فیلم حس خوب 2022 متعلق به بازیگران و عوامل فیلم Everywhere Everywhere All In Once است. داستان چندجهانی پوچ، علمی تخیلی، درام، هنرهای رزمی و فانتزی را ترکیب می کند تا داستانی دلچسب از عشق و آسیب را به تصویر بکشد. میشل یو در نقش اولین کوان وانگ، صاحب لباسشویی ناراضی که به دنبال زندگی بهتری برای خود است، بازی می کند. در حالی که توسط IRS ممیزی می شود، Evelyn در مورد چندجهانی می آموزد و باید چندین نسخه از خود را به ارث ببرد تا آن را از نابودی نجات دهد.
این ماجراجویی با اکتان بالا در مسیر تبدیل شدن به پردرآمدترین فیلم A24، فوراً باعث خوشحالی جمعیت شد. به کارگردانی دانیل کوان و دانیل شاینرت، که به طور حرفه ای با نام "دانیلز" شناخته می شوند، همه چیز همه جا همه به یکباره به دلیل اصالت، کارگردانی و جلوه های بصری خیره کننده اش مورد تحسین جهانی قرار گرفت. لارکین سیپل، فیلمبردار، به استفاده زیبا از رنگ در جهانهای مختلف و سکانسهای مبارزه عالی در طول فیلم کمک کرد.
سیپل در مصاحبه ای با Digital Trends چالش فیلمبرداری در کمتر از 40 روز، نبوغ دانیل ها و تاثیر مثبتی که فیلم همچنان بر روی مخاطب می گذارد را توضیح می دهد.
توجه: این مصاحبه برای طولانی و وضوح فشرده و ویرایش شده است.
گرایش های دیجیتال: درک کدام مفهوم راحت تر بود؟ یک داستان حماسی چندجهانی یا یک فیلم دوستانه که دارای یک جسد گوز است ؟
لارکین سیپل: جسد یکی راحت تر بود. جسدی که خیلی بیشتر بهش مربوط بودم. یک فرد بالغ در اواسط چیزی گم شده است و سعی می کند با کارهایی که باید انجام دهد کنار بیاید. من مرد نیستم من بچه نیستم. این وسط چیکار کنم؟ عجیب بود که منطقی بود. به عنوان پسری که با دوستانت در جنگل کارهای احمقانه ای انجام می دهد، احساس می کرد که بسیار مرتبط است.
داستان عشق و آسیب نسلی در همهچیز همهجا بسیار هیجانانگیز بود. تلاش برای دنبال کردن آن از نظر احساسی در فیلمنامه نیز کمی متفاوت از [آنچه] در فیلم میبینید بود. دنیلز واقعا موفق بودند. اگر گیج هستید، مهم نیست زیرا می دانید چه احساسی را باید احساس کنید. در فیلمنامه برعکس بود. می دانستی چه اتفاقی دارد می افتد، اما ردیابی احساسات آن کمی سخت تر بود.
آیا لحظه ای بود که بالاخره مفهوم را درک کردید؟ آیا چند بار خواندن طول کشید تا در نهایت بگویید: "خوب، من می بینم که دانیل ها در اینجا می خواهند چه کاری انجام دهند؟"
اولین باری که خیلی سریع خواندمش چون خیلی هیجان زده بودم. بسیاری از سردرگمی ها تقصیر من بود. مانند زمانی که کتابی را می خوانید که دوستش دارید یا چیزی آبدار در آن وجود دارد و تازه شروع به جستجوی کلمات کلیدی می کنید. سپس باید به عقب برگردید و آن را دوباره بخوانید. من آن را از روی خفاش برداشتم. من یک سال را با آنها گذرانده بودم و برای من به پرش آیه پرداخته بودم و این که چگونه کار می کرد، چه کارهایی می توانستیم با آن بصری انجام دهیم، و چه ایده های واقعاً احمقانه ای بود که می توانیم با آنها بازی کنیم و می توانستیم یک نفر را به پرش شعر وادار کنیم.
