آخر هفته گذشته، طرفداران Warframe در لندن، انتاریو، برای TennoCon گرد هم آمدند، رویدادی که به MMO محبوب اختصاص داشت. آخر هفته ای شلوغ و پر از پنل ها، دموها و اطلاعیه ها بود. Digital Trends در این نمایشگاه شرکت کرد و اولین طعم Warframe: 1999 را گرفت. بهروزرسانی آتی سری طولانیمدت نوید داستان، سلاحهای جدید و شاید حتی کمی تغییر در نسخهای جایگزین از دوران Y2K را میدهد.
ستاره آن گسترش؟ بن استار، صداپیشه ای که هم برای نقش کلایو در فاینال فانتزی شانزدهم و هم شخصیت آنلاینش شناخته می شود. من با بن استار در TennCon نشستم تا در مورد شخصیت Warframe: 1999، آرتور نایتینگل، نوستالژی اواخر دهه 90، و استعداد او در کمدی – اوه، و موقعیت ریاست جمهوری او در "جامعه پرورش گربیل" صحبت کنیم.
چقدر از سال 1999 به یاد دارید؟
من همه چیز را در مورد سال 1999 به یاد دارم. من هنوز به سال 2000 برمی گردم و آن را به عنوان معیاری در زندگی خود می بینم. برای افرادی که در قید حیات نبودند، فکر نمیکنم بتوان گفت که چگونه همه از آن سال آگاه بودند. Y2K بود، کل دنیا می توانست به پایان برسد. این حس چیزی جدید … چیزی بسیار هیجان انگیز و خطرناک در مورد آنچه که نشان می دهد وجود دارد. به خصوص جایی که من بزرگ شدم، در لندن، هزاره عظیم بود. ما گنبد هزاره را داشتیم، چشم لندن را داشتیم. بسیاری از نقاط دیدنی نمادین که اکنون در لندن وجود دارد به همین دلیل بود. و بنابراین این زیبایی شناسی [در Warframe: 1999 ] برای من بسیار نوستالژیک است، می دانید. و من فکر می کنم آنها آن را بسیار درخشان ثبت کرده اند. این سال 1999 نیست، این است که ما تصور می کنیم سال 1999 بود، یا چقدر آن دوره جالب بود.
من در دانشگاه تاریخ خواندم و جالب ترین جنبه تاریخ برای من … تاریخ نگاری است. این گونه است که انسان ها انتخاب کرده اند تا آن دوره زمانی را که در آن وجود داشته اند فهرست بندی کنند. چرا انسانها تصمیم گرفتند به دورهای که در آن زندگی میکردند نگاه کنند و به این شکل فکر کنند؟ و این همان چیزی است که این برداشتی در سال 2024 از سال 1999 است که درباره احساس افرادی که در آن دوره بزرگ شدهاند در مورد آن چه احساسی داشتند، و به نوعی به آن فکر کنید زیرا اکنون اکنون نیست. این یک ضربه از نوستالژی واقعا قدرتمند است.
بیایید کمی در مورد Warframe: 1999 صحبت کنیم. آرتور نایتینگل کیست؟ چه چیزی باعث می شود آرتور تیک بزند؟
فکر می کنم ما او را به عنوان یک پیشاهنگ پسر توصیف کرده ایم. او به نوعی لنگر این جهان است. او پروتو-اکسکالیبور است، پس از همه، او راه بازیکن به این دنیای جدید است. او کشش گرانشی را در اطراف خود دارد. این به شخصیتهای دیگر اجازه میدهد تا جنبههای واقعاً جالبی را که هستند برجسته کنند.
شما در آن نسخه ی نمایشی، تمام بافت های بسیار جالب و متفاوتی را که Warframes های اولیه دیگر به آن آورده اند، دیده اید. و من واقعاً فکر می کنم که او رهبر و لنگر قوی است که به شخصیت های دیگر اجازه می دهد تا زندگی کنند. امیدوارم افرادی که عاشق آرتور هستند، آرتور را دوست داشته باشند، اما این به آنها اجازه می دهد که بروند، «می دانید، من با این شخصیت بازی کرده ام. من میخواهم بفهمم این شخصیتهای دیگر چه کسانی هستند و از داستان لذت ببرم.»
وقتی در حال ساختن صدایی برای شخصیتی مانند آرتور هستید، این روند چگونه کار می کند؟ چگونه صدای یک شخصیت را پیدا می کنید؟
به معنای واقعی کلمه، شما به عکس آنها نگاه می کنید، و سپس آنها را در محل می بینید و می بینید که بدن آنها چگونه کار می کند. [ربکا فورد، مدیر خلاق Warframe] یک تصویر به من داد و سپس یک نسخه نمایشی به من نشان داد. من راهی را دیدم که آرتور حرکت می کند، و می روم، خوب، او چه چیزی را پشت سر می گذاشت؟ صدای او چگونه خواهد بود؟ و یادم میآید که در اتاق خوابم صدایم را صدا زدم که فکر میکنم آرتور با تماشای آن دمو چگونه حرکت میکند و صدا میدهد.
