بررسی PlayStation VR2: یک هدست VR قدرتمند که التماس بازی دارد

من اهمیت واقعی نام پلی استیشن VR2 را تا زمانی که برای اولین بار آن را بستم متوجه نشدم.

خوب، ظاهراً معما زیادی برای رمزگشایی وجود ندارد. این دومین هدست واقعیت مجازی پلی استیشن است. برای فهمیدن آن نیازی به یک نابغه نیست. اما همانطور که دستگاه را باز کردم و شروع به دیدن همان نشانه‌های طراحی آشنا کردم که اولین هدست پلی‌استیشن را تعریف می‌کرد، به سرعت متوجه شدم که چرا سونی آن را با نام مشخصی مانند PlayStation Quest برنداشت. این هدست رویکرد سونی به واقعیت مجازی را آنقدر که در اولین پیش نویس تکرار می کند، دوباره ابداع نمی کند. این یک دنباله سخت افزاری واقعی است.

این رویکرد PSVR2 را در یک نقطه بالقوه قطبی قرار می دهد. کسانی که عاشق نسخه اول هستند و از آن به عنوان تنها دستگاه VR خود استفاده می کنند، از ارتقاء فنی عمده آن مبهوت خواهند شد. نسخه‌های کاملاً جدید مانند Horizon Call of the Mountain شگفت‌انگیز به نظر می‌رسند، و من شرط می‌بندم که تصویر واضح‌تر یا تجربه راحت‌تری از هیچ هدست دیگری با قیمت آن نخواهید داشت. از سوی دیگر، نیرو‌های جدی VR ممکن است با دیدگاهی متفاوت به میدان بروند. قیمت 550 دلاری آن – دو برابر آن که اگر قبلاً پلی استیشن 5 مورد نیاز برای اجرای آن را ندارید – زمانی که آن را در کنار رقبایی مانند Meta Quest 2 قرار دهید کمی چشمگیر است. چرا پول را برای هدست دیگری خرج کنید که کاربرد کمتری نسبت به یک دستگاه VR معمولی دارد و بیشتر همان بازی ها را انجام می دهد؟

این دوگانگی، PSVR2 را به ابزاری عجیب برای نقد تبدیل می‌کند، زیرا بسته به اینکه چه کسی آن را می‌پوشد، می‌تواند آشکار یا زائد باشد. PSVR2 برای اولین بار در فناوری یا ارتقاء اولین هدست سونی، تکامل چشمگیر گجت بازی سونی است. مشخصات عالی زمینه را برای سونی فراهم می کند تا تجربیات واقعیت مجازی پیشرفته ای را ارائه دهد که می تواند کتابخانه بازی های درجه یک پلی استیشن را متنوع کند. اگرچه هنگام تلاش برای پیش بینی آینده، توپ کریستالی در حال حاضر به اندازه صفحه نمایش کم رزولوشن اولین PSVR مبهم است. یک لپ‌تاپ عظیم از نرم‌افزار راه‌اندازی، من را مطمئن نمی‌سازد که آیا در درازمدت ارزش هزینه‌های ورود را دارد یا خیر.

طراحی و راحتی

وقتی برای اولین بار تصاویر پلی استیشن VR2 را دیدم، هیجان زده شدم. در یک نگاه، با زمینه بصری کمی، به نظر می رسید که سونی این بار طراحی شیک تری را انتخاب کرده است. خیلی اشتباه کردم پس از بیرون آوردن آن از جعبه، به سرعت متوجه شدم که PSVR2 به اندازه PSVR اول است، اگر نه کمی بزرگتر . تقریباً همان طراحی را دارد، با یک بخش عظیم شامل چشمی و یک هاله پلاستیکی سخت که در لایه های ضخیم احاطه شده است. این نسبتاً سبک وزن است، همه چیز در نظر گرفته شده است، اما یک طراحی مجدد بسیار سبک برای دستگاهی است که قبلاً کمی درشت به نظر می رسید.

