با Stranger Things و Squid Game، نتفلیکس ثابت می کند که در ساخت برنامه های تلویزیونی عالی بهتر از فیلم است.

نتفلیکس 105 نامزدی در جوایز امی امسال دریافت کرد که توسط آثاری مانند Squid Game ، Stranger Things ، و Ozark هدایت شد. در حالی که نسبت به سال گذشته 129 کاهش داشته است، نتفلیکس همچنان دومین نامزدی را در بین هر شبکه یا پخش کننده ای کسب کرده است، و تنها HBO به لطف جوگرناتورهایی مانند Succession و The White Lotus موفق به شکست آن شده است.

با این حال، همه چیز برای به اصطلاح King of the Streamers عالی نیست. چه لغو نمایش‌های چپ و راست یا از دست دادن مشترکین در هر سه ماهه، به نظر می‌رسد پخش‌کننده اصلی نمی‌تواند استراحت کند، و حتی فیلم‌های اصلی و سرسبز آن نیز نمی‌توانند کمک کنند. نتفلیکس کمتر از یک ماه پیش فیلم خسته‌کننده مرد خاکستری را به نمایش درآورد و این فیلم – که طبق گزارش‌ها برچسب تولیدی 200 میلیون دلاری دارد – قبلاً از فرهنگ لغات پاپ خارج شده است. حتی خبر آمدن یک دنباله و یک پیش درآمد برای تحریک علاقه کافی نبود.

در واقع، به نظر می رسد نتفلیکس در یک نقطه شکست در سفر خود به سمت موفقیت بلندمدت قرار دارد. بخش تلویزیونی آن در حال رونق است – نمایش هایی مانند چیزهای عجیب و بریجرتون برای روزها، هفته‌ها و حتی ماه‌ها بر گفتگو مسلط هستند و نظرات مثبت منتقدان را به خود جلب می‌کنند و خود را به عنوان آثار کلاسیک امروزی تثبیت می‌کنند. با این حال، همه چیز برای بخش فیلم آن متفاوت است، که به سختی تلاش می کند در چشم انداز فرهنگ پاپ لکه ای ایجاد کند. حتی ترکیب قدرت‌های کریس ایوانز و رایان گاسلینگ برای لذت بردن از مرد خاکستری کافی نبود، و همین را می‌توان در مورد فیلم‌های پرهزینه دیگری مانند پروژه آدام و اعلان قرمز نیز گفت.

چرا نتفلیکس اینقدر به ساخت فیلم های اصلی معطل شده است، در حالی که آشکارا مشخص است که قدرت آن در محتوای تلویزیونی نهفته است؟ استریمر سعی کرد در بخش فیلم نامی برای خود دست و پا کند و چند شاهکار واقعاً جذاب را ارائه کرد – ترفکتای روما ، ایرلندی ، و قدرت سگ – که مطمئناً کلاسیک خواهند شد. با این حال، این موضوع بیشتر به کارگردان‌های پشت سر آنها مربوط می‌شد تا خود نتفلیکس. تمام پروژه های فیلمی که پخش کننده در داخل توسعه داده است در بهترین حالت متوسط ​​و در بدترین حالت متوسط ​​هستند. برعکس، نمایش‌های آن، هم خلاقیت‌های اصلی و هم خریدهای خارجی، همچنان پر رونق هستند. وقت آن رسیده است که نتفلیکس بیدار شود: فیلم های اصلی آن بد است.

اما همه چیز از دست نرفته؛ نتفلیکس برخی از بهترین برنامه های تلویزیون مدرن را دارد که بسیاری از آنها به سطوح بی سابقه ای از موفقیت رسیده اند. پخش‌کننده‌ها و استودیوها در حال حاضر در حال جنگی همه جانبه برای تسلط بر فضای سرگرمی هستند و نتفلیکس می‌تواند حاکم بلامنازع صفحه کوچک باشد. پس چرا تلاش هایش را کمرنگ می کند؟ چرا اینقدر روی فیلم ها سرمایه گذاری می کند و به شوخی دربار صنعت فیلم رضایت می دهد در حالی که می تواند پادشاه تلویزیون باشد؟

قدرت نتفلیکس؟

دو گاوچران در «قدرت سگ» در مزرعه ای اسب سواری می کنند.

