بررسی Dragon Quest Treasures: اینجا طلا وجود دارد، اما باید حفاری کنید

گذشته، حال و آینده همه در Dragon Quest Treasures گرد هم می آیند. RPG جمع آوری گنج در عین حال یک خزنده سیاه چال قدیمی است که به تاریخ طولانی فرنچایز و یک بازی دنیای باز مدرن که مکملی برای Pokémon Legends: Arceus امسال است ادای احترام می کند. نقطه تلاقی این دو ایده گاهی به هم ریخته است، اما اگر حوصله داشته باشید در آن تپه ها طلایی وجود دارد.

Switch انحصاری اسپین آف سری RPG سنتی است که در نبردهای نوبتی برای اکشن بلادرنگ تجارت می کند. نبردها تنها بخش کوچکی از ماجراجویی هستند، زیرا حلقه اصلی آن حول ردیابی و ارزیابی کلکسیون های ارزشمند با کمک برخی از دوستان هیولا می چرخد. این یک تجربه کم ریسک است که برای بازی قابل حمل بسیار مناسب است، هرچند که از پیچیدگی کم نمی‌کند – تصمیمی که در یک مفهوم آرام‌بخش تنش ایجاد می‌کند.

Dragon Quest Treasures دارای یک قلاب مرکزی اعتیاد آور است که به دلیل تصمیمات طراحی بیش از حد پیچیده که باعث می شود در بین همتایان خود احساس کهنه و قدیمی بودن را ایجاد کند، خسته کننده شده است. در حالی که این باعث می‌شود که به‌طور گسترده‌ای آن را به یک بازی سخت تبدیل کند، اما من هنوز هم خود را مجذوب این ماجراجویی آرامش‌بخش در تمام سنین می‌دانم که تلاش زیادی برای انجام هر کاری انجام می‌دهد.

گنج دفن شده

Dragon Quest Treasures به عنوان پیش درآمدی برای Dragon Quest XI: Echoes of an Elusive Age قرار گرفته است، اما بیشتر داستان بطری خودش است. در آن نسخه‌های جوان‌تر از میا و اریک از آن عنوان، خواهر و برادرهایی که علاقه زیادی به گنج‌یابی دارند، بازی می‌کند. پس از برخورد با یک جفت خنجر جادویی، آنها به سرزمین دراکونیا، مجموعه ای از جزایر پر از ثروت، منتقل می شوند. این شامل هفت سنگ اژدها است که آنها وظیفه دارند قبل از اینکه لانگ جان سیلوربونز ترسناک بتواند همین کار را انجام دهد جمع آوری کنند.

کیسه ای از گنج در خزانه در Dragon Quest Treasures ظاهر می شود.

در حالی که به نظر می رسد یک بازی کودکانه نرم است، Treasures در ابتدا می تواند به طرز شگفت انگیزی غافلگیر کننده باشد. این با سیستم هایی مانند کاردستی، آشپزی، مدیریت خزانه و جمع آوری هیولا در بالای قلاب های RPG معمولی شما بارگذاری شده است. با این حال، حلقه اصلی آن پس از چند ساعت ساده می شود. بازیکنان در یکی از پنج مینی بیوم باز بارگذاری می‌شوند و با استفاده از قطب‌نما به جستجوی گنج دفن شده می‌پردازند. هنگامی که یک گنج نزدیک است، قطب نما چند عکس ارائه می دهد که نشان می دهد دقیقا کجاست و به آنها اجازه می دهد آن را حفر کنند. این در اصل یک RPG سبک لاشخور است که مانند یک خزنده سیاه چال با تاکید کمتر بر مبارزه بازی می کند.

وقتی در آن جریان مستقر شدم، گم شدن در شیار اکتشاف سرد آن را آسان یافتم. هر بار که یک نقطه درخشان در گنج را کشف می کردم، کمی دوپامین دریافت می کردم. من با هیجان تمام صندوق هایی را که می توانستم در یک زمان نگه دارم، بیرون می آوردم و سعی می کردم از یک گشت و گذار قبل از بازگشت به پایگاه خود برای ارزیابی یافته هایم نهایت استفاده را ببرم. برای کسانی که عاشق Pokémon Legends: Arceus هستند، Dragon Quest Treasures همان حس ماجراجویی بی پایان و همچنین جنبه مجموعه فریبنده آن را به تصویر می کشد.