فکر میکنم اولین مرجعی که داشتند استفاده از گربه بهعنوان چاک بود. این اولین تصویری بود که به من گفتند. آنها میگویند: «جهانی وجود دارد، و شما باید از اتاق فرار کنید، و تنها راه برای انجام آن این است که از آن گربه مانند یک ناچاک استفاده کنید.» و من اینطور گفتم: "خوب، این تصویر جالبی در ذهن من است." آنها هرگز از آن استفاده نکردند و فکر نمیکنم حتی فیلمنامه را هم ساخته باشد، اما مثل اولین باری بود که درباره آن صحبت کردیم. پوچ بودن آنچه در بیرون ممکن بود بخش بزرگی از آن بود.
اگر قبلاً با دانیلز کار نمی کردید، فکر می کنید می توانستید این کار را در کمتر از 40 روز انجام دهید؟
نه. فکر میکنم بخش بزرگی از چیزی که این امکان را فراهم کرد این واقعیت بود که نه تنها من و دنیلز، بلکه جیسون، طراح تولید ما، کل تیم دوربین و تیم نورپردازی، همگی برای مدت طولانی با آنها کار کرده بودند. و جاناتان وانگ، تهیه کننده آنها. ما می دانستیم که آنها چه چیزی می خواهند. آنها چیزهای احمقانه ای را می خواستند، اما فقط مقدار زیادی از آن را می خواستند. ما این شات دیوانه کننده را داشتیم، اما این یک شات است. اینطور نیست که ما باید کل جاده را بسازیم. ما باید یک زاویه را کار کنیم.
آنها [دانیل ها] واقعاً به همکاران خود تکیه می کنند. آنها به [خدمه] اعتماد دارند. "این یک ایده دیوانه کننده ما است. بهترین راه برای اجرای آن چیست؟» یا از جیسون بپرسید: «بهترین مکان برای عکسبرداری کدام است» یا «بهترین گزینه برای بودجه ما چیست؟» موضوع دائماً همین بود. چگونه می توانیم با زمان و پولی که در اختیار داریم این کار را انجام دهیم؟
همه کیهان ها با استفاده از رنگ ها احساس متفاوتی دارند. چرا از رنگ ها برای متمایز کردن هر جهان استفاده کردید؟ آیا ایده های دیگری در ترکیب وجود داشت؟
خوب، ما عدسی بین همه جهان ها را نیز تغییر دادیم. ما از شش یا هفت نوع لنز مختلف استفاده کردیم. ما همچنین نسبتهای تصویر را از 4:3 به CinemaScope به 1.85 به چیزی احمقانه مانند Netflix 2:1 تغییر دادیم. که دقیقاً شبیه 1.85 است. ما چنین کارهایی را انجام دادیم. ما در همان ابتدا یک جلسه بزرگ با من و طراحی تولید داشتیم، اما مانند مو و آرایش و لباس. دانیلز میگفتند: «عمل دوم روانپریشی است، و ما در این جهانها میگذریم و باید انتخابهای جسورانهای داشته باشیم تا بتوانید به راحتی بفهمید کجا بودید.»
ما شروع به رزرو رنگ برای جهانها کردیم، اما همچنین تصمیم گرفتیم که برخی از رنگها را در جهانهای خاصی لحاظ نکنیم. ما همچنین تضادها را مانند جهان انگشتان هات داگ بازی میکردیم که هیچکس آن را نمیگیرد. دستهای هات داگ حواس همه را پرت میکند، اما تنها رنگهای موجود در آن جهان کچاپ، خردل، گوشت و نان است. فقط همین رنگ هاست
وای.
[می خندد] طراح تولید یک توپ داشت. او بیش از همه در مورد آن جهان [دست های هات داگ] هیجان زده بود. آره، این چیزهای کوچکی بود. In the Mood for Love مرجع بزرگی برای آیه هنگ کنگ بود که در آن او [اولین] یک ستاره سینما است. در حال و هوای عشق واقعا یک فیلم سبز نیست. در واقع خیلی تمیز است اما ما به ایده کار وونگ کاروای پاسخ دادیم که بسیاری از آنها مانند Fallen Angels و Chungking Express بسیار سبز بودند و طعم زیادی به آنها داشتند.
