بهترین قسمت های Star Trek: The Next Generation، رتبه بندی شده است

Star Trek: The Next Generation در سال 1987 با شک و تردیدهای زیادی رونمایی شد. در طول اجرای سری اصلی و احیای آن در پرده بزرگ، پیشتازان فضا همیشه داستان کاپیتان جیمز تی کرک، آقای اسپاک و دکتر مک کوی بود، کاوشگران فضایی که توسط ویلیام شاتنر، لئونارد نیموی و لئونارد نیموی به تصویر کشیده شده بودند. دیفورست کلی. اکنون، با رو به زوال فرانچایز فیلم، Gene Roddenberry، خالق این مجموعه، نسخه جدیدی از مجموعه محبوب علمی تخیلی را پیشنهاد می‌کند که هیچ یک از بازیگران یا شخصیت‌های آشنا را در آن حضور نداشته باشد. در دورانی قبل از اینکه اسپین آف ها و راه اندازی های مجدد بر هالیوود حکومت کنند، این عملاً بدعت بود. این تردیدها بیشتر به دلیل واقعیت ناگوار این بود که برای دو فصل اول، The Next Generation خیلی خوب نبود، زیرا درام پشت صحنه بدون وقفه مانع شد.

ثروت سریال با فصل سوم آن و اضافه شدن نویسنده ارشد جدید مایکل پیلر ، که به سرعت نسل بعدی را به یک درام علمی-تخیلی معاصر تبدیل کرد که نه تنها مطابق میراث Star Trek خواهد بود، تغییر کرد، بلکه آن را برای 30 سال آینده Piller's TNG تبدیل به سکوی پرتابی برای پررونق ترین و پربارترین دوره مجموعه پیشتازان فضا خواهد شد، با مجموعه ای از اسپین آف ها که تا به امروز ادامه دارد. این اتاق نویسندگان انکوباتور موج بعدی علمی تخیلی فضایی در تلویزیون بود، جایی که افرادی مانند رونالد دی مور ( Battlestar Galactica ، For All Mankind )، برانون براگا ( Orville ) و نارن شانکار ( The Expanse ) کار خود را آغاز کردند. بیش از تلاشی برای بازیابی جادوی Star Trek کلاسیک، The Next Generation به یکی از نمادین ترین و تاثیرگذارترین سریال های علمی تخیلی در تمام دوران تبدیل شد و بسیاری از بهترین قسمت های این مجموعه را تولید کرد.

11-9. The Best of Both Worlds, Parts I and II/Family (فصل 3, قسمت 26/فصل 4, قسمت 1 و 2)

پیکارد در فیلم Star Trek: The Next Generation روی تخت دراز کشیده است.

Star Trek: The Next Generation پس از ایجاد شتاب با مردم در طول فصل سوم رهایی بخش خود، تماشاگران را برای همیشه با یک صخره تکان دهنده که طرفداران را در طول تعطیلات تابستانی از انتظار می لرزاند، جذب کرد . The Best of Both Worlds بازگشت مورد انتظار بورگ، زامبی های سایبرنتیک غیرقابل توقف معرفی شده در فصل 2 Q Who را به تصویر می کشد؟ قسمت. همانطور که قول داده بودند، آنها آمده اند تا دنیاهای فدراسیون را فتح کنند و فناوری آنها را جذب کنند، اما یک پیچ شوم تر وجود دارد: آنها کاپیتان اینترپرایز ژان لوک پیکارد (پاتریک استوارت) را دستگیر می کنند و او را مجبور می کنند تا حمله خود را رهبری کند. پیکارد که به ذهن کندوهای بورگ متصل شده است، از تجربه چندین دهه خود به عنوان یک افسر ناوگان ستارگان و هر مزیتی که آنها برای عبور از دفاع زمین به آنها نیاز دارند، بهره می برد. در پایان قسمت اول، فرمانده ویلیام ریکر (جاناتان فریکز)، افسر اول سرسخت، چاره‌ای جز آتش گشودن به کشتی بورگ ندارد و به طور بالقوه دوست و مربی خود را می‌کشد.