علی‌رغم ناامیدی اولیه از اندازه آن، همه پیشرفت‌های کوچک آن در سراسر صفحه بسیار مورد نیاز است. این بیشتر در مکانیسم های نصب آن بر روی سر و تنظیم آن آشکار است. من هرگز نمی توانستم تصویر واضحی از اولین PSVR به دست بیاورم و همیشه در حین بازی با آن دست و پنجه نرم می کنم. PSVR2 کار زیادی را برای حل این مشکل با یک سیستم سه مرحله ای انجام می دهد. یک دکمه روی چشمی هدبند را عقب می‌کشد تا راحت‌تر روی سر من قرار بگیرد. سپس دکمه دوم را در پشت فشار می‌دهم تا هدبند شل شود و به درستی در آن قرار گیرد و پس از اتمام کار، چشمی را در جای خود به عقب برگردانم. از آنجا، می توانم یک صفحه را در پشت هدبند بچرخانم تا سفتی درست را بدست آوریم، که کنترل آن بسیار راحت تر از چرخ سخت مدل قبلی است.

در حالی که در ابتدا برای به دست آوردن تناسب مناسب تلاش می کردم، به سرعت متوجه شدم که به دلیل دست و پا گیر بودن دستگاه های قبلی، بیش از حد به آن فکر می کنم. هنگامی که موقعیت مناسب را پیدا کردم، متوجه شدم که قرار دادن و نگه داشتن هدست فوق العاده آسان است. چیزی که بیشتر از همه من را شگفت زده کرد این است که وقتی آنجا باشد چقدر راحت است. بالشتک اطراف هدبند کاملاً نرم است، اگرچه هنوز هم کمی «صورت واقعیت مجازی» روی پیشانی من باقی می‌گذارد (اگرچه بدتر از آن علائم روی بینی من است که اگر آن را خیلی محکم قفل کنم می‌تواند به‌ویژه بد به نظر برسد). با این حال، من توانستم به مدت سه ساعت متوالی Horizon Call of the Mountain را بدون احساس ناراحتی بازی کنم. در مقایسه، من اغلب مجبور می شوم بعد از یک ساعت از Meta Quest 2 خود خارج شوم، زیرا احساس می کنم مغزم را از سرم بیرون می کشد.

PSVR2 در چند منطقه کوچک دیگر، مایل بیشتری را طی می کند، که من به سرعت از آنها استقبال کردم. یک صفحه روی چشمی به من امکان می دهد فاصله لنز را در لحظه تنظیم کنم، که برای وضوح شگفت انگیز است. با اولین PSVR، من باید برای یافتن تعادل بین واضح ترین تصویر و راحت ترین تناسب تلاش کنم. من دیگر مجبور نیستم این کار را با PSVR2 انجام دهم. هنگامی که طبیعی ترین موقعیت خود را پیدا کردم، ابزار لنز مطمئن می شود که مجبور نیستم سازش کنم.

نمای پشتی PlaySttaion VR2 که صفحه تنظیم آن را نشان می دهد.

تا آنجا که تکرار می شود، من همچنین از اینکه سونی صدای خود را تغییر داده است راضی هستم. مدل اصلی دارای هدفون های داخلی بود که همیشه به هدست متصل بودند. وقتی از آنها استفاده نمی‌کنید، می‌توان آن‌ها را به کناره‌ها متصل کرد، اما اغلب می‌دیدم که بیرون می‌آمدند، که منجر به برخی موقعیت‌های غیربهداشتی می‌شد. همین رویکرد هنوز در اینجا وجود دارد، اما سونی این بار واحد هدفون را قابل جابجایی کرده است. جوانه ها اکنون روی یک حلقه نازک قرار می گیرند که می تواند از طریق جک 3.5 میلی متری زیر هدست وصل شود. وقتی داخل هستند، درست مانند اولین هدست عمل می کنند. با این حال، اگر نمی‌خواهم از آنها استفاده کنم، می‌توانم دستگاه را به طور کامل درآورم و از هدفون خودم یا اصلاً استفاده نکنم.