همچنین، یک صدای واقع گرایانه که می توانید انجام دهید چیست؟ رب گفت: «من کسی را میخواهم که انگار صدایش در حال چرخیدن است، انگار در خاک بوده است.» بسیاری از آرتور در آن نشستهاند، اما امیدواریم با آموختن عشقها، علاقههایش، نفرتهایش، خواستههایش، خواستههایش، و اینجور چیزها، جنبههای بیشتری برای او وجود داشته باشد.
وقتی به نقشی مثل این میپرید، چقدر از خودتان را در آن نقش میگذارید؟
با هر نوع شخصیتی وقتی وارد آن می شوید، این است که بفهمید چقدر از خودتان می توانید بیاورید. من هیچ کدام از شخصیت هایی نیستم که بازی می کنم. دارم تظاهر میکنم اما برای ایجاد سطحی از واقع گرایی که برای هرکسی کار می کند، به خصوص در یک بازی و زمانی که به عنوان یک شخصیت بازی می کنید، باید سطحی از واقع گرایی بالا را ایجاد کنید که برای یک بازیکن جذاب باشد. تنها راهی که می توانید این کار را انجام دهید این است که بدانید چه بخش هایی از خود را می توانید با آن شخصیت مرتبط کنید.
این چیز واقعاً عالی در مورد [نویسنده و صداپیشه کارگردان کم راجرز] است که ما را کارگردانی می کند. او در برخی از خطوط به من سه ضربه مختلف میدهد، و میگوید: «حالا آن را برای پیادهروی ببر. یه چیزی امتحان کن." و این آزادی باورنکردنی است، زیرا چیزی که شما قرار است یاد بگیرید این است که چگونه آن را انجام ندهید، و گاهی اوقات شما به طور تصادفی چیزی خلق می کنید که ما هرگز نمی توانستیم در مرحله برنامه ریزی تصورش را بکنیم. و فکر میکنم خودانگیختگی جالبترین بخش است و همچنین نشان میدهد که به ما به عنوان مجری اعتماد دارند.
آیا پیوستن به یک فرنچایز با یک بازی که دارای 10 سال داستان است، یک چالش منحصر به فرد را در مقابل چیزی مانند Final Fantasy XVI ، که در آن همه از ابتدا ساخته شده است، ایجاد می کند؟
نه، چون همین موضوع است. افرادی که با کلایو آشنا شدند ، پس از 35 سال از فرنچایزی که قبلاً وجود داشت، او را ملاقات کردند، اما داستانی کاملاً مستقل. این همان چیزی است که در آن به گروهی از افرادی ملحق می شوید که عمیقاً و عمیقاً پرشور هستند. این فقط یک بازی نیست این یک سبک زندگی است، یک فرهنگ است، یک خانواده است. و این یک داستان کاملاً جدید است که در آن دنیا اتفاق میافتد، همانطور که شانزدهم داستانی کاملاً جدید است که در درون ایدهها و موتیفهای فاینال فانتزی قرار دارد.
شما باید از آنچه قبلاً اتفاق افتاده است آگاه باشید، و سپس به نوعی آن را دور بریزید و فقط کار خود را انجام دهید. زیرا اگر بیش از حد از آنچه قبلاً اتفاق افتاده می ترسید، در این صورت فقط می خواهید جلوی خود را بگیرید. این کاری است که من در شانزدهم زیاد انجام دادم. احساس میکردم گاهی سر راه خودم قرار میگیرم، اما خوششانس بودم که افرادی را در اطرافم داشتم که میتوانستند فقط بگویند: «نه، بن، تو باید چیزی را از ابتدا بسازی»… این ترسناک است، زیرا امیدوارم دوست داشته باشند. من، اما من فکر می کنم آنها. واقعا عالیه
شما ویدیوهای کاملا احمقانه زیادی ساخته اید که در توییتر قرار داده اید، و در برخی از آنها با صداپیشگان دیگر کار کرده اید. آن عنصر کمدی شخصیت شما از کجا می آید؟
من همیشه یک دلقک بودم این چیزی بود که در کودکی توجه من را به خود جلب کرد. تنها دلیل بازیگر بودن من به خاطر جیم کری است. کمدی جایی است که من اجرا را یاد گرفتم. من بازیگری را از طریق بازیگری دراماتیک یاد نگرفتم. شوخ طبعی من چیزی است که من را در تمام زندگی ام زنده نگه داشته است. این چیزی است که من از آن بیشترین لذت را می برم. خنده دار بودن برای افراد دیگر یا تلاش برای پذیرش دنیا به شیوه ای طنز به این معنی است که وقتی سخت ترین اتفاقات زندگی برای شما رخ می دهد، می توانید آنها را بپذیرید. این من را در موارد بسیاری نجات داد، جایی که، اگر به طرز باورنکردنی ضعیفی هستم، اگر نگاهی طنزآمیز به جهان بیندازم، یک مکانیسم دفاع از خود است، اما همچنین راهی برای بهبودی من است.