اگر نتیجه‌گیری The Best of Both Worlds به اندازه تنظیماتش قاتل بود، ممکن بود به بالای این لیست صعود کند، اما قسمت دوم کمی ضد اوج است. (این به این دلیل است که پیلر و شرکت بدون هیچ ایده‌ای در مورد اینکه چگونه می‌خواهند پس از تعطیلات بهاری خود آن را حل کنند، به این مشکل دست یافتند، عادتی که در تمام فینال‌های فصل TNG حفظ کردند.) با این حال، The Best of Both ناهموار است. Worlds Part II با قسمت زیر بازخرید می شود: پایان غیررسمی آن، خانواده . برای اولین بار در تاریخ این مجموعه، The Next Generation یک قسمت کامل را به مدیریت پیامدهای قسمت قبلی اختصاص داد و دقیقاً متوجه شد که چرا The Best of Both Worlds و TNG به طور کلی در زورآزمایی دوام آورده‌اند. بازی پاتریک استوارت به‌عنوان مردی از لحاظ احساسی محتاط که با آسیب‌های ناشی از دستگیری‌اش دست و پنجه نرم می‌کند، یکی از بهترین کارهای اوست و درک شخصیت او را فراهم می‌کند که دهه‌ها داستان‌های بعدی را تحت تأثیر قرار داد.

8 و 7. Chain of Command، قسمت I و II (فصل 6، قسمت 10 و 11)

پیکارد در فیلم Star Trek: The Next Generation با پیرمردی دست می فشارد.

یکی دیگر از ویترین های بلند بازیگری پاتریک استوارت، زنجیره فرماندهی ، کاپیتان پیکارد را به یک ماموریت مخفی می فرستد تا یک سلاح زیستی کارداسی را خراب کند. در نهایت پیکارد که دستگیر و متهم به تروریسم می شود، با یک بازجوی سرسخت (ستاره مهمان سه بار دیوید وارنر) درگیر یک نبرد شدید و مغزی اراده ها می شود. مانند The Best of Both Worlds and Family ، Chain of Command پیکارد را در جهنم قرار می دهد، اما جایی که آن قسمت ها ضعف های انسانی او را بررسی می کنند، Chain of Command قدرت درونی باورنکردنی او را به نمایش می گذارد. با این حال، مهمتر از همه، سفر پیکارد در این دو قسمتی تصدیق می کند که هیچ مقدار اراده شما را از ظلم و اهانت شکنجه مصون نمی کند.

در همین حال، در Enterprise، فرمانده Riker و بقیه خدمه با دشمن سرسخت خود، کاپیتان جدیدشان Edward Jellico (Ronny Cox از RoboCop ) روبرو هستند. پس از پنج سال رشد با هم به عنوان یک خانواده، رایکر و شرکت خود را با یک پدر جدید بدجنس می‌بینند که اگر به معنای حفظ دست بالا در مذاکرات فدراسیون با کارداسیان باشد، حاضر است پدر قدیمی خود را قربانی کند. جلیکو یک آنتاگونیست ثانویه عالی برای این قسمت است، اما طرفداران به همان اندازه که او ساینده است، دهه‌ها را در مورد اینکه آیا جلیکو بدترین کاپیتان اینترپرایز است یا یکی از بهترین‌ها، بحث کرده‌اند. 

6. Who Watches the Watchers (فصل 3، قسمت 4)

پیکارد با یک خانواده بیگانه در Star Trek: The Next Generation تعامل دارد.

