بررسی Prince of Persia: The Lost Crown: شروع بحث بازی سال 2024

در Prince of Persia: The Lost Crown ، حتی آموزش ها نیز سرگرم کننده هستند.

چند ساعت پس از ماجراجویی دوبعدی جذاب یوبی سافت، سارگون قهرمان به The Haven می رسد. این مکان که در وسط نقشه بزرگ به هم پیوسته قرار دارد، به عنوان مرکزی برای همه فروشندگان مهم The Lost Crown عمل می کند. یکی از این شخصیت‌ها که در اینجا اقامت می‌کند، آرتابان است، یک همکار جاودانه که به سارگون در جستجوی او برای یافتن شاهزاده ربوده شده کمک می‌کند. آرتابان تصمیم می گیرد به سارگون کمک کند تا توانایی های رزمی خود را درک کند و به آرامی تمام گوشه و کنار کوه قاف را کاوش کند. چالش‌های آرتابان به‌عنوان آموزش‌های اساسی برای سیستم‌هایی مانند طفره رفتن و شعبده‌بازی هوا عمل می‌کنند، اما شوخی‌هایی که بین این آموزش‌ها درهم می‌آیند نشان می‌دهد که بینش ارزشمندی در مورد هر شخصیت دارد.

با انجام این کار، Prince of Persia: The Lost Crown درگیر چیزی می شود که معمولاً گیمرها باید از آن عبور کنند. تکمیل این چالش ها باعث شد که عمیقاً به سارگون و آرتابان اهمیت بدهم و در عین حال من را بازیکن بهتری می کند. این به عنوان یک عالم کوچک از آنچه Prince of Persia: The Lost Crown انجام می دهد به خوبی عمل می کند: از عناصر طراحی بازی امتحان شده و واقعی استفاده می کند و آنها را کاملاً جذاب می کند.

Prince of Persia: The Lost Crown بهترین مترویدوانیا از زمان Metroid Dread در سال 2021 است. به سبک ارزشمند کاوش که این ژانر را عالی می‌کند و در عین حال تضمین می‌کند که به لطف سیستم نوآورانه Memory Shards و گزینه مفید حالت هدایت‌شده، تجربه تا حد ممکن یکپارچه است، پایبند است. همه اینها توسط ستون فقرات پلتفرم صاف ابریشمی و مبارزه ای که به آسانی یا دشوار است، حفظ می شود.

افسانه های زیادی

شاهزاده ایرانی: تاج گمشده سارگون، یکی از اعضای گروه جاودانه‌ها را دنبال می‌کند که به عنوان قهرمانان ملکه تومیریس در نبرد خدمت می‌کنند. این گروه متشکل از هفت جنگجو که توسط جنگجوی شاهانه‌ای بهرام رهبری می‌شود و توسط آناهیتا حیله‌گر آموزش داده می‌شود، در مقدمه اکشن The Lost Crown احساس توقف ناپذیری می‌کنند. یک خیانت بعد، سارگون خود را در حال شکار شاهزاده ربوده شده غسان می بیند که به کوه قاف برده شده است. آن مکان حاوی خرابه های امپراتوری پادشاه قبلی است و زمان در اینجا به طرز عجیبی جریان دارد. این فقط سطح ماجراجویی روایی بارگذاری شده را خراش می دهد.

سارگون در Prince of Persia: The Lost Crown دستش به پر می رسد.
یوبی سافت

نگرانی اصلی من با ماجراجویی عالی در غیر این صورت، نفخ روایی آن است، به خصوص در ابتدای آن. آنقدر شخصیت های زیادی را به سرعت معرفی می کند که وقتی یکی از شخصیت ها به گروه خیانت می کند و شاهزاده غسان را می رباید خیلی سخت می شود زیرا شما به سختی هیچ یک از آنها را می شناسید. روایت‌های مترویدوانیا وقتی کمتر می‌گویند و بیشتر نشان می‌دهند بهترین هستند، اما در اوایل، The Lost Crown سعی می‌کند همه آن را توضیح دهد. به این ترتیب، به نظر می‌رسد که دنباله‌ای بر یک بازی شاهزاده ایرانی است که وجود ندارد، زیرا این اولین بازی این فرنچایز در سال‌های اخیر است و یک راه‌اندازی مجدد کامل از سری است که نیازی به دانش هیچ عنوان قبلی ندارد.

