پایان فصل 1 Poker Face توضیح داده شده است

از زمان کلمبو، ما شاهد یک داستان کارآگاهی وارونه نبوده‌ایم، ساختاری که به «هو کاچم» معروف است و به این شکل هیجان‌انگیز روایت می‌شود. فصل افتتاحیه سریال معمای قتل پوکر فیس ، که قبلاً برای فصل دوم تمدید شده است، با داستانی سریع آغاز شد که زمینه را برای سفری پر حادثه در سراسر ایالات متحده فراهم کرد. چارلی (ناتاشا لیون) استعدادی باورنکردنی دارد: او یک دروغ سنج انسانی است. او می‌تواند به چشم‌های کسی نگاه کند و با دقتی تقریباً بی‌عیب به او بگوید که او دروغ می‌گوید یا راست می‌گوید.

از طریق مجموعه ای از رویدادها در قسمت اول که شامل میلیاردرهای ثروتمند، قتل، و شهرت یک کازینو محترم در آتش می شود، چارلی فرار می کند. مطمئناً او تحت تعقیب است، اما داستان واقعی اتفاقی است که در طول راه برای او رخ می دهد.

در فصل اول بازی Poker Face چه اتفاقی افتاد؟

کلویی سوینی با یک میکروفون و گروهی که روی صحنه در صحنه‌ای از Poker Face on Peacock می‌خوانند.
سارا شاتز | طاووس

در حالی که چارلی سعی می کند تا جایی که می تواند از مشکلات دور شود، مشاغل عجیب و غریبی را انتخاب می کند و هر بار با ترکیبی از مردم ملاقات می کند. به طور تصادفی (و به طور بیمارگونه)، هر توقف شامل مرگ کسی است که با او دوست می شود. و هر بار، چارلی از استعدادها و دزدی های آماتور خود برای حل جنایت و سرنگونی قاتل استفاده می کند. آیا داستان های پوکر فیس قابل باور هستند؟ نه. آیا نمایش فرمولی است؟ آره. اما همچنین عمیقا سرگرم کننده است و با هر قسمت منحصر به فرد بهتر می شود.

وقایع از آنجایی است که چارلی با استفاده از شماره سریال بلیت بخت آزمایی مرد جوان قاتلی به نام جید (کلتون رایان) را در حال دروغگویی می گیرد و در حال اجرای لحظه کیسر سوزه خودش است تا بفهمد که درامر جوانی که به طور مرموزی درگذشت (نیکولاس سیریلو) در واقع نوشته است. آهنگی که گروه او تا به حال سعی می‌کرد آن‌ها را رد کند (و در نتیجه به آنها انگیزه کاملی برای کشتن او داد). در بیشتر موارد، یافتن سرنخ‌هایی که چارلی را دقیقاً در مسیری که او برای حل این مشکل باید برود، نشان می‌دهد، دشوار نیست. اما بازی در کنار قاتل نیز سرگرم کننده است.

همانطور که چارلی سفر می کند و مرگ یکی پس از دیگری اتفاق می افتد، خط داستانی لنگر در طرح بافته می شود. در قسمت 2 ( شیفت شب )، رئیس امنیت کازینو، کلیف (بنجامین برات)، پس از استفاده چارلی از دستگاه خودپرداز، موفق می شود چارلی را دنبال کند. اما دوستی که در راه با او ملاقات می کند (مگان سوری) مشکوک است که او مشکل دارد و به دروغ می گوید که چارلی به غرب به کالیفرنیا رفته است. در قسمت 6 ( خروج از صحنه مرگ )، او یک بار دیگر او را پیدا می کند اما دوباره او را در شلوغی و شلوغی یک صحنه تئاتر شلوغ از دست می دهد.

داستان های منحصر به فرد

جودیت لایت و اس. اپاتا مرکرسون با هم پشت میز نشسته اند و به چیزی در صحنه ای از Poker Face on Peacock نگاه می کنند.

هر قسمت داستان، محیط و حتی ظاهر و احساس منحصر به فرد خود را دارد که از کمدی به اپرا صابون و وحشت به اکشن تغییر می کند. با توجه به این، مشاغل عجیب و غریب چارلی در طول مسیر نیز متنوع هستند. او از کار در یک رستوران کباب‌پزی تگزاس به دست‌ساز یک گروه راک، کمک در خانه سالمندان، سرو نوشیدنی در تئاتر، کار در یک آرکید و حتی کمک به یک هنرمند جلوه‌های ویژه منزوی و بازنشسته (نیک نولته) تبدیل می‌شود. او همه را ملاقات می کند، از یک ستاره راک (کلویی سوینی) گرفته تا یک جفت جنایتکار هیپی پیر و رادیکال (جودیت لایت و اس. اپاتا مرکرسون)، یک راننده اتومبیل مسابقه ای خودخواه (چارلز ملتون) و یک مدیر خودخواه صنعت سینما. (چری جونز).

با ادامه اپیزودها، داستان‌های چارلی کمتر و داستان‌های «قبل» درباره ستاره‌های مهمان بیشتر می‌شود، در حالی که به نظر می‌رسد داستان‌ها تیره‌تر و شدیدتر می‌شوند. نمایش مانند کلمبو شروع می‌شود، اما در برخی مواقع به چیزی شبیه‌تر به آینه سیاه می‌شود.

