برای بخش خوبی از بازیهای فرقه بره ، من یک رهبر عالی بودم. گله من از فرقهپرستان جنگلی در هماهنگی زندگی میکردند، و با شادی ارادت خود را به خدای هیولا نشان میدادند. سپس کمبود چوب پیش آمد. در عرض چند روز، مخالفتها در صفوف من به وجود آمد زیرا قادر به تعمیر تختهای شکسته نبودم. زمانی که به اندازه کافی چوب برداشت کردم تا مشکل را برطرف کنم، باید از آن برای ساختن یک زندان استفاده کنم. معلوم شد که مرز بین بهشت و کابوس بسیار نازک است.
Cult of the Lamb این عمل متعادل کننده را از طریق یک فرضیه کمدی تاریک که مستقیماً از عصر طلایی شرکت Newgrounds استخراج شده است، بررسی می کند. این یک بازی مدیریتی اعتیاد آور جهنمی است که در مسخره های مذهبی خود مانند فرقه دارانی که دور یک آتش بازی می کنند لذت می برد. اما مانند دوران نابرابر من به عنوان یک رهبر، تلاش می کند تا به طور کامل شعبده بازی ژانر پیچیده ای را که قصد دارد به آن دست یابد، از بین ببرد.
یک سیمکارت مدیریتی بسیار بهتر از یک بازی سرکش ، Cult of the Lamb زمانی که یک نسخه جهانی عجیب از Animal Crossing (با تشریفات شیطانی بیشتر) باشد، در بهترین حالت خود قرار دارد. فقط آرزو می کردم که می توانستم به دنبال کنندگانم دستور بدهم تا کارهای خزیدن در سیاه چال را برای من انجام دهند.
نگهداری از گله
در Cult of the Lamb ، بازیکنان کنترل برهای بیگناه را به دست میگیرند که برای اجرای فرقهای برای یک خدای زنجیر شده، غرق میشود. قهرمان پشمالو وظیفه دارد یک کمون فعال بسازد، حیوانات دیگر را به پیروان تبدیل کند و چهار خدای رقیب را بکشد که اربابش را زندانی نگه میدارند. این یک فرض احمقانه است که اتفاقاً یک راهاندازی بینقص سیمکارت مدیریتی است، که مملو از اقتصادهای به هم پیوسته و قلابهای پیشرفت قوی است.
از آنجایی که پیروان من با دعا در زیارتگاه مرکزی اردوگاهم ارادت ایجاد کردند، میتوانم از آن منبع برای باز کردن قفل سازههایی استفاده کنم که میتوان با چوب و سنگ در اطراف ساخته شد. در عرض یک ساعت، چند تخت ابتدایی برای پیروانم، زمینهای مزرعهای برای پرورش غذا، ایستگاه آشپزی، و معبدی برای موعظه داشتم. مثل یک واعظ مؤثر، فرقه بره همیشه چیز جدیدی را آموزش میدهد، و به آرامی بدون اینکه ناگهان احساس ناراحتی کند، کارهای روزمره را شلوغتر میکند.
هر تصمیمی نقش مهمی در اردو دارد. نصب یک بیرون خانه مانع از مدفوع پیروان در چمن می شود، که می تواند نارضایتی را در میان حیواناتی که به راحتی از بین می روند، ایجاد کند. پس از راه اندازی، این زباله ها را می توان از حمام جمع آوری کرد و برای کود دهی محصولات استفاده کرد. این محصولات به موادی تبدیل میشوند که میتوان از آنها برای پختن وعدههای غذایی استفاده کرد و همه را سیر و راضی نگه میدارد – مگر اینکه به جای آن تصمیم بگیرید که با آن مدفوع غذا بپزید. این سطح از پیچیدگی در هر سیستمی جریان دارد و به شما امکان میدهد یک جامعه کاربردی (یا ناکارآمد، اگر بخواهید) ایجاد کنید.
آنچه که به ویژه چشمگیر است این است که این تنها یک لایه از سیم کارت مدیریت است. در بالای آن قلابهای معمولی شهرساز، پیشفرض مذهبی بازی عمق بیشتری به ارمغان میآورد. شما فقط شرایط زندگی و گرسنگی را مدیریت نمی کنید. شما سعی می کنید از فداکاری گله خود به حداکثر برسانید و مانند یک منبع از آن بهره ببرید. یک موعظه اجرا کنید و ارزی دریافت خواهید کرد که به شما امکان می دهد ارتقاء دائمی را برای بخش مبارزه بازی خریداری کنید. مراسمی را برای برکت دادن به اقیانوس برگزار کنید تا زمانی که به ماهیگیری میروید میتوانید حجم بیشتری را به دست آورید (برعکس، میتوانید روزه بگیرید، که باعث کاهش عبادت کمون میشود، اما از گرسنگی آنها جلوگیری میکند، زیرا متر گرسنگی آنها را یخ میزند). . ایمان به اندازه چوب منبعی است، که شاید دنداندارترین لقمه طنز مذهبی بازی باشد.