نتفلیکس از طریق یک استراتژی ساده در صنعت فیلم نامی برای خود دست و پا کرد: پرتاب مقدار زیادی پول به سمت مؤلفان، به امید اینکه آنها را به صفوف خود جذب کند. کار کرد، اگر فقط برای یک لحظه. فیلمسازانی مانند آلفونسو کوارون، مارتین اسکورسیزی، دیوید فینچر و جین کمپیون پول نقد را پذیرفتند و به قول خود عمل کردند تا اعتباری برای پخش کننده داشته باشند.

جذابیت این کارگردانان به راحتی قابل مشاهده است: آنها آزادی خلاقانه کامل و هزاران پول نقد برای انجام پروژه های عمیقا شخصی داشتند که ممکن بود در جاهای دیگر مورد استقبال قرار نگیرد. کار بدون محدودیت و کنترل کامل بر هنر خود به آنها اجازه داد تا برخی از بهترین آثار خود را تا به امروز تولید کنند، با شاهکارهای مدرنی مانند Roma و The Power of the Dog که نمونه کارهای استریمر را از ماهی بزرگ اولیه خود بالاتر می برد. وضعیت حوض کوچک به زودی، جوایز از راه رسیدند، اما نتفلیکس ماهیت کوته‌اندیشی خود را با اجرای نه یک یا دو، بلکه چهار کمپین جوایز به‌شدت ناشیانه ثابت کرد.

ناکامی استریمر در آوردن طلای واقعی به پروژه های پرستیژ خود نشان می دهد که در تجارت فیلم بیشتر یک وانمود کننده بود تا یک تهدید واقعی. ناکامی در کسب جایزه اسکار بهترین فیلم برای روما بسیار دردناک است. با این حال، کمپین بد تکان دهنده استریمر برای The Power of the Dog کمپیون لکه ای است که ممکن است هرگز از آن خلاص نشود. این فیلم 12 – اجازه دهید تکرار کنم، 12 – نامزدی اسکار در 94 جوایز اسکار دریافت کرد. یکی برنده شد بدتر از همه، Apple TV+، یک رقیب نسبتاً جدید در جنگ‌های استریم، برنده اسکار بهترین فیلم با CODA شد.

قرار بود نتفلیکس اولین پخش کننده ای باشد که بهترین فیلم را دریافت کرد. دلیل اصلی این بود که این همه پول برای جذب کوارون و اسکورسیزی و فینچر خرج کرد. با این حال، یا رقابت خود را دست کم گرفت یا خود را دست کم گرفت. دلیلش هرچه که باشد، ناتوانی آشکارش در بهره برداری از دارایی های بسیار ارزشمندش، آن را در صنعتی که در تخریب نمادها شادی انحرافی دارد، به مایه خنده تبدیل کرد.

اوضاع در بخش بلاک باستر بهتر به نظر نمی رسد. نتفلیکس برای فیلم‌های اکشن احمقانه با ستاره‌های بزرگ، مکان‌های دیدنی و صحنه‌های تاثیرگذار پول نقد می‌کند. با این حال، این اساسا پول پایین است. هر ورودی جدید فراموش‌شدنی‌تر از قبلی است و همان هدفی را که فیلم اصلی متوسط ​​و بسیار ارزان‌تری که برای اولین بار نتفلیکس ساخته بود را برآورده می‌کند. آیا کسی حتی Red Notice را به یاد دارد ؟ مطمئناً، همه ما وقتی منتشر شد آن را دیدیم زیرا راه‌های بدتری برای گذراندن یک عصر جمعه نسبت به تماشای یک فیلم اکشن با بازی دواین جانسون، رایان رینولدز و گال گدوت وجود دارد. اما آیا ما اهمیت می دادیم؟ اصلا دقت کردیم؟ فکر نمی‌کنم بتوانم نام هیچ یک از شخصیت‌ها را بگویم، چه رسد به جزئیات داستان.

