جرمیا بیتسویی ممکن است از نظر یافتن نقش در نمایش های تلویزیونی نمادین، از لمس جادویی برخوردار باشد. این بازیگر 41 ساله نقش های به یاد ماندنی را در دو سریال بریکینگ بد و یلوستون بازی کرده است. او از آن زمان به عنوان ویکتور، یکی از سرسپردگان گوستاوو فرینج ، به دنیای بریکینگ بد بازگشته است. این به همان اندازه تاثیرگذار است که به خصوص وقتی در نظر بگیرید که بیتسویی در 19 سالگی به هالیوود آمد تا کارگردان شود، نه بازیگر.
اکنون، Bitsui حضور خود را در یکی دیگر از برنامه های مورد تحسین منتقدان، Dark Winds ، در نقش شخصیت شرور، Hoski، نشان می دهد. در گفتگو با Digital Trends، Bitsui به معرفی خود در بازیگری، حضور در چندین نمایش نمادین، هیجان بازگشت به Better Call Saul و اینکه چرا ایفای نقش یک شخصیت ناواهو در Dark Winds رویایی بوده است، می پردازد.
توجه: این مصاحبه برای طولانی بودن و وضوح ویرایش شده است.
Digital Trends: به نظر می رسد که شما در هر برنامه خوب تلویزیون کابلی در برنامه هایی مانند بادهای تاریک ، Better Call Saul ، Breaking Bad و Yellowstone نقش داشته اید. آیا لمس جادویی را دارید؟
جرمیا بیتسویی: اوه، متشکرم. باعث افتخار و خوشحالی بود منظورم این است که چیز عجیبی است. همین روزها داشتم به این موضوع فکر می کردم. من در 19 سالگی به لس آنجلس نقل مکان کردم. هدف این بود که کارگردان شوم. سپس، شروع به انجام چند آزمایشگاه بازیگری کردم. آنها میخواستند کارگردانها احساس کنند که بودن در جایگاه بازیگر چگونه است. کارگردانهای دیگر به نوعی فقط گفتند: «هی، میتوانی در کار من نقش آفرینی کنی» و به نوعی از آنجا گذشت. بنابراین من این سواری را دنبال کرده ام که شگفت انگیز بوده است. با این اوصاف، انگار هرگز به مدرسه فیلم نرفتم. من به مدرسه بازرگانی رفتم. اما بهترین چیز یادگیری از همه این مجموعه ها است. تیلور شریدان، وینس گیلیگان، و غیره. همه این پروژه های شگفت انگیز بوده اند که من توانسته ام بخشی از آنها باشم.
به عنوان یک بازیگر، آیا میدانید چه زمانی در یک برنامه ویژه حضور دارید یا اینکه مدتی طول میکشد تا به اهمیت پروژه پی ببرید؟
آره نکته خوبیه من فکر می کنم شما یک احساس دارید، به این معنا. من فکر می کنم مشابه نمایش فعلی، بادهای تاریک ، قطعا یک فرهنگ شرکتی وجود دارد به این معنا که بازیگران و گروه احساس می کنند درگیر هستند. همیشه داشتن سرنخ هایی که در آنجا پرانرژی و خوشحال هستند کمک می کند. من فکر می کنم این نوعی سس مخفی است، می دانید. نویسندگان نیز احساس میکنند که میتوانند این آزادی را داشته باشند که با مطالب خود را ترک کنند. این تنها چیزی است که میتوانم بگویم که در تمام این نمایشهای واقعاً موفقی که بخشی از آن بودم، این سعادت را داشتهام. فقط همین عنصر خاص است که یک فرهنگ کاری فوق العاده ایجاد می کند.