واقعاً خوشحالم که میبینم افرادی که حتی بازیهایی را که من در آنها حضور داشتهام بازی نکردهاند، از مطالب احمقانهای که من مینویسم لذت بردهاند. به من این قدرت داده شد که چیزی بنویسم که من، نیل نیوبون، یوری لونتال، مت مرسر و جنیفر انگلیش یک طرح احمقانه درباره Magic the Gathering انجام میدادم. و من چیزی نوشتم که در آن فقط می خواستم یوری لوونتال تمام مدت مرا بینگ صدا کند. من این مطلب را نوشتم، آنها فکر میکنند که بوی من صدایی منتشر میکند، و بنابراین من میتوانم 10 دقیقه از مت مرسر در فیلم خام فقط به روشهای مختلف گفتن «اسموز» بگویم. خیلی احمقانه است
من دوست دارم مردم را بخندانم و مردم را خوشحال کنم. یک نفر به سمت من می آید و می گوید: "من واقعاً ناراحت شدم، اما یکی از ویدیوهای احمقانه شما را دیدم و شما خوشحالم کردید"، این عالی است، زیرا من هم به همین شکل تحت تأثیر قرار گرفته ام. من دیده ام که دلقک ها و کمدین ها به زندگی من شادی می بخشند. امیدوارم بتوانم همین کار را برای آنها انجام دهم.
آیا آرزوی ایفای نقش های کمدی را به صورت حرفه ای دارید یا این چیزی است که ترجیح می دهید برای خود نگه دارید؟
من می خواهم هر کاری انجام دهم. من می خواهم کار کنم. در حال حاضر جالب است که من در کار به خوبی شناخته شدهام که در میان شخصیتهایی که درام زیادی به ارمغان میآورند، بسیار بسیار جدی بازی میکنم. و این خیلی جالب است که من می توانم این کار را انجام دهم. در واقع، بسیاری از کارهایی که به دست آوردهام هنوز هم در همین راستا هستند، زیرا این چیزی است که من به آن شهرت دارم. اما همچنین افرادی را داشتهام که کارهای من را آنلاین میبینند و میگویند: «میخواهی بروی و کار احمقانهای انجام بدهی؟» و من چند چیز احمقانه دارم که واقعاً بسیار سرگرم کننده است. مردم به من اجازه می دهند کمی احمق تر باشم.
چه کسی از نظر کمدی به شما الهام می دهد؟
این گروه از کمدین های بریتانیایی هستند که در حدود دهه 90 شروع کردند و سپس به نوعی رفتند و چیزهای شگفت انگیزی خلق کردند. و همه چیز با این برنامه تلویزیونی به نام The Day Today شروع شد که یکی از اخبار تلویزیونی دهه 90 بریتانیا است. به نوعی در رگ هواپیما است! کمی. این احمقانه ترین برنامه تلویزیونی است که تا به حال ساخته شده است، اما در قالب یک کانال خبری جدی درست انجام می شود. و از آن، شما این کمدین های شگفت انگیز را بیرون آوردید. بنابراین شما استیو کوگان را داشتید که نقش شخصیت آلن پارتریج را بازی می کرد. شما پاتریک ماربر را داشتید که فیلم Closer را نوشت و او یک نمایشنامه نویس مضحک است. و شما همچنین یکی از عوامل اصلی در آن را داشتید، آرماندو ایانوچی، که ادامه داد و مجموعهای از نمایشهای مضحکتر ساخت، ترومپت زمان ، نمایشهای آرماندو ایانوچی ، The Thick of It و Veep .
این افراد به شدت به من الهام میدهند، زیرا میتوانند موقعیتهای عادی را اتخاذ کنند و آنها را به راههای مضحک و مضحک بسط دهند. من فکر می کنم آرماندو ایانوچی، به ویژه کار او در Veep ، دیدنی است. این یک برنامه تلویزیونی است که درباره یک فرد وحشتناک است، و در چیزی ریشه دارد، اما به چنین ارتفاعات مضحکی می رسد. بنابراین این افرادی هستند که به من الهام میدهند.
من یک سوال بسیار جدی دیگر می پرسم، زیرا داشتم به صفحه ویکی پدیا شما نگاه می کردم…
آیا این جامعه پرورش ژربیل یکی است؟
این است! چه خبر است؟
بنابراین اتفاقی که افتاد این بود که من یک بار در یک پادکست بودم و گفتم که صفحه ویکیپدیای خود را بررسی نمیکنم. من صفحه ویکی پدیا خود را ویرایش نمی کنم، کاری به صفحه ویکی پدیا خود ندارم. بنابراین اگر کسی میخواهد من را در ویکیپدیا جذاب کند، میتواند. یک نفر رفت و آن را اضافه کرد و من از آن زمان آن را تغییر ندادم. و همیشه از من در مورد آن سوال می شود. و حالا من نمی دانم. یه جورایی میخوام اونجا نگهش دارم
روزی برای مورخان و فیلسوفان سوال خواهد بود.
بله، من می خواهم ثابت شود که من رئیس انجمن پرورش ژربیل بودم.
Warframe: 1999 با بازی بن استار، زمستان 2024 برای PS4، PS5، Xbox One، Xbox Series X/S، Nintendo Switch، iOS و PC منتشر می شود.