ما زمانی را دوست داریم که پیشتازان فضا یک ماجراجویی فضایی یا یک تریلر سیاسی جذاب باشد، اما در قلب آن، پیشتازان فضا یک دوره فلسفه 101، داستان‌های کتاب مقدس برای افراد آگنوستیک است. خدمه اینترپرایز، که نماینده بهترین های بشریت هستند، به مکان جدیدی می رسند که در آن باید به نوعی معضل اخلاقی دست و پنجه نرم کنند و جرقه گفتگو برای بینندگان در خانه ایجاد کنند. Who Watches the Watchers نمونه کاملی از این قالب اپیزود کلاسیک است. در اینجا، در حالی که یک تیم تحقیقاتی مخفی فدراسیون را در سیاره ای در عصر برنز توسعه خود نجات می دهد، پیکارد به طور تصادفی در چشم ساکنان آن به یک شخصیت مذهبی تبدیل می شود. یک سوء تفاهم ساده به سرعت از کنترل خارج می شود و به طور بالقوه یک جامعه صلح آمیز را به نسل های جنگ مقدس محکوم می کند. برای جلوگیری از حمام خون، پیکارد باید راهی بیابد تا خدایی خود را از بین ببرد. اما البته، تنها یک راه مطمئن برای اثبات مرگ و میر شما وجود دارد…

در زیر برخی از درام های شخصیتی محکم، Who Watches the Watchers مطالعه ای در مورد ماهیت ایمان، خرافات، و افراط گرایی، اما همچنین در مورد ارزش تاریخ و انسان شناسی است. فدراسیون فرهنگ‌های دیگر را تا حدی مطالعه می‌کند تا درک بهتری از خود به دست آورد، تفاوت‌هایشان و همچنین چیزهایی را که همه تمدن‌ها را به هم پیوند می‌دهد، جشن بگیرد. اما، مهمتر از همه، این اپیزود یک کپسوله سازی کامل از برند اومانیسم Star Trek است. اگرچه ممکن است در مورد مفهوم کلی دین کمی سخت باشد، اما پیام Trek این است که انسان ها می توانند از طریق علم و همکاری معجزات خود را بسازند. ما امروز خدایی هستیم که اجدادمان آن ها را می پرستیدند و در آینده ممکن است تبدیل به خدایی شویم که اکنون بت می کنیم.

5 و 4. همه چیزهای خوب … (فصل 7، قسمت 25 و 26)

پیکارد مسن‌تر در فیلم Star Trek: The Next Generation نگران به نظر می‌رسد.

در قسمت پایانی مجموعه دو ساعته Star Trek: The Next Generation ، کاپیتان پیکارد خود را در زمان گیر نمی‌یابد، و بین زمان حال نمایش، اولین سفر اینترپرایز و آینده‌ای تنها در 25 سال آینده به عقب و جلو می‌رود. او تنها با یافتن سرنخ‌هایی در هر سه دوره می‌تواند از نابودی تمام زندگی در کهکشان، نه فقط در زمان حال، بلکه در تمام زمان‌ها جلوگیری کند. این یک رویارویی اوج بین پیکارد و کیو (جان دی لانسی) است، یک موجود فرابعدی همه کاره که از همان قسمت اول دشمن پیکارد بوده، اما به نوعی عضوی از خانواده نیز هست. صحنه های آنها در کنار هم در این فینال از بهترین صحنه های آنها در سریال است. 

مقدمه ای برای نوع خدمات طرفداران که در دهه های بعدی کاملا خسته کننده شده است، All Good Things … یک سواری احساسی است که جوهر کل مجموعه را به تصویر می کشد، رشد هر شخصیت اصلی را جشن می گیرد و در عین حال یک ماجراجویی سرگرم کننده و هیجان انگیز پر مخاطره را ارائه می دهد. . اگر چه اگر اولین پخش سریال، Encounter at Farpoint (هشدار: بد است) قطعاً اپیزود کمی بهتر بازی می‌کند، اما این اپیزود همچنان کاملاً به تنهایی و به عنوان یکی از بهترین پایان‌های تلویزیونی دهه 1990 باقی می‌ماند. . و علیرغم اینکه با چهار فیلم بلند و فصل اتحاد مجدد در Star Trek: Picard دنبال شد، همه چیزهای خوب… تنها پایانی است که نسل بعدی تا به حال به آن نیاز داشته است.

3. دارموک (فصل 5، قسمت 2)

پیکارد و یک بیگانه بیرون در Star Trek: The Next Generation ایستاده اند.

