مدتی طول کشید تا بفهمم چگونه داستان تاریکتر و شخصیتهای بینقص Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin همه در یک روایت رضایتبخش با هم ترکیب میشوند. سپس، در ساعات پایانی بازی، برخی از پیچ و تابها و افشاگریهای عظیم من را تا حد زیادی شوکه کردند، زیرا به صورت موضوعی کل تجربه را بازتعریف کردند. نه ماه بعد، Stranger of Paradise Final Fantasy Origin هنوز هم بازی ویدیویی مورد علاقه من در سال 2022 را دارد.
به این ترتیب، باید به این فکر میکردم که چرا این پایان به من چسبیده است و درباره ایجاد آن بیشتر میآموزم. برای اینکه بفهمم چگونه شکل گرفت، با Kazushige Nojima، بنیانگذار Stellavista Ltd. صحبت کردم، که به ساخت داستان و سناریوی Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin کمک کرد و سناریونویس بسیاری از RPG های برجسته دیگر مانند Final Fantasy بود. VII , Final Fantasy X و Kingdom Hearts .
او در مصاحبه ای اختصاصی با Digital Trends توضیح داد: «من پس از پیشرفت هایی به تیم ملحق شدم، و در آن مرحله، سرنوشت جک از قبل تعیین شده بود. کار من این بود که عناصر مختلف داستان را که در آن زمان بی نظم بودند، در مسیری متحد به پایان سازماندهی کنم.»
و چه پایانی داشت هشدار میدهید که اسپویلهای Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin در این خلاصهای از آنچه که پایان را بسیار خاص کرده است، دنبال میشود ، که دارای بینش توسعهدهندهای است که به ایجاد روایت وحشتناک آن کمک کرده است.
تو جک رو نمیشناسی
اگرچه نوجیما اعتراف میکند که «فلسفه شخصیتها، وقایعی که رخ میدهند، و خط داستانی که به اتفاقی که برای جک میافتد، در پایان، نتیجه آزمون و خطای بسیار بوده است،» نسخه نهایی Stranger of Paradise است. در نحوه تنظیم نتیجه گیری با حداکثر مقدار شوک هوشمندانه است. برای بیشتر بازی، طرح آن نسبتاً ساده و سطحی به نظر می رسد.
این بازی درباره گروهی از قهرمانان است که در تلاش برای بازگرداندن چهار کریستال عنصری در اطراف Cornelia هستند تا سرزمین را از تاریکی نجات دهند. این یک داستان به معنای واقعی کلمه به قدمت خود سری فاینال فانتزی است . اما، چیزی در تمام مدت کمی بد به نظر میرسد زیرا بسیاری از شخصیتها – یعنی شخصیت بازیکن جک گارلند – علیرغم تلاشی که در آن شرکت میکنند، بهطور خندهدار به نظر میرسند و به نظر میآیند. بسیاری از زمان اجرا بازی، همه آن ها در ساعت های پایانی بازی روی سر خود قرار می گیرند.
جک پس از شکست دادن Astos، یک الف تاریک که در طول بازی به بازیکنان طعنه میزند، متوجه میشود که او یک غریبه است. غریبه ها ماموران نژادی از موجودات به نام Lufinians هستند که تاریکی خود را به سرزمین Cornelia رها می کنند و مامورانی را برای فرونشاندن آن می فرستند. اگر تاریکی بیش از حد تند شود یا با احساسات ترکیب شود تا به آشوب تبدیل شود، آنها فقط کل جهان را دوباره تنظیم می کنند. این مکاشفه شخصیت اصلی و ملایم جک را از نو میسازد، زیرا متوجه میشویم که او فردی است که حافظهاش پاک شده و مغزش شستشو داده شده تا یک هدف داشته باشد: شکست تاریکی و آشوب.
قبل از انتشار، Stranger of Paradise به دلیل مضحک بودن شخصیتهایش، مورد تمسخر و تمسخر قرار گرفت . با این حال، در این لحظه از داستان، بازی این مفهوم را بر سر خود تغییر میدهد، زیرا متوجه میشویم که آنها افرادی هستند که در یک چرخه بیرحمانه و بیپایان گیر کردهاند. نوجیما تاکید کرد که چرا مرگ استوس یک لحظه حیاتی در سفر جک است.
او توضیح می دهد: "در کورنلیا، جک فقط لذت جنگیدن را داشت: خشم نسبت به دشمنانی که راه او را مسدود کرده بودند و خوشحالی از دستیابی به پیروزی هایش." وضعیت روانی او در آن زمان کاملاً ثابت بود. با این حال، با مرگ آستوس، او غم و اندوهی را احساس کرد که قبلاً هرگز تجربه نکرده بود.