Dark Winds نقدهای مثبتی دریافت کرده است. چگونه برای اولین بار با این پروژه درگیر شدید؟
فکر میکنم حدود یک سال پیش بود که روی Better Call Saul کار میکردیم، و درست در اواسط آن، من از پروژه [ Dark Winds ] خبر داشتم. میدانستم این چیزی است که کریس ایر ، که یک تهیهکننده اجرایی، خالق داستان و همچنین یک دوست است، چندین سال روی آن کار میکرد. بنابراین او به نوعی آن را در آنجا قرار داد. او می گوید: "هی رفیق. این چیزی است که در حال تبدیل شدن به واقعیت است.» بنابراین ابتدا برای او هیجان زده شدم و سپس او گفت: "می دانید، ممکن است کاری در آنجا باشد که بتوانیم با هم انجام دهیم."
من سهم خودم را انجام دادم. من یک نوار کوچک برای آنها ساختم، و Zahn و Kiowa هر دو دست دراز کردند و گفتند: "هی، ما واقعاً دوست داریم که شما نقش این شخصیت را بازی کنید." گفتم باعث افتخاره بیایید ببینیم آیا من می توانم از طریق روند تایید.
من در یک قسمت فوق العاده توانستم از Better Call Saul خارج شوم که به من اجازه داد خداحافظی کنم که بسیار احساسی است. حالا این طوری نبود که فکر میکردم زمانم را در برنامه به پایان میبرم، اما فوقالعاده بود که توانستم آن را نشانهگذاری کنم، و سپس به این چیز جدید بروم، که بسیار شگفتانگیز بود. بنابراین آن انتقال یک بار در زندگی من بود که همیشه به یاد خواهم داشت.
این دومین باری است که با کریس ایر کار می کنید و اولین بار در هزار جاده می آید. کار دوباره با او چگونه بود؟
کریس عالیه او بازیگران را درک می کند. در عین حال، او در بخش کارگردانی بسیار تکنیکی است و دقیقاً می داند که چه می خواهد. او می تواند با یک DP صحبت کند و به زبان مناسب صحبت کند، و سپس با یک بازیگر صحبت کند و به زبان درست صحبت کند تا اجراها را دریافت کند، که واقعاً یک هدیه است. در عین حال، راحت نگه داشتن همه، که به تنهایی یک چالش است. بنابراین شما کارگردان هایی را پیدا می کنید که شاید کمی فنی تر باشند.
در مورد بازیگران هم همینطور است. آنها خجالتی هستند و احساسات و اینها را دارند. "من نمی خواهم درگیر شوم. من به DP پایبند خواهم بود و دقیقاً آنچه را که میخواهم ببینم به آنها میگویم و مطمئن میشوم که خوب به نظر میرسند. و سپس برخی [کارگردانان]، تمرکز بیشتر روی اجراست. اما در مورد کریس، این هر دو است. او وارد آنجا می شود، مرد. او تمام دنیا را درگیر می کند و در حالی که آرام است، همه چیز را با سرعت خوب حفظ می کند، که این ترفند است.
شخصیت شما به نوعی یک مرد شیطانی در Dark Winds است. بینندگان می توانند انتظار داشته باشند که در این فصل چه چیزی از او ببینند؟
سؤال خوبی بود. هوسکی قطعا درون نگر و واقعاً یک شخصیت پیچیده است. او بر اساس هدف خود و آنچه که در تلاش است انجام دهد، که یک هدف ستیزه جویانه اجتماعی دارد، هدایت می شود. اما در عین حال، به نوعی با ثمره چیزهایی که میفهمد میتواند داشته باشد و آنچه میتواند به دست آورد، اذیت میشود. به طوری که همه چیز در مورد او واقعا جالب است.
او همچنین ضربه های روحی زیادی را در زندگی خود تجربه کرده است. چیزهایی وجود دارد که او هرگز با آنها برخورد نکرده است، و شما شاهد همه این موارد هستید. پس او حیله گر است. او چیزهای زیادی در سرش می گذرد، و من فکر می کنم روشی که او تلاش می کند تا آن را درک کند، هدفی درهم آمیخته است، که او تلاش می کند به آن دست یابد. این چیزی است که او خودش را در آن می ریزد.