صدا همان قسمتی است که من متوجه می شوم سونی چقدر پشت منحنی (یا فقط در لبه آن) قرار دارد، که هر چه بیشتر تست می کنم به یک تم در حال اجرا تبدیل می شود. این هدست بر خلاف Quest 2 هیچ گونه صدای داخلی ندارد. اگرچه این قطعاً یک شکست نیست، اما این ایده را تقویت می کند که PSVR2 لزوماً همگام با چشم انداز فناوری گسترده تر نیست و در سونی کار می کند. خلاء VR خود این یک گام به جلو برای دارندگان پلی استیشن است، اما نه لزوماً VR به عنوان یک کل.

برپایی

این پویایی در فرآیند راه اندازی سیستم وجود دارد. اگر در این مرحله فقط از PSVR برای دسترسی به واقعیت مجازی استفاده کرده اید، نسخه جدید احساس راحتی می کند. در حالی که هدست قدیمی از طریق یک واحد پردازش پیچیده و چندین کابل به PS4 متصل می شود، PSVR2 یک سیستم یک سیم است. آن را به پورت USB-C PS5 وصل کنید و تمام. با توجه به اینکه من بازی‌های مختلف PSVR را در طول سال‌ها نادیده گرفتم، زیرا نمی‌خواستم با همه سیم‌ها کار کنم، سیستم جدید برای سهولت یک موهبت الهی است.

البته نکته منفی این است که در دنیایی که بی سیم در حال افزایش است، هنوز یک اتصال متصل است. در چند سال گذشته، من عاشق آزادی Quest 2 شدم، زیرا به من این امکان را می داد که آزادانه در اتاق خواب بزرگترم حرکت کنم و بازی هایی مانند Half-Life: Alyx را انجام دهم (من آن را کنار گذاشتم تا به صورت بی سیم کار کند، و این بهترین تصمیم بازی است که تا به حال گرفته ام). بازگشت به یک اتصال سیمی کمی محدود کننده به نظر می رسد، اما در نهایت آن را خیلی اذیت نمی کنم. در نهایت، هدست توسط PS5 تغذیه می شود، بنابراین نوعی اتصال مورد نیاز بود. این واقعیت که سونی این تنظیمات را بسیار آسان کرده است، من را مایل به زندگی با آن می کند – به خصوص با راحتی بیشتر.

یکی از زمینه‌هایی که سونی با رقبا همراهی می‌کند، از طریق دکمه اختصاصی عبور درست در کنار دکمه پاور سیستم است. در هر زمان، می توانم این را فشار دهم تا محیط واقعی خود را سیاه و سفید ببینم. این ویژگی یک پیشرفت بزرگ برای VR سونی است زیرا زمانی که ناگهان از منطقه بازی تعیین‌شده‌ام بیرون می‌روم، یا زمانی که می‌خواهم مطمئن شوم گربه‌ام وارد نمی‌شود، خیلی راحت‌تر می‌توان فهمید کجا هستم. محدوده حرکتی من زمانی که حداقل انتظارش را ندارم. این یک افزودنی فنی بسیار مورد نیاز است که مطمئن می شود PSVR2 کاملاً با جایی که فناوری در حال حرکت است احساس نمی کند.

نمای جانبی PlayStation VR2 که روی یک میز چوبی قرار دارد.

سونی همچنین نحوه ایجاد مناطق بازی توسط کاربران را بهبود بخشیده است و بیشتر از همتایان خود یادداشت برداری می کند. وقتی برای اولین بار هدست را راه‌اندازی کردم و یک منطقه بازی بسیار سریع ایجاد کردم، متوجه شدم که اغلب از محدوده خارج می‌شوم. من برای لحظه ای ناامید شدم، تا اینکه فهمیدم می توانم آزادانه آن قسمت را در هر زمانی ویرایش کنم. با استفاده از کنترل‌کننده‌ها برای ترسیم به معنای واقعی کلمه یک مرز در اطراف اتاق نشیمن خود با فناوری عبور، می‌توانم منطقه بسیار بزرگ‌تری را ترسیم کنم. از آن زمان، من به هیچ وجه به لبه منطقه بازی برخورد نکرده ام، و مرا غوطه ور نگه داشته است. این فوق العاده ساده است و اختلال دیگری را که می تواند به ترفند جادویی همهجانبه VR منجر شود را کاهش می دهد.