از این نقطه به بعد، جک احساسات بیشتری از خود نشان می دهد، حتی اگر در ابتدا فقط گیجی و غم باشد، از قبل. و ما هنوز حتی به خاطره انگیزترین بازی بازی را تجربه نکرده ایم.
خیانت
شکست Astos تاریکی بزرگی را در جهان آزاد می کند و Cornelia با بازگشت جک و دوستانش تسلیم آن می شود. آنها تمام تلاش خود را می کنند تا شاهزاده سارا را از شهر خارج کنند، اما او کشته می شود. پس از این، یک فلش بک نشان می دهد که او و جک در یک چرخه قبلی عاشقانه درگیر بودند و جک در واقع گارلند، شرور فاینال فانتزی اصلی است. زمانی که جک در پایین ترین سطح خود قرار دارد، جید، اش، نئون و سوفیا به او خیانت می کنند، بازیکنان اعضای حزب در کل بازی به آن ها تکیه کرده اند و جک فکر می کرد دوستان او هستند.
نوجیما می گوید: «با مرگ سارا، غم و اندوه او به نقطه شکست رسید و تعادل از بین رفت. «در نتیجه، مانیفست تاریکی در روح جک به وجود آمد. اش و دوستانش این لحظه را به عنوان یک فرصت یک بار در زندگی دیدند و دست به کار شدند – من آن را اینگونه می بینم.
از نظر من، این لحظه ثابت میکند که Stranger of Paradise نوعی تضاد با سری فاینال فانتزی است. ما آنقدر به فرمول این سری عادت کردهایم که جنگجویان با هر چیز تاریک یا هرجومرج مبارزه میکنند، هرگز واقعاً نپرسیدهایم که چه موقعیتهایی ممکن است باعث ایجاد هرج و مرج شود. و با ساختن هسته عنصری تقریباً در هر بازی فاینال فانتزی که به بازیکن خیانت می کند، بازی به وضوح نشان می دهد که چگونه هنجارهای سری را زیر پا می گذارد.
من عاشق این هستم که چگونه این به گیم پلی مربوط می شود، زیرا مجبور شدم با اعضای حزبی که مدت زیادی با آنها مبارزه کردم و وسایلی را انتخاب کردم بجنگم. این یک بازی ویدیویی است که به زودی فراموش نمی کنم. اگرچه نوجیما از اظهار نظر در مورد جایگاه Stranger of Paradise از نظر موضوعی در میان کل مجموعه خودداری کرد، اما توضیح داد که چرا این لحظه برای داستان بازی بسیار مهم است.
برای نجات کورنلیا از مظاهر تاریکی، نیاز به گره زدن موج عظیمی از احساسات – آمیزهای از شادی، خشم، غم و لذت – به تاریکی وجود داشت تا آشوب ایجاد شود، و سپس از آشوب برای قطع کردن آن استفاده شود. نوجیما می گوید: اتصال به لوفنیا. جنگجویان در زره آشوب، به اصطلاح، مورد نیاز بودند، و برای این، جک، یک جنگجوی عالی، مرد مناسب برای این کار بود. اش، جد و دوستانشان این منطق را به خوبی درک کردند و در لحظه ای که جک کنترل احساسات خود را از دست داد، خود را به عنوان دشمن نشان دادند تا او را وادار کنند که از حد خود عبور کند.
نادیده گرفتن انتظارات
جک به دلیل احساسات شدید ناشی از خیانت دوستانش، تسلیم آشوب می شود. داستان میتوانست اینجا به پایان برسد و همچنان به خوبی به اولین بازی Final Fantasy گره بخورد، اما یک قدم فراتر میرود. جک مستقیماً با لوفینیا روبرو می شود، زیرا از این واقعیت خسته شده است که گروهی از مردم دست خود را کثیف نخواهند کرد زیرا از مردم می خواهند بارها و بارها همان کار را به نفع خود انجام دهند. از نظر نوجیما، سرپیچی جک یک تصمیم واقعی و شخصیت محور بود.
او میگوید: «من این اصل را در نظر دارم که داستانهای افرادی که با دشمنی بزرگ روبرو میشوند، یا در برابر بیعدالتی ایجاد شده توسط قدرت عظیم قیام میکنند، نمیتوانند نوعی احساسات را در قلب دریافتکننده برانگیزند.» من معتقدم که این در ظاهر جک نیز منعکس شده است."
من شخصاً عمق موضوعی بیشتری در این لحظه و آن ایده سرپیچی می بینم. به نظر میرسد که این بازی انتظاراتی را که با عنوان فاینال فانتزی جدید به وجود میآید، پشت سر میگذارد، چه این خواستهها از طرف Square Enix باشد یا طرفداران. صرف نظر از اینکه علیه چه چیزی سرکشی می شود، در هسته خود می گوید که احساسات خود را در آغوش بگیرید و برای چیزی که به آن اعتقاد دارید بجنگید، حتی اگر منجر به کمی هرج و مرج شود.