تمام جنبه های نمایش – نویسندگی، کارگردانی، تهیه کنندگی و بازیگری – عمدتاً توسط مردم بومی و بومی انجام می شود. خودتان به عنوان یک بازیگر بومی، حضور در چنین نمایشی چگونه بوده است؟
این یک رویا است به این معنا که واقعاً زمانی نیست که ما به صورت عمودی و افقی درگیر شویم. ما را در این نمایش می بینید، از دستیاران تولید گرفته تا تهیه کنندگان اجرایی/نویسنده. سپس شما ما را به عنوان همه بازیگران می بینید، و ما داریم داستان هایمان را می گوییم، و داستان هایمان را می نویسیم، که واقعاً یک جورهایی هیجان انگیز است، زیرا در فرهنگ ما و فرهنگ ناواهو در مقابل فرهنگ های دیگر تفاوت های ظریف وجود دارد.
ما 500 ملت داریم و هر فرهنگ دارای تفاوت های ظریف و چیزهایی است که برای آنها و همچنین زبان بسیار خاص است. بنابراین بسیار شگفت انگیز است. و بنابراین برای من، نکته جالب این است که ناواهو باشم و نقش یک شخصیت ناواهو را بازی کنم که واقعاً می خواهم بازی کنم، و فکر می کنم درست انجام شده است. رسیدن به آن سخت است. من خودم را در نقش هایی بازی می کنم که ممکن است کمی از نظر قومیتی مبهم تر باشند. اما من همیشه تمرکز را در داستان قرار می دهم و فکر می کنم این داستان فوق العاده ای است که آنها ساخته اند.
این سریال برای فصل دوم تمدید شده است، بنابراین این نوع داستان سرایی به وضوح در بین مخاطبان طنین انداز شده است.
آره و عالیه در خانه ای که من در آن بزرگ شدم، اکنون می توانید ببینید که مردم در حال چشیدن طعم آن هستند. بنابراین شاید در خانه هم بر گردشگری تاثیر بگذارم.
تغییر دنده به Better Call Saul ، نمایشی که من کاملاً دوستش دارم، این سریال برای آخرین قسمت هایش بازمی گردد. در وحشیانه ترین رویاهای خود، آیا هرگز فکر می کردید که برای بازی در نقش ویکتور در این جهان بازگردید؟
هرگز. و صادقانه بگویم، وقتی برای اولین بار در قسمت دوم سریال Breaking Bad (ماندلا) این نقش را دریافت کردم، فکر کردم که این نقش یکباره است. فکر کردم، "اوه، باحال. بله، به نظر می رسد یک نمایش واقعاً جالب باشد.» من فیلمنامه را خواندم، فیلمنامه را دوست داشتم، و سپس شروع به تماشای برنامه کردم، و وقتی فصل اول بریکینگ بد را تماشا کردم، خیلی متحیر شدم. من می گفتم: "وای، من باید در آن برنامه حضور داشته باشم."
بنابراین برای من برعکس بود و هرگز به بازگشت به بریکینگ بد فکر نکردم. آنها برگشتند و به شکل واقعی بریکینگ بد گفتند: «هی. خوش آمدید و نام شخصیت شما ویکتور است. فکر میکنم در واقع آرون پل بود که از من استقبال کرد و این را فاش کرد، بنابراین بسیار شگفتانگیز بود. من هیجان زده بودم.
راستش را بخواهید، با رفتن به فصل سوم بریکینگ بد ، هیچ ایده ای نداشتم که آنها چه چیزی مرا برگرداندند. من فکر می کنم این مشتری نامشخص [که] شخصیت بود. و سپس به این داستان شگفت انگیز شکوفا شد. بنابراین برای پاسخ به سوال شما، هرگز انتظار دیگری نداشتم. فکر میکنم به این نتیجه رسیدم که یک بار در زندگی یک بار قابل توجه است. شما آنتونی هاپکینز را دارید که از ما تمجید می کند و ساموئل ال جکسون برخی از مطالب ما را می خواند . بسیار شگفت انگیز بود. بنابراین فکر کردم که این بهترین چیزی است که می تواند به دست آورد. من خیلی باحال بودم، و نکته بعدی که میدانید، ما Better Call Saul را داریم که برمیگردد، و آنها من را به میکس برمیگردانند. بنابراین این هدیه ای است که به دادن ادامه می دهد.
