا یک مغز متفکر جنایتکار خیانتکار. هیچ چیز با او سیاه و سفید نبود. او در خالص ترین خاکستری ساکن بود. با این حال، تنها قلمرو بسیار زیادی وجود داشت که بتوان با توصیفی آشفته پوشانده شود که ساده انگارانه باقی بماند. خوشبختانه، سرنوشت Catwoman به لطف مداخله سه زن که شخصیت را برای سال‌های آینده بازتعریف کردند، تغییر کرد.

زن گربه ای به عنوان کمپ

تصویر تقسیم‌شده از لی مریودر، جولی نیومار، و ارتا کیت در نقش زن گربه‌ای در نمایش تلویزیونی بتمن در دهه 1960.

سریال بتمن دهه 1960 در خالص ترین حالت خود، فرار از اردوگاه بود. نمایشی که بیش از حد، مضحک و غیرممکن بود در مقابل آن مقاومت کرد، این نمایش احساسات دهه 1960 را در بر می گرفت که به سادگی و سلامتی علاقه داشت. جولی نیومار، بازیگر، رقصنده و خواننده در دو فصل اول بتمن نقش زن گربه‌ای را ایفا کرد و برداشتی غیرقابل معذرت‌خواهی از این شخصیت ارائه کرد. نیومار عناصر زنانگی سنتی مورد انتظار از شخصیت های زن تلویزیون را با ایده های متجاوزانه ذاتی خود زن گربه ای ترکیب کرد. نتیجه یک تصویر شگفت انگیز همه کاره بود که به راحتی کمدی و اغواگری را متعادل می کرد. نیومار با وجود اینکه کاملاً کنترل اوضاع را در اختیار داشت، ظاهری حبابی، خودجوش، حتی بی ادعا بود.

در بین فصل های یک و دو، یک فیلم بتمن به نمایش درآمد. از آنجایی که نیومار برای ایفای مجدد نقش در دسترس نبود، لی مریوتر پا به پاشنه های سیخ دار Catwoman گذاشت. برداشت او از این نقش، رویکرد جنسی نیومار را حفظ کرد، اما تمام ردپای بازیگوشی را کنار گذاشت. Meriwether نقش گربه را در نقش یک زن مهلک بازی کرد، دقیقاً شبیه شخصیت عصر طلایی این شخصیت. مردم اغلب هنگام بحث در مورد زن گربه ای مریوتر را فراموش می کنند و درک دلیل آن آسان است. او کار زیادی برای ایجاد نقش تعیین کننده خود در این نقش انجام نداد، و بین دو برداشت نمادین از شخصیتی قرار گرفته است که به روش های بسیار جالب تر خود را دوباره اختراع می کند.

بازگشت نیومار برای فصل دوم سریال، سهم Meriwther را بیشتر کاهش داد. با این حال، این بازیگر در پایان فصل دوم بتمن را ترک کرد و در را برای ارتا کیت باز کرد تا لباس گربه را بپوشد. کیت به لطف حرفه خوانندگی خود قبلاً یک ستاره بزرگ بود و انتخاب بازیگران او یک رویداد بزرگ بود. با این حال، بسیاری واکنش منفی نشان دادند، به ویژه با توجه به پویایی قبلی بین Catwoman و Batman. و از آنجایی که دهه 1960 آمریکا زمان شکاف نژادی شدید بود، یک زن سیاهپوست در یک عاشقانه با یک مرد سفیدپوست برای برخی بسیار زیاد بود. به این ترتیب، زن گربه ای کیت با تغییرات قابل توجهی همراه شد.

هیچ پیشنهادی مبنی بر رابطه عاشقانه بین خفاش و گربه وجود نداشت. در عوض، زن گربه‌ای کیت تبدیل به یک ارباب جنایت جاه‌طلب و اغلب بی‌رحم شد و نقشی آشکارا متضاد بر عهده گرفت. صدای بلند کیت و استفاده از صداهای خرخره در حال حاضر افسانه ای است، اما عملکرد او فراتر از سطحی بود. او در این قسمت ساکن شد و از تمام بدنش برای گفتن داستان گربه استفاده کرد. او نه تنها راه می‌رفت، بلکه از میان صحنه‌ها عبور می‌کرد و از کلمات، چشم‌ها، دست‌ها و باسن‌هایش برای بیان تمایلات جنسی و شهوانی‌ای که شخصیت می‌خواست، استفاده می‌کرد، اما تلویزیون سانسور کرد.

