وقتی Final Fantasy VII Remake در سال 2020 عرضه شد، برای من یک مکاشفه بود. تجسم مجدد جسورانه به من آموخت که بازسازی یک بازی ویدیویی می تواند بسیار بیشتر از یک بازنگری نوستالژیک باشد، در عوض از تاریخ نسخه اصلی برای بیان داستانی با مفهوم بالا در مورد سرنوشت استفاده کند. اگرچه من بلافاصله آن را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای بازی مورد احترام قرار دادم، دیگران چندان راضی نبودند. مجموعهای نه چندان کوچک از پاکشناسان وجود دارد که به سادگی میخواهند نسخه پلیاستیشن را با گرافیک زیبا با نسبت ۱:۱ بازسازی کنند.
خوشبختانه برای آن جمعیت، Square Enix در حال ارائه آن بازسازی وفادار با Final Fantasy VII Ever Crisis است. خوب، شاید آنطور که انتظار دارید وفادار نباشد.
Ever Crisis یک بازی موبایل بلندپروازانه است که نه تنها Final Fantasy VII ، بلکه تمام اسپینآفهای آن را نیز بازسازی میکند. این شامل همه چیز است، از Crisis Core که اخیراً بازسازی شده تا Advent Children. از زمانی که این پروژه اعلام شد، کنجکاو بودم، اما تلاش کردم تا بفهمم اسکوئر انیکس چگونه صدها ساعت محتوا را بازسازی کرده و آن را به یک مجموعه تقطیر میکند. پس از چند ساعت اجرای تست بتای بسته Ever Crisis ، من پاسخ این سوال را می دانم، اما دقیقاً آن چیزی نیست که انتظار داشتم.
اگر هنوز به بازسازی وفادار PS1 امیدوار هستید، به جستجو ادامه دهید. در عوض، به نظر میرسد که Final Fantasy VII Ever Crisis فقط از Cliff Notes از مواد منبع خود برای قدرت بخشیدن به یک بازی معمولی گاچا استفاده میکند، البته یکی که دارای قلابهای RPG عمیق است. اگر Final Fantasy VII Remake موردی قوی برای بازی های ویدیویی به عنوان هنر بود، Ever Crisis در حالت تجارت خالص Square Enix است.
CliffsNotes
قبل از شروع بتا، من فقط حدس می زدم که Ever Crisis چگونه کار می کند. تصور میکردم میتوانم از طریق بازسازیهای کامل بازیهای همراه آن که تقریباً به ترتیب زمانی نمایش داده شدهاند، بازی کنم. هرچند دقیقاً اینطور نیست. وقتی وارد سیستم میشوم، میتوانم به برگه ماموریتهای داستانی دسترسی داشته باشم که به من امکان میدهد بازیها را انتخاب کنم (بتا شامل قطعههایی از Final Fantasy VII ، Crisis Core و The First Soldier بود). داستانهای هر بازی به ماموریتهایی با اندازه کوچک تقسیم میشوند که طول برخی از آنها بیش از یک دقیقه نیست. برخی از آنها فقط صحنههای کوتاهی هستند که روایت را به حرکت در میآورند، در حالی که برخی دیگر شامل اکتشاف، چند جنگ و یک رئیس گاه به گاه میشوند.
مهمترین چیزی که باید درک کنید این است که در اینجا بازسازی کاملی دریافت نمی کنید. من ماجراجویی Final Fantasy VII خود را با تماشای Cloud که از قطاری به سمت میدگار پرتاب میشود، قبل از حرکت به سمت جلو در راکتور ماکو شمالی شروع میکنم. در عرض چند دقیقه داشتم با گارد اسکورپیونش می جنگیدم. وقتی این کار به پایان رسید، شمارش معکوس بمب شروع شد و من تصور کردم که باید به موقع از مرکز خارج شوم، درست مانند نسخه اصلی. درعوض، من حدود شش دقیقه برای دیالوگها و سپس 30 ثانیه بهموقع به جلو رفتم تا فرار همه را در یک کات سین ببینم.
من فقط بعد از آن آهنگ های اصلی را می بینم. من Aerith را در خیابانهای Midgar ملاقات میکنم و یک نوشیدنی سفت از Tifa در بهشت هفتم میخورم، اما محتوای بینالمللی زیادی بین آنها وجود ندارد. من فقط یک کارت عنوان گهگاهی دریافت می کنم که به طور خلاصه اتفاقات بین صحنه های بزرگ را خلاصه می کند. اگر به دنبال راهی بسیار کوتاهتر و مختصرتر برای بازبینی داستان گسترده Final Fantasy VII هستید، این خبر عالی است، اما اگر میخواهید برای اولین بار آن را در اینجا تجربه کنید، مفید نیست. شما فقط بر اساس ماموریت هایی که من تا به حال بازی کرده ام، ضربات گسترده را دریافت می کنید.
