در Rebel Ridge ، افسران پلیس شلبی اسپرینگز راه سختی را یاد خواهند گرفت که هرگز با یک تفنگدار سابق در یک ماموریت دست و پنجه نرم نکنند. تری ریچموند (آرون پیر)، سرباز مورد بحث، در حال دوچرخهسواری به شهر است تا برای پسر عمویش وثیقه بگذارد که پلیس بهطور ناعادلانه از پشت به او ضربه زد و پسانداز زندگیاش را تصاحب کرد. تری تلاش می کند تا جنایت را گزارش کند، اما توسط رئیس پلیس فاسد، سندی برن (دان جانسون) از او دور می شود.
تری که مجبور می شود امور را به دست خود بگیرد، در منشی دادگاه سامر مک براید (آنا سوفیا راب) متحدی پیدا می کند که در مورد چگونگی کمک به پسر عمویش مشاوره می دهد. وقتی مقامات او را شکست می دهند، تری قانون را در دستان خود می گیرد. Rebel Ridge به نویسندگی و کارگردانی Jeremy Saulnier یک فیلم هیجان انگیز است که شبیه فیلم های اکشن دهه 1980 و 1990 است که افراد زیادی در آن بزرگ شده اند. مضامین بی عدالتی و فساد Rebel Ridge در بسیاری از مردم این کشور طنین انداز شده است.
در مصاحبه ای با Digital Trends، راب در مورد سفر خود با شخصیت تابستان، نحوه استفاده از دیالوگ به عنوان یک سلاح و مسئولیتش در فیلمی که به مسائل جدی می پردازد، صحبت کرد.
توجه: این مقاله برای طولانی بودن و وضوح ویرایش شده است .
Digital Trends: با تمام بازنویسی ها و تاخیرها، سه سال است که با این شخصیت بوده اید. این مدت زمان زیادی است. حالا که آماده بیرون آمدن است، چه احساسی دارید؟
AnnaSophia Robb: من بسیار هیجان زده هستم که Rebel Ridge اکنون منتشر می شود ، و من نمی توانم منتظر بمانم تا مردم آن را ببینند. من خیلی به آن افتخار می کنم. سه فیلم مختلف ساخته شده است. این همان چیزی است که نوشته شده است، تصویربرداری شده است، و سپس آن چیزی است که در ویرایش ظاهر می شود. این همان فیلم در تمام طول مسیر است که گواهی بر جرمی ساولنیر، نویسنده و کارگردان فوق العاده ماست. منظورم این است که او یک فیلمساز مولف است و من او را بسیار ارزشمند می دانم. فکر می کنم او یکی از افراد مورد علاقه من است که تا به حال افتخار همکاری با آنها را داشته ام.
فیلمنامه ای که خواندم مرا متحیر کرد. خیلی دلم میخواست درستش کنم و بعد، وقتی چند هفته پیش توانستم فیلم را ببینم، بعد از این همه مدت، بسیار خوشحال شدم زیرا دقیقاً فیلمنامه ای بود که خوانده بودم، تماشا کرده بودم و در آن بازی کرده بودم. شیرین کاری خیلی خوب معلوم شد من واقعا به چیزی که او و همه ساخته اند افتخار می کنم.
من احساس میکنم این تغییر در نیمه راه وجود دارد، جایی که نیمه اول این مرد یاغی در یک مأموریت است، و سپس نیمه دوم تبدیل به یک دو دستی میشود که شما و هارون با هم متحد میشوند تا با فساد مقابله کنند. ما عمل دست به دست را می بینیم. چیزی که برای من جالب بود این بود که چگونه دیالوگ مانند یک سلاح عمل کرد. من به صحنه شما با آرون و جیمز کرامول نگاه می کنم. تو اسلحه به دست نداری، اما هرچه می گویی مثل گلوله ای به سینه است. آیا شما با هارون و جرمی در مورد چگونگی اسلحه سازی دیالوگ و ارتقای آن به سطح دیگری صحبت کرده اید؟
خیلی ممنون که این سوال را مطرح کردید و به آن اشاره کردید. من کاملا با شما موافقم به نظر من دیالوگ این فیلم بسیار هوشمندانه است و یک سلاح است. جرمی واقعاً در مورد آن متفکر بود زیرا، در این فیلم، با وجود اینکه تعداد زیادی اسلحه وجود دارد، قهرمانان ما در واقع هرگز به هیچ سلاحی شلیک نمی کنند، مانند سلاح های زنده. روشی که جرمی یک صحنه را می سازد، از کلمات برای کشف، پرده برداری، برای باز کردن استفاده می کند. من فکر میکنم بسیاری از زبانها، بهویژه در فیلمها، پرکننده هستند، و به نظر میرسد که در این فیلم خط هدر رفتهای وجود ندارد.
