با نزدیک شدن به سالگرد یک سالگی Steam Deck، متوجه شدم که دلم برای نوشتن بازتابی در مورد 12 ماه گذشته ام با آن احساس خارش می کند. اگرچه من عاشق دستگاه بازی هستم و به اندازه نینتندو سوییچ خود از آن استفاده می کنم، در ابتدا احساس کردم که احساساتم منفی تر از آنچه انتظار داشتم. بخشی از آن ممکن است کمی ارتجاعی بوده باشد، زیرا من در سال گذشته به یک حیوان خانگی دست و پا زدم: شنیدن افرادی که در بازی ها کار می کنند آن را به عنوان یک وسیله "تغییر دهنده زندگی" تبلیغ می کنند. مطمئناً، برای هرکسی که شغلش به دسترسی آسان به بازیها وابسته است، زندگی را تغییر میدهد، اما برخی از ویژگیهای ناامیدکنندهتر Steam Deck توصیه کردن آن را به یک بازیکن معمولی سختتر میکند.
وقتی با جیکوب روچ چت کردم دیدگاه من تغییر کرد. نویسنده ارشد محاسبات Digital Trends. به عنوان یک گیمر رایانه شخصی، خواندن او در مورد سیستم کاملاً با من متفاوت بود و بر ویژگی های تغییر دهنده بازی تمرکز می کرد که من زیاد از آنها استفاده نکرده ام. آنچه از آن مکالمه مشخص شد این است که Steam Deck بسته به اینکه از پسزمینه رایانه شخصی یا کنسول وارد آن میشوید، دستگاه بسیار متفاوتی است.
هر گونه تأمل کامل در سال اول Steam Deck باید دستگاه را از هر دو زاویه مورد بررسی قرار دهد و تمام مکاشفه های فنی و ناامیدی های گاه به گاه آن را از بین ببرد. این دقیقاً همان چیزی بود که من و جیکوب به توافق رسیدیم که به سالگرد این دستگاه نزدیک شویم. این داستان دو تجربه کاملاً متفاوت Steam Deck است – دوگانگی که ما احساس می کنیم صادقانه تر ماهیت پیچیده چنین قطعه فناوری جدید و نوآورانه ای را منعکس می کند.
گیمر کنسول
در حالی که من در این بحث نقش یک گیمر کنسول را بازی می کنم، به بازی های رایانه شخصی حساسیت ندارم. من روی ریگ خود زیاد بازی می کنم، اما سعی می کنم تا جایی که می توانم از آن اجتناب کنم. این به دلیل چند عامل است. برای اولین بار، ترجیح میدهم روی کاناپهام بنشینم و با تلویزیونم چیزی بازی کنم تا اینکه پشت همان کامپیوتری که برای کار از آن استفاده میکنم بنشینم. اما مهمتر از آن، من نمی توانم ناامیدی ناشی از دستکاری تنظیمات برای اجرای درست یک بازی را تحمل کنم. من بهروزترین قسمتها را ندارم، بنابراین دریافت نسخه جدید برای عملکرد بهینه میتواند یک آهنگ و رقص باشد که نمیخواهم با آن سروکار داشته باشم. من ترجیح میدهم فقط یک بازی را بارگذاری کنم و آن را با فناوری بهینهسازی شده اجرا کنم.
هنگامی که Steam Deck برای اولین بار معرفی شد، در مورد امکان تجربه بازی های رایانه ای ساده تر شبیه به Nintendo Switch هیجان زده بودم. چیزی که در سال گذشته به سرعت یاد گرفتم این بود که دستگاه به اندازه دکل من خوش خلق است، اگر نه بیشتر.