کنترل کننده ها و بازخورد

بزرگترین تغییر در اینجا نحوه کنترل دستگاه است. پیش از این، PSVR از کنترلر استاندارد PS4 در اکثر بازی ها و همچنین کنترلرهای سونی Wiimote-esque Move پشتیبانی می کرد. سونی با قرار دادن کنترلرهای Sense جدید خود در هر هدست، کار را در اینجا ساده کرده است و آنها به عنوان تنها طرح کنترل پلت فرم عمل می کنند. سونی اساسا دوال سنس خود را در اینجا به دو نیم می کند و یک طرف آن را در هر دست قرار می دهد. هر کنترلر دارای ماشه، سپر، جوی استیک، دکمه هوم و دو دکمه فیس مخصوص به خود است. سمت چپ شامل دکمه استاندارد اشتراک‌گذاری پلی‌استیشن است، در حالی که سمت راست دارای یک دکمه منو است که می‌توان آن را پایین نگه داشت تا صفحه نمایش را جدیدتر کند. همه اینها در یک گنبد محافظ احاطه شده است تا بازیکنان به طور تصادفی به دیوار یا صورت خود مشت نزنند.

طراحی اینجا بار دیگر از دستگاه هایی مانند Quest 2 سرنخ می گیرد – و این بیشتر برای بهترین ها است. داشتن دو دست آزاد در VR بسیار منطقی تر است و من خوشحالم که با ردیابی ناسازگارشان از شر کنترلرهای Move خلاص می شوم. در مقایسه، کنترل‌کننده‌های Sense به لطف چهار دوربین جلوی هدست، با ضربه‌های کمتری کار می‌کنند. آنها همچنین به طور طبیعی با دستان من مطابقت دارند و آنقدر سبک هستند که هنگام پرتاب کردن آنها در بازی هایی مانند Altair Breaker احساس فشار نمی کنم.

آنچه سونی واقعاً در اینجا به میز آورده است، فناوری منحصر به فرد DualSense است که به هر کنترلر راه می یابد. هر دو دارای بازخورد لمسی و محرک های تطبیقی ​​هستند که برای ماهیت غوطه ور واقعیت مجازی مناسب هستند. تقریباً تمام مزایایی که تاکنون ذکر کردم در Kayak VR: Mirage از همه بازی‌ها جمع شده است. در آن عنوان، Senses برای کنترل پارو کایاک استفاده می شود. ردیابی در اینجا فوق‌العاده دقیق است، با دست و پا زدن دقیقاً به سمت حرکات من و حتی سرعت و عمق نوسانات من را به دقت تشخیص می‌دهد. هر بار که پارویی را در آب می‌ریزم، بازخورد لمسی خوبی دریافت می‌کنم که احساس فرو رفتن یک شی در آب را شبیه‌سازی می‌کند. این یک احساس عالی است که به من اجازه می دهد واقعاً در این تجربه گم شوم.

یک دست کنترلر PlayStation VR2 Sense را نگه می دارد.

PSVR2 شامل برخی بازخوردهای اضافی، و همچنین با کمی لرزش در هدست مناسب است، که لمس اضافی خوبی را اضافه می کند. مکان اصلی که متوجه شدم در Gran Turismo 7 بود، زیرا هدست من وقتی با دیوار برخورد می‌کردم غرش می‌کرد. تاثیرگذارتر، اگرچه هنوز ظریف است، ردیابی چشم آن است که کاربران هنگام راه اندازی دستگاه، آن را کالیبره می کنند. به عنوان مثال، این به من اجازه می دهد تا به راحتی در میان گزینه های منو در برخی بازی ها با نگاه کردن به آنها حرکت کنم. این لایه های اضافی در کنار Senses کار می کنند تا واقعا بازیکنان را در منطقه نگه دارند.