ما شروع کردیم به این انتخابهای بزرگتر و جسورانهتر. Raccacoonie یک قصیده عجیب برای عشق مست است. می دانید، قرمز، سفید و آبی. رنگ های آمریکایی بسیار قوی و احشایی وجود دارد. ما فقط شروع کردیم به سرگرم شدن با آن و سپس فقط دیدن آنچه در آنجا بود و آن را تقویت کردیم.
آیا مرجع مورد علاقه ای از فیلمی دارید که توانسته اید مخفیانه وارد آن شوید؟
من همیشه برخی از ارجاعات را دارم که به عنوان شوخی به دانیلزها اشاره می کنم، اما هنوز هم برای من یک مرجع واقعی هستند. برای جهان جوبو در معبد سفید، همه فیلم های مورد علاقه من از آسیب های دوران کودکی فیلم ها سرچشمه می گیرند. فیلم هایی که مانند پارک ژوراسیک واقعاً ضربه خوردند. این مزخرف را از من ترساند. در داستان بی پایان، یک شاهزاده خانم در این قلعه عجیب، یخی، سفید و روشن وجود دارد. در مورد دوم، این قصر کریستالی عجیب وجود دارد که از هم می پاشد. وقتی بچه بودم، این محیط عجیب، شکننده و خزنده، همیشه مرا آزار می داد.
من آن را با تصاویری از Beyond the Black Rainbow ترکیب کردم که این فیلم ترسناک و تاریک است. این مرجع مورد علاقه من بود. من حتی NeverEnding Story II را تماشا کردم که وحشتناک و واقعاً ارزان ساخته شده است و خاطرات من را از آن کاملاً خراب کرد. به هیچ وجه به خوبی خاطرات من به نظر نمی رسد، و واقعاً ارزان به نظر می رسد.
من حتی فکر می کنم آنها یکی از نژادهای بازیگران را عوض کردند، به اندازه کافی عجیب. بسیاری از ارجاعات بر اساس خاطرات این فیلمها است، نه اینکه در واقع فریمها را بالا میبرند و خودشان به آنها ارجاع میدهند. این همان جایی است که ما از آن رفتیم. اگر بخواهید، از قلب شلیک کنید.
صحنه های مبارزه بسیار پیچیده طراحی شده اند. از نظر لجستیکی، فیلمبرداری آنها باید سخت باشد. چطور متوجه شدید که دوربین ها را برای صحنه های دعوا کجا قرار دهید؟
ما واقعاً خوش شانس بودیم که دانیلز با طراحان رقص ما، برادران Le، و تیم آنها تماس گرفتند. آن بچه ها عاشق فیلم های جکی چان هستند و ما عاشق فیلم های جکی چان هستیم. من با فیلمهای جکی چان و همه فیلمهای کلاسیک او مانند مبارزه با نردبان در اولین ضربه بزرگ شدم. دانیلز با آنها ارتباط برقرار کرد بنابراین آنها شروع به کار با آنها [برادران Le] برای طراحی رقص کردند. آنها واقعاً با دوربین نیز طراحی رقص کردند، بنابراین ما شروع به شکستن آن کردیم و از قبل فهمیدیم که چگونه می توانیم آن را اجرا کنیم و چگونه آن را ساده کنیم.
بخش زیادی از آن این بود که به خودتان زمان مناسب بدهید. مبارزه با fanny pack دوربینهای متعدد بود، و ما این دکلهای واقعاً عجیب و غریب را که از قبل ساختهایم، مانند دوربین روی زمین که مانند POV گروه فنها دور این پا میپیچد، خواهیم داشت. این یک دکل کوچک اسکیت بود که من فقط با آن روی یک طناب دویدم.
سپس شما باید با پله ها مبارزه کنید، و این دردناک ترین چیزی بود که می شد. شما 20 نفر روی راه پله دارید. شما سعی می کنید در اطراف حرکت کنید. ما مجبور شدیم برای این جرثقیل های تکنو فانتزی یکسری پول خرج کنیم، نه برای انجام حرکات جالب، بلکه برای قرار دادن دوربین در مکانی که دسترسی به آن سخت بود. ما مجبور شدیم این همه پول را خرج کنیم تا یک دوربین را در یک مکان منفور برای روایت داستان بگذاریم. کم کم باهاش کار کردیم.
