در مستند Free Solo 2018، تماشاگران سینما با الکس هانولد، آمریکایی متولد و بزرگشده در کالیفرنیای شمالی آشنا شدند که شهابساختی او در دنیای صخرهنوردی بر روی کوههایی مانند مهتابی در یوتا و منبر در پارک ملی یوسمیتی بنا شده بود. این فیلم برنده اسکار به طرز فوقالعادهای دنبالههای حرفهای هانولد برای آزاد کردن ال کاپیتان را به تصویر میکشد، شاهکاری که هیچکس پیش از این انجام نداده بود، همراه با زندگی شخصی او، از جمله روابطش با خانواده و دوست دخترش، سانی.
داستان در Alex Honnold: The Soloist VR ادامه مییابد، که از روایت دوگانه هیجانانگیز گذشته و حال الکس اجتناب میکند و به نفع ارائهای اساسی و در عین حال مؤثر از هانولد است که بهترین کار را انجام میدهد: بالا رفتن از کوههای به ظاهر غیرقابل صعود در شرایط اغلب طاقتفرسا. این فیلم که در دو قسمت 30 دقیقهای در Oculus TV به کارگردانی جاناتان گریفیث ( The Alpinist ) ارائه شده است، بر جلوههای بصری بیش از هر چیز دیگری تأکید دارد، با استفاده از موسیقی پراکنده و روایت پراکنده از هانولد که تجربهای فراموشنشدنی را ایجاد میکند که به طور کامل از فناوری VR برای عکسبرداری استفاده میکند. زیبایی و خطر انفرادی رایگان
معمولی در حالت خارق العاده
پس از یک مونتاژ کوتاه از مصاحبه هانولد توسط خبرگزاری های مختلف و حضور در نود و یکمین مراسم جوایز اسکار، قسمت اول با کوهنوردی در خانه با سانی آغاز می شود که اکنون همسرش است و اولین فرزندشان را باردار است. قبل از اینکه مصاحبه کننده از راه برسد و از او در مورد ماجراهای انفرادی رایگانش سوال کند، با هم صحبت می کنند. این ابزار روایی هر دو قسمت را تنظیم می کند و به وضوح آنچه در پیش است را ترسیم می کند: کوه نوردی روشمندتر در ارتفاعات اغلب گیج کننده. با این حال، کاری که این قسمت اول انجام می دهد این است که هانولد را به عنوان یک مرد "عادی" معرفی می کند که اتفاقاً انجام یک فعالیت فوق العاده خطرناک را دوست دارد. زندگی خانگی عجیب او در لاس وگاس، که با پاتوقهای دنج در فضای باز با دوستانش در نزدیکی آتش خروشان تجسم مییابد، با ماجراجوییهای انفرادی او در هزاران فوت در هوا و آمادگی شدید او برای هر صعود همراه است.
چالش اصلی اپیزود اول یک مشکل است: بالا رفتن از کوه Cima Piccola در ایتالیا بدون هیچ طناب یا پشتیبانی. گریفیث این را تنها بخشی از روز هانولد معرفی می کند. در حالی که صحنه کوتاهی از آماده شدن او با تمرین روی دیواری موقت در یک باشگاه ورزشی وجود دارد، هانولد این تلاش را با هیاهوی بسیار کم یا علائم عصبی انجام می دهد. این رویکرد دست کم گرفته، کاری را که او در کوه انجام می دهد فوق العاده تر می کند. هانولد تنها با یک کیسه گچ در کنار خود، بر هر مانعی بر سر راه خود غلبه می کند، خواه بادهای شدیدی باشد که پیشرفت او را تهدید می کند یا لبه دندانه دار که او را مجبور می کند بدنش را به اطراف بچرخاند تا ادامه دهد. در این نقطه است که هشدار دهنده ترین لحظه اپیزود رخ می دهد زیرا هالند خون را در لبه کشف می کند. خون کیست و چگونه به آنجا رسیده است؟ هالند قبل از اینکه شانه هایش را بالا بیندازد و ادامه دهد، فقط مختصری مکث می کند.