تنها مشکل در اینجا عمر باتری است. کنترل‌کننده‌های Sense من در عرض چهار یا پنج ساعت تخلیه می‌شوند، که به نظر کوتاه می‌آید – البته، نمی‌توانم تصور کنم که صرف زمان بسیار بیشتر از آن در VR سالم باشد. با این حال، من قدردانی می کنم که کنترلرهای Sense به راحتی از طریق USB-C شارژ می شوند. این به آنها برتری بزرگی نسبت به کنترلرهای Quest 2 من می دهد، که باتری ها را می خورند که انگار کار آنهاست. کسانی که می‌خواهند 50 دلار اضافی را خرج کنند، می‌توانند یک تشک شارژ مجدد نیز بخرند که فرآیند را آسان‌تر می‌کند (اگرچه من با مشکلاتی مواجه شدم که کنترل‌کننده‌ها به راحتی در جای خود قفل نمی‌شوند، که منجر به از کار افتادن شارژ غیرمنتظره می‌شود).

من یک نکته مهم دیگر را در اینجا ارائه می کنم: این چیزها به طرز عجیبی دشوار است که تنها با لمس کردن به آنها دست پیدا کنید. وقتی سعی می‌کنم آن‌ها را در حین VR بردارم، در نهایت ساختار گرد را زیر و رو می‌کنم و در تلاش برای یافتن چسبندگی صحیح هستم. بیرون آمدن تسمه های ایمنی از داخل محافظ دستی به جای لبه آن کمکی نمی کند. این بدان معناست که اغلب احساس می‌کنم که آنها از سمت اشتباه کنترلر بیرون می‌آیند، که در نهایت با گرفتن سمت اشتباه، من را گیج می‌کند. خوشبختانه، دکمه عبور این مشکل را کاهش می دهد، اما طراحی در اینجا کمی ضعیف به نظر می رسد.

مشخصات

جایی که PSVR2 واقعاً برای توجیه قیمت خود کار می کند، در مشخصات چشمگیر آن است. در حالی که طراحی هدست به مدل قبلی خود نزدیک است، جرات آن را به عنوان یک دستگاه واقعاً "نسل بعدی" قرار می دهد. رزولوشن پنل در اینجا 2000 x 2040 در هر چشم است که از PSVR 1920 x 1080 بیشتر است. این تفاوت عمده ای ایجاد می کند. جایی که آخرین هدست سونی دانه‌دار و کم رزولوشن بود، هدست جدیدش تصویری فوق‌العاده واضح ارائه می‌دهد که Quest 2 را شکست می‌دهد.

سونی با استفاده از صفحه نمایش OLED که فوق العاده به نظر می رسد و نرخ تازه سازی تا 120 هرتز به هدر نمی رود، مطمئن می شود. علاوه بر این، هدست دارای میدان دید (FOV) بسیار چشمگیری در حدود 110 درجه است. که اکثر هدست‌های موجود در محدوده قیمتی خود را از بین می‌برد، از جمله Quest 2 با FOV 89 درجه.

نمای نزدیک از لنزهای پلی استیشن VR2.

البته مزیت واقعی سونی در اینجا PS5 است. از آنجایی که هدست از کنسول خارج می شود ، این دریچه ای را برای تجربه های واقعاً سطح بالایی باز می کند. زمانی که Horizon Call of the Mountain را بازی کردم و سپس یک سری پورت که در اصل برای PSVR2 ساخته نشده بودند، متوجه تفاوت شدم. اولی یکی از زیباترین بازی‌های واقعیت مجازی است که من در طول عمر این فناوری دیده‌ام، با مناظر وسیع، دشمنان با جزئیات دقیق و طیف گسترده‌ای از رنگ‌های زنده.

نمای VR Gran Turismo 7 نیز به همین شکل چشمگیر است، زیرا وقتی بین هدست و تلویزیون جابجا می شوم مقدار کمی از دست می رود. تصویر تلویزیون کمی جزئی‌تر و با کنتراست قوی‌تر به نظر می‌رسد، اما نمای VR چندان مشکلی به نظر نمی‌رسد. وقتی بازی‌ها از تمام قابلیت‌های سیستم استفاده می‌کنند، سونی ثابت می‌کند که چرا در موقعیت منحصر به فردی برای ایجاد یک هدست مصرف‌کننده رده بالا قرار دارد.

ای کاش می‌توانستم در اینجا بیشتر در مورد مشخصات بگویم، اما واقعیت این است که فرصت‌های زیادی برای دیدن آنچه دستگاه می‌تواند انجام دهد را نداشته‌ام. این از یک مشکل وجودی تری صحبت می کند که در حال حاضر PSVR2 را آزار می دهد.