جک می تواند با موفقیت Darkness Manifest را شکست دهد، Lufininans را به چالش بکشد و توسط دوستانش به 2000 سال گذشته فرستاده می شود. در اینجا، در لحظات پایانی بازی، متوجه میشویم که همه اینها یک نقشه اصلی بود که جک گارلند طراحی کرده بود، حتی اگر در حین انجام آن از آن خبر نداشت. او توضیح میدهد که چرا این کار با خط پایانی بازی ضروری بود، پس از گذشت سالها، زمانی که او شبیه نسخهای است که بازیکنان Garland برای اولین بار در Chaos Shrine در Final Fantasy اصلی ملاقات کردند.
ما در تاریکی پوشیده شده و سایهها را پوشاندهایم، منتظر آن روز سرنوشتساز هستیم که جنگجویان نور برمیخیزند. اگرچه درخشش آنها ممکن است در ابتدا ضعیف باشد، حتی یک شمع پاشیده در برابر سیاهی شب درخشان است. و بنابراین ما فقط یک انتخاب داریم… ما این جهان را در اعماق تاریکی فرو خواهیم برد."
فینال فانتزی
این لحظه پایانی برای داستان بازی بسیار مهم است، زیرا تأیید می کند که بازیکنان باید تمام تجربه خود را در بازی Stranger of Paradise دوباره متن کنند. از پخش مجدد بازی و مشاهده سرنخهای کوچکی که نشان میدهد چیزی خاموش است، لذت بردم، مانند اینکه چگونه تمام سطوح ظاهراً بر اساس سایر بازیهای فاینال فانتزی هستند، که میتوانستند دنیاهایی باشند که Lufinians بازنشانی میکردند. به گفته نوجیما، او کل بازی را حول خط پایانی ساخته است تا اطمینان حاصل کند که از نظر موضوعی به همان اندازه که توسعه دهندگان میخواستند جذاب باشد.
نوجیما توضیح میدهد: «وقتی فهمیدم تهیهکننده و کارگردان از خط جک در پایان خوششان آمده است، به یاد میآورم که احساس میکنم داستان قانعکنندهای داریم – چیزی که باقی مانده بود این بود که چگونه همه آن را به این خط وصل کنیم.»
پایان Stranger of Paradise بسیار به یاد ماندنی است زیرا زمانی است که جک از یک برادر خشن به یک مغز متفکر باهوش تبدیل می شود که مایل است ساختارهای قدرت را خراب کند تا جنگجویان نور واقعی بتوانند بیایند. بازی بازیکنان خود را ترغیب میکند که وقتی موجودات قدرت را ناعادلانه میکنند، صحبت کنند و از آنها سرپیچی کنند، حتی اگر برخی آن عمل را مشکوک و آشفته ببینند. با وجود این، Stranger of Paradise را می توان یک داستان منشأ شرور برای Garland در نظر گرفت. اما آیا جک گارلند واقعا یک شرور است؟ نوجیما اینطور فکر نمی کند.
او میگوید: «ممکن است لحظهای وجود داشته باشد که جک به عنوان یک شرور شناخته شود. با این حال، کسانی که به درستی خود شک دارند، نمی توانند یک شرور باقی بمانند. به طور کلی، فکر می کنم او یک قهرمان است.»
حالا فقط یک سوال دیگر در مورد بازی باقی می ماند: آیا Stranger of Paradise Final Fantasy Origin پیش درآمدی برای فاینال فانتزی است یا فقط قرار است داستانی سرکشی باشد که به تنهایی باقی بماند؟ پیامهای Square Enix نامشخص بوده است، زیرا تتسویا نومورا، تهیهکننده خلاق به Famitsu گفت که این بازی صرفاً یک بازی «الهامگرفته از» اولین عنوان Final Fantasy است. نوجیما در ارتباط بسیار واضح تر بود.
بله، من این داستان را پیش درآمدی برای Final Fantasy اصلی می دانم. با این حال، این تنها یک تفسیر ممکن از آن است،” Nojima به Digital Trends می گوید. اگر فرصتی باشد، مایلم تفاسیر دیگری را نیز بنویسم.»
برای آنچه که میتوانست یک داستان ساده باشد، Stranger of Paradise با این پایان فوقالعاده فراتر رفت. فقط در چند ساعت گذشته، بازی پیامی قدرتمند، شخصی و ظریف را نشان میدهد که وقتی متوجه شدید که چیست، در کل بازی نفوذ میکند. به دلیل عمق موضوعی، پیوند با گیم پلی و عامل شوک کلی، پایان Stranger of Paradise مورد علاقه من در یک بازی امسال بود.
Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin هماکنون برای رایانههای شخصی، پلیاستیشن 4، PS5، Xbox One و Xbox Series X در دسترس است.