پایان دادن به یک برنامه تلویزیونی کار بسیار سختی است. بسیاری از نویسندگان بزرگ و بااستعداد در طول سالها تلاش کردهاند و شکست خوردهاند، و حتی تعداد بیشتری از طرفداران ناامید شدهاند، زیرا نمایشهای مورد علاقهشان نتوانسته به نتیجه برسد. در حالی که اپیزودهای پایانی بد برای دهه ها بخشی از چشم انداز تلویزیون بوده اند، هیچ پایانی سریال در حافظه مدرن به اندازه بازی تاج و تخت به طور جهانی و پرشور منفور نبوده است.
پس از سرگرم کردن میلیونها بیننده به مدت هشت سال، درام اچبیاو در ماه می 2019 آخرین سه قسمت از اپیزودهای عجولانه را ارائه داد که داستان آن را به یک نتیجه ناامیدکننده و غیرقابل کسب رساند. نمایشی که مدتها تاج تلویزیون را در اختیار داشت، متعاقباً از گفتگوهای فرهنگی پاپ جهان محو شد – ثابت کرد که گاهی اوقات مقصد به اندازه سفر مهم است . به نظر می رسد بسیاری از طرفداران قدیمی بازی تاج و تخت را به کلی از ذهن خود دور کردند، در حالی که برخی دیگر تصمیم گرفتند تمام امید خود را برای پایانی بهتر روی دو کتاب باقیمانده Song of Ice و Fire بگذارند که نویسنده جورج آر آر مارتین هنوز منتشر نکرده است.
تا به امروز، هیچ کس سعی نکرده است نظر مردم را در مورد پایانی ترونز تغییر دهد. در واقع، اکثر بینندگان هنوز هم به همان اندازه که در زمان پخش سریال عصبانی بودند، نسبت به قسمت آخر سریال عصبانی هستند. با این حال، به احترام پنج سالگی پایانی این هفته، ارزش این را دارد که دوباره بپرسیم: دقیقا چه اشتباهی رخ داد؟
فینال بازی تاج و تخت به شخصیت های آن پایان داد
بازی تاج و تخت زمانی که در حال پخش بود به دلیل بی رحمانه ترین و تکان دهنده ترین برنامه تلویزیونی شهرت پیدا کرد – و دلیل خوبی هم داشت. در حالی که پرهیز از اسپویل ها و تلاش برای تماشای زنده ترین لحظات سریال باعث شد تعداد زیادی از بینندگان فعال باشند. علاقه هفتگی به آن، چیزی که تاج و تخت را در تمام طول مدت ثابت کرد و در واقع تماشای آن را جذاب کرد، شخصیت های آن بود. شخصیتهایی مانند جیمی لنیستر (نیکولای کاستر والداو)، دنریس تارگرین (امیلیا کلارک)، سانسا استارک (سوفی ترنر)، آریا استارک (میزی ویلیامز) و جان اسنو (کیت هرینگتون) پیچیده و قادر به رشد فوقالعاده بودند. ماندن در بازی تاج و تخت در تمام بازیهای دردناک و متعدد آن به تجربهای واقعاً ارزشمند تبدیل میشود.
برای شش فصل اول، سریال با موفقیت تمرکز خود را بر روی شخصیتهایش حفظ کرد، حتی در حالی که اندازه و مجموعههای آن همچنان در حال رشد بودند. با این حال، در دو فصل آخر، تاج و تخت اولین رویکرد شخصیتی خود به درام را کنار گذاشت. این فیلم در طول سالها توسعه شخصیتهای ضروری را پشت سر گذاشت تا دنریس کلارک را به یک فاتح ظالم تبدیل کند و منطق بیرحمانه دنیای داستانی خود را رها کرد تا تصویری که بهطور فزایندهای از او بهعنوان یک ملکه دیوانه به معنای واقعی کلمه به دست نیامده بود را توجیه کند. هر چه پیچش های داستانی آن راحت تر به نظر می رسید. غیرقابل پیش بینی ارگانیک داستان سرایی آن به نفع توطئه های مکانیکی و مهندسی معکوس کنار گذاشته شد که باعث شد ناگهان به نظر برسد که شخصیت ها صرفاً با در نظر گرفتن پایان بازی در حال جابجایی هستند.
این مسائل به ویژه در قسمت پایانی Thrones ، The Iron Throne وجود دارد، اپیزودی که از جمله موارد دیگر، به راحتی ادعای سلطنتی جان اسنو را در نیمه دوم خود فراموش می کند و به تیریون لنیستر (پیتر دینکلیج) اجازه می دهد تا یک مونولوگ طولانی را به عنوان یک اسیر جنگی به او ارائه دهد. انبوهی از مردم که عمدتاً دلیلی برای اعتماد به او ندارند و در عین حال موافقت میکنند که به او اجازه دهند حاکم جدیدشان را انتخاب کند. این یک قسمت 80 دقیقهای از تلویزیون است که تمام بهترین شخصیتهای بازی تاج و تخت را کنار میگذارد و به تیریون و بران استارک (ایزاک همپستد رایت) میپردازد، دو چهرهای که این سریال در زمان ششم نمایش، کم و بیش از ساخت آنها منصرف شده بود. و فصل هفتم از راه رسید.
*این چیزی نیست که بگوییم چگونه فصل آخر Thrones یکی از بزرگترین قوسهای تاریخ تلویزیون را با کنار گذاشتن جیمی لنیستر از تمام اعتقادات اخلاقیاش و عقبنشینی به سبک بارنی استینسون در دو فصل آخر آن، شکست میدهد.
اشتباهات بازی تاج و تخت قابل اجتناب بود
به همان اندازه که بسیاری از اشتباهات شخصیت محور در آخرین لحظات ناامیدکننده هستند، اما حتی بدترین قسمت پایان بازی تاج و تخت نیستند. این نویسنده که اخیراً نمایش را دوباره تماشا کرده است، استدلال میکند که چیزی که پایان آن را بهویژه ناامیدکننده میکند این است که بسیاری از مشکلات آن کاملاً قابل اجتناب بودند. روی کاغذ، به راحتی می توان فهمید که چگونه سریال می تواند به طور منطقی به پایانی برسد که می کند. حتی سختترین عناصر آن، مانند جان کشتن دنریس، در زمینه بزرگتر داستان و دنیای نابخشودنی « بازی تاجوتخت » تا حدی معنا پیدا میکند.
با این حال، دیوید بنیوف و دیبی وایس، خالقان نمایش باید مایل باشند که زمان لازم را صرف کنند تا ضربهای دراماتیک نهایی آن معنا پیدا کنند. اگر سریال Game of Thrones 10 فصل کامل را اجرا می کرد، همانطور که طبق گزارشات HBO و جرج آر آر مارتین می خواستند ، بعید بود که پیچ های پایانی سریال به همان اندازه ضعیف مورد استقبال قرار می گرفت. درعوض، بنیوف و وایس با کمال میل انتخاب کردند که سومین بازی تاج و تخت را به دو فصل فشرده تبدیل کنند – که منجر به پایانی شد که به شعور بینندگانش توهین میکند، همه شخصیتها و بازیگران اصلی را ناامید میکند و بسیاری از قوانینی را که مدتها تعریف شده بود، زیر پا میگذارد. نمایش.
وقتی همه اینها را در نظر بگیرید، سخت نیست که بفهمید چرا بسیاری از بینندگان پنج سال پس از پایان بازی تاج و تخت هنوز اینقدر عصبانی هستند و بدتر از آن این است که آنها کاملاً حق دارند.
هر هشت فصل سریال Game of Thrones در مکس پخش می شود.