Star Wars: The Phantom Menace بهتر و بدتر از آن چیزی است که به یاد دارید

دوئل کوی گون و اوبی وان با دارث ماول در جنگ ستارگان: اپیزود اول - تهدید شبح.
فاکس قرن بیستم

این ماه بیست و پنجمین سالگرد فیلم Star Wars: Episode I — The Phantom Menace است. این فیلم که قسمت ابتدایی سه گانه پیش درآمد جورج لوکاس است، اولین فیلم جنگ ستارگان پس از 16 سال اکران بود. با این حال، مدت کوتاهی پس از اکران در سینماها در ماه مه 1999، هدف انتقادات و انتقادات زیادی قرار گرفت. طرفداران «جنگ ستارگان» در انتظار ساخت پیش درآمدی شبیه به یک قطعه با سه گانه اصلی این فرنچایز بودند. در عوض، چیزی که آنها به دست آوردند، حماسه ای سنگین، صیقلی و غیرمنتظره سخت در مورد بردگی کودکان، قوانین تجارت و سیاست سناتوری بود. از بسیاری جهات، این فیلم نمی‌توانست بیشتر از این تفاوت داشته باشد که در سال 1977 ، جنگ ستارگان: اپیزود IV – یک امید جدید، شبیه به افسانه‌ها و پری‌ها بود.

در چند سال گذشته، بسیاری از طرفداران جنگ ستارگان، لحن بسیار مهربان تری را هنگام بحث درباره The Phantom Menace و پیش درآمدهای دیگر آن اتخاذ کرده اند. دلیل این امر، تا حد کمی، کیفیت ضعیف سه گانه دنباله دیزنی است. برای بسیاری از بینندگانی که در سنین جوانی از طریق پیش درآمدها با جنگ ستارگان آشنا شدند، این فیلم ها نیز جایگاه ویژه و نوستالژیکی در قلب آنها دارند. با در نظر گرفتن این موضوع و به احترام سالگرد آتی آن، ارزش این سوال را دارد که آیا The Phantom Menace واقعاً به همان بدی که بسیاری از طرفداران به یاد دارند؟ یا به همان خوبی است که برخی از حامیان جوانتر آن معتقدند؟

این نویسنده که اخیراً آن را دوباره تماشا کرده است، استدلال می کند که این هیچکدام نیست. تهدید شبح ممکن است، در واقع، یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های مختلط در تاریخ فیلم‌های پرفروش باشد.

خوب، بد و زشت (نه لزوماً به این ترتیب)

آناکین در مقابل شورای جدی در جنگ ستارگان: اپیزود اول - تهدید شبح ایستاده است.
فاکس قرن بیستم

برای اینکه کاملا واضح باشد: نویسندگی و بازی در جنگ ستارگان: اپیزود اول – تهدید شبح واقعا بد است. لوکاس، با وجود تمام نقاط قوت خود، هرگز گوش خوبی برای گفت و گو نداشته است (همانطور که مارک همیل و هریسون فورد علناً اشاره کرده اند)، و این به طور کامل در The Phantom Menace به نمایش گذاشته شده است. ناتوانی او در برقراری ارتباط واقعی با بازیگران منجر به تغییر حواس پرت کننده از ناتالی پورتمن، جیک لوید، ساموئل ال. جکسون، و بسیاری دیگر نیز می شود. فقط ایوان مک گرگور و ایان مک دیارمید موفق به ارائه بازی های به یاد ماندنی می شوند و بدون آسیب از The Phantom Menace خارج می شوند.

در حالی که احمد بست نیز سزاوار نفرتی که از طرفداران جنگ ستارگان پس از اکران The Phantom Menace (و نه هیچ یک از بازیگران فیلم) داشت، نداشت، جار جار بینکس حواس او را پرت می کند. CGI که ​​برای جان بخشیدن به این شخصیت استفاده شد، به خوبی پیر نشده است، و The Phantom Menace هرگز نمی‌فهمد که چگونه شخصیت احمقانه‌اش را در داستان نسبتاً تاریک بزرگ‌تر خود معنا کند. واضح است که لوکاس احساس می کرد که باید به نحوی فیلم را سبک کند، اما بسیاری از تلاش های او برای انجام این کار در نهایت به نتیجه نمی رسد.