نرم افزار

بررسی اولیه سخت افزار بازی می تواند دشوار باشد زیرا شما همیشه از مجموعه محدودی از بازی های راه اندازی مرور می کنید. هنگامی که Xbox Series X را بررسی کردیم ، در ابتدا آن را یک «خودروی اسپرت بدون بنزین» نامیدیم، زیرا خط راه‌اندازی ضعیفی داشت که عمدتاً به پورت‌ها متکی بود – مشکلی که بهبود یافته است، اما در عرض دو سال کاملاً برطرف نشد. PSVR2 در هنگام راه‌اندازی در وضعیت بسیار مشابهی قرار می‌گیرد، اما من در مورد اینکه چقدر خوب بر مشکلات نرم‌افزاری خود غلبه خواهد کرد، مطمئن نیستم.

خط راه اندازی PSVR2 موقعیت عجیب دیگری را ایجاد می کند که بستگی به آشنایی قبلی کاربر با VR دارد. اگر در این فناوری کاملاً تازه کار هستید، همانطور که من فکر می کنم بسیاری از افراد خواهند بود، چیزهای زیادی برای بررسی وجود دارد. علاوه بر پشتیبانی Horizon Call of the Mountain و Gran Turismo 7 VR در زمان راه اندازی، این هدست تعداد زیادی از موفقیت های VR را دریافت می کند. بازی هایی مانند Moss: Book 2 , What the Bat? ، Demeo و موارد دیگر کمک می کند تا ترکیب آن را کامل کند و مطمئن شود که تازه واردان چیزهای زیادی برای بررسی وجود دارد.

اگر به دنبال بازی های جدید ساخته شده برای PSVR2 هستید، داستان متفاوت است. در طول آزمایشم، تلاش کردم تا چیزهای زیادی را پیدا کنم که نتوانستم (یا قبلاً) در Meta Quest 2 یا حتی PSVR اصلی بازی نکرده باشم. Gran Turismo 7 سرگرم‌کننده‌ترین بازی انحصاری است که می‌توانید در زمان عرضه پیدا کنید، اما آنقدر یک بازی واقعیت مجازی تمام عیار نیست که یک گزینه دوربین اضافه شده است. نمای VR فقط در میانه شمارش معکوس شروع مسابقه فعال می شود. بقیه بازی فقط روی یک صفحه تخت در داخل هدست نمایش داده می شود. با این حال، تصور می‌کنم از این به بعد این روش اصلی بازی خواهد بود زیرا شبیه‌ساز رانندگی را بسیار واقعی‌تر می‌کند.

به غیر از آن، گزینه های انحصاری بسیار ضعیف هستند. Horizon Call of the Mountain یک تست فنی قوی است، اما من کمی از آن به عنوان یک بازی مستقل غافل بودم. این بازی کاملاً بزرگی نیست که انتظارش را داشتم، زیرا نمی‌تواند تعادلی بین محدودیت‌های بازی VR و جاه‌طلبی‌های سینمایی سونی برای بزرگترین فرنچایزهایش پیدا کند. به عنوان اولین سفر، این که سونی هنوز متوجه نشده است که چه نوع بازی هایی در VR بهتر کار می کنند، کمی نگرانم می کند.

ریاس از کوهی مشرف به آبشاری در Horizon Cal of the Mountain بالا می رود.

اگر The Last of Us یا God of War رفتاری مشابه با Horizon داشته باشند، تعجب نمی‌کنم، اما نمی‌توانم بگویم در حال حاضر از این ایده هیجان‌زده هستم. این پلتفرم دارای Half-Life: Alyx یا حتی Astro Bot: Rescue Mission نیست که در حال حاضر واقعاً از دستگاه استفاده کند. و چیزی که حتی بیشتر از آن مشکل است این است که ما حتی نمی دانیم که بعد از آن چه می شود. سونی می گوید بیش از 100 بازی برای این پلتفرم در حال توسعه هستند، اما ما نمی دانیم بازی انحصاری بعدی که باید برای تماشای آن انجام دهیم چیست. وقتی 550 دلار روی سیستم بازی کم کنید، این احساس خوبی نیست.

