نقد و بررسی The Unbearable Weight of Massive Talent: نیک کیج در نقش نیک کیج

نیکلاس کیج در فیلم وزن غیر قابل تحمل استعداد عظیم ، نقش نیکلاس کیج، بازیگر پرکار، ستاره هالیوود و نماد اینترنت را بازی می کند. اگر این مفهوم به تنهایی شما را به دردسر می اندازد، ممکن است مخاطب مناسبی برای این متا جزئی کمدی باشید.

این نوع فیلمی است که صرفاً اشاره به فیلم‌های دیگر (مانند ماندولین کاپیتان کورلی و نگهبان تس ) را به عنوان یک خط مشت تلقی می‌کند و شخصیت‌هایی را که مکرراً نیکلاس کیج را «نیک کیج» خطاب می‌کنند به عنوان اوج شادی در نظر می‌گیرد. در یک نقطه، ستاره به زیارتگاهی برخورد می‌کند که محصول خودش است، دیواری طولانی از وسایل و کالاهایی که با محبت به نمایش گذاشته شده است و مانند خود روی آن‌ها قرار گرفته است، و با خیره شدن به یک ماکت غیرقابل قانع‌کننده در اندازه واقعی خود می‌چرخد و تپانچه‌های طلایی را از روی صورت به صدا در می‌آورد. / خاموش این کل فیلم به طور خلاصه است: زیارتگاه فرقه قفس، اتاق خاطرات یک فیلم.

زمان طولانی در راه است

کیج مدتی است که برای چنین نقشی کار می کند. وزن غیرقابل تحمل استعداد عظیم مانند نقطه پایانی منطقی برای یک انشعابات در مسیر شغلی پرپیچ و خم او به نظر می رسد، چیزی که به یک شهرت فرقه تبدیل شده است، و به او اجازه می دهد تا از نحوه کاریکاتورهای طرفداران و مخالفان به طور یکسان از استعدادهای انسان وحشی خود استفاده کند. فیلم‌های اخیری مانند سرزمین عجایب ویلی و زندانیان سرزمین ارواح از این استعدادها استفاده چندانی نمی‌کنند، در عوض فقط از او می‌خواهند که ظاهر شود، در اطراف بایستد و نیکلاس کیج باشد – آنها اساساً او را به یک لوازم جانبی تبدیل می‌کنند. در اینجا، میزان فروش مستقیم‌تر است: شما برای نیک کیج پول می‌پردازید و نیک کیج دقیقاً همان چیزی است که دریافت می‌کنید، بدون حواس‌پرتی یک شخصیت خیالی.

کارگردان و نویسنده همکار تام گورمیکان ( آن لحظه ناخوشایند) اساساً کیج JCVD ​​خود را ساخته است ، وسیله نقلیه ژان کلود ون دام در سال 2008 که Muscles را از بروکسل به عنوان یک نسخه شسته شده از خودش به نمایش گذاشت. همانطور که در آن اکشن-کمدی طعنه آمیز، بازیگری با افراد سرسخت زیادی در رزومه خود، مجبور می شود زمانی که در معرض خطر قرار می گیرد، تاریخچه ای از خشونت جعلی را به نوع واقعی منتقل کند … اما نه قبل از اینکه از برخی اهانت های حرفه ای رنج ببرد و با خود دست و پنجه نرم کند. شکست به عنوان یک پدر مطلقه (در حالی که کیج واقعی دو فرزند دارد و در پنجمین ازدواج خود است، در اینجا به شکل یک کمدی کمدی ساده‌تر تخیلی شده است، با شارون هورگان از فیلم فاجعه به عنوان همسر سابق حامی او و لیلی مو شین در نقش دختر نوجوان خشمگین او. .)

نیکلاس کیج می خندد در حالی که پدرو پاسکال نگران است.

