هر ورودی جدید در مجموعه بازی های Supermassive و Bandai Namco The Dark Pictures Anthology به طور تدریجی بهتر از قبلی است. House of Ashes سال گذشته لذتبخشترین اثری بود که تا به حال بازی کردهام، زیرا این بازی به طرز چشمگیری فرهنگ و شخصیتها را بهبود بخشیده بود. در حالی که برای بیان یک داستان خوب دیگر در The Devil in Me کافی بود، Supermassive یک پیچ اضافی اضافه کرد که باعث میشود ورودی Dark Pictures بسیار جذابتر از قبلیها باشد.
پس از دو ساعت بازی The Devil in Me ، ویژگی برجسته این است که شخصیتها اکنون میتوانند اشیاء را در محیط جابهجا کنند و ابزار را بردارند. در بازیهای قبلی، این کار بیشتر به جمعآوری کلکسیونها و باز کردن درها محدود میشد. حرکت در اطراف اشیا و برداشتن ابزارها مانند ویژگیهای بیاهمیت به نظر میرسند، زیرا در اکثر بازیهای ترسناک بسیار استاندارد هستند، اما گنجاندن آنها در این بازی به نظر یک گام بزرگ رو به جلو برای سری است و بعد جدیدی از ترس را اضافه میکند.
بازیگران جدید، ترفندهای جدید
The Devil in Me پنج شخصیت را دنبال می کند که بخشی از یک شرکت فیلمسازی مستند به نام Lonnit Entertainment هستند. خدمه در حال فیلمبرداری فصل پایانی مجموعه مستند خود هستند که بر قاتل سریالی اچ اچ هولمز تمرکز دارد. به طور تصادفی، خدمه به یک ماکت مدرن از هتل "قلعه قتل" قاتل دعوت می شوند.
پیش نمایش با کنترل من چارلی، مدیر عامل Lonnit آغاز شد. با او ارین، کارآموز و مهندس صدا است. متأسفانه، ارین سیگارهای چارلی را گم کرد، بنابراین آنها برای یافتن سیگارهای دورتر به هتل می روند. چیزی که در مورد پنج شخصیت جالب توجه است این است که همه آنها توانایی های منحصر به فردی در قالب ابزارهای مربوط به حرفه خاص خود دارند. به عنوان مثال، چارلی، به عنوان مدیر عامل، اغلب کارت ویزیت روی خود دارد. او می تواند با استفاده از کارت ویزیت خود به عنوان یک قفل موقت، کشوهای قفل شده را باز کند. و مارک نستور، فیلمبردار، میتواند با استفاده از پایه دوربین خود، وسایل را از مکانهای بالاتر بگیرد.
این پیادهسازی باعث میشود که هر کاراکتر از شخصیتهای دیگر متمایزتر باشد، این مهم است زیرا Supermassive از شباهتها و مدلهای کاراکترهای ورودیهای قبلی در اینجا استفاده مجدد میکند. به عنوان مثال، چهره مارک در Man of Medan برای یکی از آنتاگونیست های بازی استفاده شد .
با این حال، یکی از ابزارها برای من بالاتر از بقیه بود و آن میکروفون ارین بود. به عنوان مهندس صدا، او مجهز به یک جفت هدفون و یک میکروفون است که به او اجازه می دهد صداها را دریافت کند. وقتی کنترل شخصیت او را به دست گرفتم، راهروها کم نور بودند و من مجبور شدم برای حرکت در اطراف به صدا تکیه کنم. صدای فریاد شخصی را شنیدم و با نزدیکتر شدن به منبع، نماد صدا در وسط صفحه بیشتر پر می شد.
این بخش خاص با ارین باعث میشد که هر بار که میچرخیدم از آنچه در گوشهی اطراف بود میترسیدم. با محبوس شدن او در اتاقی به پایان رسید و با ابتلا به آسم، شروع به تجربه یک حمله کرد. در حالی که بقیه خدمه تلاش می کردند او را بیرون بیاورند، یک فرد مرموز با ماسک همراه او در اتاق ظاهر شد و حتی به او یک دستگاه تنفسی پیشنهاد داد. به من این امکان داده شد که یا به آنها حمله کنم یا دستگاه تنفسی را بگیرم. من دومی را انتخاب کردم و شخص مرموز ارین را گرفت و چاقویی را روی سر او گذاشت. اما او به او آسیبی نرساند و ظاهرا فقط یک تکه از موهای او را کوتاه کرد.
آنچه که در پی آمد یکی دیگر از چروک های جالب سیستم ابزار جدید بود. متوجه شدم که عدد 5 به دستگاه تنفسی متصل است، و زمانی که ارین از آن برای آرام کردن خود استفاده میکرد، یک عدد کاهش یافت – که نشان میدهد برخی از اقلام کاربرد محدودی دارند. این گنجاندن من را ملزم میکرد که در مورد انتخابهایی که میکنم با درایت رفتار کنم: احتمالاً باید از موقعیتهایی که به طور بالقوه ارین را در معرض خطر قرار میدهند اجتناب کنم. احتمالاً اگر تعداد استفادههای استنشاقی تمام شود، ارین میتواند برای همیشه در بازی من بمیرد.