این ایده اصلی به دلیل این واقعیت که هر گنج مرجعی به تاریخ Dragon Quest است، بسیار ارزشمندتر می شود. هرچه بازیکنان گنج بیشتری پیدا کنند، موزه ای برای جشن گرفتن این مجموعه بیشتر می سازند. حتی به‌عنوان کسی که در تاریخ عمیق سری بازی‌های نقش‌آفرینی تسلط کافی ندارد، همیشه از دیدن جهان‌های متمایز آن به غنائمی که می‌توانم در پایگاه خانگی خود به نمایش بگذارم، کمی لذت می‌برم.

همه اینها به یک سیستم مدیریت خزانه وارد می شود، که تقریباً شبیه یک مینی بازی لذت بخش Nintendo 3DS StreetPass است. هر چه بازیکنان گنج بیشتری را جمع آوری کرده و روی پایه ها نمایش دهند، ارزش خزانه آنها بیشتر می شود. این به نوبه خود رتبه جمع آوری آنها را افزایش می دهد، که علاقه مندان غیرفعال مانند تعداد مدال های افزایش دهنده آمار را که بازیکنان می توانند تجهیز کنند، افزایش می دهد. پایگاه‌ها حتی هر از گاهی توسط باندهای NPC مورد حمله قرار می‌گیرند و آنها را موظف می‌کنند تا با مهاجمان مقابله کنند تا از انبار خود محافظت کنند و ارزش آن را در این فرآیند افزایش دهند. هر سیستم به یکدیگر حلقه می زند، و من را در یک ریتم طبیعی قرار می دهد که من بین شکار آیتم و مدیریت پایه جابجا می شوم.

در بهترین لحظاتش، Dragon Quest Treasures به من احساس می‌کند که بچه‌ای کوچک در حال حفاری برای صخره‌های خنک در جنگل و بردن آنها به قلعه درختی من است. این روحیه مناسبی برای یک بازی خوش اخلاق مانند این است که من انتظار دارم بازیکنان جوان تر به خصوص روی آن کلیک کنند.

کیفیت زندگی

اگرچه من از ساختار پیچیده Treasures قدردانی می کنم، اما قلاب اصلی آن خسته کننده می شود. در حالی که ماموریت‌ها و ضربات داستانی منحصربه‌فردی در طول مسیر وجود دارد، بیشتر ماجراجویی حول محور اجرای گنجینه‌های کافی برای به دست آوردن رتبه شما می‌چرخد، که باعث پیشرفت داستان می‌شود. شکار آیتم‌ها بعد از مدتی می‌تواند یکنواخت شود، زیرا بازیکنان اساساً فقط در اطراف پرسه می‌زنند تا زمانی که یک نقطه درخشان پیدا کنند و سپس دکمه A را برای چند ثانیه نگه دارند تا چیزی را کشف کنند.

این جریان تکراری با مجموعه ای از تصمیمات طراحی خسته کننده که بر روی یکدیگر ساخته می شوند، ترکیب می شود. برای مثال، بازیکنان تنها با بازگشت به یکی از معدود ایستگاه‌های قطار پراکنده در سراسر جهان، گنجینه‌های خود را ذخیره می‌کنند – که اکثریت آن‌ها باید با منابعی که مکان‌هایشان علامت‌گذاری نشده و تصادفی هستند باز شوند. هیچ سفر سریعی از روی نقشه در دسترس نیست، و بازیکنان را مجبور می کند گاهی اوقات یک سفر طولانی به ایستگاه قطار برای رسیدن به خانه انجام دهند (یا یک آیتم محدود را بسوزانند که آنها را با خیال راحت به خانه از راه دور منتقل می کند). اگر یک هیولای قدرتمند در راه بازگشت، مهمانی بازیکنان را از بین ببرد، آنها تا آخرین سیو خود بوت می شوند و به طور بالقوه همه چیز را از دست خواهند داد. همه اینها احتمالاً به عنوان یک سیستم ریسک-پاداش در نظر گرفته شده است، اما احساسی کهنه برای این ژانر به پایان می رسد.