کم کم مشخص می شود که فقدان استراتژی نتفلیکس باعث سقوط بخش فیلم آن خواهد شد. در حالی که استودیوهای دیگر عمودی برای اهداف خاصی دارند – اگر صرفاً برای برنده شدن اسکار نبود، چرا فاکس سرچ لایت و سونی پیکچرز کلاسیک همچنان وجود دارند؟ – تمام تلاش‌های نتفلیکس برای انجام این کار باعث خجالت پشت سر هم می‌شود. یک استودیوی مجرد نمی تواند همه چیز باشد. نبردها باید انتخاب شوند تا در دراز مدت پیروز شوند. فقط از برادران وارنر دیسکاوری بپرسید.

تاج تلویزیون

شاهزاده چارلز و دایانا با دستان قفل شده در صحنه ای از تاج.

اوضاع در بخش تلویزیون به طور قابل توجهی متفاوت به نظر می رسد. در صفحه بزرگ، نتفلیکس برتر است، اگر هنوز بی چون و چرا نیست. نتفلیکس از زمان ورود اولیه خود به صنعت تلویزیون با House of Cards که اکنون از آن اجتناب شده است، حرکت و هدف خود را در راه رسیدن به اوج حفظ کرده است. نمایش هایی مانند The Crown و The Queen's Gambit آن را به عنوان یک چهره غالب در صفحه نمایش کوچک تثبیت کردند. دوران سلطنت آن در جوایز امی 2021 به اوج رسید، زمانی که جوایز فیلم‌های درام برجسته و سریال‌های محدود برجسته را به دست آورد. پنج تن از بازیگران آن نیز برنده جایزه امی شدند، و در حالی که اپل تی‌وی پلاس و اچ‌بی‌او نیز نمایش‌های قوی داشتند، نزدیک‌ترین شبی بود که پخش‌کننده تا به حال به شبی نتفلیکس داشت.

فراتر از تحسین منتقدان و عشق صنعت، نمایش‌های نتفلیکس چیزی را دارند که بسیاری دیگر به خاطر آن می‌کشند: مشارکت مخاطب. انتشارات اخیر بریجرتون و اوزارک توجه قابل توجهی را برای پخش کننده به خود جلب کرد و هر دو نمایش بر گفتگو غالب بودند. نام تجاری عاشقانه تاریخی سکسی بریگرتون احتمالاً محبوب بود، اما پیروزی اوزارک با توجه به موضوع تاریک آن چشمگیرتر است، و آن را در گروهی منتخب از جمله سوپرانوها و بریکینگ بد به عنوان نمایش های غیرقابل بخشش قرار می دهد که همچنان درگیر مخاطب شدید است.

اما حتی این دو نسخه اخیر نیز نمی توانند با Stranger Things و تسلط آن بر چشم انداز فرهنگ پاپ مقایسه شوند. من می توانم یک مقاله کامل در مورد تسلط نمایش بر رسانه های اجتماعی بنویسم. در واقع، هر نمایشی که به اندازه کافی قدرتمند باشد که بتواند به یک تک آهنگ تقریباً 40 ساله کمک کند تا در سال 2022 در بیلبورد هات 100 به جمع 5 آهنگ برتر برسد، شایسته ستایش است. همانطور که من این را تایپ می کنم، R unning Up That Hill اثر کیت بوش در حال حاضر در رتبه 4 جدول قرار دارد، دو ماه پس از عرضه Stanger Things اولین هفت قسمت آن.

خریدهای خارجی نیز همه چیز را برای نتفلیکس ایجاد می کنند. Squid Game و Money Heist دو پروژه پربیننده و مورد بحث آن هستند که تحسین قابل توجهی را به خود جلب کرده و علاقه شدید طرفداران را به دنبال دارد. هر دو ملک در حال حاضر فرنچایز هستند، با Money Heist در حال حاضر یک دنباله معنوی و یک اسپین آف با محوریت شخصیت برلین دریافت کرده است. Squid Game به نوبه خود یک پدیده واقعی است. این برنامه یک شبه موفقیت آمیز بود و با تماشای 1.65 میلیارد ساعت به پربیننده ترین برنامه پخش کننده تبدیل شد.