محتوای داستانی که گنجانده شده است نیز همیشه وفادار نیست. در یکی از ماموریت ها، من باید به Wedge کمک کنم تا گربه گمشده اش را پیدا کند. در خیابانها قدم میزنم، چند نگهبان تصادفی شینرا را میکشم و سپس گربه را میبینم که در اطراف سرگردان است. ماموریت انجام شد؟
ارائه همه آن به برخی از سردرگمی های اولیه من می افزاید. وقتی برای اولین بار آن را راهاندازی کردم، با یک درگیری حماسی Sephiroth مواجه شدم که به نظر میرسد از Final Fantasy VII Remake کامل با صداپیشگی کامل بیرون کشیده شده است. وقتی وارد Final Fantasy VII می شوم، به چیزی نگاه می کنم که بیشتر شبیه یک بازسازی HD از بازی PS1 است که اصلاً صداگذاری ندارد. نبردها مرا به سبک مدرنتر میکشاند و دائماً بین دو جهت گرافیکی آن پینگپنگ میکنم.
در حالی که نسخه بتای بسته شامل بخش قابل توجهی از داستان بود، من هنوز ندیده ام که در نهایت چه چیزی بیشتر مرا به پروژه جذب می کند. من با ایده دیدن قسمت های بعدی VII یا بازی های جانبی مبهم تر مانند Dirge of Cerberus مجذوب شدم. این قطعات به کار بیشتری نیاز دارند، زیرا توسعه دهندگان نمی توانند به سادگی به دارایی های بازسازی های اخیر سری Midgar محور اعتماد کنند. اینجاست که تصور میکنم Ever Crisis در نهایت بهعنوان مجموعهای بازسازیشده ارزشمندتر خواهد بود، اما باید منتظر بمانیم تا ببینیم چگونه اجرا میشود.
فهمیدم منظورت چیه!
در حالی که رویکرد تکه تکه آن به روایت، من را با چند علامت سوال باقی میگذارد، اما جنگ خوشبختانه قویتر است. بازی Ever Crisis بر روی سیستم نبرد فعال Final Fantasy VII به گونهای است که به خوبی برای موبایل ساخته شده است. در حالی که شخصیتها با حملات اولیه خود به صورت خودکار نبرد میکنند، هر یک از اعضای حزب دارای یک نوار انرژی است که به طور مداوم در طول نبردها پر میشود. این انرژی می تواند صرف طلسم ها و حملات مختلف برای هر شخصیت شود که من می توانم با ضربه زدن روی نمادها در پایین صفحه اجرا کنم. این یک سیستم لمسی است که به من اجازه می دهد به راحتی جریان نبرد را هدایت کنم و سه شخصیت را همزمان با سهولت مدیریت کنم. مبارزه با ایرباستر به یک نبرد تاکتیکی چالش برانگیز تبدیل میشود، زیرا من مقداری انرژی را حفظ میکنم تا بتوانم نقاط ضعف آن را در حین حملات شارژ کردن هدف قرار دهم و زمانی که آن را تکان میدهم، محدودیتها را از بین ببرم. حتی یک گزینه خودکار برای هر کسی که میخواهد آن را مانند یک جنگنده تمام خودکار بازی کند، در دسترس است.
اگرچه آن سیستم اصلی نبرد امیدوارکننده است، اما یک اتفاق ناگوار برای آن وجود دارد. زمانی که Ever Crisis برای اولین بار معرفی شد، برنامه انتشار آن فقط برای تلفن همراه برخی از ابروها را برانگیخت. من بلافاصله متوجه شدم که Square Enix باید برنامه ای برای کسب درآمد در ذهن داشته باشد، اما واقعاً نمی توانستم تصور کنم که چگونه کار می کند. جای تعجب نیست که به نظر می رسد Ever Crisis یک بازی گاچا کاملا رایگان است که بازیکنان را مجبور می کند پول واقعی را برای کشیدن سلاح خرج کنند. در چارچوب یک بازسازی داستان محور چگونه کار می کند؟ شاید جواب را دوست نداشته باشید.
Ever Crisis یک بازی RPG عمیق است که در آن میتوان شخصیتهای هر بازی موجود را با سلاح و مواد تجهیز کرد. هر یک از تجهیزات مجهز سطح قدرت کلی خود را افزایش می دهد، عددی که باید افزایش یابد تا با تمام ماموریت های داستانی و محتوای جانبی همگام شود. شخصیت ها به طور طبیعی در طول ماموریت ها سطح می شوند، که آمار آنها را به روش RPG سنتی افزایش می دهد، اما بخشی از سطح قدرت توسط رتبه سلاح و ارتقاهایی که با مواد جمع آوری شده مانند سنگ آهن انجام می شود تعیین می شود.