اگر منصف باشیم، این جذابیت دستگاه برای افرادی مانند جیکوب است. تعداد کمی از کنسولهای بازی واقعاً به بازیکنان این قدرت را میدهند که تنظیمات سختافزاری خود را مانند رایانههای شخصی انجام دهند. چیزی شبیه به پلی استیشن 5 یک امر پلاگین-پلی است – اگر یک بازی روی آن ضعیف اجرا شود، کار زیادی برای رفع آن نمی توانید انجام دهید. Steam Deck انعطافپذیری بسیار بیشتری را در سطح سیستم ارائه میدهد و ابزارهایی را که بازیکنان برای افزایش عملکرد، صرفهجویی در مصرف باتری یا هر چیزی که میخواهند سفارشی کنند، به آنها میدهد. حتی یک پوشش عملکردی وجود دارد که به بازیکنان امکان میدهد مواردی مانند نرخ فریم را در زمان واقعی مشاهده کنند – ابزاری که من هنگام بازی Vampire Survivors از آن استفاده میکنم.
اینها جنبههایی هستند که Steam Deck را به یک دستگاه واقعاً خاص تبدیل میکنند، و من خوشحالم که آنها حضور دارند، حتی اگر زیاد از آنها استفاده نکنم. با این حال، چیزی که من کمتر مشتاق آن هستم این است که دستگاه حتی یک سال پس از عرضه چقدر غیرقابل پیش بینی است. هنوز اولین باری را که سعی کردم با Steam Deck خود سفر کنم و برای اولین بار با هیجان در مترو سوار شدم را به یاد دارم. من به تازگی Soundfall را دانلود کرده بودم و مشتاق بودم که آن را اجرا کنم. من برنامه را بارگذاری کردم و سپس … هیچ اتفاقی نیفتاد. من به سادگی نمی توانستم بازی را بوت کنم و تا زمانی که به خانه برنگشتم و دوباره به وای فای وصل نشدم نمی توانستم. وقتی کارم را شروع کردم، متوجه شدم که تمام کات سین های آن با نوارهای رنگی جایگزین شده اند.
این نوع تجربه برای من در سال گذشته رایج بوده است. من با مجموعهای از خرابیها، کاهش سرعت سختافزار و حتی فریز شدن بازی مواجه شدهام که بهطور موقت دستگاه را آجر کرده است. در این بین، من با یک باتری غیرقابل پیش بینی نیز برخورد کرده ام که گاهی اوقات می تواند در یک ساعت از بین برود یا در یک لحظه از 10 به 0 درصد برسد. آمار Steam من از بین رفته است زیرا Deck من ساعتهای بازی را حتی زمانی که دستگاه در حالت خواب است میشمرد. دانلودها به دلیل اینکه سیستم به حالت Sleep رفته و پیشرفت را متوقف کرده است، اشتباه شده است. من را در مرورگر لینوکس پیچیدهاش نیز شروع نکنید، که فقط پیمایش را خستهکنندهتر میکند، زیرا فرمان فراخوانی صفحهکلید روی صفحه دستگاه همیشه کار نمیکند.
این به دردسرهایی که هنوز با سازگاری بازی دارم اشاره نمی کند. وقتی بازیها بهطور کامل روی دستگاه اجرا میشوند، آن چیزی است که آرزو میکردم باشد. در سال گذشته چندین لحظه جادویی داشتم که در آن بازیهایی مانند Rogue Legacy 2 یا Teardown را که در آن زمان فقط روی رایانههای شخصی موجود بود، بارگذاری کردم و آنها را بدون مشکل بازی کردم. مواقع دیگر، یک بازی تایید شده مانند Strange Horticulture را بارگذاری میکردم و متوجه میشدم که اندازههای کوچک متن باعث میشود آرزو کنم آرزو میکردم فقط روی رایانه شخصی بازی میکردم.