برای خواندن یک فیلمنامه به عنوان یک بازیگر و رفتن، "باشه. چگونه این را تجزیه کنم؟ این همه ضربات مختلف چیست؟ چطور میتوانم وارد این صحنه شوم و فکر کنم که پشتم را برمیگردانم و درست بیرون میروم، و در پایان صحنه، تصمیم گرفتهام زندگیام را برای کمک به این مرد و قرار دادن همه چیز در خط بکشم؟» این در واقع در مورد گرفتن یک میکروسکوپ در هر خط و فهمیدن اینکه این شخصیت ها به چه چیزی فکر می کنند است. تابستان مزایا و معایب را چگونه می سنجد؟ او چگونه به گذشته خود فکر می کند؟ او چگونه به آینده خود فکر می کند؟
جرمی فوق العاده مفید بود. برای او خیلی طبیعی است. او این داستان را خلق کرده است. او آن را پشت به جلو، پهلو، وارونه می داند. اگر سؤال یا نگرانیای داشتم، مثلاً اگر برایم کاملاً منطقی نبود، او همیشه آنجا بود تا بگوید: «اوه، دارم به این فکر میکنم.» اگر ایده ای داشتم، او می گفت: «آره. ما میتوانیم به آن روی آوریم.» او حقایق هر شخصیت را می داند. احساس میکردم که بهعنوان یک بازیگر واقعاً به من آرامش میدهد، زیرا میدانستم که در دستان خوبی هستم.
و به نظر شما، صحنه با جیمز کرامول، برای من، صحنه دلخراشی بود. این مثل یک صحنه جدایی غول پیکر است. این یک سلاح است، اما همچنین این خیانت بزرگ است. من مثل جنگا بهش فکر میکنم ما همه این بلوک های سازنده را داریم. او [تابستان] شروع به جدا کردن همه آنها می کند، و ساختمان کاملاً فرو می ریزد. جهان بینی او کاملاً از هم می پاشد.
وقتی عکس را می گذارید و می گویید همسرتان می خواهد تماشا کند، من می گویم: "اوه. این تیراندازی بود.»
آره، این شلیک کشتار بود. بله دقیقا. [می خندد]
وقتی انتخاب شدی، یک پست اینستاگرامی گذاشتی و گفتی که پرداختن به فیلمی مانند Rebel Ridge، فیلمی درباره بی عدالتی سیستمی، امتیازی است که شما آن را بدیهی نمیدانید. اگرچه این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته نشده است، اما مضامینی از فساد و بدرفتاری دارد. متأسفانه، هیچ کس تعجب نمی کند اگر در اخبار بخواند که چنین اتفاقی افتاده است. به عنوان یک بازیگر، مسئولیت شما در قبال فیلمی با این مضامین واقعی چیست؟
کاش فیلم های بیشتری از این دست ساخته می شد. فکر می کنم وقتی این فیلمنامه را خواندم، خیلی دلم می خواست بخشی از آن باشم. من عاشق فانتزی هستم. من در عصر ارباب حلقه ها و هری پاتر بزرگ شدم. با این حال، [ما] داستان هایی می گوییم که با آنچه در زندگی واقعی اتفاق می افتد بسیار صادق است. مصادره دارایی های مدنی یک امر واقعی است که افراد زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور گسترده ای بحث برانگیز است. به همین دلیل جرمی این موضوع را انتخاب کرد. هر دو طرف می دانند و تشخیص می دهند که این یک مشکل است.
من بهعنوان یک بازیگر، این امتیاز را دارم که در کنار فیلمسازان بزرگ و بازیگران فوقالعاده، این داستان را برایم تعریف کنم. من فکر می کنم آرون بسیار با استعداد است، مانند دیوید دنمن، دان جانسون، جیمز کرامول، استیو زیسیس، امری کوهن و زسان جه. هر کس همه چیز خود را می آورد.
احساس میکنم مسئولیت ما بهعنوان بازیگر فقط این است که داستان را بگوییم، [و] بگوییم آنچه در صفحه است به واقعیترین و واقعیترین شکل. این برای انجام کار، آماده سازی، [و] درک کردن است. این است که در یک صفحه باشید و همکاری کنید تا یک محیط خودخواهانه نباشد. این یکی از همکاری است.
همه ما این تخته سنگ را به بالای کوه هل می دهیم و تمام تلاش خود را می کنیم. در نهایت، ساختن این فیلم و ارائه آن گواهی بر جرمی است. سپس، بسیار جالب است که نتفلیکس این داستان را روایت میکند و قرار است در یک پلتفرم جهانی باشد که مردم نه تنها در آمریکا، بلکه در سرتاسر جهان آن را ببینند. بزرگترین افتخار برای من این است که این یک داستان آمریکایی است. اما من همچنین فکر می کنم که این یک داستان جهانی است، زیرا در مورد افراد است که بی عدالتی را می بینند و متوجه می شوند که می توانند کار درست را انجام دهند.
Rebel Ridge اکنون در نتفلیکس است.