خوشبختانه این مشکل به مرور زمان حل می شود. از طریق لحظات شخصی‌تر و کوچک‌تر با شخصیت‌هایی مانند سارگون، آرتابان و وهرام، بیشتر به مبارزات آن‌ها اهمیت می‌دهم و با پیشروی داستان، لحظات ظریف‌تر و خوش‌نویس‌شده‌تری پیدا کردم.

به عنوان یک امتیاز، من همچنین قدردانی می‌کنم که چگونه می‌توان داستانی را درباره چندین جدول زمانی بیان کرد. خوشبختانه، این ایده به ایده‌های چندجهانی که در چند سال گذشته در رسانه‌ها خسته‌کننده شده‌اند، نمی‌افتد. حتی اگر داستان The Lost Crown را دوست نداشته باشید، این بخش کوچکی از یک بازی بسیار بزرگتر Metroidvania است، یکی از بهترین بازی هایی که در این سال ها بازی کرده ام.

مترویدوانیا درست انجام شد

اگر قبلاً یک Metroidvania را بازی کرده باشید، چه عناوین هاردکورتر مانند Hollow Knight یا موضوعات سبک دل مانند Disney Illusion Island ، ساختار اصلی The Lost Crown را می شناسید. کوه قاف از چندین بیوم تشکیل شده است که همگی به یکدیگر منتهی می شوند و پر از اتاق های به هم پیوسته هستند. دسترسی به برخی از مسیرها در ابتدا خطی است، اما با به دست آوردن توانایی‌های سارگون، مسیرهای بیشتری باز می‌شوند که پیشرفت داستان را امکان‌پذیر می‌کند و به مناطقی که قبلاً بازدید کرده‌اید عمق ناشناخته اضافه می‌کند. در سطحی، The Lost Crown طراحی جهانی خود را میخکوب می کند. هر اتاق حس واضحی از مکان در محیط وسیع‌تر کوه قاف دارد، و اکثر آنها یک یا دو راز دارند که باعث می‌شود بعداً در ماجراجویی دوباره به آن‌ها مراجعه کنید.

سارگون در بازی Prince of Persia: The Lost Crown از موانع عبور کرد.
یوبی سافت

این یک مترویدوانیا هم هست. 20 ساعت طول کشید تا داستان اصلی را کامل کنم، و حتی در آن زمان، طبق داده های درون بازی، تنها حدود 70 درصد از محتوای بازی را کشف کرده بودم. پیشروی داستان هدف اصلی کاوش است، اما The Lost Crown به بازیکنانی پاداش می‌دهد که با باس فایت‌های اختیاری، چالش‌های جانبی که شخصیت بیشتری به دنیای این بازی می‌افزایند، ارزهای مختلف، طلسم‌های اصلاح‌کننده مبارزه، و موارد دیگر، چالش‌هایی را کشف کرده و به چالش می‌کشند. وقتی توانایی‌های جدید را باز می‌کردم (مثل یک پرش دوبل)، همیشه وقت می‌گذاشتم تا برخی مناطق قدیمی‌تر را مرور کنم و ببینم چه رازهای جدیدی را می‌توانم با آن قدرت‌ها کشف کنم. این یکی از بزرگترین تعریف هایی است که می توانم برای مترویدوانیا ارائه کنم.

بخشی از دلیل انجام این کار به این دلیل است که The Lost Crown سیستم های گیم پلی را ارائه می دهد که کاوش را یکپارچه می کند. وقتی ماجراجویی شروع می‌شود، بازیکنان می‌توانند بین حالت کاوش، که اطلاعات کمتری در مورد اینکه کجا باید بروند و چه مسیرهایی را می‌توانند با توانایی‌های جدید خود باز کنند، و یک حالت هدایت‌شده آموزنده‌تر، را انتخاب کنند. در بیشتر زمان بازی‌ام، من به حالت کاوش ادامه می‌دادم، و طراحی جهان گمشده و سیستم راهنمایی درون بازی آنقدر بصری بود که به ندرت احساس می‌کردم گم شده‌ام یا مطمئن نیستم کجا باید بروم.