البته طرفداران از زمان انتشار The Phantom Menace به این نقص ها اشاره کرده اند. با این حال، همه انتقاداتی که مدت هاست علیه فیلم وارد شده است، در حالی که آن را تماشا می کنید معتبر به نظر نمی رسند.

جلوه های بصری فیلم به شدت دست کم گرفته شده است

Padme در مقابل یک پنجره در Star Wars: Episode I - The Phantom Menace ایستاده است.
فاکس قرن بیستم

The Phantom Menace اغلب به دلیل زیبایی شناسی درخشان و صیقلی اش مورد انتقاد قرار گرفته است که بلافاصله آن را از ظاهر باشکوه سه گانه اصلی جدا می کند. اما، علی‌رغم آنچه این انتقادات ممکن است نشان دهند، نگاه کردن به The Phantom Menace اغلب شگفت‌انگیز است. فیلمبرداری دیوید تاترسال به طرز وحشتناکی دست کم گرفته شده است. او و لوکاس با هم فیلم را با نماهای گرافیکی و نقاشی پر می کنند که نه تنها مسحور می کند، بلکه مضامین فساد سیستمی فیلم را نیز تقویت می کند. به عنوان مثال، توجه کنید که چگونه سایه های اتاق جلسه شورای جدی در Coruscant نشان می دهد که جدای ها تا زمان شروع فیلم چقدر از نور دور شده اند.

تصاویر دیگر دارای معانی متعددی هستند، مانند شات بالا از پادمه، که نشان می دهد او چقدر کوچک است در مقایسه با اندازه نهادهایی که او را احاطه کرده اند و به طور همزمان او را در درخشش گرم نور یک پنجره قرار می دهد – از دیدگاه فیلم در مورد او به عنوان یک تصویر حمایت می کند. شکل فرشته در همین حال، تصویر زیر از نظر بصری وجود دارث سیدیوس (مک دیارمید) را به عنوان یک عامل دوگانه برای سیث ها در بر می گیرد و پیش بینی می کند که او چگونه دامنه کامل خود و برنامه هایش را حتی از شاگردش، دارث ماول (ری پارک) حفظ می کند.

دارث ماول در فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace به دارث سیدیوس نگاه می کند.
فاکس قرن بیستم

خارج از نماهای ثابت خود، The Phantom Menace همچنین سکانس هایی از زیبایی و ظرافت خیره کننده، حمل و نقل را ارائه می دهد، مانند اوبی وان (مک گرگور) و کوی گون ( لیام نیسون، مدت ها قبل از اینکه یک ستاره اکشن مسن باشد ) سفر زیر آب به کلان شهر درخشان. شهر گونگان موسیقی جان ویلیامز، یکی از بهترین فرانچایز جنگ ستارگان، تنها بسیاری از این لحظات را ارتقا می‌دهد، از جمله دوئل فراموش نشدنی، هیجان‌انگیز شمشیر نوری اوج‌آلود و اوج‌آلود The Phantom Menace بین Qui-Gon، Obi-Wan و Maul.

زمان عادت دارد که با فیلم هایی مانند تهدید شبح یا به شدت مهربان باشد یا خیر. بیست و پنج سال پس از انتشار آن، اکنون مشخص است که کدام یک از انتقاداتی که بلافاصله علیه آن وارد شد، دارای وزن واقعی بود، و آن‌ها فقط طغیان‌های خشمگین از طرف طرفدارانی بود که از دریافت نکردن A New Hope 2.0 ناامید شده بودند.

جورج لوکاس به وضوح وارد فیلم شد و می خواست چیزی متفاوت از سه فیلم اصلی جنگ ستارگان بسازد، و این هدف – چه خوب و چه بد – در هر لحظه از The Phantom Menace مشهود است. این یک بلاک باستر بسیار ناقص است، اما هنوز هم می تواند لحظات و تصاویر فراموش نشدنی خلق کند، که بیش از آن چیزی است که در مورد برخی از عناوین جنگ ستارگان پس از آن گفته شود.

Star Wars: Episode I – The Phantom Menace در حال پخش از دیزنی پلاس است. همچنین در حال حاضر در سینماهای سراسر کشور در حال پخش است.