فرصت های از دست رفته

کیج که در مورد بخشی که فرود نیاورد و مشتاق پرداخت بدهی های هنگفت (چشمک به مشکلات مالیاتی شدیداً تبلیغاتی ستاره)، می پذیرد که در جشن تولد یک میلیاردر عجیب و غریب آخر هفته در یک جزیره منزوی اسپانیا با مبلغ یک میلیون دلار شرکت کند. . معلوم شد که میزبان او یک سوپر فن پرآشوب است که پدرو پاسکال با چشمک های متممانه بازی می کند. پتانسیل کمدی در بازیگری با قد و قامت و محبوبیت کیج وجود دارد که مجبور می‌شود با یک طرفدار سرسخت شوخ طبع کند و انتظار داشته باشد که بت او چگونه باید در خارج از صفحه نمایش رفتار کند. اما «وزن تحمل‌ناپذیر » بیشتر فرصتی برای خویشاوندی بین این دو می‌بیند، یعنی یک فانتزی کمیک کان ملاقات با قهرمان مشهور هالیوودی شما را برآورده می‌کند و متوجه می‌شود که او در واقع یک شخص بسیار سخاوتمند، متفکر و سربه‌رو است که علاقه‌مند به خواندن فیلمنامه شماست.

گورمیکان به طور مبهم با خنده‌های آینه‌ای پروژه دیگری به نام «آداپتاسیون» در قفس معاشقه می‌کند ، زمانی که دو بهترین لحظه شروع به طوفان فکری برای پروژه‌ای می‌کنند، پروژه‌ای که شکل جهش‌یافته شرایط و مشارکت خلاقانه‌شان را به خود می‌گیرد. ("این یک فیلم هوشمند برای بزرگسالان است"، آنها مدام تکرار می کنند، در حالی که هیجینک های شایسته دونالد کافمن که در اطراف آنها فوران می کنند عمداً التماس می کنند که متفاوت باشند.) اما این فیلم از نظر روحی به یکی از فیلم های طنز سبک ست روگن نزدیک تر است. برومانس‌های em-up، همراه با فیلمی کوتاه از کارگردان Pineapple Express ، دیوید گوردون گرین – که یکی از بهترین اجراهای اواخر دوره خود را در جو از کیج گرفتو طرحی که به طور سطحی مصاحبه را به یاد می‌آورد . همانطور که مشخص شد، سیا جاوی خوش‌خلقه پاسکال را به عنوان یک قاچاقچی بین‌المللی بی‌رحم معرفی کرده است، که از کیج می‌خواهد تا در بازی‌های جاسوسی مخفیانه غیرمعمول غم‌انگیز و دردناکی که تیفانی هادیش بازی می‌کنند و آیک بارینهولتز از طریق هدست به او دستور می‌دهند، بپردازد.

کیج طبق معمول تکلیف را می فهمد. در این مورد، این اساساً به معنای قرار دادن ویژگی‌های بارز سبک بازیگری " شامنی نو " او در گیومه است. به روش کمدی طرحی خود، این یک اجرای لایه ای است، با ستاره که خودش را در نقش یک فرد غیرعادی آرام بازی می کند که گهگاه باید خواسته های موقعیت را با فریاد زدن، هق هق و هق هق دادن مشخص برآورده کند. این فیلم بیش‌ازحد خوانش‌های او را برای مکالمات پراکنده با یک داپلگانگر خیالی ذخیره می‌کند – یک شریک صحنه‌ای که به‌صورت دیجیتالی ایربراش شده است که غرغر الویزیایی‌اش احساس می‌کند که کیج کلیشه‌ای از چرخش اصلی کیج را جعل می‌کند. با این حال Gormican هیچ کاری با این دستگاه تقسیم شخصیت انجام نمی دهد. این یک گگ دور ریختنی است.

نیکلاس کیج و لیلی مو شین در حالی که شارون هورگان پشت سر آنها می خوابد فیلم تماشا می کنند.