اگر پیمایش مفرح و روان بود، هیچ کدام از اینها آنقدر مشکل ساز نمی شد، اما این منطقه ای است که Treasures بیشتر با آن دست و پنجه نرم می کند. در طول سفر، بازیکنان موجوداتی مانند slimes را به خدمت می گیرند که هر کدام دارای یکی از معدود نقاط قوت هستند. برخی از آنها توانایی های اولیه ای هستند که آنها را قادر به دویدن، سر خوردن یا پرش برای رسیدن به سطوح بلند می کند. برخی دیگر بیشتر مربوط به زمینه هستند، مانند ابزار حفاری که دسترسی آسان به برخی از فضاهای پنهان را فراهم می کند. از آنجایی که یک مهمانی می تواند تنها شامل سه هیولا در یک زمان باشد، این بدان معناست که بازیکنان نمی توانند به همه ابزارهای پیمایش خود در یک زمان دسترسی داشته باشند. اعضای حزب فقط در پایگاه قابل تعویض هستند، بنابراین اگر با سایت حفاری مواجه شدید. اما آن هیولا را در دست نداشته باشید، باید به یک ایستگاه قطار برگردید، چیزی را با آن نیرو تجهیز کنید و به بیرون بروید.

با این حال، بسیاری از تصمیم گیری های اضافی در انتخاب حزب قرار می گیرد. هر کدام حملات خاص خود را در نبردها دارند، می توانند مقدار مشخصی گنج را حمل کنند و حتی شانس نمایش گنج در سراسر جهان را افزایش دهند. وقتی به یک سفر سفر می‌کنم، مجبور می‌شوم بسنجیم که کدام یک از آن ابزارهای حیاتی مهم‌تر هستند. در نهایت تمام بازی را صرف تجهیز رفقای بالاترین سطح خود به لغزش، سرعت و پرش کردم که خیلی اساسی به نظر می رسید که نمی توانم آن را کنار بگذارم. این من را به روزهای Pokémon Red and Blue برمی‌گرداند ، جایی که باید هیولاها را با HM های خاصی در مهمانی خود نگه دارم، حتی اگر واقعاً نمی‌خواستم از آنها در جنگ استفاده کنم – چیزی که این سریال مدت هاست که از آن گذشته است.

اریک در بازی Dragon Quest Treasures روی یک ربات می‌چرخد.

حتی در کوچکترین سیستم ها نیز مقداری از مایع پاشیده شده است. برای مثال، اسپرینت فورته فقط برای مدت زمان محدودی قابل استفاده است. وقتی نوار استفاده آن تمام شد، قبل از اینکه بتوان دوباره از آن استفاده کرد، باید یک خنک‌سازی آزاردهنده را پشت سر بگذارد. زمانی که می‌توان از فورته استفاده کرد، گاهی با رتبه گنج افزایش می‌یابد، اما هرگز به حدی نمی‌رسد که بتوانم آزادانه با سرعت بیشتری در دنیا پرسه بزنم. جمع‌آوری اقلام نیز به سرعت قدیمی می‌شود، زیرا فقدان پیکاپ خودکار به این معنی است که بازیکنان باید با هر موردی که برمی‌دارند، در یک انیمیشن خمیده بنشینند – و این دنیا پر از منابع است. و من را با خطوط صوتی هیولایی که بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته اند شروع نکنید (آماده شوید که صدها بار همان چند جناس "لزخم" را بشنوید) که در حین کاوش بارها و بارها پخش می شود و به خدمه Xenoblade Chronicles 3 فرصتی برای پول خود می دهد.

بسیاری از این کارها ممکن است به نظر بیهوده به نظر برسد، اما هر مزاحمت کوچکی زمانی افزایش می‌یابد که کارهای مشابه را بارها و بارها انجام می‌دهید. در اینجا یک ایده اصلی قوی وجود دارد، اما Dragon Quest Treasures بازی‌ای است که از دنباله‌ای فشرده بهره می‌برد که درس‌های درستی را از همتایان مانند Pokémon Legends: Arceus می‌گیرد .