در خارج از Horizon، آزمایش های اولیه من بسیار پراکنده تر بود. من برای ورود به نسخه بهبودیافته Star Wars: Tales from the Galaxy's Edge مشکل داشتم، که مانند یک یادگار در کنار یک بازی مدرن تر به نظر می رسید. سیستم‌ها و بصری نسبتاً ساده و همچنین مشکلات تنظیم ارتفاع مناسب، این احساس را در من ایجاد می‌کرد که دارم یک بازی اصلی ایکس‌باکس را روی ایکس‌باکس وان اجرا می‌کنم. من واکنش‌های مشابهی را هنگام ورود به عناوین دیگر داشتم. سونی قبلاً در یک پست وبلاگی بازی شمشیربازی انیمه Altair Breaker را مورد توجه قرار داده بود، اما من از یافتن یک هک اند اسلش تا حدودی ناامید شدم. همین امر در مورد بازی‌هایی مانند Cities: VR و Kayak VR: Mirage نیز صادق بود، دو اسباب‌بازی مجازی کاملاً خوب که عمق زیادی ارائه نمی‌دهند. هیچ یک از این بازی‌ها به من احساس قدرت یا پتانسیل هدست را نمی‌دهد، زیرا هر چیزی که ارزش بازی کردن را داشته باشد در حال حاضر روی هدست‌های دیگر اجرا می‌شود.

یک کایاک در Kayak VR: The Mirage از آب عبور می کند.

من می دانم که این تغییر خواهد کرد – یا حداقل، من با حسن نیت فرض می کنم که تغییر خواهد کرد. بازی‌های پیچیده‌تر و کامل‌تر در طول عمر PSVR2 به همراه توسعه‌دهندگان زمان بیشتری برای کار با سخت‌افزار خواهند داشت. با این حال، نحوه اجرای پرتاب در اینجا به من می‌گوید که نباید به این زودی‌ها انتظار تجربه‌های فراوانی از این دست را داشته باشم. اگر حتی سونی در تلاش است تا در این مرحله یک بازی VR بزرگ و پرفروش را بشناسد، تصور می‌کنم در مورد بازی‌های انحصاری فروش سیستم، گزینه‌های بسیار کمی خواهد بود. من انتظار دارم که بیشتر بهترین بازی‌های آن بازی‌های چند پلتفرمی باشند که می‌توان آن‌ها را در Meta Quest 2 ارزان‌تر و بدون سیم بازی کرد.

همه اینها PSVR2 را در فضای بسیار ناخوشایندی قرار می دهد که سونی با نام تجاری پلی استیشن خود به آن عادت نکرده است. شاید برای اولین بار در حرفه سخت‌افزاری این شرکت، تکه‌ای از فناوری ایجاد کرد که در وضعیت نامناسبی کار می‌کرد. حتی اولین هدست PSVR به دلیل قیمت پایین و استراتژی مصرف کننده پسندی که در آن زمان وجود نداشت، برتری در رقابت داشت. جانشین آن همان عوامل را در گوشه خود ندارد، به ویژه با توجه به اینکه قیمت آن بیشتر از کنسول جذاب تر است که آن را قدرت می دهد. نه تنها این، بلکه کاملاً یک دستگاه بازی است، در حالی که چیزی مانند هدست متا می تواند بسیار بیشتر با هزینه بسیار کمتر انجام دهد.

قدرت، نمایشگر شفاف و کنترل‌های فراگیر PSVR2 واقعاً هیجان‌انگیز هستند، اما اگر برنامه‌های قاتل جدیدی وجود نداشته باشند که از آن استفاده عالی کنند، هیچ‌کدام از آن‌ها مهم نیستند. این چالشی است که سونی با افزایش دو برابری VR پیش رو دارد. این یک هدست عالی ایجاد کرد که بر خلاف مدل قبلی این شرکت، هر زمان که بخواهید از آن بسیار هیجان زده خواهم شد. من فقط با این حس باقی مانده ام که بین استفاده از آن گرد و غبار زیادی را پاک می کنم.