وقتی بچه بودم، سرباز نینتندو بودم. من به شدت به Nintendo GameCube وفادار بودم، به طوری که وقتی والدینم در کریسمس با من شوخی کردند و وانمود کردند که به جای آن یک Xbox به من می دهند، به وضوح عصبانی شدم. این یک جرم جنایی در گرماگرم جنگ های کنسولی بود.
"جنگ کنسول" اصطلاحی است که به طور گسترده برای توصیف رقابت بین سازندگان کنسول های بازی استفاده می شود. زمانی که سوپر نینتندو و سگا جنسیس برای برتری تلویزیون به جنگ رفتند، این یک عبارت خانگی شد. سگا معروف است که در نینتندو تبلیغاتی پخش میکند که مستقیماً عکس میگیرد و میگوید: «جنسیس کاری را انجام میدهد که نینتندو انجام نمیدهد». این رقابت داغ در طول نسلهای مختلف کنسول وجود داشت و به ویژه زمانی که به رقابتی سه جانبه بین مایکروسافت، سونی و نینتندو تبدیل شد، داغ شد.
امروزه، اکثر گیمرهای سطح بالا به شما می گویند که جنگ کنسول ها تا حدود زیادی در دهه 2010 به پایان رسید. نینتندو به جایگاه خاص خود دست پیدا کرد، در حالی که سونی و مایکروسافت شروع به یادگیری نحوه بازی خوب از طریق پشتیبانی کراس پلتفرم کردند. حتی با وجود وفاداران سرسخت در روباههای توییتر خود، دنیا آموخته بود که چندین کنسول میتوانند به طور مسالمتآمیز همزیستی کنند.
این هفته تغییر کرد. اعلامیه مایکروسافت مبنی بر اینکه قصد دارد اکتیویژن بلیزارد را خریداری کند ، صدایی است که در سراسر جهان شنیده می شود. این یک حرکت تهاجمی است که نشان می دهد کنسول دوم جنگ جهانی قریب الوقوع است – و این بار، خطرات بسیار بالاتر است.
نبرد اول
اولین تکرار "جنگ های کنسول" با استانداردهای امروزی رام بود. در بیشتر موارد، به شدت حول محور بازی های انحصاری می چرخید. کنسولها بر اساس میزان خوب بودن کتابخانههای شخص اول آنها تعریف میشدند، که به طرفداران معیار کمی برای اندازهگیری موفقیت یک سیستم میداد. هنگامی که یک کنسول یک انحصاری شخص ثالث را دریافت کرد، به عنوان یک پیروزی وجودی تحسین شد، که نشان میدهد قدرت یک شرکت چقدر قوی است.
علیرغم اینکه در آن زمان احساس شدیدی داشتیم، بسیاری از آن ها خوش ذات بودند. شرکتها در تبلیغات به یکدیگر حمله میکردند، هواداران روی تابلوهای پیام با هم بحث میکردند، و مجلات ادعاهای هیستریک عطف به ماسبق میکردند، مانند: «ماریو، سونیک… برای جنگ آماده شوید. بلینکس اینجاست!»
اگر میخواهید بدانید چه کسی پشت مرگ یک لولهکش معروف امروز بوده است… خب، اجازه دهید فقط بگوییم "M بزرگ" آماده نشده بود… pic.twitter.com/xc38kopiu0
— حقایق رایج Blinx (@barelyblinx) 31 مارس 2021
هنگامی که نینتندو Wii را راه اندازی کرد، جنگ کنسول ها شروع به خاموش شدن کرد. سیستم کنترل حرکتی تاییدی بود که نینتندو دیگر خود را در رقابت با مایکروسافت و سونی نمی دید. تجربههای کاملاً متفاوتی را ارائه میکرد، و به عموم کمک کرد این ایده را بپذیرند که Wii و Xbox 360 میتوانند زیر یک سقف زندگی کنند.
سونی در بسیاری از دهه 2010 ذهنیت انزواطلبی خود را حفظ کرد و از تسلیم شدن به بازی های چند پلتفرمی خودداری کرد . در نهایت پس از افزایش فشار بازیکنان، شکسته شد و آخرین سد را شکست. با تمرکز مایکروسافت بر فروش Game Pass به عنوان یک سرویس و افزایش دو برابری سونی بر روی انحصاری های سینمایی، هر دو شرکت به اندازه کافی رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفتند که واقعاً با یکدیگر در تضاد نبودند.
