آیا House of the Dragon می تواند فرنچایز Game of Thrones را نجات دهد؟

بازی تاج و تخت یک انقلاب بود. نمایشی که زمانی نه چندان شیوا به عنوان « تازه‌ها و اژدها » توصیف می‌شد، بسیار بیشتر بود و یک رژه ظاهراً بی‌پایان از شخصیت‌های متقاعدکننده‌ای را معرفی کرد که احتمالاً از یک قسمت به قسمت بعدی می‌میرند. ارزش‌های تولید بالا و CGI واقعاً چشمگیر باعث شد که نمایش به اوج فرهنگ پاپ برسد، اما سلاح مخفی Thrones همیشه نوشتن بود.

برخی از نبردها با شمشیر و نیزه پیروز می شوند، برخی دیگر با کلاغ و کلاغ. تاج و تخت این را می دانست. اپیزودهای اکشن آن هیجان‌انگیز و عظیم بودند – از حمله استنیس به کینگز لندینگ تا نبرد بدنام حرامزاده‌ها. با این حال، بیشتر نمادین ترین درگیری های نمایش لفظی بود. به اظهارات گیج کننده لیتل فینگر و واریس به یکدیگر یا صحبت های صادقانه شگفت آور سرسی و تیریون فکر کنید. بازی تاج و تخت با هدایت منابع گسترده جورج آر آر مارتین، رویای یک نویسنده بود. دیالوگ در وستروس که با خواندن لذیذ گروهی از نمادها در اوج خود تقویت شده بود، رویای یک نویسنده بود که به حقیقت پیوست. Thrones ترکیبی عالی از زیرکی و شوخ طبعی بود که با دسیسه های سیاسی، مخاطرات بالا، جهان سازی جاه طلبانه، خشونت بی وقفه، و بله، "نوجوانان و اژدها" آمیخته شده بود.

و بعد، اینطور نبود.

دور از دست یاری مارتین، فصل های 7 و 8 دچار هرج و مرج و از آن بدتر، سادگی شدند. احساس خطر در هر اپیزود از بین رفته بود، و با زره طرح آنقدر ضخیم جایگزین شده بود که می توانست ند استارک را نجات دهد. هر ردی از هوش از نوشته محو شد، جای خود را به دیالوگ‌های بد و شوخی‌های خواجه‌ای داد و شخصیت‌ها تصمیم‌های احمقانه مرزی می‌گرفتند که هر چه بیشتر به آن‌ها فکر می‌کردید کمتر منطقی می‌شد. فصل‌های 7 و 8 شهرتی را که سریال در طول شش فصل با دقت ایجاد کرده بود، از بین برد و تنها طعم تلخ بلعیدن چیزی را که معلوم شد فاسد شده بود، از بین برد.

وارثان اژدها

دنریس تارگرین با دروگون پشت سرش در بازی تاج و تخت.

از آنجایی که هالیوود حریص است و دنیای یخ و آتش آنقدر ارزشمند است که نمی توان فراموش کرد، HBO به محض پایان یافتن Thrones شروع به برنامه ریزی چندین جاسوسی کرد. طرفداران برای گسترش دنیای مارتین به انیمیشن تلاش کردند ، در حالی که HBO چراغ سبز را روشن کرد – و بلافاصله آن را لغو کرد – یک خلبان 30 میلیون دلاری با بازی نائومی واتس. با این حال، به نظر می رسید یک ایده وعده واقعی را نشان می دهد: یک پیش درآمد با تمرکز بر تارگرین ها، احتمالاً جذاب ترین خانواده وستروس (با عرض پوزش برای استارک ها).