آیا شما مجاز هستید که بگویید بهترین نمایش چیست، بریکینگ بد یا بهتر با ساول تماس بگیرید ؟
اوه خدای من. فکر می کنم مثل شراب است، می دانید؟ فکر می کنم با گذشت زمان بهتر می شود. دو نمایش مجزا، دو نمایش کاملاً متفاوت، تعداد زیادی خالق و نویسنده و داستان نویس و البته بازیگر. اما شما دو نمایش متفاوت در ذهن من دارید. با وجود اینکه ما یک شخصیت را بازی می کنیم، عمق متفاوتی برای Better Call Saul نسبت به Breaking Bad وجود دارد.
شما می توانید ببینید که چگونه آنها این جهان را به Better Call Saul تبدیل کرده اند. با داشتن زمان برای فکر کردن در مورد آن، داشتن زمان برای زندگی در این شخصیتها، قطعاً غنای خاصی از Better Call Saul نشات میگیرد، اما Breaking Bad همیشه جای گرمی در قلب من خواهد داشت.
برای من، Breaking Bad در ابتدا از سائول جلوتر بود، اما فکر میکنم سائول در این دو فصل اخیر به آن رسیده است.
مخصوصا این چند قسمت آخر و قسمت های بعدی که در راهند. از آنچه من می دانم، این دیوانه خواهد شد.
هیولای بزرگتر، والتر یا گاس؟
اوه خدا می دونی، من مجبور شدم با گاس بروم فقط به این دلیل که با او کار می کنم. من فکر میکنم چیزی که والتر را مرگبار میکند، توانایی او در کنار آمدن با موقعیتهای خاص و پیشی گرفتن از برنامهریزی و جنبه استراتژیک است… فقط یک جورهایی واقعاً ناقص است. من فکر می کنم [با] گاس و سقوط او، او بسیار منظم است و همانطور که در فصل می بینید، او فردی است که بسیار روشمند است. بنابراین، از آن طرف، میتوانم بگویم که او ممکن است کمی کشندهتر باشد. برای والتر، این از ناحیه لگن است، بیاندیشه و صرفاً ناقص است.
مرگ شما در یلوستون در شکل دادن به بقیه نمایش، به خصوص داستان کیس بسیار مهم بود. با نگاهی به گذشته، دانستن اینکه شخصیت شما تنها در یک اپیزود چنین تأثیر مهمی بر آن نمایش داشته است، چه احساسی دارید؟
شما تیلور شریدان را دارید، کسی که همیشه دوست داشتم بعد از تماشای Hell or High Water و Sicario با او کار کنم. و بنابراین برای قدم گذاشتن در آن نمایش [ Yellowstone ]، وقتی در مورد آن فرهنگ صحبت میکنم، میتوانید احساس کنید که او چیزی بسیار شگفتانگیز میسازد. برای قدم گذاشتن در آن شخصیت، و اول، ندانستن طول عمر، و سپس درک اینکه چگونه آنها فقط می خواستند ریسک را بالا ببرند.
از آنجا که از درک من، آنها ممکن است آن سناریو را کمی طولانیتر اجرا میکردند، اما او [تیلور] میخواست از اکتان بالا برود. و بنابراین ما مستقیماً به آن پریدیم. ما دقیقاً وارد جزئیات شدیم، بنابراین بسیار عالی است. می دانم که از ابتدا فداکاری بودم، اما برای یک هدف خوب. من فکر میکنم این نمایش واقعاً به یک چیز خاص تبدیل شده است.
Dark Winds یکشنبهها ساعت 9 بعد از ظهر به وقت شرقی/PT از AMC پخش میشود و برای پخش در +AMC در دسترس است.