همه چیز به سر می رسد

دو مرد در صحنه ای از Poker Face on Peacock در تاریکی به چیزی در جنگل نگاه می کنند.
فیلیپ کاروسو / طاووس

در قسمت ماقبل آخر Escape from Shit Mountain ، چارلی تقریباً با سازنده اش ملاقات می کند. با احساسی بیشتر از فیلم ترسناک، او به معنای واقعی کلمه از یک سوراخ بیرون می‌خزد و در کابینی در جنگل با دو مرد که ممکن است او را به قتل برسانند، به شدت مجروح می‌شود.

با وجود آزار مرگ به دست تری ( جوزف گوردون-لویت )، چارلی یک بار دیگر به سرعت روی پاهایش فکر می کند و دستبند مچ پایش را می گیرد که مقامات را مستقیماً به سمت او و چندین جسد مرده دیگر در "سوراخ درخت" مخفی می رساند. " او به شدت مجروح است و حداقل برای چند ماه در بیمارستان بستری خواهد بود و بهبود می یابد.

اما یک خط نقره ای وجود دارد: فهمیدن اینکه پلیس فکر می کند دوست جدیدش «مورتیمر» ( همه چیز همه جا همه به یکباره استفانی هسو ) او بوده است، چارلی در بالای دنیا قرار دارد، متقاعد شده است که گمان می رود مرده است و می تواند زندگی در ترس را متوقف کند. این تا زمانی است که در قسمت پایانی فصل The Hook به او گفته می شود که قبض های بیمارستان او قبلاً به طور کامل پرداخت شده است. او گیج شده، متوجه می شود که کلیف صبورانه بیرون منتظر ترخیصش است. دیگه جایی برای فرار نیست

ران پرلمن با کلاه گاوچرانی که روی میز پوکر نشسته و نوشیدنی در دست دارد در صحنه ای از Poker Face on Peacock.

چارلی با این باور که این آخرین لحظات او خواهد بود، تا زمانی که رو در رو با استرلینگ فراست پدر ملاقات می کند، ادامه می دهد تا متوجه شود که او اصلاً نمی خواهد به او آسیب برساند. او مخفیانه مکالمات پسرش را ضبط می کرد و می دانست که جونیور پشت سر او می رود و با یکی از کازینوهای رقیب که پدرش هرگز به او نمی گفت که با آن کار کند، معامله می کند. فراست این را فرصتی می داند تا معاملات خود را انجام دهد و اسلحه مخفی خود چارلی را در اتاق با خود داشته باشد تا اطمینان حاصل کند که لرزش عادلانه ای دارد.

او موافق است، اما قبل از اینکه جوهر ضرب المثل روی معامله خشک شود، چراغ‌های کازینو سیاه می‌شود، صدای شلیک گلوله می‌آید، و اسلحه جدید چارلی به تازگی هدیه داده شده بود و به سمت استرلینگ اشاره می‌کرد، احتمالا خاموش می‌شود و غول ثروتمند کازینو را می‌کشد.

فصل 1 پوکر فیس چگونه به پایان می رسد؟

بنجامین برات در نقش کلیف با عینک آفتابی و کت و شلوار پشت تلفن در صحنه ای از Poker Face on Peacock.

چارلی می‌داند که استرلینگ را نکشته است، اما شواهد علیه او قابل توجه است، از جمله اثر انگشت او روی اسلحه و ویدیویی که نشان می‌دهد درست قبل از خاموش شدن چراغ‌ها به سمت او نشانه می‌رود. خوشبختانه، چارلی هنوز شماره مامور لوکا (سایمون هلبرگ)، مامور اف بی آی را که در خانه بازنشستگان ملاقات کرد، دارد. او از او خوشش آمده بود (شاید معاشقه؟) از اینکه اطلاعات او به او کمک کرد چندین پرونده را حل کند و شهرت خود را در دفتر بالا ببرد.

در یک چشم انداز جانبی، مشخص شده است که همه این کار را کلیف انجام داده است. او تمام مدت با خانواده رقیب هاسپ کار می‌کرد، اسلحه‌ها را عوض کرد و چارلی را به‌عنوان یک پتسی معرفی کرد. مدتی طول می کشد تا چارلی متوجه این موضوع شود، اما این مهم نیست، زیرا FBI به هر حال پس از شنیدن نوارهایی از اعتراف او به قتل ناتالی (داشا پولانکو) و همسرش، به دنبال کلیف است. او هاسپ را روشن می کند که نام چارلی را پاک می کند.

چارلی با لباس چاپ شده و کلاه بیسبال، در یک ماشین نشسته و در حالی که با تلفن در صحنه ای از Poker Face on Peacock صحبت می کند، به عقب نگاه می کند.

برای بار دوم به او پیشنهاد کار با FBI داده می‌شود، اما دوباره آن را رد می‌کند، درست قبل از اینکه با رئیس خانواده جنایی صاحب کازینو هاسپ تماس بگیرد. زن در مورد استعدادهای منحصر به فرد چارلی می داند و آخرین فرصت را به او می دهد تا خود را نجات دهد: بیا برای آنها کار کن، وگرنه.

چارلی نگران به نظر نمی رسد. او برای ادامه سفر خود در فرار هیجان‌زده است و طرفداران آماده پیوستن به او هستند. این مجموعه عالی برای فصل 2 است که در آن می‌توانیم با داستان‌های شاداب‌تر و به احتمال زیاد فهرستی حتی چشمگیرتر از ستاره‌های مهمان، انتظار بیشتری از آن داشته باشیم.

شما می توانید فصل 1 بازی Poker Face را در Peacock پخش کنید.