در حال حاضر، تارگرین ها یک عمل دشوار برای ایجاد تعادل هستند. مطمئناً، دنریس تارگرین ستاره اصلی بازی تاج و تخت بود ، شخصیتی الهام بخش برای نسل رئیس دختر. والدین در واقع نام دخترانشان را خالصی گذاشتند ، تصمیمی که با توجه به اینکه این شخصیت چگونه نمایش را به پایان رساند، به طرز باورنکردنی تاسف بار بود. با این حال، دنریس با وجود نزول سریع به ملکه دیوانه قرون وسطایی، همچنان یک ستاره باقی می ماند. بخشی از آن به عملکرد فوق العاده امیلیا کلارک مربوط می شود، اما بخش دیگر به همان دلیل است که تارگرین ها جذاب ترین و جذاب ترین چهره های دنیای مارتین هستند: اژدها.

دنریس مادر اژدها بود، تنها ارائه دهنده عناصر فانتزی در نمایشی که اغلب برای راحتی بیش از حد واقعی به نظر می رسید. اژدهاها، یا فرزندان او، همانطور که او دوست داشت آنها را صدا کند، جانوران قدرتمند شگفت انگیز و تهدید کننده بودند و تجسم همه چیزهایی بودند که مردم از یک نمایش فانتزی انتظار داشتند. جای تعجب یا تصادفی نیست که اولین صحنه تاج و تخت که واقعا منفجر شد شامل اژدهای اصلی دنریس، دروگون، بود که شهر آستاپور را به آتش کشید.

دنریس ارتش خود را می گیرد و آستاپور را می سوزاند. Game of Thrones 3×04

صحنه، از قسمت فصل 3 "و اکنون ساعت او به پایان رسید"، نمایش کامل تارگرین ها است. آنها نسبت به دشمنان خود قدرتمند و بی رحم هستند اما به متحدان خود به شدت وفادار هستند. قاطعانه به اهداف خود متعهد هستند، اما مایل به شکستن قوانین هستند. همیشه آماده اما به اندازه کافی باهوش برای بداهه گویی. این صحنه که نزدیک به هشت دقیقه ادامه دارد، دارای عناصر بسیاری است که متمایزترین و مشهورترین ترونز می‌شوند، از جمله زبان ساختگی والریایی و اجرای عالی کلارک. این یک موفقیت فوری بود، در فضای پرشکوفه رسانه های اجتماعی منفجر شد و دنریس را به عنوان شکن زنجیر تثبیت کرد. کلارک حتی این اپیزود را برای حمایت از بازیگر نقش مکمل زن برجسته در یک سریال درام در جایزه امی 2013 انتخاب کرد.

مانند بهترین خانواده های تاج و تخت – لنیسترها، تایرل ها، نه استارک ها -، تارگرین ها نیز پیچیده و جذاب بودند. با این حال، بر خلاف دیگر خانه‌های عمدتاً همگن در وستروس، تارگرین‌ها متناقض بودند، قادر به مهربانی قابل توجه و ظلم بی‌نهایت بودند. برخلاف لنیسترها یا تایرل ها، آنها به سادگی باهوش یا حیله گر، ظریف یا برازنده نبودند. تارگرین ها آشفته، فرار و غیرقابل کنترل بودند، درست مانند اژدهاهایی که به آنها قدرت می دادند. و هر چه مردم بیشتر در مورد آنها یاد می گرفتند، وحشتناک تر و در عین حال شیفته تر می شدند. مانند یک تصادف اتومبیل که نمی توانید چشم خود را از آن دور نگه دارید، تارگرین ها خواستار توجه بودند و ما با کمال میل اطاعت کردیم.

پسران اژدها

Alicent Hightower در خانه اژدها مضطرب به نظر می رسد.

مارتین با رمان آتش و خون خود در سال 2018 که به جای کتاب بادهای زمستان که مدت ها به تعویق افتاده بود، فرهنگ تارگرین ها را گسترش داد. Fire & Blood داستان تارگرین ها را روایت می کند، از فتح اگون تا عواقب رقص اژدها. نمایی جامع از اربابان اژدها ارائه می‌کند، ظهور آنها به قدرت را نشان می‌دهد و پیچیدگی‌های قوانین اغلب آشفته‌شان را به تصویر می‌کشد.