هنوز هم افسونگر

حتی با وجود تمام ناراحتی‌هایم – آنهایی که می‌خواهند این کار را با احتیاط زیادی به دیگران توصیه کنم – در کل مجذوب Dragon Quest Treasures شدم. بخشی از آن ناشی از زیبایی شناسی نرم، پر از اشکال صاف و رنگ های روشن است. این یک نیروگاه فناوری نیست، اما من قدردانی می کنم که چقدر برای ایجاد هر یک از جزایر متنوع آن کار شده است. در حالی که حتی برخی از بهترین بازی‌های جهان باز سوییچ مکان‌های مسطحی را ارائه می‌کنند که از برخی رنگ‌ها و بافت‌های خاکی گل‌آلود استفاده مجدد می‌کنند، جزئیات بیشتری در اینجا وجود دارد که فضاها را خاص می‌کند. یک منطقه بیابانی باعث می‌شود قبل از پایین آمدن چند پله استخوانی به منطقه پایین‌تر، با گلاید فورته از جزایر شناور عبور کنم. یکی دیگر از مکان‌های باتلاقی باعث می‌شود که در حال بالا رفتن از یک برج مارپیچی عظیم در حالی که به دنبال ثروت هستم.

Dragon Quest Treasures این سطح از تلاش را برای هر کاری انجام می دهد، حتی ایده های ساده انگارانه اش. رویکرد کارآمد برای مبارزه نمونه بارز آن در عمل است. بازیکنان به طور مداوم توسط تیمی متشکل از سه هیولا (اسلایم، گولم، و دیگر قطعات اصلی Dragon Quest ) کنار می‌روند که به صورت خودکار به هر دشمنی که در چشم باشد حمله می‌کنند. میا و اریک واقعاً نمی‌توانند به آنها دستور دهند خارج از نقاط خنجری که حمله خاصی را انجام دهند. در عوض، آنها یک حمله اسلش دارند که می تواند هرزنامه شود. مانند قلاب شکار گنج، پس از صدمین بار انجام آن نازک می شود، اما لمس های اضافی به برخی از مبارزات رئیس آن کمک می کند تا جذاب بمانند.

به عنوان مثال، میا و اریک می توانند از تیرکمان بچه گانه ای استفاده کنند که شامل ده ها نوع مهمات، از حملات عنصری گرفته تا گلوله های شفابخش است. این افزوده کوچک فقط کمی از مدیریت میدان جنگ را به ارمغان می‌آورد که به بازیکنان گزینه‌های بیشتری را در چیزی که در غیر این صورت مانند یک مبارز خودکار بی‌معن عمل می‌کند، می‌دهد.

میا در بازی Dragon Quest Treasures یک تیرکمانک شلیک می کند.

سیستم‌های متعددی از این قبیل، من را از روش‌هایی که ماجراجویی لایه‌های عمیقی بدون پیچیده‌تر کردن خود ایجاد می‌کند، شگفت‌زده کرد. ماموریت‌های ساده روزانه دلیلی برای ورود به هر روز فراهم می‌کنند، مدال‌ها به بازیکنان اجازه می‌دهند تا آمار تیم خود را سفارشی کنند، پایگاه خانگی را می‌توان با فروشگاه‌ها گسترش داد، و هیولاها را می‌توان برای جمع‌آوری منابع به تنهایی به سفرها فرستاد. حتی بعد از شکست دادن آن، اگر تصمیم بگیرم دوباره دراکونیا را ببینم، هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

Dragon Quest Treasures برخی از جزئیات کلیدی را زیر و رو می‌کند، و گاهی اوقات یک RPG خسته‌کننده ایجاد می‌کند، اما قلب آن همیشه در جای درست است. هدف آن ارائه یک کاوش کم ریسک با تخیلی کودکانه است که در یک تابه الک گاهی کثیف می درخشد. برای بازیکنان جوان‌تر یا حتی بزرگ‌ترهایی که با علاقه به یاد می‌آورند که در کودکی تظاهر به دزدان دریایی کرده‌اند و به این خسته‌کننده بودن اهمیتی نمی‌دهند، ماجراجویی اریک و میا یک بازگشت آرامش‌بخش به جعبه شنی است.

Dragon Quest Treasures روی Nintendo Switch OLED در حالت دستی و روی TCL 6-Series R635 هنگام اتصال آزمایش شد.