راستیآزمایی نیز بهویژه در مورد بازیهای AAA مشکلدار است. وقتی که Marvel's Midnight Suns و Need for Speed Unbound در دسامبر گذشته عرضه شد، فکر کردم که یکی را برای سفر تعطیلاتم انتخاب کنم. یک تحقیق کوچک به سرعت به من گفت که هیچکدام به خوبی روی دستگاه کار نمیکنند، و به جای آن میتوانم تعداد انگشت شماری هندی را که میتوانند روی نینتندو سوییچ اجرا شوند، در نظر بگیرم. این فقط یک مشکل بیشتر خواهد بود زیرا بازیهای بیشتری از رویکرد بین نسلی کنار میروند و شروع به بهینهسازی برای PS5، Xbox Series X و رایانههای شخصی سطح بالاتر میکنند. فقط به Returnal نگاه کنید، که فقط میتواند روی دستگاه اجرا شود با برخی مصالحههای عمده در نرخ فریم و وضوح.
به عنوان یک قطعه سخت افزار، نمی توانم بگویم که Steam Deck همیشه اولین انتخاب من برای بازی هایی است که می تواند اجرا کند. اگر گزینه ای بین بازی بر روی سوئیچ OLED یا Steam Deck خود داشته باشم، همیشه با اولی پیش خواهم رفت. کوچکتر است، وزن کمتری دارد و نمایشگر بسیار بهتری دارد. آنچه را که در قدرت و سفارشی سازی از دست می دهم، در راحتی و قابلیت اطمینان به دست می آورم. My Steam Deck همان چیزی است که وقتی گزینه دیگری ندارم به سراغ آن می روم و آن را به دستگاهی تبدیل می کنم که برای رایانه های شخصی هندی انحصاری مانند Pizza Tower استفاده می شود. در حال حاضر حتی جعبه شبیه سازی من نیست. این افتخار در حال حاضر متعلق به Razer Edge است که بسیار شیک تر و راحت تر است.
من شکایت هایم را اینجا جمع می کنم، اما اشتباه نکنید: من واقعاً Steam Deck خود را دوست دارم. من اغلب از آن استفاده میکنم و دوست دارم که چگونه رابطه من را با بازی رایانه شخصی تغییر داد. تابستان گذشته یک لحظه افشاگری داشتم که آن را با خودم در تعطیلات به کیپ کاد بردم، Marvel's Spider-Man Remastered را روی آن اجرا کردم و بدون هیچ مشکلی آن را پخش کردم. حتی اگر چیزی مانند Returnal در Steam Deck بهینه نیست، این واقعیت که من اصلاً می توانم آن را در آنجا بازی کنم قابل توجه است (Switch من حتی با فکر کردن به آن می میرد). آن لحظات هنوز هم جادویی هستند و به من این امکان را می دهد که دستگاه را به افرادی که بازی های متنوعی انجام می دهند توصیه کنم.
اما وقتی با گیمرهای معمولی تر صحبت می کنم، توصیه من با برخی اخطارهای سنگین همراه است. حتی یک سال بعد، باید وارد آن شوید و بدانید که سخت افزار خود یک کار مداوم در حال پیشرفت است. شما همچنین نمی توانید یکی را به دست آورید که انتظار داشته باشید هر نسخه جدید را پخش کند و سال های آینده از نسخه های آینده پشتیبانی کند. من هنوز تا حد زیادی در حال بازی کردن چیزی هستم که روی آن کار می کند، نه آنچه که دوست دارم بازی کنم. این بسط تجربه رایانه شخصی من از این نظر است: یک لپ تاپ دستی بزرگ که خوشحال می شوم به محض اینکه یک مدل شیک تر در دسترس باشد، آن را ارتقا دهم.
همکار من استدلال می کند که اگر شما یک گیمر رایانه شخصی مادام العمر هستید، دقیقاً موضوع همین است. ~ جووانی کولانتونیو، سرپرست بخش بازی
گیمر رایانه شخصی
Steam Deck دستگاهی است که بسته به انتظاراتی که شما به آن وارد می کنید تغییر می کند. اگر به دنبال یک نینتندو سوییچ هستید که بتواند بازیهای رایانهای را اجرا کند، لبههای ناهموار و جریان ویژگیهای بهظاهر بیفایده شما را خاموش میکند. از سوی دیگر، اگر از پسزمینه رایانههای شخصی میآیید که عیبیابی تنها بخشی از فرآیند است، Steam Deck رویایی است که به حقیقت پیوسته است. من در اردوگاه دوم جا گرفتم.