Fire & Blood ناهموار است و گاهی اوقات دنبال کردن آن سخت است. نه به خاطر داستانی بخصوص پیچیده، بلکه به این دلیل که مواد فاقد ماهیت دقیق روایت اولیه مارتین هستند. با این حال، با همه ایراداتش، Fire & Blood در یک سوم اول و آخرش در سرگرم کننده ترین حالت خود است – وسط آن بهتر است نادیده گرفته شود. تسخیر اگون برای همیشه بهترین دستاورد در داستان تارگرین خواهد بود، که حتی عجیب‌تر می‌کند که House of the Dragon روایت خود را با آن آغاز نمی‌کند. با این حال، رقص اژدها به همان اندازه جذاب و به مراتب جذاب تر است.

The Dance در وهله اول همه چیزهایی را دارد که باعث موفقیت Thrones شده است. درگیری سیاسی فراوان، خیانت، تبعیض جنسی فاحش، نقشه‌های قتل‌آمیز، گفتگوها در اتاق‌هایی که به سختی روشن شده‌اند، و مقداری بی‌رحمی را به نمایش می‌گذارد. مهمتر از همه، اژدها را در خود دارد. ده ها مورد از آنها، از جمله برخی از قدرتمندترین ها در تاریخ وستروسی. بازی تاج و تخت واقعاً اکشن اژدها بر اژدها را نداشت – فرزندان دنریس همه با هم کنار آمدند. هنگامی که Viserion تبدیل به یک اژدهای یخی شد، طرفداران نزدیکترین چیز را به نبرد اژدها دریافت کردند، اما به سختی. اپیزود Long Night آنقدر ضعیف است که نمی توان چیز زیادی در آن قسمت دید، حتی نبرد اژدها.

Game of Thrones The Long Night Opening Scene P Part 1 – کیفیت ویدیو 4K

با این حال، رقص اژدها یکی پس از دیگری مبارزه اژدها دارد. Arrax در مقابل Vhagar! Sunfyre و Vhagar در مقابل Meleys! و قطعه مقاومت، Vhagar در مقابل Caraxes! پادشاه دیوانه می گوید همه آنها را بسوزانید. اما نبردهای ادبی حماسی انتظارات زیادی را ایجاد می کند و HBO با ناامید کردن طرفداران غریبه نیست. آیا واقعاً می‌تواند این درگیری‌های قدرتمند را به شیوه‌ای رضایت‌بخش زنده کند؟ هنرمندان VFX در مورد شرایط بد کاری صحبت می کنند که با ضرب الاجل های نامعقول سخت بدتر شده است، درست زمانی که هالیوود شروع به عقب نشینی از طرفداران سمی و حق می کند. آیا خانه اژدها دستور العملی برای فاجعه است؟

طرفداران GOT شکسته شده است، پیامد آنهایی که نباید نامشان برده شود و مدیریت ضعیف آنها در فصل 8. با این حال، علاقه به House of the Dragon قابل توجه به نظر می رسد. اگر تاج و تخت پایان خوبی داشت ممکن بود سریال در موقعیتی قرار نگیرد که در آن قرار می گرفت، اما در وضعیت بدی هم نیست. طرفداران مایلند به آن فرصتی بدهند اگر فقط زنده شدن رقص را ببینند. اما آیا HBO می تواند رقص را به طور دقیق زنده کند؟ یا این یک موقعیت Long Night دیگری خواهد بود که در آن پارس شبکه بهتر از نیش آن است؟

مردن اژدهاها؟

رینیرا تارگرین در خانه اژدها به پایین نگاه می کند.

House of the Dragon ممکن است در حال مبارزه با یک مبارزه بازنده باشد. این نه تنها مسئول برآورده کردن انتظارات والای طرفداران است، بلکه باید شهرت نمایشی را که توسط دستگاه های خود خنثی شده است، جبران کند. و اشتباه نکنید، تا جایی که به طرفداران مربوط می شود، House of the Dragon آخرین شانس HBO با دنیای یخ و آتش است. در ذهن آنها، آنها یک بار فریب پایان بازی تاج و تخت و دو بار با امتناع مارتین از اتمام مجموعه کتاب هایش را خورده اند. بار سوم آخرین نی است و می تواند خانه اژدها باشد.