بتمن پس از فصل سوم به پایان رسید و در را بر روی زن گربه ای لایو اکشن دیگری به مدت بیست و چهار سال بسته بود. در این بین، این شخصیت در کمیک بوک ها حضور ثابتی داشت، البته با رویکردی مرگبارتر. مطابق با آب و هوای تاریک عصر برنز، زن گربه‌ای از اوایل دهه 70 تشنه‌ی خون و حتی بی‌رحمانه‌تر شد و مرتکب یک سری جنایات و قتل‌هایی شد که تهدید می‌کرد او را از خاکستری و سیاهی مطلق عبور دهد.

خفاش و گربه

بتمن و زن گربه ای در یک کتاب کمیک دی سی در آغوش می گیرند.

در اواخر دهه 70 و دهه 80 شاهد این بودیم که زن گربه‌ای مستقیماً وارد رابطه شد و سلینا با بروس وین وارد رابطه شد و همتایان زمین 1 آنها حتی در DC Super-Stars شماره 17 ازدواج کردند. این اولین باری بود که این دو شخصیت به سعادت رمانتیک سنتی دست زدند، و در حالی که این آزمایش دوام نیاورد، بینشی در مورد پیچیدگی های جذابیت آنها ارائه داد. بروس و سلینا یک بی اعتمادی طبیعی به یکدیگر دارند که پویایی آنها را ذاتاً آشفته می کند. او او را دوست دارد، اما همیشه منتظر است تا او را به او برگرداند. او به نوبه خود با شک و تردید به خود دست و پنجه نرم می کند و همیشه این سوال را مطرح می کند که آیا واقعاً می تواند برگ جدیدی را برگرداند.

داستان اصلی کتاب کمیک فرانک میلر، Batman: Year One ، مسلماً شناخته‌شده‌ترین نسخه از داستان این شخصیت را ارائه می‌کند. میلر با تبدیل شدن سلینا به یک سلطه گر که فعالانه علیه «مرد» مبارزه می کند و در عین حال از یک دختر جوان درمانده محافظت می کند، زن گربه ای را به عنوان یک آزادیبخش، یک برهم زننده شدید سیستمی که خارج از قانون عمل می کند، بازتعریف کرد. در حالی که بتمن برای بازگرداندن قدرت به نهادها مبارزه می کرد، زن گربه ای به دنبال انتقال آن به مردم بود. این زن گربه‌ای عصر مدرن، ناقص و بدون حاشیه، راه را برای نمادین‌ترین لایو اکشن این شخصیت هموار کرد.

سلام

یک زن گربه ای خندان از پنجره شیشه ای در فیلم بازگشت بتمن نگاه می کند.

در یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی تمام دوران ، « بازگشت بتمن » به کارگردانی تیم برتون، میشل فایفر را در نقش سلینا کایل، منشی ملایم و درمانده، به قول خودش «بی‌معنا» نشان می‌دهد. برتون خیلی بیشتر از خود خفاش به شرورها علاقه داشت، در نتیجه فیلمی ساخته شد که در آن سفر معمولی قهرمان داستان برای رهایی و خودیابی به آنتاگونیست ها می رسد. سلینا فایفر به معنای واقعی کلمه می میرد، با دستان پوشیده از دستکش کریستوفر واکن منظره جونده از پنجره بیرون رانده می شود. او که دوباره به عنوان زن گربه ای متولد شد، به دنبال انتقام از مردانی است که به او ظلم کردند. و در دنیای برتون، هر مردی چنین می کند. مکس شرک او را دست کم می گیرد، پنگوئن از او استفاده می کند، اما این بتمن است که فاحش ترین اشتباه را مرتکب می شود. او حاضر نمی شود او را همان طور که هست ببیند و او را به عنوان کسی که می تواند نجات دهد ایده آل می کند.