حتی بدترین نمایش‌های آن باعث ایجاد علاقه می‌شود، حتی به این دلیل که مردم از تماشای آنها متنفرند. به Ginny & Georgia ، Emily در پاریس و Too Hot to Handle فکر کنید، نمایش هایی که از نظر عینی بد هستند، اما همچنان توجه قابل توجهی را به خود جلب می کنند. اکنون، آنها را با مثلاً ترغیب ، اقتباس اخیر نتفلیکس از رمان کلاسیک جین آستن مقایسه کنید. بله، ترغیب بد بود ، و همه دوست داشتند آن را خراب کنند. اما کمتر از یک ماه پس از انتشار آن، سکوت کر کننده است. هیچ کس در مورد آن صحبت نمی کند با این حال، هنگامی که امیلی در پاریس برای فصل سوم اجتناب‌ناپذیرش بازگردد، گفتمان دوباره آغاز می‌شود، حتی اگر صرفاً برای تمسخر ذوق وحشتناک قهرمان ناتوان در لباس باشد. نمایش ها بنا به ماهیت خود قدرت ماندگاری دارند. تعداد کمی از فیلم‌ها، در صورت وجود، می‌توانند با آن مطابقت داشته باشند، بسیار کمتر فیلم‌های اصلی نتفلیکس.

چیزهای غریبه نتفلیکس

بازیگران سریال Stranger Things.

اعتراف به شکست شرم آور نیست، یا حداقل، نباید باشد، و واضح است که نتفلیکس در جنگ فیلم شکست خورده است. پخش کننده نمی تواند با استودیوهای اصلی فیلم که این کار را برای امرار معاش انجام می دهند و سال ها تمرین در حمایت و بهره برداری حداکثری از پروژه های خود دارند، ادامه دهد. همچنین فاقد محدودیت Apple TV+ است. به نظر می رسد نتفلیکس نمی تواند جلوی خواستن همه چیز را بگیرد. همه چیز را امتحان می کند و فقط در نیمی از آن موفق می شود. اما وقتی موفق می شود، موفق می شود.

تلویزیون به نتفلیکس این فرصت را می دهد که صاحب خانه شود و در نهایت صندلی دلخواه خود را در سر میز بنشیند. چرا باید تلاش های خود را کاهش دهد در حالی که از قبل پایه ای محکم برای به چالش کشیدن HBO برای کسب عنوان پادشاه پرستیژ تلویزیون دارد؟ نتفلیکس اگر بخواهد می تواند بر امی ها مسلط شود. می تواند به ارائه زبان انگلیسی و محتوای خارجی ادامه دهد، مکالمه را هدایت کند و تبدیل به یک ترند شود. به طور خلاصه، نتفلیکس می تواند بر تلویزیون حکومت کند. در حال حاضر این کار را انجام می دهد. استریمرها و شبکه‌های دیگر برای نوع تعاملی که Heartstopper دریافت کرده بود ، از بین می‌رفتند. آن را با توجهی که ویکتور دریافت کرد، Queer Peacock's Queer as Folk ، Apple's Dickinson یا Hulu's Love را مقایسه کنید، و خواهید دید که نمایش نتفلیکس همچنان اهمیت قابل توجهی نسبت به منظره سرگرمی دارد.

خوب و بد، نتفلیکس همچنان پادشاه استریمرها است و اگر بخواهد تاج و تخت خود را حفظ کند، باید نبردهای خود را انتخاب کند. تلویزیون آینده نتفلیکس است و نادیده گرفتن این امر تنها می تواند باعث شرمندگی بیشتر شود. شما جنگ خوبی داشتید، نتفلیکس، اما فیلم ها نقطه قوت شما نیستند. با لطف سر تعظیم فرود آورید و به تلویزیون بازگردید، جایی که در آن شکوفا می شوید. ممکن است هرگز برنده اسکار نشوید، اما باید در امی تسلط داشته باشید، و این به همان اندازه خوب است.