نامه ای عاشقانه برای خودش

ما قرار است از ورزش خوب کیج در اینجا شگفت زده شویم، در مورد اینکه چگونه او قبلاً ستاره بزرگتری بود و چگونه می توانست گاهی اوقات به یک پروژه نه بگوید، تحمل کند. اما این جوک‌ها واقعاً تمجیدهایی هستند که در مبدل به آن اشاره می‌کنند، شبیه توپ‌های نرمی هستند که در مصاحبه‌های شغلی وقتی از شما می‌خواهند بزرگ‌ترین نقاط ضعف خود را شناسایی کنید، لو می‌دهند. پرتره ای از کیج که نمایان می شود هنرمندی است که به هنر خود وفادار است اما همچنان متواضع است، یک سلبریتی با مودب بی دریغ با طرفدارانش، و یک اسب کار که فیلم های زیادی می سازد نه برای پول، بلکه به خاطر اینکه، خدا لعنت کند، او فقط از بازیگری لذت می برد حتی انتقادها از پدر بودن خیالی او نیز چاپلوس کننده است: او دخترش را به خاطر … بودن یک سینماگر پرشور که او را تشویق به تماشای فیلم های صامت می کند، آزار می دهد! همان‌قدر که عنوان این عنوان جذاب به نظر می‌رسد، لحن حنایی این سلف پرتره شوخی را با دقت به تصویر می‌کشد – این حس که کیج در واقع در یک نامه عاشقانه به خودش بازی می‌کند.

شاید او لیاقت یکی را داشته باشد. برخلاف تصور آن مرد به عنوان یک چک‌کن تنبل، او تمایل دارد که شدت عاطفی را به کارش بیاورد، حتی زمانی که این کار به خوبی زیر دست او باشد. برای ساختن بسیاری از فیلم‌ها، چیزی وجود دارد که باید به آن فکر کنید که هر کدام در زمینه بزرگ‌تر حرفه‌تان چه معنایی خواهند داشت. و کیج هنوز هم می‌تواند عملکرد قابل‌توجهی ارائه دهد، همان‌طور که تابستان گذشته در نقش هنرپیشه آشپزی غم‌انگیز Pig ، فیلمی بسیار فهیم‌تر درباره هنر، فداکاری و سلبریتی انجام داد. کیج به خوبی از این موضوع آگاه است که چگونه انتخاب‌هایش – پروژه‌هایی که در طول سال‌ها انتخاب کرده، نوسان‌هایی که برای آنها به ارمغان آورده است – باعث شده است که افکار عمومی در مورد ارزش او اختلاف داشته باشند، با طرفدارانی که هم در «نابغه» و هم «ژامبون اصلاح‌ناپذیر» هستند. اردوگاه ها پس چرا هر دو برداشت را با یک چشمک غیرمحترمانه نخورید؟

مشکل «وزن غیر قابل تحمل استعداد عظیم» این نیست که فیلم یک دور پیروزی غم انگیز است. این است که کیج سزاوار ادای احترام بیشتری به میراث نمایشی خود است تا میراثی که عمدتاً از تماشاگران ستاره‌دار تشکیل می‌شود که فریاد می‌زنند: "این مرد یک افسانه لعنتی است!" آنچه ما در اینجا داریم بیشتر میم است تا فیلم. و به‌عنوان یک کمدی اکشن بدون یک قطعه صحنه‌ای به یاد ماندنی، تنها موفق می‌شود که لذت نسبی احمقانه دیگ‌های متعدد این بازیگر را که مستقیماً به ویدیو پخش می‌شوند، که کالاها را بدون این همه پوزخند از خود راضی تحویل می‌دهند، قدردانی کند. زمانی که اعلیحضرت با نمایش « پدینگتون 2 » (یک جذابیت بی شرمانه برای انبوهی از توییترها) خفه می شود، این طرفدار خاص نیکلاس کیج خود را در حسرت فیلمی از نیکلاس کیج می بیند که واقعاً از هدایای او استفاده کند و نه صرفاً به طور گسترده، و بیهوده آنها را شیر می کند. .

The Unbearable Weight of Massive Talent از 22 آوریل در سینماها اکران می شود. برای بررسی بیشتر و نوشتن توسط AA Dowd، از صفحه Authory او دیدن کنید .