تعاملات بیشتر
با عناصر تعاملی جدید، شخصیتها اکنون میتوانند آیتمهایی مانند چرخ دستیها را در اطراف خود جابهجا کنند. بخش مارک در پیش نمایش این مکانیک را بیش از همه نشان داد. در منطقهای که شبیه کتابخانه بود، قفسهای بزرگ را به داخل شکافی فرو بردم که به من اجازه داد از آن طرف عبور کنم. این یاد آور بخش کتابخانه بازسازی Resident Evil 2 با یک پازل مشابه بود.
در حالی که این پازل ها خیلی چالش برانگیز نیستند، چیزی که آنها را ناامید می کند این است که گاهی اوقات تشخیص اینکه با چه چیزی قادر به تعامل هستید دشوار است. برای من کاملاً روشن نبود که بتوانم آن قفسه فوق الذکر را جابجا کنم. تصور میکردم که میتوانم، اما حتی با ایستادن مستقیم در مقابل آن، هیچ دکمهای نشان داده نمیشود. بنابراین من به مدت پنج دقیقه در اطراف منطقه قدم زدم و در مورد چگونگی پیشرفت گیج بودم. تا زمانی که دوباره از قفسه رد شدم، پیام ظاهر شد – حتی با وجود اینکه من فقط کمی از قفسه دورتر از قبل بودم.
بازیهای Dark Pictures Anthology گزینههای دسترسی خوبی دارند، از جمله به بازیکنان اجازه میدهند تا دکمههای خاصی را برای گذراندن رویدادهای زمانی سریع به جای ضربه زدن مکرر نگه دارند، یا به بازیکنان زمان بیشتری برای تصمیمگیری در بخش تقسیم میکنند. همه این گزینهها در The Devil in Me بازگشتهاند ، اما به نظر میرسد هیچ گزینه دسترسی اضافی پیرامون عناصر تعاملی جدید طراحی نشده است.
همانطور که در برداشت های اولیه از God of War Ragnarok بیان شد ، من توانستم فیلترهایی با کنتراست بالا را برای اشیاء تعاملی در محیط اطراف خود اعمال کنم. اگر در یک پازل گیر می کردم، می توانستم راحت تر بفهمم که چگونه پیشرفت کنم. من دوست داشتم چیزی شبیه به آن را برای The Devil in Me داشته باشم تا در سرگردانی بیهدف رها نشوم تا بفهمم دقیقاً چه کاری باید انجام دهم.
ما از چارلی متنفریم
با این حال، تا کنون، The Devil in Me من را مجذوب خود کرده است. قطعاً نسبت به نوشتههای قبلی بسیار پایهدارتر است، اگرچه هنوز برخی از عناصر عرفانی نیز دارد. به نظر میرسد انیماترونیکس نقش مهمی در این مورد بازی میکند، زیرا یک منطقه بار با یک متصدی متحرک خزنده وجود دارد که در حالی که چارلی در جستجوی یک پاکت سیگار بود، در بالای سر او باقی مانده بود. در ابتدای بخش چارلی، یک کپی دقیق از کلاه او را می توان یافت که روی یک قفسه آویزان شده است، و سپس در صحنه بعدی، یک شخصیت مرموز را می توان دید که آن کلاه را روی یک انیماترونیک قرار داده است که به طرز وحشتناکی شبیه به او است.
من علاقه مندم ببینم که محیط الهام گرفته از HH Holmes چگونه به نظر می رسد، و همچنین کشف کنم که شخص مرموز کیست و انگیزه های آنها چیست. من امیدوارم که بازی کامل ترس های پرش ارزان را کاهش دهد، زیرا حدود پنج مورد از آنها را در طول پیش نمایش تجربه کردم. اوه، و به عنوان یک نکته: من قبلاً آن را با چارلی داشتهام، زیرا او دائماً برای نداشتن سیگارش ناله میکند. بقیه بازیگران نیز با من موافق هستند زیرا آنها او را به خاطر رفتار بچهها و عصبانیتها صدا میزنند. او همچنین تنها کسی از خدمه است که اتفاقات وحشتناکی را که در هتل میچرخد را رد میکند، در حالی که بقیه ترسیدهاند و میخواهند راهی برای خروج پیدا کنند.
وقتی The Dark Pictures Anthology: The Devil in Me در 18 نوامبر برای PC، PS4، PS5، Xbox One و Xbox Series X/S عرضه می شود، مشتاقانه منتظرم که او را عمداً در طول بازی خود بکشم.