چگونه اسلحه های رده بالایی که ارزش ارتقاء داشته باشند به دست آورید؟ البته از طریق کشش های سبک گاچا. در طول دوره بتا، من هزاران کریستال خرج میکردم و بلیتها را در تعقیب سلاحهای پنج ستاره برای اعضای حزبم میکشیدم. در ابتدا تا حدودی بی ضرر به نظر می رسید. من هزاران مواد برای خرج کردن داشتم و همیشه با سطح قدرت توصیه شده ماموریت های داستانی و بدون کشش زیاد همگام می شدم. سپس به دیوار مخوف برخورد می کردم.
هر چه بیشتر به Crisis Core وارد میشدم، به سختی میتوانستم سطح قدرت زک را با آنچه توصیه میشد بهروز نگه دارم. من در نهایت مبارزه بزرگ Ifrit بازی را زدم و متوجه شدم که محدودیت هایی برای سیستم مبارزه وجود دارد. من خیلی ضعیف تر از آن بودم که زنده بمانم و به نظر نمی رسید که هیچ استراتژی نبردی بتواند آن را برطرف کند. من شروع به خرد کردن در چند سیاهچال جانبی میکردم و ماموریتهای تکمیلشده را دوباره بازی میکردم تا سطح او را بالا ببرم، اما این روند کند به نظر میرسید. در آن زمان بود که با این اشکال مواجه شدم: "اگر می توانستم یک سلاح پنج ستاره برای زک بگیرم چه می شد؟" به فروشگاه قرعه کشی رفتم و شروع کردم به خرج کردن هر منبعی که داشتم، به این امید که سلاح قدرتمندی به دست بیاورم که برای انجام یک ماموریت به من نیروی لازم را بدهد. من توانستم چند کشش عالی برای Red XIII و Aerith داشته باشم اما با زک شانسی نداشتم. تصور میکنم اینجاست که باید تصمیم بگیرم که آیا زمان صرف پول واقعی در بازی کامل رسیده است یا خیر.
تصمیم به گره زدن ریزتراکنشها به قدرت به جای صرف لوازم آرایشی (لباسها از طریق قرعهکشی نیز در دسترس هستند) ناامیدکننده بزرگی است، بهویژه با توجه به سرعتی که من در حال حاضر به درجههای سختی غیرقابل عبور میدهم. Diablo Immortal گرفتار ریزتراکنشهای مشابه قدرت محور است، اما من حداقل میتوانم کمپین کامل آن را بدون صرف یک سکه پشت سر بگذارم. Ever Crisis تا کنون کمی تهاجمیتر به نظر میرسد، و سعی میکند من را به خرج کردن در طول مأموریتهای داستانی اولیه سوق دهد، بهجای اینکه محتوای سطح بالای پایانیاش مانند سیاهچالها و تلاشهای ارتقای سلاحها را به خرج دهم. من مطمئن هستم که طرفداران بازی هایی مانند Honkai Star Rail کار آسان تری را برای بلعیدن همه اینها خواهند داشت، اما فقط می توانم امیدوار باشم که تعادل بر اساس بازخورد بتا تنظیم شود.
اگر امیدوار بودید که Final Fantasy VII Ever Crisis یک نسخه ضد Final Fantasy VII Remake باشد، شما خوش شانس هستید – اما مراقب باشید چه آرزویی دارید. دومی بازنگری جسورانه ای به بازیکنان ارائه داد که از بازیکنان می خواست عمیق تر در مورد معنای واقعی بازگویی یک داستان فکر کنند. برای ارائه یک متا مدیتیشن در مورد سرنوشت و توانایی ما برای فرار از آن، در صورت سرویس هواداران ارزان آب دهان انداخت. از طرف دیگر، Ever Crisis هیچ چیز جدیدی در مورد میراث Final Fantasy VII برای گفتن ندارد. در عوض، برای سرمایه گذاری بر روی نوستالژی بسیار رد شده ساخته شده است. این فاینال فانتزی به عنوان محصول خالص است.
این ذاتا چیز بدی نیست. برای کسانی که عاشق بازیهای گاچا هستند، Ever Crisis در حال شکلگیری است تا یک بازی RPG موبایلی با کیفیت بالا و رایگان باشد که مسافتهای زیادی را از دنیای و شخصیتهای فرنچایز خارج میکند. تصور میکنم وقتی بازی کامل عرضه شد، وارد بازی کامل شوم تا به سرعت برخی از شکافهای موجود در دنیای فرنچایز توسعهیافته را پر کنم، بهویژه که میخواهم خودم را قبل از Final Fantasy VII Rebirth تازه کنم. شما فقط باید قبل از اینکه به آن متعهد شوید، درک کنید که در چه چیزی قرار دارید. شما در حال کاوش در یک گالری هنری نیستید. شما در حال بررسی فروشگاه هدیه آن هستید.