اما زن گربه ای فایفر هیچ فایده ای برای نجات دهنده ندارد. او به رستگاری یا حتی بقا اهمیت چندانی نمی دهد. «بازگشت بتمن» یک داستان انتقامی است و «زن گربه‌ای فایفر» قهرمان اصلی «خوب برای او» است – امی دان با زندگی‌های بسیار بیشتر و محدودیت‌های بسیار کمتر. فایفر تمام ویژگی‌های علامت تجاری زن گربه‌ای – جنسیت آشکار، دوگانگی نیات، تغییر وفاداری – را دوباره متحد می‌کند و آنها را زیر پرچمی از آزادی و توانمندی به رخ می‌کشد که برای شخصیت‌پردازی زن گربه‌ای در آینده بسیار مهم خواهد بود.

دهه 1990 و دوران قدرت دختران

Catwoman شلاق خود را در کتاب مصور Catwoman در دهه 1990 بالا می برد.

چند سال بعد این شخصیت به اوج محبوبیت رسید. Catwoman یک سریال انفرادی دریافت کرد و تبدیل به یک جنایتکار بین المللی با کد کاملاً غیراخلاقی شد. از آنجایی که دهه 90 زمان تاجر قدرتمند رسانه بود (هدر لاکلر در ملروز پلیس ، تینا براون از Vanity Fair ، و غیره)، سلینا همچنین مدتی به عنوان مدیرعامل یک شرکت بزرگ نیویورک فعالیت داشت. در این بین، او همچنین در دو تا از نمادین ترین داستان های خفاش، هالووین طولانی و پیروزی تاریک ، نقش مهمی ایفا کرد، که در آنها به طور ضمنی گفته می شود که او دختر کارمین فالکون است.

با تثبیت نقش او به عنوان یک نیروی مستقل و فارغ از تأثیر خفاش، برادران وارنر شروع به بررسی ایده یک فیلم انفرادی زن گربه ای کرد. در ابتدا، فایفر قرار بود در داستانی بازگردد که در آن سلینا مبتلا به فراموشی به Oasisburg، نسخه DC لاس وگاس سفر می‌کرد. این پروژه سال ها را در جهنم توسعه سپری کرد و فایفر در نهایت هیجان انگیز بود. سپس شایعه شد که بازیگرانی مانند اشلی جاد و نیکول کیدمن نقش را بر عهده خواهند گرفت، اما هیچ چیز مشخصی محقق نشد. هالی بری در نهایت برنده این نقش شد که منجر به ساخت فیلم معروف زن گربه ای در سال 2004 شد.

از دست دادن صبر

زن گربه ای در فیلم Catwoman سرش را به پهلو می اندازد

بری که در سال 2002 برنده اسکار برای فیلم Monster's Ball بود و بر موجی از موفقیت های تجاری که شامل Die Another Day و سریال X-Men می شد، سوار شد، به نظر بهترین گزینه برای این نقش بود. او از نظر بدنی خیره کننده و ورزشکار و بازیگری با استعداد بود که جوایز زیادی را در دست داشت. فیلم Catwoman به کارگردانی پیتوف با یک بازیگر مکمل که شامل بنجامین برات از قانون و نظم در نقش عشق و شارون استون زن متخلف دهه 90 در نقش آنتاگونیست بود، قول داد که افزوده‌ای شایسته به قانون شکوفای ابرقهرمانان هزاره جدید باشد.

افسوس که قرار نبود. بری که در نقش یک نسخه جایگزین از زن گربه ای به نام پاتینس فیلیپس بازی می کرد، به شدت به سبک ارتا کیت متمایل شد، حتی خرخرهای نمادین او را نیز به کار برد. با این حال، در حالی که سری بتمن 1960 کیچ را در اجرای کیت تصدیق کرد و جشن گرفت، فیلم 2004 نتوانست در کنار اجرای بری بایستد. تماشاگران همراه با بتمن 1966 خندیدند اما به زن گربه ای 2004 خندیدند. دیالوگ‌های کهنه، صحنه‌های اکشن ناشیانه، و برداشتی واقعاً غیرقابل توضیح از لباس گربه (کامل با شلوار تکه تکه، وسط باز و کفش‌های پاشنه بلند) فیلم را تقریبا غیرقابل تماشا کرده است.

زن گربه ای آنقدر بد بود که برای مدتی حرفه بری را از مسیر خارج کرد، اما خود شخصیت نسبتاً آسیب ندیده بود. پس از رویداد Infinite Crisis در سال 2005 در کمیک، سلینا هویت لباس پوشیده خود را رها کرد و خود را به نقش یک مادر فداکار انداخت. داستان های آینده او را به عنوان متحد بتمن می بینند. او هنوز در خاکستری ساکن بود، حتی اگر با هر شماره جدید گام جدیدی به سمت سفید برمی داشت.