آن آتش بس ما را به یک احساس امنیت کاذب کشاند. اکنون نسل جدیدی از گیمرها در شرف احیای تاریخ هستند.
جنگ هرگز تغییر نمی کند
در سال 2020، مشخص شد که آسمان یک بار دیگر در حال تاریک شدن است. زمانی که مایکروسافت قصد خود را برای خرید Bethesda اعلام کرد، گیمرها متحیر شدند. خرید IP هایی مانند Doom، Wolfenstein، و The Elder Scrolls مانند یک حرکت غیرمشخصه تهاجمی در عصر مدرن به نظر می رسید. مایکروسافت قبل از اینکه به طور کامل عقب نشینی کند و تایید کند که ایکس باکس به خانه انحصاری بازیهای بتسدا تبدیل میشود، سعی کرد نگرانیها را که منجر به انحصار میشود، کم اهمیت جلوه دهد.
این خبر یک مسابقه تسلیحاتی کوچک را به راه انداخت. سونی چند استودیو خود را قفل کرد، هرچند چیزی در مقیاس بتسدا نبود. در عوض، سونی فقط روابط خود را با استودیوهایی که قبلاً با آنها رابطه کاری قوی داشت، رسمی کرد . اگر مایکروسافت قصد داشت بازیهای Bethesda را از پلیاستیشن حذف کند، حداقل کاری که میتوانست انجام دهد این بود که سنگر شخص اول خود را تقویت کند.
اما اخبار اکتیویژن بلیزارد یک گلوله توپ مستقیم در قلعه سونی است. با توجه به Call of Duty، Overwatch، و حتی نماد پلی استیشن Crash Bandicoot که اکنون به طور بالقوه در انحصار Xbox است، واضح است که مایکروسافت به معنای جنگ است. افزودن ارزش به Xbox Game Pass با ارائه بازیهای پرمخاطب یک چیز است. دور کردن این بازی ها از رقبای خود برای انجام این کار یک جانور کاملاً متفاوت است.
این نوعی حرکت است که فقط می تواند منجر به تلافی شود. سونی مجبور خواهد شد پیشگیرانه برخی از ناشران را برای جلوگیری از آسیب بیشتر به سرقت ببرد. در ضمن، به هواداران دو طرف مقدار زیادی نفت سفید می دهد. حامیان ایکس باکس از این خبر استفاده خواهند کرد تا مالکان پلی استیشن را در مورد اینکه چگونه "ایکس باکس بازی های بهتری دارد" را اذیت می کنند، در حالی که طرفداران پلی استیشن با سرکوب انحصار قریب الوقوع مایکروسافت، جایگاه اخلاقی بالایی خواهند داشت. داره زشت میشه
چیزی که در مورد بازگشت احتمالی به جنگ های کنسول ناراحت کننده است این است که این بار بسیار کمتر بی ضرر است . در دهه 90، ما در حال بحث بودیم که کدام طلسم کارتونی بهتر از ماریو است. امروز، شرکتهای غولپیکر را میبینیم که شرکتها را به گونهای جارو میکنند که انحصار صنعت را به خطر میاندازد. تصور کنید هر ناشر بزرگ، از EA گرفته تا سگا، متعلق به یکی از دو شرکت باشد. این یک دخالت دولت در ساخت است.
هیچ کدام از اینها نباید جشن گرفته شود، اما قبیله گرایی کنسولی باعث می شود طرفداران کور آن را بهانه کنند. هنگامی که ما شروع به ریشهیابی برای ادغام شرکتها میکنیم، مانند تشویق نیوانگلند پاتریوتز، طرفداران بازی واقعاً هر روحی را که باقی مانده بود، از دست خواهند داد.
اگر واقعاً وارد دوران جدیدی از جنگهای کنسولی میشویم، بهترین گزینه سونی یا مایکروسافت نیست. هرکسی که عاشق بازیهای ویدیویی است و میخواهد شاهد رشد صنعت باشد، صرف نظر از اینکه دارای چه کنسولی است، باید نسبت به این شیوهها انتقاد داشته باشد. وقتی شرکتها ما را در برابر یکدیگر قرار میدهند، فقط چشمان ما را از نبردهای واقعی که ارزش جنگیدن دارند میگیرد.