قطعه مورد علاقه من از شبکه گسترده سیستم های بازی به شکل دکترین است. پس از جمع آوری سه قطعه تبلت، بازیکنان می توانند قانون جدیدی را به حرکت درآورند. این به آنها اجازه می دهد تا نوع فرقه ای را که می خواهند اداره کنند، چه خیرخواهانه یا ترسناک، شکل دهند. در فرقه خود، من حکم کردم که پیروان من علف خوار باشند، و به آنها اجازه می دادم غذاهایی از علف بخورند، بدون اینکه آنها را وادار به زیر سوال بردن ارادت خود کنم. بعداً، من تصمیم گرفتم که هر زمان که بخواهم میتوانم فالوورهایم را برای یک دهک پایین بیاورم. هر فرمان بر روی فرقههای فرقههای مختلف ریف میزند و آنها را با تصمیمهای گیمپلی تاثیرگذار (و تاریک خندهدار) تطبیق میدهد.
این حتی ته بشکه هم نیست. میتوانم در مورد ویژگیهای روستایی، جستجوها، گردنبندهای اعطای امتیاز و موارد دیگر ادامه دهم. برای چیزی که شبیه یک حیله کارتونی به نظر می رسد، Cult of the Lamb به طور شگفت انگیزی در کنار بازی های سیستم سنگین «جدی» مانند Frostpunk ایستاده است.
Roguelite-lite
اگر سیمکارت مدیریت فرشته ای بر شانه فرقه بره است، عنصر روگلیت آن شیطان آن است. یک جزء اکشن در مرکز بازی وجود دارد، جایی که بازیکنان برای کشتن آن چهار خدا به سفرهایی می روند. مانند بازیهای دیگر در این سبک، بازیکنان از طریق مجموعهای از اتاقهایی که بهصورت رویهای مونتاژ شدهاند برای کشتن یک رئیس در یک زمان مبارزه میکنند. اما مانند باغبانی یا استخراج سنگ، بیش از هر چیزی یک کار طاقت فرسا است.
وقتی میگویم «سرکش»، تأکید روی لایت است. بازیکنان به جای انجام یک اجرا بزرگ، اکسپدیشنهای میکرو آسانی را انجام میدهند که معمولاً بین پنج تا ۱۰ دقیقه طول میکشد. این برای افرادی که بازی هایی مانند Dead Cells را بیش از حد تحسین برانگیز می دانند عالی است، اما جذابیت این سبک را محدود می کند. به عنوان مثال، بسیاری از هیجان بازی هایی مانند Hades از آزمایش بیلدها در هر اجرا ناشی می شود. اجراهای Cult of the Lamb آنقدر کوتاه و فاقد امتیازات معنیدار هستند که هرگز این احساس را نداشتم که دارم یک مجموعه ابزار قدرتمند میسازم. کارتهای تاروت، نسخهای از یادگارهای بازی، فقط به تقویتهای کسلکننده مانند اضافه کردن نیمی از قلب سلامت یا افزایش قدرت حمله توسط یک مو کمک میکنند.
اسلحه نیز به همین ترتیب کم است. چند نوع سلاح در استخر بازی و برخی کلاسها برای باز کردن قفل وجود دارد (مانند سلاحهای خون آشام)، اما هیچ چیز واقعاً نحوه نزدیک شدن من به اتاق را تغییر نمیدهد. تک تک آنها یک سلاح غوغا از برد نزدیک هستند که من را مجبور می کند دکمه X را چکش کنم تا همان ترکیب کوتاه را آزاد کنم. تنها تفاوت در سرعت سلاح است، با سلاح های کندتر به دلیل سرعت حمله دشمن، به سادگی احساس ضرر می کنند.