این نمایش همچنین با انتقادات قابل توجهی از سوی مخاطبانی روبرو خواهد شد که از زمان پایان ترونز انتقادات بیشتری را به خود جلب کردند. بازی تاج و تخت در شکل اصلی و بدون تحریف خود، ممکن است نتواند در چشم انداز تلویزیونی امروز، با خشونت جنسی گرافیکی و پیام های مشکل ساز در مورد نژاد، پیشرفت کند. و در حالی که House of the Dragon اقدامات اصلاحی در جبهه دوم انجام داد، اولی هنوز مشخص نیست. بسیاری از روایت مارتین بر پویایی قدرت جنسی متکی است. نمایش چگونه با آنها برخورد خواهد کرد؟ تارگرین‌ها در این کتاب به روش‌های جنسیتی و رفتار مذموم خود نسبت به یکدیگر، از جمله تمایل شادشان به محارم، پیشرفت می‌کنند. آیا House of the Dragon می‌تواند عدالت را در مورد آن‌ها انجام دهد، وقتی که ماهیت آنها اینقدر تفرقه‌انگیز است؟

سپس موضوع شخصیت های داستان و اینکه چگونه یک فرد خوب نیست، وجود دارد. همه آنها، اعم از زن و مرد، خودخواه و دوگانه هستند و در حد ناپسندی هستند. در صفحه، رقص اژدها یک جنگ قدرت بین دو جناح بود که وسواس زیادی برای نشستن بر تخت آهنین داشتند. هیچ کس به مردم یا قلمرو اهمیت نمی داد. هیچ زنجیر شکن یا پادشاهی در شمال در رقص وجود نداشت، فقط پادشاهان و ملکه های دیوانه به دنبال هدف خود برای حکومت بر وستروسی که هنوز در حال رشد است بودند. اگر هر داستانی به یک قهرمان نیاز دارد، طرفداران با House of the Dragon بیدار می شوند.

خانه اژدها | تریلر رسمی | HBO Max

و با این حال، همه چیز از دست رفته است. عصر ضد قهرمان ممکن است به پایان خود نزدیک شود، اما عصر ضدقهرمان تازه شروع شده است. نمایش هایی مانند مهماندار هواپیما ، Somebody Somewhere ، The Morning Show ، و Killing Eve باعث ظهور این ضدقهرمان در تلویزیون شد. خود بازی تاج و تخت با شخصیت هایی مانند سرسی، آریا، یارا، مارگری و همانطور که مشخص است، دنریس، این جنبش را رهبری کرد. House of the Dragon ضدقهرمان‌هایی را به نمایش می‌گذارد، از Rhaenyra و Rhaenys Targaryen گرفته تا Alicent Hightower و Nettles اژدها. و در حالی که رقص دارای چندین شخصیت مرد حیاتی است، این نبردی است که با زنانش زندگی می کند و می میرد.

شاید این زاویه واقعی خانه اژدها باشد. پس از اینکه بازی تاج و تخت به طرز شگفت انگیزی شخصیت های زن خود را شکست داد، اسپین آف برای رستگاری آنها مبارزه خواهد کرد. این یک هدف قانع‌کننده است، اما فقط زمان نشان می‌دهد که آیا سریال آن را به پایان خواهد رساند یا خیر. با این حال، یک چیز مطمئن است: خانه اژدها باید چیزی بیش از «تازی و اژدها» باشد. تا اینجای کار، آن را به خوبی انجام نداده است ، اما حتی بازی تاج و تخت نیز به زمان نیاز داشت تا تبدیل به یک جادوگر فرهنگی و انتقادی شود که در نهایت تبدیل شد.