تصور میکردم از Steam Deck بهعنوان راهی برای دریافت یک ساعت بیشتر در Elden Ring قبل از خواب یا حذف برخی از کلکسیونها از فهرست خود در Horizon Zero Dawn در بین جلسات طولانیتر بازی استفاده کنم، اما من از آن استفاده نمیکنم. این دستگاه جداگانهای است که من از آن برای کم کردن کاتالوگ بیپایان بازیهای مستقلی که در طول سالها انتخاب کردهام، و همچنین تجربههای کوچکتر و کوچکتری استفاده میکنم که بیشتر از آنها در Alienware 34 در دستی احساس راحتی میکنم. مانیتور QD-OLED . من از بازیهایی مانند Vampire Survivors ، Signalis ، Domekeeper و Chained Echoes لذت میبرم، اما تصمیم خرید من در پشت آنها تا حد زیادی به Steam Deck بستگی داشت. شاید در غیر این صورت این بازی ها را بازی نمی کردم.
این چیزهای جدید است، اما من تعداد زیادی از بازیهای مستقل را نیز در کتابخانهام دارم – Darkest Dungeon ، Blasphemous ، Fae Tactics ، و Rivals of Aether . همه این بازیها بر روی نینتندو سوییچ و هر کنسول دیگری در دسترس هستند، اما به سختی میتوان از راحتی نگه داشتن زمان بازی، دستاوردها و پیشرفت من در زیر یک سقف غافل شد. من این احساس طولانی مدت را دارم که پیشرفت من در دستگاه های دیگر به نوعی به حساب نمی آید – بالاخره من تقریباً تمام وقتم را صرف بازی در رایانه شخصی می کنم. اگر در آن قایق جا شوید، با کتابخانه بزرگ Steam و تعامل کمی با کنسول های سنتی، Steam Deck منطقی است.
همانطور که گفته شد، بازی هایی وجود دارند که هرگز بدون Steam Deck بازی نمی کردم. EmuDeck یک راه حل شبیه سازی همه کاره است که می تواند هر پلتفرمی (و منظورم هر پلتفرمی) را به کتابخانه Steam Deck شما بیاورد. برخی از تجربههای بازی مورد علاقهام در سال گذشته، از جمله بازی Castlevania: Dawn of Sorrow و تلاش در اجرای بازیهای تصادفی Pokémon، اگر یک Steam Deck نداشتم، اتفاق نمیافتاد.
اما انجام بازیهایی که قبلاً در حال حرکت دارم، تنها دلیلی نیست که من مسافت پیموده شده زیادی را از Steam Deck به دست آوردهام. این یک رایانه شخصی کامل است، کاربرد آشکاری که اغلب هنگام مقایسه با Nintendo Switch و دستگاه هایی مانند Razer Edge نادیده گرفته می شود. این واقعیت را در نظر بگیرید که یک کروم بوک اولیه بین 300 تا 400 دلار برای شما کار می کند و Steam Deck شروع به یک ارزش لعنتی چشمگیر می کند. آن را با یک داک ارزان آمازون و چند دستگاه جانبی متصل کنید، و می توانید به راحتی از آن برای مرور اینترنت، تماشای ویدیوهای یوتیوب و حتی آزمایش با بخش بزرگ (اما معمولاً خسته کننده) برنامه های موجود در لینوکس استفاده کنید.