در این قسمت، کاپیتان پیکارد خود را در یک سیاره با کاپیتان داتون بیگانه (پل وینفیلد ترمیناتور ) می‌بیند که هیچ چارچوب مشترکی برای ارتباط با او ندارد. حتی مترجم جهانی، که معمولاً هر زبانی را فوراً قابل درک می کند، بی فایده است زیرا فقط رونویسی کلمات او کافی نیست. مردم داتون فقط از طریق اشاراتی به اساطیر خود صحبت می کنند که همه آنها به یونانی پیکارد است. در حالی که کشتی‌های آنها در مدار قرار می‌گیرند، پیکارد باید راهی پیدا کند تا خودش و همتای‌اش همدیگر را درک کنند قبل از اینکه هر دو توسط حیات وحش بومی سیاره کشته شوند. 

ممکن است برخی از طرفداران از قرار گرفتن Darmok در این رتبه بالا در لیست ما از بهترین قسمت های نسل بعدی گیج شوند. به هر حال، از بسیاری جهات، این یک اپیزود بسیار معمولی از مجموعه است، بدون تأثیر عمده بر دنیای پیشتازان فضا یا انحراف از قالب ثابت سریال. به نظر ما دقیقاً به همین دلیل است که سزاوار جایگاهی در شمارش معکوس ما است: Darmok ایده‌آل افلاطونی یک قسمت Star Trek است. بیشتر سفرها، به ویژه در نسل بعدی ، از نظر وسعت حماسی یا مقیاس کهکشانی نیستند. آنها درام های کوچک اما قانع کننده ای در مورد صلح، ارتباطات و کنجکاوی هستند.

از بیش از 800 قسمتی که از سال 1966 پخش شده است، هیچ داستان واحد و مستقلی وجود ندارد که بهتر از Darmok نشان دهنده چیستی Star Trek باشد. متفکرانه است، امیدوارکننده است، و همچنین بسیار احمقانه است. این داستانی است در مورد اینکه چگونه برقراری ارتباط با فردی متفاوت از شما نیازمند تلاش و صبر است، اما یکی از مهم ترین و با ارزش ترین کارهایی است که یک فرد می تواند انجام دهد. و ارزش آن به‌عنوان تمثیلی درباره بافت فرهنگی و ویژگی‌هایی که مردم جهان خود را از طریق زبان قالب‌بندی می‌کنند، تنها افزایش یافته است زیرا تمدن خود ما بیشتر و بیشتر به عکس‌های GIF و ارجاعات فرهنگ پاپ برای برقراری ارتباط وابسته است.

2. نور درونی (فصل 5، قسمت 25)

زنی در فیلم Star Trek: The Next Generation صورت پیکارد را لمس می کند.

همانطور که در نوشته‌های قبلی در این فهرست نشان می‌دهد، Star Trek: The Next Generation اغلب به عنوان مرکز توجه بازیگر شکسپیر، سر پاتریک استوارت در نقش کاپیتان ژان لوک پیکارد، در بهترین حالت خود قرار دارد. استوارت به هر اپیزود درجه ای از جاذبه و مشروعیت می بخشید، اما یک یا دو بار در فصل، نویسندگان به استوارت فرصتی می دادند تا واقعاً عمق و دامنه هنر و شخصیت خود را به رخ بکشد. در نور درونی ، یک کاوشگر فضایی اسرارآمیز به طور روانی خود را به کاپیتان پیکارد متصل می کند و باعث می شود که او روی پل اینترپرایز سقوط کند. در حالی که خدمه تلاش می کنند تا او را احیا کنند، ما یک داستان موازی را می بینیم که در آن پیکارد در سیاره ای ناآشنا و پیش از چرخش از خواب بیدار می شود، جایی که همسر و جمعی از دوستان از او استقبال می کنند. پیکارد – یا همانطور که در اینجا به او می گویند، کامین – که نمی تواند سیاره را ترک کند یا کسی را متقاعد کند که زندگی او به عنوان یک کاوشگر فضایی یک رویا نبوده است – چاره ای جز ساختن خانه ای برای خود در این دنیای جدید در طول سال ندارد. دهه های بعدی درست خواندید، ما گفتیم «دهه‌ها».