در شروع یک جلسه بازی جدید، به طور خلاصه حالت هدایت شده را در منوی گزینه‌ها روشن می‌کنم تا با یاتاقان‌ها مجدداً مرتب شوند و یک ایده کلی از جایی که باید حرکت کنیم به دست می‌آورم. یکی دیگر از ابزارهای مفیدی که کار را از جایی که کار را رها کردم آسان می کند، Memory Shards است. با فشار دادن روی D-pad در هر زمان، می توانم یک اسکرین شات بگیرم و آن را به نقشه خود پین کنم. اغلب، من این کار را برای پازل یا چالش های پلتفرمینگ انجام می دادم که می دانستم هنوز نمی توانم آن را کامل کنم. ویژگی نوآورانه یک موهبت الهی برای مترویدوانیا گسترده ای مانند The Lost Crown است، زیرا یک Memory Shard تصویر بسیار واضح تری از اینکه چرا بازیکن نیاز به بازگشت به مکانی دارد نسبت به نشانگر تصادفی قرار داده شده روی نقشه (که The Lost Crown نیز دارد) ارائه می دهد. شما آن سیستم را ترجیح می دهید). این ابزار بسیار مفیدی است که امیدوارم در بازی های بعدی مترویدوانیا شاهد آن باشم.

مهم نیست که چقدر سختی را تغییر می‌دهید، حافظه‌ها را قرار می‌دهید، و حالت هدایت‌شده یا کمک پلتفرم را فعال می‌کنید که از روی موانع سخت‌تر عبور می‌کند، The Lost Crown بازیکنان را به خاطر استفاده از آنها تنبیه یا توبیخ نمی‌کند. گزینه‌های دسترسی و دشواری کامل و بسیار قابل تنظیم هستند، بنابراین اگرچه کوه قاف ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد، این تلاشی است که یوبی‌سافت مون‌پلیه می‌خواهد بازیکنان تا انتها آن را ببینند.

در نینتندو سوییچ عالی است

شخصیت های به یاد ماندنی و طراحی جذاب Metroidvania به تنهایی The Lost Crown را به یک بازی ضروری تبدیل می کند، اما مبارزه عالی و پلتفرمینگ به این ماجراجویی کمک می کند تا به سطح دیگری برسد. ریشه تیم توسعه در بازی هایی مانند Rayman Origins و Legends در پلتفرمینگ می درخشد که راه های خلاقانه ای برای ترکیب همه ابزارهای Sargon پیدا می کند. یک قطعه به یاد ماندنی در اواسط بازی باعث شد تا حشرات غول پیکر را در حالی که بخش هایی از معبدی پر از شن را تخریب می کنند دنبال کنم. من از میان آن بخش‌های باز می‌پرم و از میخ‌های مرگباری که دیوارها را زینت می‌دهند، طفره می‌روم.

گزینه دسترسی به Platforming Assist شما را از چالش‌های پلتفرم مورد نیاز داستان عبور می‌دهد، اما برای بسیاری از اتاق‌های اختیاری مخفی که برخی از سخت‌ترین لحظات را فراهم می‌کنند، کاربرد ندارد. گاهی اوقات، پلتفرمینگ من را به یاد Celeste می‌اندازد، شاید به این دلیل که پرش با هوا و پرش از دیوار اجزای اصلی هستند. این یک بازی بزرگ برای The Lost Crown است که می‌تواند به آن عمل کند، اما جدیدترین بازی یوبی‌سافت در برابر بزرگان ژانر، حتی زمانی که روی سیستمی پر از آنها مانند نینتندو سوییچ بازی می‌شود، قدرت دارد.

پلتفرمرهای پیچیده و سریع مانند این نیاز به اجرای روان دارند، بنابراین من در ابتدا نگران آزمایش The Lost Crown در نینتندو سوییچ بودم. خوشبختانه، یوبی سافت بار دیگر ثابت کرد که برخی از بهترین بازی‌ها را روی این پلتفرم می‌سازد. Lost Crown به طور مداوم با نرخ فریم ثابت در حالت docked و handheld اجرا می شود. من فقط چند افت جزئی را در طول چند صحنه گرافیکی فشرده تر دیدم.

سارگون در شاهزاده ایرانی: تاج گمشده شمشیر می زند.
یوبی سافت

تنها نقص مهمی که با آن مواجه شدم باعث شد اولین باس در طول مبارزه ناپدید شود، اما پس از مرگ من به سرعت حل شد و مانع لذت بردن من از بازی کلی نشد. Lost Crown برای نینتندو سوییچ مناسب است، اگرچه ممکن است بخواهید از یک کنترلر حرفه ای استفاده کنید اگر از تریگرهای Joy-Cons خوشتان نمی آید. این بازی از آنها برای طفره رفتن و طفره رفتن بسیار استفاده می کند.