رسیدن به ارتفاعات جدید
قسمت دوم دنده ها را کمی تغییر می دهد. به جای اینکه به تنهایی کوهنوردی کند، نیکلاس هوجاک، کوهنورد سوئیسی که در قسمت اول حضور داشت و نقش بزرگتری در این قسمت ایفا می کند، به هانولد ملحق می شود. این دو مرد با هم در کوه های Aiguille du Dru و Mont Maudin در کوه های آلپ فرانسه قرار می گیرند. برخلاف زمین های صخره ای قهوه ای و نارنجی در قسمت اول، این صعودها با سنگ های خاکستری دندانه دار و برف سفید کورکننده مشخص می شوند. در یک نقطه، تقریباً چیزی برای دیدن وجود ندارد زیرا ابرهای سنگین همه دید را مسدود می کنند و هانولد را مجبور می کند تا زمانی که آنها پاک شوند متوقف شود.
اینجاست که فیلمبرداری واقعیت مجازی گریفیث بیشترین درخشش را دارد. یک عکس خیره کننده وجود دارد که با یک قاب عریض شروع می شود و اندازه بسیار زیاد Dru را به تصویر می کشد. گریفیث به آرامی زوم می کند و به تدریج بر روی یک لکه کوچک متحرک تمرکز می کند: هانولد. وقتی گریفیث نزدیکتر میشود، متوجه میشود که کوهنورد چقدر کار عظیمی را انجام میدهد. این یک سکانس نفس گیر است که با عظمت مکان ارتباط برقرار می کند و در عین حال نشان می دهد که هانولد چقدر بلند است … و چقدر می تواند سقوط کند.
گریفیث با ویراستار خود متیو دی جان، همچنین از روش موثری برای جذب بیننده و ایجاد احساس در حال صعود با هانولد استفاده می کند. گریفیث یک عکس را با دوربینی که در نزدیکی زمین کوهستانی قرار دارد قاب میکند تا بیننده احساس امنیت کند. در نزدیکی زمین، ما میتوانیم هونولد را ببینیم که پازل سنگ و سنگی را که پیش روی او قرار دارد حل میکند. در شات بعدی، دوربین بر فراز هانولد شناور میشود و از دید خدایی استفاده میکند که عمق میدانی را که کوهنورد از آن عبور میکند برجسته میکند. اثر در آن واحد معلق و سرگیجه آور است. بدون هیچ زمینی در نزدیکی ما یا زیر پاهایمان، عنصر خطر مشابهی را احساس می کنیم که هانولد وقتی از کوه به پایین نگاه می کند باید احساس کند.
واقعیت مجازی که بیش از حد واقعی به نظر می رسد
بیان اینکه VR چقدر به این تجربه می افزاید دشوار است. این فیلم چه با مشاهده هانولد و هوجک در حال طرح ماجراجویی بعدی خود در یک کلبه تاریک و محصور یا نشان دادن انتقالی از روز به شب در بالای کوههای آلپ فرانسه، از واقعیت مجازی استفاده میکند تا شما را به طور موثر در سفر هانولد قرار دهد. این صرفا یک سفرنامه از مکان های زیبا و مناظر خیره کننده نیست. همچنین یک وقایع نگاری همه جانبه است که به شما کمک می کند بفهمید که چرا هانولد در وهله اول این کار را انجام می دهد. کوه هایی که او از آنها بالا می رود رازهایی برای حل کردن، ترس هایی برای غلبه بر آنها و دشمنانی برای فتح هستند. مولفه VR به ما اجازه می دهد تا یک ناظر نیمه فعال باشیم. میتوانیم به دور نگاه کنیم و خورشید را تماشا کنیم که از افق دور چشم میزند یا روی قفسهای تمرکز کنیم که کمی بیشتر درباره هانولد به ما میگوید تا آنچه که فعالانه آشکار میشود. VR هرگز مداخله نمی کند یا مانند یک حقه به نظر نمی رسد. در عوض، به تجربه و درک ما از اشتیاق هانولد برای کوهنوردی می افزاید.
وقتی هانولد به بالای هر کوه میرسد، قبل از بازگشت به پایین، فقط برای تماشای منظره کوتاهی مکث میکند. نه رقص پیروزی وجود دارد و نه هیاهویی در مورد موفقیت ایجاد شده است. همانطور که می گویند، "این سفر است، نه مقصد" و در Alex Honnold: The Soloist VR ، سفرهایی که او انجام می دهد توسط فناوری واقعیت مجازی در اختیار او و گریفیث بسیار افزایش یافته است. این یک تجربه منحصر به فرد است که دیگر محدود به کوهنوردان شجاعی مانند هانولد نیست، اما اکنون برای همه در دسترس است تا از آن لذت ببرند.
هر دو قسمت Alex Honnold: The Soloist VR اکنون در Oculus TV در دسترس هستند.