زن گربه ای برمی خیزد

زن گربه ای در فیلم شوالیه تاریکی برمی خیزد جلوی گاوصندوق خم می شود.

سلینا با فیلم «شوالیه تاریکی برمی خیزد» ساخته کریستوفر نولان در سال 2012 به سینما بازگشت. سلینای نولان با بازی آن هاتاوی تجسم کامل ایده زن گربه ای بدون تبدیل شدن به یک شخصیت واقعاً سه بعدی است. مانند بسیاری از شخصیت‌های زن نولان، سلینای هاتاوی هرگز از شخصیت‌پردازی‌های سطحی بالاتر نمی‌رود و عمدتاً در خدمت داستان بتمن است و در ابتدا به عنوان یک دشمن عمل می‌کند و قبل از تبدیل شدن به یک متحد بعید (و غیر محتمل، با توجه به شخصیت‌پردازی نازک داستان از او) در داستان بازی می‌کند. عمل سوم

با این حال، چیزی تاثیرگذار در نقش هاتاوی در این نقش وجود دارد، تا جایی که او ممکن است دقیق‌ترین نسخه لایو اکشن گربه در کتاب مصور باشد. سلینای هاتاوی ایده اولیه کین برای یک تی است: زنی خطرناک که از ویژگی های زنانه خود برای تضعیف و فریب مردان اطرافش استفاده می کند. برخلاف فایفر و بری، هاتاوی عمداً خجالتی است. بر خلاف نیومار یا مریوتر، او فقط در صورت لزوم رابطه جنسی دارد. اجرای او کاملاً با رویکرد فراواقع گرایانه نولان مطابقت دارد و در عین حال راه هایی برای پذیرش ماهیت شخصیت پیدا می کند.

انتقام مال اوست

سلینا یک تاپ سفید می پوشد و به شخصی در بتمن نگاه می کند.

10 سال از حضور سلنای هاتاوی روی پرده بزرگ می گذرد و Catwoman بیش از هر زمان دیگری مرتبط است. شخصیت کتاب کمیک او در حال حاضر درگیر یک رابطه وحشتناک با بتمن است و این دو عشق خود را در هر پشت بام در گاتهام ابراز می کنند. آخرین نسخه لایو اکشن، که اکنون توسط Zoë Kravitz بازی می‌شود، اولین بازی مورد انتظار او را با The Batman مت ریوز خواهد داشت. به نظر می رسد این تکرار الهام گرفته از دیگرانی است که قبل از او آمده اند: ظاهر پولادین کیت، تمایلات جنسی آسان نیومار، استقلال خشونت آمیز فایفر، بازیگوشی نرم بری، و ابهام صریح هاتاوی. با این حال، کراویتز یک غم و اندوه را اضافه می کند که در هیچکس دیگری وجود ندارد. این سلینا شاهد خشونت بیش از حد در زندگی خود بوده است، و او مصمم است تا کاری برای آن انجام دهد.

پس Catwoman کیست؟ پاسخ ممکن است بسته به اینکه کدام یک مورد تخیل است متفاوت باشد. با این حال، هر تجسم دارای یک ویژگی مشترک است که همه آنها را متحد می کند: استقامت. به طور خلاصه، او یک بازمانده است. این کاراکتر همه چیز زیر نور خورشید بوده است و سپس برخی، با این حال جذابیت او ثابت است. سلینا کایل هم قهرمان و هم شرور است. او رابین هود و فیلیس دیتریشسون، زیبایی و جانور است. زن گربه‌ای که آسیب‌پذیر است، اما هرگز ضعیف نیست و به‌طور بی‌توجهی به خود خدمت می‌کند، می‌تواند هر چیزی باشد که طرفداران می‌خواهند، اما بالاتر از همه، هر چیزی که او می‌خواهد باشد. جادو و جذابیت او در آنجا نهفته است. قهرمانان می آیند و می روند، اما زن گربه ای باقی می ماند و همیشه با لبخندی حیله گرانه بر لبانش حرف آخر را می زند.