فراتر از رمز و راز آنچه برای کاپیتان اتفاق افتاده است، نور درونی کاوش عمیقی از پیکارد به عنوان یک شخصیت ارائه می دهد. در طول سریال، پیکارد به عنوان یک فرد تنها از نظر عاطفی محتاط به تصویر کشیده شده است که تربیت ناخوشایند او را از تشکیل خانواده منصرف کرده است. او در ابراز محبت یا ایجاد وابستگی های عاشقانه مشکل دارد، در کنار بچه ها ناراحت است و همیشه شغل خود را به زندگی شخصی خود انتخاب می کند. اکنون، ناگهان، آن حرفه از بین رفته است، و او این فرصت را دارد که یاد بگیرد چه چیز دیگری می تواند باشد. اگر ژان لوک پیکارد کاوشگر فضا نیست کیست؟ The Inner Light داستانی زیبا و دلخراش درباره زیبایی ساده و غیرقابل انکار زندگی روزمره است که در یک ساعت قابل هضم تلویزیون علمی تخیلی پیچیده شده است.

1. The Measure of a Man (فصل 2، قسمت 9)

پیکارد و دیتا در Star Trek: The Next Generation پشت میزی نشسته اند.

در حالی که The Next Generation تا فصل سوم تبدیل به یک تلویزیون عالی هفته به هفته نشد، هنوز چند الماس در آن دو سال خشن اول وجود دارد، از جمله بهترین ساعت سریال. در The Measure of a Man ، بروس مدوکس (برایان بروفی) متخصص سایبرنتیک ستاره‌ها پیشنهاد می‌کند که داده‌های ستوان فرمانده اندروید (برنت اسپاینر) از بین برود تا بتواند مورد مطالعه و تولید انبوه قرار گیرد. زمانی که دیتا از مشارکت امتناع می کند، مدوکس استدلال می کند که به عنوان یک ماشین، دیتا هیچ جایگاه قانونی ندارد و دارایی Starfleet است. این به یک درام دادگاه تبدیل می شود، کاپیتان پیکارد از شخصیت دیتا دفاع می کند و فرمانده رایکر مجبور می شود به عنوان مشاور مدوکس خدمت کند. اولین اعتبار روی صفحه نمایش برای وکیل تبدیل به نویسنده ملیندا ام. اسنودگراس، The Measure of a Man بهترین نمونه از پیشتازان فضا به عنوان یک استدلال سقراطی است که از طریق نکات ظریف احساسات و هوش مصنوعی به گونه ای صحبت می کند که هرگز بیشتر از آن احساس نشده است. مربوط. 

اما، مثل همیشه، داستان علمی تخیلی یک قسمت بزرگ پیشتازان فضا واقعاً علمی تخیلی نیست. The Measure of a Man کاری را انجام می دهد که Trek به بهترین وجه انجام می دهد، با استفاده از مشکلات خیالی آینده برای ایجاد یک موضوع آشنا از گذشته یا حال ما. «میزان یک مرد» درباره رباتیک یا هوش مصنوعی نیست، بلکه درباره سهولت و فرکانس است که صاحبان قدرت استثمار افراد کم قدرت را توجیه می کنند. در طول تاریخ، کسانی که ابزار لازم برای انجام این کار را دارند، بهانه هایی برای نادیده گرفتن حقوق دیگران برای منافع خود پیدا کرده اند. در دنیای واقعی، غلبه بر این جنایات قرن ها طول می کشد، و هرگز بدون خونریزی نیست. آینده اتوپیایی Star Trek به ما امکان می دهد تصور کنیم که می توان با نگاهی سخت به گذشته خود، به یکدیگر، به خودمان و گفتن "این بار نه" از چنین تراژدی بعدی جلوگیری کرد.

تمام هفت فصل Star: Trek The Next Generation را می‌توان در Paramount+ پخش کرد.