پاری را فراموش نکنید

مبارزات گاهی اوقات در پلتفرمرها ممکن است نامناسب به نظر برسند، اما در اینجا به طور هماهنگ انجام می شود. ترکیب اصلی سه ضربه ای سارگون با اکثر دشمنان سروکار دارد، اما دارای عمق پنهانی مانند ترکیب های جادوگری هوا و حملات بر اساس ورودی های جهت دار است. طلسم‌هایی که در طول ماجراجویی به‌دست می‌آیند می‌توانند حتی مهارت‌های بیشتری را اضافه کنند، مانند پارگی که زمان را کند می‌کند، در حالی که بسیاری از توانایی‌های پلتفرم سارگون در نبرد نیز استفاده می‌شوند. یک قابلیت تله‌پورت، که در آن سارگون یک کپی از خود در اواسط اکشن باقی می‌گذارد تا سریعاً به آن برگردد، می‌تواند در صورت استفاده صحیح، یک ترکیب سه ضربه‌ای را به ترکیبی شش ضربه یا بیشتر تبدیل کند.

سارگون به یک رئیس در شاهزاده ایرانی: تاج گمشده حمله می کند.
یوبی سافت

با پیروی از بازی‌هایی مانند Hollow Knight و Sekiro: Shadows Die Twice ، کلید موفقیت در مبارزه در The Lost Crown این است که یاد بگیرید که در تقابل و طفره رفتن تسلط داشته باشید. این تکنیک‌ها به‌سرعت بهترین دوستان من شدند، زیرا من حملات را بافش می‌زدم و دور می‌زدم، سلامت دشمن را از بین می‌بردم و انرژی Athra را برای به دست آوردن یکی از چندین توانایی Surge ایجاد می‌کردم که می‌تواند صدمات زیادی وارد کند، سارگون را التیام بخشد، یا دارای یک منطقه بزرگ باشد. اثر اگر این سیستم ها را نادیده بگیرید، حتی برخی از دشمنان اصلی می توانند به راحتی سارگون را از بین ببرند.

دشمنانی که در سرتاسر کوه قاف نقطه‌گذاری شده‌اند دائماً مهارت‌های من را آزمایش می‌کنند و خوشحالم می‌کنم که یوبی‌سافت در طول آموزش‌های آرتابان توجه من را جلب کرده است. طرح‌های رئیس The Lost Crown نیز بسیار دیدنی است، با مجموعه‌ای از باس‌های متنوع که مرا در تمام نبردهای مهم نگه می‌داشت. این‌ها بهترین باس‌فایت‌هایی هستند که از زمان Remnant II در یک بازی دیده‌ام، و برخی از باس‌فایت‌های بعدی با سنگینی احساسی همراه هستند که به این معنی است که به این زودی‌ها را فراموش نخواهم کرد.

در کل، The Lost Crown یک تجربه فراموش نشدنی است. ژانر Metroidvania در این مرحله به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است، اما جدیدترین ژانر یوبی سافت با ارائه یک تجربه گیم پلی روان پس از انتشار اطلاعات اولیه بازی، جان تازه ای به آن می بخشد. پلتفرم‌سازی و مبارزات باعث ایجاد یک فانتزی قدرتمند و سرگرم‌کننده می‌شود، در حالی که طراحی جذاب جهان و سیستم Memory Shard، کوه قاف را به مکانی تبدیل می‌کند که پس از شکست داستان، مشتاق بودم دوباره از آن بازدید کنم. Ubisoft بیش از اندازه کافی قابلیت دسترسی و تغییر سختی را ارائه می‌کند تا تجربه را برای همه انواع بازیکنان دلپذیر کند، حتی مواردی مانند چالش‌های آموزشی اساسی ارزش توجه شما را داشته باشد. انتشار Prince of Persia: The Lost Crown با اختلاف بسیار باطراوت ترین حرکت یوبی سافت از زمانی که ماریو برای اولین بار با Rabbids کنار رفت، و اولین بازی ضروری در سال 2024 است.

Prince of Persia: The Lost Crown روی نینتندو سوییچ آزمایش شد.