با این صحنه ها، نه تنها سعی می کنید یک صحنه اکشن انجام دهید، بلکه طرفداران صنعتی دارید که همه جا کاغذ باد می کنند. نور سوسو می زند. چالش بزرگی بود. ما در واقع از طریق دیالوگ سر و صدا میکردیم و سعی میکردیم روزهای سنگین دیالوگ را انجام دهیم تا بتوانیم زمانی را داشته باشیم که واقعاً هرج و مرج را به درستی به تصویر بکشیم. ما مجبور نیستیم آنقدر که فکر میکردیم در صحنههای اکشن عجله کنیم.
آیا توانسته اید یک قدم به عقب بردارید و متوجه شوید که این فیلم برای بسیاری از مردم چه معنایی داشته است؟ این فیلم بیش از 100 میلیون دلار در سراسر جهان فروخته است که یک رکورد A24 است و شانس زیادی برای نامزد شدن در برخی از جوایز اسکار دارد. آیا این سورئال است؟ آیا می دانستید که چیز خاصی دارید؟
یادم میآید که چند نفر از خدمه میگفتند: «فکر میکنم شما بچهها چیز خاصی ساختید» و در آن زمان خیلی به این موضوع فکر نکردند. فقط خوشحال بودم که تموم کردیم. این یک مسابقه استقامتی بود زیرا هر روز، شما در 100 وارد می شوید. هیچ روز سردی در فیلمبرداری وجود ندارد. [می خندد] هر روز یک ایده دیوانه کننده یا چیزی دارد که باید انجام می دادیم. به آرامی شروع به چکیدن کرد. رنگنویس ما، الکس، قبل از اینکه فیلم را درجهبندی کند، آن را با همسرش تماشا کرد و گفت: «آره. همسرم عاشق این فیلم بود و گریه کرد.» حتی جلوه های بصری نهایی در آن وجود ندارد. گفتم: "اوه، وای. این دیوانه است.»
اما من در طول مراحل ویرایش نیز آنجا بوده ام، زیرا آنها به بازی کردن با آن و دریافت این همه پاسخ های دیوانه وار ادامه دادند. واقعاً فقط در جنوب از جنوب غربی برای ما روشن شد. با شنیدن اولین واکنش جمعیت، چنین گفتم: «اوه. متوجه شدم.» شنیدن گریه مردم در تئاتر چیزی است که من واقعاً تجربه نکرده بودم. معمولاً گریه کردن یک چیز آرام است و فردی که در کنارم بود هق هق میکرد و من شروع به احساساتی شدن کردم. من قبلاً هرگز به هیچ یک از پروژههایم واکنش احساسی نداشتهام، زیرا معمولاً تا زمانی که آن را در سینما میبینید، از شما دور میشود. من واقعاً با دیدن آن واکنش واقعی داشتم.
من فقط به دنیل ها به خاطر کاری که انجام داده اند افتخار می کنم. حتی در شب بعد از South by Southwest، آنها یک مهمانی بزرگ در خانه خود فقط با خدمه داشتند. یک مهمانی رقص بود. یک نفر شروع کرد به اینکه همه را مجبور به سخنرانی کند. نیمی از مردم نتوانستند در یک سخنرانی شرکت کنند زیرا کل اتاق ساکت می شد. آنها می رفتند تا صحبت کنند، و شروع به گریه می کردند و می گفتند: "من نمی توانم این کار را انجام دهم."
کلیشه ای به نظر می رسد، اما مردم واقعاً برای مدت طولانی روی این کار کار کردند. همه آنها بودند. اینطور نبود که فیلمنامه خوبی بود که پیدا کردیم و کسی آن را انجام داد. نه، همه این بچه ها به نوعی همه چیزشان را در آن قرار می دهند. من بسیار خوشحالم که می بینم جهان پاسخ می دهد.
همه چیز همه جا و به یکباره برای اجاره در سرویس هایی مانند Prime Video ، Apple TV و YouTube در دسترس است.