با این حال، من وانمود نمیکنم که لینوکس همان فیل اتاق نیست. میتوانید ویندوز را روی Steam Deck نصب کنید تا به طیف وسیعتری از برنامهها دسترسی داشته باشید، اما این دستگاه به وضوح برای اجرا با نسخه سفارشی لینوکس Valve در نظر گرفته شده است. Steam Deck جایگزینی برای رایانه های ویندوزی نیست، اما کارهای اساسی مانند مرور اینترنت یک بازی منصفانه است. لینوکس برای افراد ضعیف نیست، اما نیازهای اولیه مانند یک مرورگر وب و برنامه ایمیل فقط چند کلیک با شما فاصله دارد (و صادقانه بگوییم، اکثر برنامه های کاربردی مورد نیاز شما این روزها به هر حال در یک مرورگر در دسترس هستند).
من از باز بودن Valve در بخش لینوکس نیز قدردانی می کنم. همه نمیخواهند با تغییرات بیپایان تنظیمات و حالتهایی که از پستهای طولانی تالار گفتمان میآیند سر و صدا کنند، اما برخی افراد (از جمله خود من، اگر واضح نبود). پیچیدگی Steam Deck طیف وسیع تری از گزینه ها را به همراه دارد که در دستگاه های دیگر در دسترس نیستند. فقدان حفاظ به این معنی است که شما آزاد هستید که اساساً هر کاری را که می خواهید انجام دهید. برای بسیاری، این یک ضعف است. برای برخی، این یک نقطه قوت انحصاری است.
اگرچه همیشه کامل نبوده است. یک باگ باتری قابل رفع اما آزاردهنده به این معنی است که Steam Deck من گاهی در عرض چند دقیقه از بین میرود، UI گهگاه از کار میافتد و دوباره راهاندازی میشود، و گاهی اوقات Steam Deck من دهها بهروزرسانی را در صف قرار میدهد، که هیچ کدام در واقع بهروزرسانی نیستند. حتی با وجود این مشکلات، Steam Deck هرگز مشکلاتی بدتر از یک رایانه بازی معمولی ویندوزی ایجاد نکرده است، و با توجه به نقاط قوت بسیار آن، دستگاهی انقلابی برای یک گیمر رایانه شخصی است. ~ جیکوب روچ، نویسنده ارشد کامپیوتر
یافتن زمینه مشترک
دیدگاههای دوئل در اینجا تصویر کاملی از تجربه Steam Deck را نشان میدهند، اما شاید مهمتر از آن، تفاوت در تفکر بین گیمرهای کنسول و رایانه شخصی را نشان میدهند. وقتی می نشینم تا یک بازی ویدیویی بازی کنم، یک تجربه بدون دردسر می خواهم. با زمان محدودی که دارم، نمیخواهم ساعتهای اضافی را صرف تحقیق در مورد بازیهایی کنم که کار میکنند و سپس تنظیمات را برای بهینهسازی آنها انجام دهم تا باتری من در کمتر از دو ساعت از بین نرود. من میخواهم لحظات ارزشمند وقت آزادم را در یک بازی صرف کنم، نه در منوها.
با این حال، برای جیکوب، این دستکاری بخشی از تجربه است. سفارشی کردن یک بازی به گونه ای که او دوست دارد، بخشی از این آیین است، و Steam Deck شاید تنها سیستم بازی باشد که تا به حال این امکان را فراهم کرده است. اصطکاک بخش مهمی از تجربه است زیرا به این معنی است که سخت افزار می تواند قالب گیری شود. در حالی که من در مورد دستگاه ناراضی هستم، با ارزیابی جیکوب موافقم. Steam Deck قدرت را به بازیکن باز میگرداند.
به همین دلیل، من فکر میکنم منصفانه است که بگوییم سال اول Steam Deck حتی با وجود برخی ویژگیها، موفقیت چشمگیری داشته است. هنوز کارهایی برای قابل اعتمادتر کردن دستگاه وجود دارد، هم از نظر سخت افزار و هم در فرآیند تأیید بازی Valve، اما هنوز چیزی در بازار وجود ندارد که با آنچه که ارائه می دهد مطابقت داشته باشد. این یک انقلاب واقعی برای بازی های قابل حمل است، و من خوشحالم که برای شروع آن سفر، اشکالات و همه چیز، آنجا هستم.