تست های مهارت قانع کننده زیادی در دویدن وجود ندارد، حتی در باس فایت ها. فرقی نمیکند یک رئیس فرعی باشد یا بدی بزرگ یک بیوم، دعوا مسائلی هستند که به تشخیص الگوی ساده و طفره رفتن از جهنم مربوط میشوند. این باعث میشود بازی برای افرادی که از کوبیدن سرشان به دیوار متنفرند بسیار دوستانهتر شود، اما تعادل خوبی برای جذاب نگه داشتن دویدن ندارد. بعد از ده ها دویدن، آرزو می کردم کاش می توانستم راهی پیدا کنم تا یک فالوور را برای انجام کارهای کثیف برای من تعیین کنم.
من هیچ یک از اینها را بد توصیف نمی کنم. این یک گیم پلی هک اند اسلش است. در کنار مدیریت پیچیده فرقه رنگ پریده است و احساس می کند که یک دهمی است که باید برای لذت بردن از بازی بپردازید.
کیش شخصیت
قابل توجه ترین ویژگی Cult of the Lamb سبک هنری کارتونی آن است که تقریباً آن را شبیه یک بازی فلش بزرگسالان می کند. جلوه های بصری رنگارنگ و نوازشگر به بازی لبه تاریک و بی روح آن را می دهد و به دوستان درختی شاد می دهد. دوست داشتن زیبایی شناسی آسان است، اگرچه من متوجه شدم که ظاهر تقریباً شبیه ماریو کاغذی آن را دشوار می کند تا هیت باکس های دشمن را در طول نبرد اندازه گیری کند.
تصاویر زیبا هنگام اجرای یک قربانی خونی باعث ایجاد ناهماهنگی سرگرم کننده می شود، اما ای کاش این تجربه دندان های بیشتری به عنوان یک اثر طنز داشت. با وجود تمام ارجاعات به کلیشه های فرقه، بازی هرگز چیز زیادی برای گفتن در مورد چیزی که لمپن می کند ندارد. این بازی بیشتر برای گنگهای بینایی آسان پخش میشود، که با توجه به اینکه به نظر میرسد استخوانی واقعی برای برداشتن با فداکاری کور دارد، شگفتآور است. داستان اصلی از همان ابتدا به سمت یک نتیجه کاملاً واضح می رود، نتیجه ای که تقریباً بازیکنان را از هر گناهی که در طول مسیر مرتکب شده اند تبرئه می کند.
هنوز هم آن طنز مذهبی ذاتی در مدیریت منابع آن وجود دارد، اما تقریباً به عنوان یک کمدی تاریک تقلید از حیوانات، اثربخش تر به نظر می رسد. آیا این دو بازی انقدر متفاوت هستند؟ هر دو بازیکن دارند که دهکده ای دنج برای موجودات جنگلی شایان ستایش می سازند، شهر را برای افزایش شادی تزئین می کنند و احکام را اعلام می کنند. تنها تفاوت در حضور خداست که بهشت خوش شانس را به وضعیتی از نوع Midsommar تغییر می دهد.
Cult of the Lamb میتوانست چاقوی قربانی را کمی عمیقتر کند، اما هنوز به اندازه کافی از ژوگولار استفاده میکند.
برداشت ما
Cult of the Lamb در ارائه یک سیمکارت مدیریت چندلایه که از فرضیه فرقهاش بیشتر از یک حیله پیچیده استفاده میکند، برتری دارد. این تنها با گیمپلی سرکش متوسط خود ناامید شده است، که به نظر میرسد چیزی را که این ژانر را بسیار جذاب میکند از دست داده است. طنز آن میتواند مستقیمتر باشد، اما همچنان با تبدیل فداکاری به منبعی قابل مصرف، به فرقههای مذهبی ضربه میزند. مرواریدها در چنگال خواهند بود.
آیا جایگزین بهتری وجود دارد؟
اگر میخواهید یک سبک سرکش با ژانر خم شود که به شما امکان انجام کارهای بیشتری را بین دوها بدهد، Hades استاندارد طلایی است . Moonlighter همچنین عملکرد و مدیریت روگلیت را به خوبی ترکیب می کند.
چقدر طول می کشد؟
این بستگی به سطح دشواری شما دارد، اما یک بازی متوسط حدود 12 ساعت طول کشید تا آن را کامل کنم.
آیا باید آن را بخرید؟
آره. حتی اگر ژانر سرکش را نمیخکوب کند، Cult of the Lamb یک بازی مدیریتی اعتیادآور برای بدعت گذاران است.
Cult of the Lamb با استفاده از نسخه رایانه شخصی که روی Steam Deck اجرا می شود، بررسی شد.